mohsen 88 10106 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ در دنياي مدرن امروز کشور ها به سمت و سوی تشکیل اتحادیه ها گرایش دارند.چنين فرآيندي باعث همگرايي بيش از پيش آنان و در نهايت يكي شدنشان در آينده خواهد شد.نظير اروپا،آمريكا و...اما در مناطق عقب مانده كه تفكرات پيرامون قومگرايي و تجزيه طلبي چرخش ميكنند،حتي به فرض محقق شدن اهداف،اگر در نهايت كشورهاي كوچك ، ضعيف و منزوي به وجود آيند، در زمانهاي آينده همواره وابسته به اتحاديه ها و كشورهاي بزرگتر خواهند بود.تمایل به قوم گرایی صرف نوعی واپس گرایی تلقی می شود. در بیشتر جاهایی که تجزیه رخ داده و کشورهای جدید مستقل شده اند،جای پای دول مداخله گر با شعارهای حمایت از فرهنگ قومیتها و جلوگیری از سرکوب آنها توسط حکومت مرکزی ديده مي شود.واضح است که بعد از تجزیه یک کشور بزرگ،کشورهای جدید و کوچکتر تا مدتها خود را مدیون غرب دانسته و این باعث مشروعیت بخشی و چراغ سبز نشان دادن به حضور آنان در آن کشورهای جدید می شود! کوزوو در چندسال قبل و امروزه جنوب سودان و فردا غرب سودان(دارفور ) و شمال سومالی (سومالی لند) مثالهای خوبی از این دست بوده،هستند و خواهند بود. البته تمامي تقصيرها را نبايد بر گردن كشورهاي سودجو و استعمارگر انداخت .منتهي آنان از عدم درايت و سياست دول مركزي در مملكتداري و همچنين اختلافات داخلي اقوامنهايت استفاده را كرده و نيات پليد خود را پيش برده اند. امروزه در آفریقا یک کشور جدید از دل سودان ، بزرگترین کشور اين قاره تشکیل می شود. و پیشتر هم ديديم چگونه کشورهای جدید،كوچك و ضعيف اریتره، تیمور شرقی ،کوزوو ،مونته نگرو و ... از اتیوپی،اندونزی و یوگسلاوی منتزع شدند. سودان Click this bar to view the full image. يوگسلاوي سابق Click this bar to view the full image. نظر به اينكه اين پديده شوم در گذشته باعث تجزيه بخشهاي زيادي از كشور ما هم شده است و خطر بالقوه آن ممكن است در آينده باز هم ميهن را تهديد مي كند،در اين جستار قصد داريم تا با هم فكري به سابقه ، راهكارهاي مبارزه و بررسي طرحهاي تجزيه طلبي ارائه شده از طرف غربيها در ايران بپردازيم. 5 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ ...دیری نپایید که یک بار دیگر بدبختیهای اين سرزمين با پیدا شدن سروکله بیگانه شروع شد. اینبار روباه مكار و گربه نره يعني همان انگليس و روس.آنها با سیاست تر از مقدوني،عرب و مغول بودند.زیرا ایران را که ابر قدرت آن موقع بود، تجزیه و زمینه های اختلافات را برای جنگهایآینده در ایران زمین ایجاد کردند.پيشينه تجزيه در ايران به شكلي كه در قراردادهاي تحميلي و بصورت مكتوب تكه اي از مملكت منتزع شد به همان زمان بر مي گردد. از آن موقع به بعد طي چند پيمان تحميلي كه درنهايت ضعف دولت قاجار بسته شدند كشور ايران بصورت امروزي درآمد و به عنوان میراث دار ایران بزرگ باقی ماند. اگر قدری هم در مرزهای سیاسی کشور های منطقه ایران دقت کنیم، پی به شعار " تجزیه کن حکومت کن" استعمار خواهیم برد و می بینیم که تطابقی با مرز های قومی ندارند و اقوام در دو یا چند کشور کنونی قرار گرفته اند.چنین وضعی نه فقط در ایران بلکه در آفریقا هم دیده می شود بطوری که یک قوم و قبیله که قبلاً مستعمره بودند، امروزه در چند کشور افریقایی پراکنده شده اند. براستی که استعمار اقتدار و ابهت ایران را خوب شناخته بود و نمی خواست شاهد پا گرفتن دوباره ایران بزرگ باشد. بنابراین اقوام ایرانی می بایست درون مرزهای سیاسی جديد محصور می شدند. امروز از وسط سرزمینهای فارس مرز ایران ،افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان ، „بلوچ مرز ایران ، پاکستان و افغانستان ، „ ترکمن مرز ایران، و ترکمنستان و افغانستان ، „ آذری مرز ایران و آذربایجان ، „ کردها مرز ایران، ترکیه ، عراق و سوریه سرزمینهای ایرانی میانرودان مرز ایران و عراق وجود دارد.... این عکس ری سایز شده است.با کلیک روی این نوار،سایز واقعی نمایش داده میشود __________________ 3 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ روسها بعد از اشغال شمال ايران، فرهنگ و مذهب ایرانی را درسرزمینهای اشغالی کمرنگ کرده و ایرانزدایی را در راستای گسترش کمونیسم و روس کردن سرلوحه کار خودقرار دادند.آنان خط و زبان روسی و پسوند اف را به نامها تحمیل کردند.تزارهای غاصب در جهت تثبیت موقعیت خود شهرهای مهم قوم ایرانی تاجیک مانند سمرقند و بخارا را در جمهوری ازبکستان قرار دادند.آنان حتی از ترس شورش بقیه اقوام، مرزبندی جمهوری ها را طوری اعمال كردند که پایتخت های آنها در نزدیکی دیگر جمهوری ها واقع شوند تا در صورت شورش احتمالی براحتی سرکوب شوند. اطلس قومي آسياي ميانه این عکس ری سایز شده است.با کلیک روی این نوار،سایز واقعی نمایش داده میشود 3 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ استعمار پير زبان پارسی را كه در شبه قاره هند زبان رسمی بود از رسمیت انداخت و دریای مکران رادریای عمان نامید و جزایر خلیج فارس را اشغال کرد.اگر برای بازپس گیری بندرگمبرون (بندر عباس)و جزایر اطراف از دست پرتغالیها به کمک امام قلی خان شتافت نه به خاطر دوستیبا صفوی بود بلکه به خاطر دشمنی با پرتغال بود و میخواست این رقیب را از صحنهبیرون کند! انگلیس همچنين در زمان قاجار با تحريك پشتونها و يادآوري پيروزيهاي زمان نادر بر آنان و همچنين دامن زدن به اختلافات آنان با قاجارها،شهر هرات (يكي از مهم ترين مراكز فرهنگ و ادب پارسي ) را از ايران جداکرد.جدايي هرات باعث جدا شدن افغانستان از ايران گرديد.سياست مدار پير حتي از شكل گرفتن يك پشتونستان بزرگ هم وحشت داشت بنابراين بعد از اينکه افغانستان را از مام ميهن جدا و صاحب مرزهای سیاسی كرد ، نیمی از قوم ایرانی پشتون در آنسوی خط مرزی جدید موسوم به "خط ديورند" ( مرز كنوني افغانستان و پاكستان ) قرار گرفتند. جالب اينجاست كه بعد از گذشت 130 سال هنوز هم اين خط مرزي از طرف برخي پشتون ها به رسميت شناخته نشده است و تردد از آن با آزادي انجام مي شود. چنين وضعيتي برسر بلوچستان بزرگ هم آمد و سرزمين پهناور بلوچستان به سه پاره تقسيم شد با وجود اینکه در آن موقع شبه قاره هند هنوز در استعمار خود بریتانیا بود و کشور نو پاي پاکستان هم تشکیل نشده بود. Click this bar to view the full image. 3 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ بعداز فروپاشي عثمانی ،بيشتر کردستان ایران که از زمان صفویه در اشغال مانده بود ، علیرغم تشکیل چند کشور جديد عربی ( البته عرب ها هم بخاطر جلوگیری از بوجود آمدن یک کشور عربی واحد توسط انگليس و فرانسه به چتد کشور تقسیم شدند.) نه تنها به ايران ملحق نشد و يا به صورت مستقل در نیامد حتی در یک کشور تنها مثل ترکیه یا عراق هم قرار نگرفت تا : اولاً تركيب جمعیتی در این دوکشور نو ظهور به نفع این قوم ایرانی نباشد و دوماً زمینه های اختلافات مرزی و در گیری در آینده بين این دو کشور فراهم باشند.دیدیم که اين دسيسه در زمانهاي بعد چقدر براي كردها در كشورهاي جديد تركيه، عراق و كمتر سوريه گران تمام شد! Click this bar to view the full image. 3 لینک به دیدگاه
mohsen 88 10106 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 25 فروردین، ۱۳۹۰ دشمني ديرينه بريتانيا با موجوديت ايران به موارد بالا ختم نشد بلكه در زمان پهلوي دوم هم با تشكيل كشورهاي كاملاً جديد و لوكس در جنوب خليج فارس و همچنين دسيسه چيني و در نهايت استقلال بحرين از ايران ادامه يافت. البته ريشه هاي نفوذ بريتانيا در جزاير خليج فارس و زمينه سازي براي جدا كردن آنها از ايران به زمان صفويه بر مي گردد. از ساسانيان گرفته تا امروز اعراب براي ايران به اشكال مختلف مشكل آفرين بوده اند و با وجود اختلافات داخلي بين خودشان همواره بر عليه اين سرزمين اهورايي مواضع خصمانه و مشتركي را اتخاذ كرده اند.بنابراين در برابر اين جبهه شوم،اتحاد برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام براي بيرون انداختن آنان از بحرين و اعمال فشار بر آنان كارساز خواهد بود. این عکس ری سایز شده است.با کلیک روی این نوار،سایز واقعی نمایش داده میشود 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده