رفتن به مطلب

برنامه ريزي گردشگري در شهر و منطقه


ارسال های توصیه شده

امروزه هدف از برنامه ريزي گردشگري ، ضرورت ايجاد طرح ( خلق نقشه هايي از اعمال ذهن براي رسيدن به يک آينده قابل پيش بيني و به انجام رسيدن اين اعمال ذهني است ) و برنامه ريزي پايدار براي جلوگيري از اثرات مخرب فعاليت هاي گردشگري بر روي محيط ها و مناطق گردشگري ( شهرها ، روستاها و ... ) به دليل تجاري کردن مناظر و چشم اندازهاي طبيعي و جاذبه ها ي انساني و ترس از گذشته و عدم فهم درست از برنامه ريزي از يک طرف مي باشد و ديگر اينکه اگر چه فعاليت هاي گردشگري به اهداف و اثرات اقتصادي بهتر دستيابي پيدا کرده ، لذا آن اهداف بايد براي رضايت مندي گردشگران و ارتقاء کيفي رفاه و زندگي جوامع محلي ( ساکنين ) و بشري بکار گرفته شود.گان ( Gunn ) در کتاب ( Tourism planning ) به منظور تبيين بيشتر برنامه ريزي گردشگري ، آن را در چهار گروه اصلي تقسيم کرده است که در ذيل به شرح آنها مي پردازيم :

 

1 ـ بخش تجاري

هر هتلدار و رستوراندار براي توسعه آينده و عملکرد گردشگري برنامه ريزي مي کند . يک سرمايه گذار جديد دنبال بهترين موقعيت از نظر مکاني مي گردد . عوامل مکاني در رابطه با زمينه هاي ديگر تجاري ، اندازه ، قيمت زمين فقط برخي از عوامل هستند که موقعيت تجاري آينده را تحت تأثير قرار مي دهند . يک وظيفه مداوم اين اصناف بعد از تأسيس ، برنامه ريزي و طراحي محصولات ، خدمات و سطح کيفيت براي پيوستن به بخش بازار گردشگري است . برنامه ريزان و طراحان اصلي مالکان(صاحبان هتلها، رستورانداران و ...) و مديران هستند . گروه اصلي تجارت خدمات گردشگري اغلب به نام « صنعت مهمان نوازي » ناميده مي شود. بهر حال دلايل زيادي مبني بر اينکه چرا بخش تجاري گردشگري متناسب با تعريف صنعت نيست، وجود دارد .

 

گردشگري فقط يک محصول خاص( مثل اتومبيل) توليد نمي کند ؛ گردشگري شامل انبوهي از محصولات مي شود . محصولات گردشگري ـ تجارب ديدار کنندگان ، رضايت مندي آنها کاملاً با محصولاتي که در صنعت توليد مي کند در تضاد است . خدمات حمل و نقل ، سيستم توزيع گردشگري ، بازارها را به سوي محصولات در مقصد حرکت مي دهد . اين امر کاملاً عکس محصولات توليد شده اي که در بازارها توزيع مي شوند است . اين واقعيت ، يعني اهميت مقصد، استراتژي هاي برنامه ريزي کاملاً متفاوتي را در مقايسه با صنايع توليد کننده مي طلبد . موقعيت کارخانه ها در برابر بازارهاي محصولات اهميت چنداني ندارند ، اما موقعيت هاي مقصد در جهت برآوردن نيازهاي بازار گردشگري از اهميت بسزايي برخوردارند .

 

همه مکان هاي تفريحي و گردشگري ممکن است داراي خصوصيات مشابهي باشند اما بخاطر منحصر به فرد بودن هر کدام از آنها ، مردم به آنجا مسافرت مي کنند . تمايزات مکانها ، موقعيت هاي مختلف ، الگوهاي توسعه اي ، تاريخ ، تنوع قومي ، سنت ها و ... وجود دارد که برنامه ريزان موظفند هر کدام از اين کيفيتها و ويژگيهاي بخصوص را کشف و آنها را متمايز نمايند و براي توسعه اين ويژگي هاي خاص که مطلوب بازارهاي گردشگري مي باشند ، برنامه ريزي کنند .

 

محصولات و توليدات گردشگري بسيار فاسد شدني تر از محصولات صنايع است. به عنوان مثال اگر کارخانه اي توليد کننده لباس بچه، متوجه شود که بازار هدف آن، سالخورده شده است ، محصولاتش را به جامعه و مردم ديگري با نرخ مواليد بالاتر توزيع خواهد کرد ؛ اما سرمايه گذار گردشگري که سرمايه اش را در يک هتل ، بندرگاه و يا پارک بکار گرفته است ، چنانچه بازار گردشگري، قصد عزيمت به جاي ديگري را داشته ، مسلماً اگر کار جابجايي سرمايه غير ممکن نباشد ، هزينه انتقال فيزيکي تسهيلات آن بسيار بالا خواهد بود. در واقع کار گردشگري و امور مربوط به آن بسيار پيچيده و مستلزم گروه کثيري وترکيب متفاوتي از تصميم گيرندگان را مي طلبد تا در مرحله طراحي نه تنها منافع بالقوه بلکه تأثيرات فراوان بر تصميمات خود را در اقامت با محيط پيرامون گردشگري و در ارتباط با ديگر مشاغل و نيز در زير ساختار اجتماعي جامعه در نظر بگيرند.

 

2- بخش عمومي به عنوان برنامه ريزان گردشگري

با وجود اينکه گردشگري يک صنعت است اما فقط با بخش تجاري احاطه شده است ؛ همچنين توسط گروه و بخش ديگري به نام بخش عمومي، اداره و رشد مي يابد . عموماً اولين نقش و وظيفه دولت،سرپرستي ، تصويب و اجراي قانون ، نظم و آمادگي براي دفاع و انتظامي مي باشد. به هر حال بيشتر کشورها براي گردشگري جايگاه و نقش خيلي مهمتري از نظم و مقررات در نظر گرفته اند . در اکثر کشورها ارتفاء گردشگري و بازاريابي يکي از وظايف دولت است . سالانه ميليون ها دلار صرف جذب گردشگران و بازديد کنندگان در کشورشان مي کنند . در تمام جهان ، دولت ها جذابيت هاي زيادي را مانند موزه ها ، مکان هاي باستاني ، ساخت هتل ها ، پارک هاي ملي و ... براي جذب گردشگر انجام مي دهند . بخش دولتي بيشتر زير ساخت هايي ،مانند منابع آب ، دفع فاضلاب، پليس ، آتش نشاني ، روشنايي خيابانها ، نيروگاه ها و ... را که گردشگري به آنها وابسته است در اختيار دارد و آنها را مديريت مي کند .

 

اگر چه عوامل دولتي ممکن است ابتدا براي ساکنين بومي سياستگذاري وبرنامه ريزي کنند ، اما اين خدمات شهري براي گردشگران اهميت حياتي دارند . برخي از مناطق و تفريحگاهها خيلي براي گردشگران شناخته شده نيستند ؛ برنامه ريزي شهر به طور رسمي ، کد گذاري و منطقه بندي و يا چگونگي پيشرفت و توسعه گردشگري در ارتباط و عملکرد دولت بر روي برنامه ريزي گردشگري و توسعه آن مانند تصميمات بخش تجاري، ضروري است .

 

3- بخش غير انتفاعي به عنوان برنامه ريزان

سازمان هاي غير انتفاعي به عنوان بخش توسعه و طراحي اوليه از اهميت زيادي برخوردار هستند ؛ در همه جاي دنيا سازمان هاي داوطلب توسعه زيادي را در بخش گردشگري ايجاد مي نمايند . اکثر سازمان ها مثل بهداشت ، سازمان ها و نهادهاي ديني ، مذهبي ، تفريحي و سرگرمي ، تاريخي ، قومي و قبيله اي ، شغلي و حرفه اي ، باستان شناسي و طراحي سازمان هاي جوانان مکان ها و خدماتي را براي گردشگران تهيه و اداره مي کنند . در سال هاي اخير به جهت پيشرفت و گسترش و حمايت سازمان هاي غير انتفاعي ، تعداد جاذبه هاي طبيعي و فرهنگي افزايش يافته است . جوامع تاريخي و قديمي ارزش حفظ مناطق خود را فهميده اند و در کنار محافظت از بناها و مکانهاي تاريخي ـ فرهنگي خود ، فضاها و ساختمان هايي را با سليقه گردشگران ساخته و پرداخته اند . بخش هاي غير رسمي مانند خانوارها و گروههاي داوطلب نيز نقش عمده اي در گسترش گردشگري بخصوص در گسترش و رشد ييلاق ها دارند به جاي دعوت از شرکت هاي چند مليتي براي سرمايه گذاري مي توان از استعدادهاي محلي در شکوفايي گردشگري محلي کمک گرفت و از آنجاييکه هدف بيشتر آنها ايده آل خواهي است تا سود جويي، لذا از توسعه گردشگري ، منافع فرهنگي غير انتفاعي فراواني عايد مي شوند . اگر چه قوانين متنوع هستند ؛ اما بخش غير انتفاعي عموماً بخشي است که در آن هزينه هايي بايد براي خدمات و محصولات در نظر گرفته شود ، اما ماليات بايد جزء هزينه هاي سرمايه اي محسوب شوند نه جزء سرمايه گذاري ها ؛ جاذبه هاي غير انتفاعي معمولاً مالياتي را از کمک ها و اعانات ، مجوزهاي صادره و مجوزهاي بنيادي دريافت مي کنند .

 

4- مشاورين حرفه اي

امروزه چندين گونه متخصص و کارشناس در برنامه ريزي گردشگري فعاليت مي کنند . آنها نقش سرمايه گذاري يا مديريت را برعهده ندارند ، بنابراين برنامه ها و اطلاعات بدون غرض و عاري از تعقيب در اختيار برنامه ريزان و مديران مي گذارند . هيچ گروه ديگري به اندازه آنها نمي تواند در برنامه ريزي مؤثر واقع شود . اولين گروه که همه به نوعي با آنها آشنا هستند معماران ساختماني مي باشند . پروژه هاي آنها به طور جهانشمول مانند هتل ها ، تفريح گاهها ، رستورانها ، استراحتگاهها ، جاذبه ها ، بناهاي يادبود ، پايانه هاي فرودگاهي ، تئاترها ، ميدانها و ... در همه جا فراوان يافت مي شوند . فرآيند معمولي طراحي از مشورت با مالکين ، گسترش برنامه طراحي ، خلق و طراحي ،سازه ، کامل کردن طراحي ها و ساخت جزئيات و نوشتن قرار داد ساخت شروع مي شود . معماران هم در بخش خصوصي و هم در بخش عمومي يافت مي شوند . بعد از معماران ساختماني ؛ معماران محطه ساز يا طراحان زمين ( شهر ساز ) هستند که بسيار کار آنها به هم مرتبط است . آنها کارشناس زمين و مکان هستند . پروژه هاي آنها آميخته اي از استعدادشان و درک آنها از منابع زمين و استفاده آن از اين منابع است . گردشگري به طور عمده تحت تأثير کار اين گروه مي باشد . که کارشان شامل طراحي مکاني اقامتگاهها ، بندرگاهها ، جاده ها ، مرمّت بناهاي تاريخي و برنامه هاي شهري و اجتماعي مي باشد . بيشتر پارکها در تمام نقاط جهان توسط اين گروه طراحي مي شوند . اين گروه از معماران ،کارشان با مشورت با مشتري و پيروي از تجزيه و تحليل نظرات کلي و جزئي آنها، برداشت و برنامۀ ساخت و طراحي نهايي را رائه مي دهند . آنها همينطور در عملکرد خصوصي و عمومي نيز شرکت داده مي شوند .

 

محدوده و زمينه کار برنامه ريزي شهري ، فراهم کردن راهنمايي در خدمات ، خدمات شهري ، حمل و نقل و کاربري و استفاده زمين براي جامعه است . اغلب اين کار، مبناي منطقه بندي و قوانين قرار گرفته است . نقش آن نخست بر روي ساکنين محلي مي باشد ، چون درآمد حاصل از ماليات محلي صرف فعاليتهايشان مي شود . برنامه ريزي براي استفاده گردشگران و بازديد کنندگان هنوز يک فعاليت عمده نيست ، اما فرصت هاي زيادي براي فراهم کردن ترکيبي بهينه و ارزشمند از استفاده گردشگران و ساکنان محلي ( بوميان ) وجود دارد .

 

مهندسين راه و ساختمان طرح ها وجزئيات پروژه هايي مانند پل ها ، اسکله ها ، فرودگاهها ، سواحل ، سيستم آب و فاضلاب و ... که مربوط به گردشگري است را آماه مي کنند .

 

تغيير عمده در بين اين کارشناسان در مورد گردشگري در تشريک مساعي آنها به عنوان تيم ها و گروههاي تخصصي است ، بيشتر افراد خبره به منظور دستيابي به ترکيب لازم براي پروژه هاي خدمات معماران ، طراحان زمين ، مهندسين و افراد ديگر را با همديگر ترکيب مي کنند . اغلب از متخصصين ديگر از جمله کارشناسان تاريخ ، باستان شناسان ، متخصصين زندگي حيوانات وحشي ، جنگلبانان ، طراحان و ... استفاده مي کنند .

 

از آنجا که دانشگاه ها در برنامه ريزي درسي خود گردشگري را نيز گنجانده اند ، محققين و استادان راهنما در برنامه ريزهاي گردشگري، طرف مشورت قرار مي گيرند . آنها اغلب پيش زمينه هاي ترکيبي از يک سري اصول مانند جنگل داري پارک ها ، تاريخ ، معماري و شهرسازي ، برنامه ريزي ، مردم شناسي ، اقتصاد ، بازاريابي و ... دارند . آنها چون طرف هيچ سودي محسوب نمي باشند لذا مي توانند واقعي تر عمل کنند. نهايتاً نقش مهم مردم بايد به کار خبرگان و متخصصين برنامه ريزي و طراحي اضافه شود . با رشد جهاني گردشگري ، گرايش مردم عامه با ارزش تر شده است . تجربه سفرهاي شخصي اين افراد غير متخصص يکي از داده هاي با ارزش براي هدايت و جهت دادن رشد فيزيکي ، تأثير محيطي و کيفيت خدمات گردشگري است .

 

منبع: مرجع مدیریت شهری

  • Like 2
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...