Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۰ آموس راپاپورت ، یکی از چهرههای سرشناس معماری و طراحی شهری است که نظریات متفاوتی درباره فضا دارد، نظریاتی که بسیار بر بعد فرهنگ تاکید میکنند. از همینرو او توانسته علاوه بر حوزه معماری و طراحی شهری، در حوزه انسانشناسی نیز جای خود را به عنوان یکی از نظریهپردازان فضا تثبیت کند. نتایج پژوهشی که چند سال پیش، موسسه "طراحی شهری" بریتانیا انجام داد و در آن با روش دلفی از 3000 متخصص شهرسازی در سطح بینالمللی نظرسنجی کرد گویای نقش غیرقابل انکار راپاپورت و نظریات او در دوران معاصر است. نتایج این نظرسنجی، نام راپاپورت را در لیست 26 نویسنده برتر دنیا در نیمه دوم قرن بیستم قرار داد و کتاب «جنبه های انسانی شکل شهر» او نیز جزء 34 کتاب مرجع برتر حوزه شهرسازی شناخته شد. در مباحث نظری معماری از رویکردهای مختلفی در بررسی و مطالعه فضا یاد میشود که از آن جمله میتوان به «رویکرد تاریخی» اشاره کرد که هدف اصلی آن، تعیین قدمت بناست و از این طریق قصد دارد بنا را در شرایط اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زمان خود تحلیل کند. «رویکرد معناگرا یا سنتگرا» دغدغه شناخت نمادها و معانی و مفاهیم نهفته در اثر معماری را دارد. «رویکرد عملکردگرا» ویژگیهای کاربردی بنا را بررسی کرده و از نظر آنها همه بخشهای ساختمان باید کاربرد داشته باشد. در مقابل این رویکرد، »رویکرد فرمگرا» قرار میگیرد که بیشتر جنبههای زیباییشناسانه را مدنظر قرار میدهد تا عملکرد. تناسبات، ترکیببندیها و مسائل مربوط به زیبایی در اینجا بررسی میشوند. «رویکرد تکنولوژیگرا» هم به دنبال آشکار ساختن مظاهر تکنولوژی در بناست. «رویکرد طبیعتگرا» محیط زیست را مدنظر دارد و چرخه زندگی و انرژیهای پایدار را کانون توجه خود قرار میدهد. در کنار همه اینها میتوان از «رویکرد فرهنگی- اجتماعی» هم نام برد که هدف اصلی این دسته از معماران، شناخت جامعه و فرهنگ با استفاده از بناست و توجه ویژهای نیز بر معماری عامیانه و مردمی دارند. آموس راپاپورت از نظریهپردازان مهم این رویکرد نسبت به معماری است. 9 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۰ مروری بر چند مقاله از راپاپورت از راپاپورت تاکنون صدها مقاله منتشر شده که در این بخش، مروری بر تعدادی از آنها خواهیم داشت. مقالات «خاستگاههای فرهنگی معماری»، «همگنی یا ناهمگنی در محلههای شهری» و «نظم شهری» در اینجا مرور خواهند شد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 6 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۰ نظریات راپاپورت دههها از انتشار کتابهای راپاپورت میگذرد اما هنوز بسیاری از آنها به فارسی ترجمه نشدهاند. همین مسئله، دسترسی مخاطبان فارسیزبان را به تمام اندیشههای او دشوار میسازد. با اینحال برخی مفاهیم به صورت پراکنده ذیل منابع مختلف فارسی آمدهاند که در اینجا به تعداد محدودی از آنها اشاره خواهد شد. این مقاله شامل برخی اصطلاحات و نظریات راپاپورت و جمع بندی از نظریات وی و نیز جمع بندی که خود راپاپورت از 40 سال کار خود انجام داده است و فهرستی از مقالات و کتاب های وی می باشد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 8 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 اردیبهشت، ۱۳۹۰ کتاب انسان شناسی مسکن آموس راپاپورت "انسانشناسی مسکن" عنوان کتابی از آموس راپاپورت است که به همت دکتر خسرو افضلیان از فرانسه به فارسی ترجمه شده و در سال گذشته توسط انتشارات حرفه هنرمند در اختیار علاقمندان قرار گرفته است. این کتاب 224 صفحهای، 6 فصل با عناوین "طبیعت و تعریف موضوع"، "نظریههای مختلف درباره شکل مسکن"،"عوامل اجتماعی- فرهنگی و شکل خانه"،" اقلیم؛ عامل تغییردهنده"،"کنستروکسیون، مصالح و تکنیک؛ عوامل تغییردهنده"،" نگاهی به امروز" را در خود جای داده است. راپاپورت، کتابش را با ذکر این نکته آغاز میکند که مدتزمانی است باستانشناسی، مطالعه خود را از معابد و قصرها و مقابر به سمت شهر در کلیت خود معطوف کرده با اینحال "خانه که بارزترین و اصلیترین بنای مردمی است هنوز هم غالبا فراموش میشود." او سنت مردمی خانهسازی را که پیش از ظهور معماران، سنت غالب بوده، ترجمه ناخودآگاه نیازها، ارزشها، تمایلات و غرایز یک قوم دانسته و تا بدانجا پیش میرود که میگوید: "معماری مردمی، جهانبینیایست که به صورت دیگری بیان شده است." راپاپورت معقتد است اینکه خانه را پاسخی به نیاز انسان برای محافظت از خود در برابر حیوانات، انسانهای دیگر یا فشارهای آبوهوایی بدانیم کافی نیست و این، تنها مفهوم سرپناه را دربرمیگیرد. او در اینباره میگوید: "هرچند که نمیتوان نقش بسیار مهم سرپناه را برای مسکن نادیده گرفت و انکار نمود که یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان میباشد ولی از سویی سرپناه به عنوان یک نیاز اساسی در نقش خود، مورد تردید و سوال قرار گرفته است. در مواردی چنین گفته میشود که ساختن خانه، نه عملیست طبیعی و نه یونیورسال و به این دلیل در آسیای جنوب شرقی، آمریکای جنوبی و استرالیا به قبایلی برخورد میکنیم که دارای مسکن به معنای متعارف آن نمیباشند." مهمترین پرسش راپاپورت در این کتاب، اینست که به راستی، این همه تنوع در شکل خانه، برگرفته از چیست و چه عواملی بر تعیین شکل خانههای ما تاثیرگذارند؟ او در واکنش به این سوال خود، نظریهای را مطرح میکند که تاحدی برخلاف نظریههای موجود است، نظریههایی که اولویت را به اقلیم و جبرهای جغرافیایی و یا مصالح و تکنولوژی ساختوساز میدهند. او در این کتاب، نمونههای گوناگونی از شکل خانه در بین ساکنان پنج قاره را معرفی کرده و توضیح میدهد که چرا این خانهها به این شیوه ساخته شدهاند و نه به شیوههای دیگری. او در ابتدا نقش تعیینکننده اقلیم را در شکل خانه، به چالش کشیده و میگوید مهمترین نمود این مسئله را در بین مهاجران میتوان دید که شیوه خانهسازی فرهنگ خود را به مکان جدید برده و حتی علیرغم تضادش با اقلیم جدید، همچنان بر حفظ آن تاکید دارند. در اینجا شکل خانه بیش از آنکه تحت تاثیر اقلیم باشد برگرفته از سنت است. او همچنین مثالهای دیگری مطرح میکند از اینکه چگونه محرمات و منعیات مذهبی میتوانند زمینهساز راهحلهای ناسازگار با اقلیم شوند، مثلا اقوام "شام" از آنجایی که سایه درختان را شوم و بدیمن میدانند از کاشتن درخت در محل سکونت خود جلوگیری میکنند. در نتیجه، خانهها و معابر آنها در معرض تابش سوزان خورشید قرار دارد. عامل دیگری که راپاپورت، منکر نقش تعیینکننده آن در شکل خانه میشود مصالح و تکنولوژی ساخت است. او با ذکر چند مثال از جمله، شیوه خانهسازی سرخپوستان پومو در جنوب غربی کالیفرنیا نشان میدهد که الزاما دستیابی به تکنولوژیها و مصالح جدیدتر، نمیتواند شکل خانه را دگرگون سازد، چنانکه در زندگی این سرخپوستان هم میبینیم که بناهای آیینی و تشریفاتی خود را از مصالح جدید ساخته شدهاند ولی آنها همچنان بر ساخت خانههایشان به همان شیوه ساده و با استفاده از شاخ و برگ درختان تاکید دارند. سایت و موقعیت ساخت مسکن نیز در نظریه راپاپورت، نقش تعیینکننده را در رابطه با شکل مسکن ندارد چرا که او موارد بسیاری را مطالعه کرده که در زمینی با ویژگیهای واحد (مثلا شیبدار، جنگلی، نزدیک آب و...)، اشکال متنوعی از خانه ظاهر شدهاند و یا اشکال یکسانی را میتوان در سایتهای مختلفی مشاهده نمود. راپاپورت میگوید:"در ژاپن، سیستم جهتیابی (تنظیم جهت بنا( که به نام هوگاکو نامیده میشود محل قرارگیری خانه ژاپنی را بدون توجه به نقش و تاثیر توپوگرافی تعیین میکند درصورتی که در هند، خانههایی که بر روی شیبهایی تند ساخته میشوند با چنان دقتی به شرق متمایل گشتهاند که ورودی خانهها در جهت شیب باز میشود." پس از انتقاد از گرایشهای جبرگرایانه محیطی و تکنولوژیکی، او تحلیلهایی که شکل خانه را برگرفته از سه عامل اجتماعی دفاع، اقتصاد و مذهب میدانند به نقد کشیده و با مثالهایی، نواقص تحلیلهایی از این دست را نشان میدهد. بخش اصلی کار راپاپورت درحقیقت، پس از این شروع میشود. زمانی که به دنبال این انتقادات، در پی تدوین نظریهای برای توضیح شکل خانه برمیآید. او فرضیه پایه خود را چنین مطرح میکند: "شکل خانه، تنها نتیجه نیروهای فیزیکی یا هر عامل سببی واحد دیگری نبوده، بلکه شکل خانه، حاصل مجموعهای از عوامل اجتماعی- فرهنگی در وسیعترین شکل آن میباشد... در نتیجه، من نیروهای اجتماعی و فرهنگی را نیروهای اولیه یا اصلی و دیگر نیروها را نیروهای ثانویه یا تغییردهنده خواهم نامید... آنچه که سرانجام، شکل خانه را تعیین میکند و به فضا و روابط آنها شکل میدهد، بینشی است که یک قوم از زندگی آرمانی دارد." او خانه را بیان مادی شیوه زندگی درنظر گرفته و معتقد است سیستم کاسمولوژیک یا کیهانی هر قوم، در سیستمهای کوچکتر دیگری چون شهر و خانه، بازتولید شده و به تصویر درمیآید. پس از آن، راپاپورت، به ذکر ارتباط بین مفهوم شیوه زندگی و شکل خانه میپردازد، اینکه نیازهای اساسی روزمرهای چون غذا خوردن، خوابیدن، نشستن و همچنین برخی عوامل چون شکل خانواده، جایگاه زن، مسئله محرمیت و... چگونه بر انتخاب سایت، مصالح، شکل خانه و معماری آن تاثیر میگذارند. او در فصل چهار و پنج این کتاب، مشخصا به تشریح تاثیر اقلیم و مصالح و تکنولوژی بر ساختوساز خانهها میپردازد که برای انسانشناسانی که آشنایی زیادی با مفاهیم معمارانه ندارند جالب توجه خواهد بود. پایانبخش کتاب راپاپورت، فصلی با عنوان "نگاه به امروز" است که در آن، به نقد فضای موجود و سنتهای خانهسازی معمارانه میپردازد. او گرچه منکر مزیت خانههای جدید از نظر شاخص مقاومت و نیز بهداشتی بودن نمیشود اما معتقد است که سنتهای مردمی خانهسازی، بهتر میتوانند تناسب بین فضای خانه و سبک زندگی ساکنان آنرا حفظ کنند. او مباحث خود را چنین نتیجهگیری میکند که هرچند امروز فاکتورهای اجتماعی موثر در سنتهای مردمی خانهسازی رفته رفته دارند اهمیت خود را از دست میدهند ولی همچنان نمیتوان گفت که عوامل فیزیکی، شکل خانه را تعیین میکنند چرا که فاکتورهای اجتماعی- فرهنگی جدیدی جایگزین فاکتورهای قبلی شدهاند. او به تاکید آگهیهای تجارتی آمریکا در مورد تعداد بالای حمامها در این خانهها اشاره کرده و میگوید: "در ایالت متحده، آرمان بهداشت میرود تا جای مذهب جدیدی را بگیرد." راپاپورت همچنین وارد شدن خانه به فرآیند مد را مطرح میکند که خود موجب شکلگیری آرمان جدیدی تحت عنوان "آرمان حیثیت" در زمینه شکل خانه شده است. شیک بودن خانه، استفاده از مصالح جدید و متنوع در آن، باز نشدن آن به سمت بد کوچه و... مثالهایی از این فاکتورهای جدید هستند. درنهایت، او خانه را وسیله یا ابزاری برای شکل دادن به شخصیت میداند و از همینرو، بر مطالعه و شناخت اولویتها و عوامل اجتماعی- فرهنگیِ دخیل در شکل مطلوب خانههای امروزی برای ساکنان آنها تاکید میورزد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 اردیبهشت، ۱۳۹۰ کتاب منشاء فرهنگی مجتمع های زیستی اپاپورت از نظریه پردازان مطرح در حوزه ی فرهنگ و معماری است. وی در کتاب منشاء فرهنگی مجتمع های زیستی ابتدا به نقد نگرش قوم گرای غربی می پردازد و با بررسی موردی اجتماعات زیستی غیر غربی در نهایت تئوری خود را ارائه می دهد. نظم بخشی به محیط زیستی بر اساس جهان بینی انتزاعی ایده ی اصلی کتاب است. در این کتاب به مطالب زیر پرداخته شده است : 1. درباره ی منشاء فرهنگی مجتمع های زیستی 2. مبداء شهرها 3. تعاریف شهر 4. دیدگاه های مختلف درباره ی شهر 5. عملکردهای انتظام بخش 6. طرح، نظام و مدل 7. نظام محیط زیست 8. سیستم های مقایسه ای نظم دهی 9. مجتمع های زیستی نمونه راپاپورت با نقد نظریات موجود در زمینه ی شهر بحث خود را آغازمی کند. به باور وی این نظریه ها چند ویژگی بارز دارند که امکان صحت و تعمیم آنها را با مشکلات جدی مواجه می سازد. اولاً "اکثر نظریه های موجود در زمینه ی شهرسازی ، طراحی شهری و معماری و حتی مطالعات مربوط به انسان و محیط زیست او صرفاً بر سنت روشنفکرانه ی طراحی تکیه دارد و فرهنگ و رسوم مردم که اساس شکل گیری محیط زندگی است ، نادیده می انگارد." (ص:9) ثانیاً نظریه های موجود صرفاً به زمان حال (تاریخ نزدیک) اشاره دارد و بعد تاریخی را لحاظ نمی کند. ثالثاً این نظریه ها صرفاً شهرهای غربی را مد نظر قرار داده و به آثار فرهنگ های غیر مدون غیر غربی اشاره نمی کند. راپاپورت برای دست یافتن به یک نظریه ی جامع تر معتقد است باید "زمان" و "فضا" را گسترش داد به این ترتیب که هم به کاوش در تاریخ پرداخت و هم نمونه های غیر غربی را در گستره ای جهانی مورد تدقیق قرار داد. ضمن اینکه در هر مورد به فرهنگ مردم توجه ویژه داشت. محقق در بررسی نمونهه های خود هم به بررسی تغییرات می پردازد که اساس تفکر تحقیقی غربی است و هم به شناسایی ویژگی های ثابت در همه ی فرهنگ های مجتمعات زیستی توجه می کند تادر نهایت بتواند به تعریفی جامع دست یابد. او ابتدا با چند مثال به ناکارآمدی نظریه های جهانشمول اشاره می کند. هدف از این مثال ها بیان اهمیت آشنایی محقق شهر با فرهنگ های گوناگون است. ایده ی اصلی راپاپورت وجود "نظم" در هر اجتماع زیستی است گرچه اغلب این نظم برای " دیگران" قابل درک و تفسیر نیست اما در فرهنگ آن مجتمع زیستی پایه های استواری دارد. مثلاً شهرهای امریکایی حالتی باز و فراخ دارند که ممکن است برای غیر امریکاییان تجربه ی احساس بی مکانی را در پی داشته باشد. دلیل این طراحی به خصوص ، ارزش والای تحرک و جابه جایی و آزادی فردی در فرهنگ امریکایی است. در حالیکه در شهرهای اسلامی اصل بر محدودیت و کنترل است و به همین سبب شهر دارای ساختی بسیار مشخص و بارز است. درک این ساختار نیز برای امریکایی ها دشوار خواهد بود. شهر را عمدتاً مرکز تحولات می دانند. راپاپورت عنوان می کند که این مسئله صرفاً در اروپا نمود دارد در حالیکه مثلاً در ایران و چین شهرها نه مرکز تحولات که مراکز ثبات بوده اند. یکی دیگر از نظریات رایجی که راپاپورت با ارائه ی نمونه هایی به نقد می کشد، اهمیت یافتن مناطق زیستی به نسبت میزان دور شدن از مراکز پرتجمع شهر است. در فرهنگ امریکایی هرچه از مرکز فاصله بگیریم اهمیت مکان برای زندگی افزایش می یابد در حالیکه در نقاط دیگری از جهان این مرکز شهر است که اهمیت دارد و حومه ارزش مکانی چندانی ندارد. راپاپورت در بحث تعریف شهر به نقد نظرها ادامه می دهد. در این بخش به طور خاص به نقد آرای گوردون چایلد و هاردوی در تعریف "شهر" می پردازد. " گوردون چایلد معیارهای شهرنشینی را به ترتیب زیر بیان می کند : - وجود تمرکز جمع کثیری از مردم در یک مکان - تخصص در حرف گوناگون - وجود وسیله ی گردش چرخ اقتصادی - معماری یادمانی عمومی - طبقات اجتماعی خاص - خط - علوم دقیقه - تجارت خارجی - عضویت در گروه بر اساس محل سکونت و نه تبار و نژاد. " (ص:12) راپاپورت مثال هایی مانن "کاتال هیوک" و "جریکو" و اجتماعات پیش کلمبی را مطرح می کند که طبق یافته های باستان شناسی بسیار پیش از اختراع خط وجود داشته اند. تعریف چایلد آشکارا مجتمع های زیستی بسیاری را از گستره ی اطلاق "شهر" خارج می کند. " هاردوی در تعریف شهر از ده معیار استفاده می کند: - وسعت و جمعیت زیاد با توجه به زمان و مکان خاص خود - ثبات - داشتن حداقل تراکمی خاص در رابطه با زمان ومکان خاص خود - ساخت و بافت مشخص و خوانا به وسیله ی خیابان ها و فضاهای شهری - محلی برای کار و زندگی مردم - وجود حداقلی از عملکردهای خاص شهری چون بازار، مراکز اداری و یا سیاسی ،مراکز نظامی، مراکز مذهبی، مراکز آموزشی و نهادهای وابسته به آن - وجود سلسله مراتب اجتماعی ناهمگن و متفاوت - وجود یک مرکز اقتصادی شهری در زمان و مکان خاص خود که یک حوزه ی نفوذ کشاورزی را به هم پیوند داده و در مواد خام تغییرات لازم برای عرضه به بازاری بزرگتر را انجام دهد. - مرکز خدماتی برای مناطق همجوار - مرکز اشاعه ی فرهنگ که از یک شیوه ی زندگی شهری با توجه به زمان و مکان خاص خود برخوردار باشد. " (ص: 12و13) گرچه به نسبت تعریف چایلد جامع تر است اما به باور راپاپورت مانع پذیرش موقعیت شهری مجتمع های زیستی مایاها، بومیان افریقا، شهرهای چین باستان، کامبوج، جاوه، مصر و پرو و حتی یونان ماقبل کلاسیک می داند. عمده ترین نقدهای راپاپورت به این نظریه ها "قوم گرایی" آنهاست. تعریف شهر، تعریفی مبتنی بر شهر مدرن غربی است ( شهرهای قرون وسطی و پس از آن) و هیچ اشاره ای به دیگر تمدن ها ندارد. در ادامه راپاپورت به شیوه ی خاص خود یعنی با توجه به ویژگی های فرهنگی هر سرزمین عناصری را که برای اطلاق واژه ی شهر لازم است چنین عنوان می کند؛ این عناصر در یونان باستان عبارتند از تئاتر،ورزشگاه و تالار بارعام ، در شهرهای اسلامی ،مسجد جامع، بازار دائمی و حمام عمومی، در بین النهرین، کامبوج و مایاها یک معبد، در اروپا حصار، بازار و حکومت مستقل محلی، در اروپای دوره ی کارولیان ها دژ،کلیسا و بازار، در هند معبد، قصر و بازار، در چین قدیم محرابی برای خدای خاک، حصارها و معبدی برای نیاکان پادشاه و ... گرچه عناصر شهری در هر فرهنگی متفاوت است اما ورای این گوناگونی ویژگی یکسانی نهفته است و آن " نظم" است. یک مجتمع زیستی بدلیل ویژگی های بافتی خود " شهر" نیست بلکه شهر عملکرد خاصی می طلبد که همان " نظم بخشیدن به یک منطقه و ایجاد فضای مفید" است. راپاپورت با این تئوری، نظر چایلدمبنی بر وقوع انقلاب شهرنشینی را رد می کند و معتقد است شهرها نه در اثر یک انقلاب ناگهانی که به تدریج و با گسترش حوزه ی نفوذ نظم به وجود آمده اند. تمامی آنچه تا این بخش آمده در حکم مقدمه ای است برای بحث های اصلی راپاپورت. سئوال بنیادین وی در واقع آنست که چرا اساساً انسان به محیط زیست خود شکل منظم می دهد؟ و مهمتر از آن شکل های منظم مجتمع های زیستی از چه عناصری تأثیر می پذیرد؟ راپاپورت از این ایده دفاع می کند که ذهن آدمی برای درک جهان درهم و نامنظم پیرامون خود از سیستم طبقه بندی استفاده می کند و " مدلی آگاهانه" برای جهان بوجود می آورد. مفهوم بخشی به جهان و انسانی کردن آن از طریق اعمال یک نظم خاص امکان پذیر است و ابزار آن نامگذاری و سازماندهی است. " می توان اصولاً محیط مصنوع و مجتمع های زیستی را یکی از شیوه های نظم بخشی به جهان دانست در جوامع سنتی این شیوه ی نظم بخشی اساساً مقدس می باشد." (ص:16) انتظام بخشیدن به محیط بر اساس فرهنگ صورت می گیرد. فرهنگ مجموعه ای از ارزشها و باورهاست که جهان بینی افراد آنها را شکل داده است. محیط های زیستی پهنه های فرهنگی هستند که هویت سازندگان خود را نمایان می سازند. مهمترین عاملی که در جهان بینی انسان ها دخیل است باورهای مذهبی است از اینرو محیط های زیستی نیز بر اساس باورهای قدسی منظم می شود بر اساس تقلید از نظمی ایده آل چون نظم و هماهنگی برین. نظم دهی محیط زیست درواقع نظم دهی چهار عامل است ؛ فضا، زمان، ارتباط و مفهوم. راپاپورت در این کتاب به تفصیل هریک از این عناصر را شرح داده و نقش هریک را در ارتباط با دیگری بیان نموده است. کتاب منشاء فرهنگی مجتمع های زیستی از لحاظ وسعت اطلاعات و مثال ها نیز در خور توجه است. تمامی مباحث کتاب بر اساس نمونه های عینی مطرح شده است. اشکال شماتیک شهرهای باستانی از سراسر جهان و توضیحات نویسنده درباره ی نحوه ی نظم دهی فضایی آنها بیش از یک سوم حجم کتاب را شامل می شود و اطلاعات ارزنده ای در اختیار خواننده قرار می دهد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده