سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۰ مدیریت آینده و آینده مدیریت بیش از هر زمان نیازمند وجود و توسعه عنصر آگاهی است. از نگاه عملی هنر آگاهی در رفتار و هستی مدیران و سازمان، زمانی جلوه گر می گردد که ضمن امکان بهره گیری از دانش و مجموعه مهارتهای موجود در سازمان، مدیران و سازمان تمام پیش فرضها و ذهنیات قبلی خود را کنار گذاشته و با شناختی باز به موضوعات و پدیدهها بنگرند و تصمیمهای لازم را اتخاذ نمایند. توجه به مسایل سازمانی از نگاه کل نگر، بدون قضاوت، از جایگاه تجربه درونی با موضوع، بدون وابستگی به زمان و گذشته و برخوردار از دریافت شهودی و بصیرت درونی، حرکت بر مبنای عنصر آگاهی می باشد. معمولا این فرآیند در سازمان با موانع جدی روبرو است. مدیران و سازمانها در برخورد با پدیدهها با پیش فرضها قضاوتها، نگرش جزئی و بدون امکان و بصیرت درونی عمل نموده و برای مراقبت خود صرفا به ماهیت و اصالت دانشی موضوعات بسنده مینمایند که اگر چه لازم میباشد اما همیشه کافی نیست. باید اذعان کرد سازمانهای امروز علیرغم برخورداری از دانش عقلانی مدیریتی و فناوری نوین، از عنصر آگاهی چندان بهرهمند نیستند. تلاشهای بسیاری برای توسعه سطح عنصر آگاهی در سازمانها و خصوصا مدیران در سطح متون مدیریتی و روان شناسی صنعتی و نیز برخی از برنامههای اجرایی به وقوع پیوسته است اما فرآیند توسعه آگاهی، به روشهای مرسوم توسعه دانش در سازمانها امکانپذیر نمیباشند. روان شناسان معتقدند توسعه آگاهی در انسانها خصوصا مدیران محصول روند و جریانات کل زندگی آنها از کودکی بوده و محدود به عمر سازمانی افراد نمیگردد. پایههای فرهنگی جوامع نیز تاثیر ویژه در این موضوع دارد. مهمترین نکته در بحث عنصر آگاهی در مدیریت، ابتدا توجه به اهمیت و جایگاه این موضوع در مدیریت و سپس تلاش برای رسیدن به زمینهها و روشهایی برای توسعه آن خواهد بود. این نکته بسیار مهم است که علیرغم این که توسعه آگاهی در مدیران و سازمان الزاما یک فرآیند آموختنی نیست اما امکان " تمرین " و ممارست برای این امر وجود داشته و می توان از این تمرینها بهره برد. نکته مهم دیگر این است که آیندهای که برای مدیران سازمانها نزدیک به یک دهه است آغاز گردیده و روز به روز تجلی بیشتری پیدا مینماید حکایت از تغییرات پیچیده، غیر خطی و گسستهای دارد که به شکل فزایندهای آینده را از گذشته متمایز و متفاوت می نماید. این چالش ضرورت توسعه آگاهی و توجه به آن را تشدید می نماید. 3 لینک به دیدگاه
محسن2115 294 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 خرداد، ۱۳۹۰ فرمایش شما کاملا متین.اما مدیر آگاهی رو باید از کجا بدست بیاره؟ 1-مطالعه وتحقیق 2-کار اجرایی مطالعه وتحقیق خوب هست اما کامل نیست چون تو تئوری همیشه درصدی خطا رو داریم. ولی در اجرا همیشه با واقعیت روبرو هستیم واون میتونه برامون آگاهی کامل بیاره.که متاسفانه مدیر اجرایی خیلی خیلی کم داریم. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده