Mohammad Aref 120450 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 خرداد، ۱۳۹۰ 29 ماه مي مصادف است با پايان قرون وسطي چرا كه در اين روز در سال 1453 ميلادي با سقوط قسطنطنيه به دست سلطان محمد دوم ملقب به سلطان محمد فاتح بزرگترين پادشاه عثماني تاريخ قرون وسطي بسته شد.قرون وسطي يا سدههاي ميانه، نام يکي از چهار دورهاي است که براي تقسيم بندي تاريخ اروپا استفاده ميشود. اين چهار دوره عبارت بودند از دوران کلاسيک باستان، قرون وسطي، عصر نوزايي (رنسانس) و دوران جديد يا مدرن که از 1600 ميلادي شروع ميشود. معمولاً قرون وسطي را از پايان امپراتوري رم در قرن پنجم ميلادي تا سقوط قسطنطنيه توسط دولت عثماني و پايان امپراتوري رم شرقي (يا بيزانس) در 1453در نظر ميگيرند. قرون وسطي در تاريخ اروپاي غربي يکي از مهمترين مراحل تاريخي است که از سده پنجم تا سده شانزدهم ميلادي را در بر ميگيرد. در بعضي از موارد از قرون تيره يا Dark age ياد ميشود که از ويژگيهاي آن تاريک انديشي، اختناق و حاکميت كليسا در مناصب مختلف است. در اينجا به برخي رويدادها و ويژگيهاي اروپاي قرون وسطي اشاره ميكنيم: تا قرن 13 ميلادي، قلعههاي متعلق به شواليهها بيش ازهر چيز ديگري در پهنه اروپا خود نمايي ميکرد. شواليهها از زندگي مرفهي برخوردار بودند که با زندگي دهقاناني که روي زمينهاي آنها کار ميکردند، تفاوت زيادي داشت. شهرهايي در اطراف قلعهها به وجود آمدند و توسعه يافتند. تجار براي تجارت از راههاي صعبالعبور سفر ميکردند. زائران سفرهاي طولاني را براي زيارت اماکن مقدس انجام ميدادند. زندگي سخت بود و جنگ، قحطي و طاعون همواره جان مردم را تهديد ميکرد. در اين دوره قلعههاي متعلق به شواليهها از سنگ ساخته ميشد و داراي استحکامات نيرومندي بودند. در سال 1095 م. پاپ آورين دوم، نخستين جنگ صليبي را پايه ريزي كرد. او از مسيحيان خواست تا مانع از قدرت يافتن ترکان مسلمان در سرزمين فلسطين شوند. سال 1119 در شهر بولونا در شمال ايتاليا، يک دانشگاه تاسيس ميشود. در طول 50 سال بعد، دانشگاههاي ديگري در سراسر اروپا، از جمله دانشگاه آکسفورد در انگلستان و دانشگاه پاريس در فرانسه، داير ميشوند. در سال 1170 توماس بکت، سر اسقف کليساي کانتر بري، به دست شواليههاي تحت فرمان هنري دوم، پادشاه انگستان، کشته ميشود. او بعد از مرگ، مقام مقدس پيدا ميکند. زائران، مقبره او را در کانتربري که در جنوب انگلستان قرار دارد، زيارت ميکنند. سال 1194 کار ساخت کليساي جامع شارتره، کليساي با شکوه با سنگ معماري گوتيک واقع در شمال فرانسه، آغاز ميشود. ساخت اين بنا 30 سال طول ميکشد. به سال 1215 اشراف انگلستان پرنس جان را مجبور ميکنند تا مگناکارتا (فرمان کبير) را امضاء کند. پادشاه ناگزير ميشود به قوانين مربوط به زمين احترام بگذارد. 1236 فرديناند سوم، فرمانرواي مسيحي کاستيل واقع در شمال اسپانيا، شهر کوردوبا يا همان قرطبه اسلامي در جنوب اسپانيا را از جنگ مسلمانان اسپانيا بيرون ميآورد. در سال 1241 بازرگانان لوبک وهامبورگ، دو بندر در شمال آلمان، براي تشکيل اتحاديههانسياتيک يک قرارداد تجاري امضاء ميکنند. در طول 100 سال، بازرگانان 70 شهر به عضويت «اتحاديههانيساتيک» در ميآيند. اين بازرگانان به تجارت خز، شاه ماهي، الوار و غلات ميپردازند. پول مسکوك اتحاديههانسياتيگ در محدودهاي وسيع، از شهر کلن واقع در غرب آلمان گرفته تا شهر ريگا در روسيه، معتبر شناخته ميشود. يک لرد انگليسي به نام سيمون دومونت فوت در سال 1265، نمايندگان شهرها و همچنين لردها، روحانيون و شواليهها را به حضور يافتن در مجلس قانون گذاري فرا ميخواند. سال 1275 مارکوپولو و عموهايش، بازرگاني اهل شهر ونيز واقع در شمال ايتاليا، به دربار قوبيلاي قاآن در چين ميرسند. آنها به مدت 17 سال در چين ميمانند. تهاجم مسلمانان به شهر عکا، آخرين پايگاه مسيحيان در سرزمين فلسطين در سال 1291 آغاز ميشود. شهر عکا آخرين سرزمين تحت کنترل مسيحيان بود. اين واقعه نقطه پايان جنگهاي صليبي بود. در سال 1309 پاپ مقر خود را از شهر رم در ايتاليا، به شهر آوينيون در فرانسه، منتقل ميکند. پاپها وجهه خود را از دست ميدهند، چرا که مردم به آنها به چشم عروسکهاي خيمه شب بازي پادشاهان کشورهاي رقيب نگاه ميکنند. طاعون، مرگ سياه، در بين سالهاي 51 ـ 1347 اروپا را به ورطه نابودي کشاند. يکي از دلايل شيوع سريع اين بيماري، گسترش بازرگاني در دوران قرون وسطي بود. دهقانان فرانسوي در سال 1358 در اعتراض به شرايط سخت کار در مزارع، قيام ميکنند. اشراف تا دندان مسلح، شورش را با کشتن 20هزار نفر از شورشيان، سرکوب ميكنند. در سال 1378 در طول انشعاب بزرگ در کليسا، 3 پاپ که هر يک از سوي قدرتهاي جداگانهاي حمايت ميشوند، با يکديگر به رقابت ميپردازند. اين انشعاب (تقسيم بندي) تا زمان تشکيل شوراي کنستانس در سال 1414 م. ادامه مييابد. وات تيلور و جان بال در سال 1381 «قيام دهقانان انگلستان» را رهبري ميکنند. اقشار فقير در انگلستان عليه دستمزد کم، برخورد ناعادلانه در محاکم قضايي و مالياتهاي جديد شورش ميکنند. اما در 1417 مارتين پنجم انتخاب ميشود و به عنوان تنها پاپ قانوني شناخته ميشود. 1431 سالي است كه ژاندارک، دختر 18 ساله فرانسوي، بعد از تحريک نيروهاي فرانسوي به جنگيدن با انگليسيها، دستگير ميشود. سپس انگليسيها او را به تير چوبي بسته، در آتش ميسوزانند. و در سال 1453 شهر قسطنطنيه (استانبول کنوني) به دست ترکان عثماني سقوط ميکند. بدين ترتيب، پايان کار امپراتوري بيزانس فرا ميرسد. در همان سال، شهر فلورانس به کانون جنبش رنسانس در ايتاليا، بدل ميشود. آخرين بخش از قلمرو مسلمانان اسپانيايي گرانادا يا همان قرناطه اسلامي به سال 1492 به حکمرانان مسيحي آن ديار، فرديناند فرمانرواي آراگون و ايزابلا فرمانرواي کاستيل، تسليم ميشود. در همان سال، با حمايت مالي فرديناند و ايزابلا، کريستف کلمب از اقيانوس اطلس ميگذرد و به جزاير هند غربي (در نزديکي سواحل آمريکا) ميرسد. در اروپاي قرون وسطي، کاري که مردم انجام ميدادند، غذايي که ميخوردند، لباسي که ميپوشيدند و محلي که در آن زندگي ميکردند، همگي بستگي به جايگاه اجتماعي آنها داشت. فرمان کبير (مگنا کارتا) در سال 1215م. اشرافي که از دست پادشاه انگلستان، پرنس جان، به خشم آمده بودند وي را وادار کردند تا فرمان کبير (مگنا مارتا) را امضاء کند. اين فرمان اختيارات پادشاه را محدود ميکرد. پادشاه از اشراف خود ماليات زيادي درخواست کرده بود. اين فرمان بيان ميکرد که حتي پادشاه نيز مشمول قانون شده و بايد از آن اطاعت کند. به مرور زمان، قوانين مندرج در فرمان، به صورت اصول پايهاي حقوق افراد براي همه شهروندان درآمد. زندگي دهقانان دهقانان در پائينترين سطح اجتماعي زندگي ميکردند. آنها در روستاها به سر ميبردند و روي زمينهايي که به ارباب صاحب تيول، تعلق داشت، کار ميکردند و بخشي از محصول به دست آمده را به او ميدادند. آنها لباسهاي پشمي خشن پوشيده و کفشهاي چوبي به پا ميکردند. آنها با خوردن شوربا، شلغم، لوبيا و نان سياه زندگي خود را ميگذراندند. اربابان و بانوان اربابان و بانوان در قلعههاشان زندگي اشرافي داشتند. آنها لباسهاي رنگي دوخته شده از پارچههاي گرانبها، مثل ابريشم يا مخمل به تن ميکردند. همچنين نان سفيد پخته شده از آرد بدون سبوس و گوشت ميخوردند. غذاهاي قرون وسطي به هر حال، غذاهايي که ثروتمندان و فقرا در قرون وسطي ميخوردند، فاقد مواد مغذي لازم بود. شير غالباً ناياب بود و در زمستان سبزيجات تازه با ميوه وجود نداشت. تعليمات شواليه گري پسر يک نجيب زاده، تعليمات شواليه گري را در سن هفت سالگي با رفتن به قلعه شواليهاي ديگر به عنوان «نو آموز»، آغاز ميکرد. او در آنجا ياد ميگرفت که چگونه از مهمانان در سر ميز غذا پذيرايي کند. علاوه بر اين، تعليمات او شامل يادگيري طريقه به کار بردن شمشير و سوارکاري با اسب جنگي، ميشد. اين دو مهارت، ارکان اصلي تعليمات يک شواليه، را تشکيل ميدادند. در سن 14 سالگي، نوآموز به مقام «زره دار» squire يا خدمتگزار مخصوص شواليه، ارتقاء مييافت. سرانجام، معمولاً در سن 21 سالگي، «زره دار» طي تشريفات خاصي پس از اينکه با پهناي تيغه شمشير به آرامي بر شانههايش ميزدند، به مقام «شواليه» ارتقاء مييافت. زندگي يک دختر دخترهاي خانواده اشراف مجبور بودند مهارتهايي را که بعدها به عنوان بانوي حاکم قلعه بدان نياز داشتند، فرا بگيرند. يک شواليه صليبي ممکن بود سالها از خانه دور باشد و همسر خود را در اداره امور خانه و املاکش تنها بگذارد. دختران جوان معمولاً بين سنين 14 يا 16 سالگي ازدواج ميکردند. اين ازدواجها با توافق خانوادههاي طرفين صورت ميگرفت. عروس جهيزيهاي شامل پول و زمين براي شوهر خود ميبرد. رقابتهاي رزمي جنگيدن مشغله اصلي يک شواليه محسوب ميشد. اما هنگامي که جنگي وجود نداشت، شواليههاي قرون وسطي براي حفظ آمادگي رزمي خود، در رقابتهاي رزمي (پيکارهاي نمايش) شرکت ميکردند. در سال 1180م در ناحيه ليني سورمارنه، در فرانسه، تعداد 3000 شواليه سوار بر اسب در يک پيکار نمايش با يکديگر به مبارزه تن به تن پرداختند. در طول يک پيکار نمايشي، شواليهها بايد بيچون وچرا از مقررات خاصي پيروي ميکردند و شواليهها بايد از شمشيرهاي کند استفاده ميکردند و در صورتي که شواليهاي کلاه خود را از دست ميداد، نبايد مورد حمله قرار ميگرفت. همچنين در صورتي که يک ضربه به قمست پائين تنه حريف زده ميشد، يک توهين به حساب ميآمد. به دليل آنکه چهره شواليهها در زير کلاه خود آهني پنهان بود، بسياري از شواليههاي شرکت کننده در پيکارهاي نمايشي، نقش يا نشان مخصوص به خود را بر ردايي که روي زره خود ميپوشيدند، ميدوختند. اين علائم براي شناسايي شواليهها در ميدان جنگ، بسيار مهم بودند. به مرور زمان، اين نقشهاي برجسته به علائم خانوادگي تبديل شدند که هر يک معرف يک خانواده اشرافي، بود. بدين سان، اين نقش و نگارهاي به خصوص که بر رداي روي زره به کار ميرفت، «نشان خانوادگي» نام گرفت. شکار و قوش بازي اشراف خود را با شکار و قوش بازي، سرگرم ميكردند و از اين راه گوشت تازه براي آشپزخانه قلعههاشان تأمين ميکردند. زنــان اشراف نيز سوار کاري ميآموختند و در برنامههاي شکار شرکت ميجستند. تجار با گسترش تجارت ميان شهرها، ثروت تجار افزايش يافت. تجار عمده را «شهروندان آزاد» burghers.، ميناميدند. اين کلمه از واژه آلماني بورگ Burg (به معني شهر داراي حصار) گرفته شده است. تجار ثروتمند شروع به ساخت خانههاي مجلل براي خود و ارتباط بازرگاني با شهرهاي کشورهاي ديگر ايجاد كردند. اتحاديه نسياتيک در سال 1241م. تجار بندرلويک وهامبورگ درشمال آلمان، يک اتحاديه بازرگاني تشکيل دادند تا با کشورهاي دور دست مانند روسيه، ارتباط بازرگاني ايجاد كنند. بازرگانان عضو «اتحاديههانسياتيک"، به ثروت و قدرت فراواني دست يافتند و خود را با شاهزادگان هم رديف ميدانستند. مرگ سياه در طول 4 سال يعني از 1347 تا 1351 ميلادي، 25ميليون نفر بر اثر شيوع نوعي طاعون که «مرگ سياه» نام گرفت، جان خود را از دست دادند. پس از از بين رفتن بيماري، در شهرها و نواحي روستايي، کمبود کارگر وجود داشت. مردم معمولي شروع به درخواست و دستمزد بالاتر و رفتار مناسبتر از جانب اربابان خود، کردند. منبع: روزنامه اطلاعات 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده