spow 44197 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 فروردین، ۱۳۹۰ آيا اين يك پروژه 6 سيگمايي ، ناب يا كايزني است ؟ سوالي است كه در اغلب سازمانها مطرح است و درحقيقت يك سوال اشتباه است . اين مفاهيم فقط ابزاري در جعبه ابزارهاي مديريتي شما هستند . همانگونه كه شما هرگز يك ساعت را با چكش تعمير نمي كنيد ، پس نميتوانيدبا اجراي غلط 6 سيگما ، كايزن و يا ناب ؛ نتيجه مطلوبي به دست آوريد . واقعيت اين است كه يك مشكل تجاري، يك مشكل تجاري است و بايد حل شود . توجه به كاربرد اين ابزارها در فرصتهاي بهبود مختلف ، كليد موفقيت است . شكل 1 نمايانگر تصويري از چگونگي تاثير 6 سيگما ، ناب و كايزن در استراتژي بهبود تجاري است . نفرات زيادي هستند كه زمانهاي طولاني صرف يادگيري فرايند و ابزارهاي آماري 6 سيگما ميكنند تا هرمسئله اي را يك مشكل 6 سيگمايي ببينند . چرا كه نه ؟ اين يك تجربه موفق و خوب براي همه است اما ناگفته نماند كه ميتوان به راحتي از تله اي خاك ، كوهي ساخت . شما هرگز نميخواهيد سازمانتان از DOE براي سيستمهاي مكاتبات داخلي يا كيفيت غذاي كافه تريا استفاده نمايد . از سوي ديگر برخي از روساي ارشد كه نگران مجموعه خود هستند ، تصور ميكنند كه بايد مشكلات پيچيده يا بخش بزرگي از مشكلات استراتژيكي را با يك اقدام كايزني سريع حل كنند. آنها به دنبال بهبودهاي آني در مشكلات پيچيده تر مثل كاهش تنوع ، بازگشت مشتريان هستند . براي اين موارد، سوالي كه مطرح است اين است كه چه مدت طول ميكشد تا به وضعيت مطلوب برسيم ؟ مهمترين اهرم براي رسيدن به اين بهبودها «رهبري ، خلاقيت و نوع آوري» است . مجريان بايد افراد شان را درمسير صحيح راهنمايي و هدايت كرده و اطمينان حاصل نمايند كه فعاليت هايشان مرتبط با عملكردهاي استراتژيكي است . آنها نيازمند استفاده از منابع محدود خود براي حل مشكلات اصلي و پيچيده مي باشند نه اينكه براي حل هر مشكل سازماني منابع سازمان را صرف نمايند. براي تكميل اين موضوع بايد درك درستي از 6 سيگما ، ناب و كايزن و ساير متدولوژي هاي بهبود و چگونگي بهره مندي از تاثيراين ابزارها بر استراتژي بهبود تجاري داشته باشند. به شكل 1 : « تلفيق 6 سيگما ، ناب و كايزن » رجوع كنيد. مراحل آغازين بهبودهاي استراتژيك نيازمند لايه هاي ساختاري ذيل مي باشد . رهبري ، خلاقيت ، نوآوري موضوع فوق ؛ استراتژي ، اجرا و پياده سازي و مربيان سازمان را دريك مسير اجرايي صحيح پشت سر هم قرار ميدهد تا تغييرات فرهنگي را هدايت كنند . زماني كه رهبري تيم، درك درستي از 6 سيگما ، كايزن و ناب داشته باشد تمركز دقيقتري برآنچه نيازمند بهبود سودآوري و رقابت پذيري است ، خواهد داشت . مشاركت فردي وتيمي اين بخش پل ارتباطي ميان مفهوم و واقعيت است . كاركنان متوجه نياز به تغييرات شده و با ابزار درستي تجهيز گرديده وبه ايشان اختيارات لازم داده ميشود تا فعاليتي را انجام دهند. عملكرد حلقه بسته اين قسمت، حدود مالكيت فرايند و پاسخگويي را تعيين ميكند. اندازه گيري زمان عملكرد واقعي به كاركنان اين امكان را ميدهد تا درك بهتري نسبت به ارتباط علي و معلولي بين فعاليتها و اهداف بهبود داشته باشند. برخي از فرصتهاي بهبود ميوه هاي روي زمين هستند يا ميوه هايي كه زياد با زمين فاصله ندارندو با چند اقدام سريع كايزني چيده شوند .اين كار خارق العاده اي نيست .به عبارتي آپولو هوا كردن نيست و با يك همفكري واقدام ساده قابل حل است. هنگامي كه شما از سمت چپ به راست شكل 1 نگاه ميكنيد ، مي بينيد كه تحقق فرصتهاي بهبود پيچيده تر ميگردد و لي ميزان سود بالقوه قابل انتظار نيز افزايش مي يابد . ساختار ناب بر سرعت ، كاهش اتلاف ، استانداردسازي و واكنشهاي انعطاف پذير متمركز است اگرچه اغلب تلاش هاي ناب مربوط به كف كارخانه ميشود ولي فلسفه و ابزارهاي آن ميتواند به طور يكسان در محدوده « SOFT PROCESS» مثل توسعه محصول جديد ، توزيع / حمل ونقل ، مديريت زنجيره تامين ، مالي / حسابداري و خدمات مشتريان مورد استفاده قرارگيرد در سمت راست شكل 1 ، شش سيگما را ميبينيد ، به دليل اينكه ما عميقا به دنبال كاهش هزينه هاي پنهان تنزل كيفيت هستيم اينجا فرصتهاي فوق پيچيده مي بينيم. نفوذ به اين نواحي نتيجه اش كاهش هزينه 2 تا 7 درصدي از درآمد ساليانه سازمانهاي موفق ميباشد. 6 سيگما يك متدولوژي استخراج اطلاعات است كه تلاش ميكندزنجيره ارزش سازمان را پوشش دهد. 6 سيگما با تمركز بر كف كارخانه و همچنين بركليه فرايندهاي كليدي تجاري مبادرت به بررسي علل ريشه اي فعاليتهاي جاري مي نمايد. با به كارگيري 6 سيگما، كل كارخانه زير ذره بين قرار ميگيرد. متدولوژي وابزارهاي آماري موجب پيشرفتهاي منظم ، منطقي و ساختاريافته در دستيابي به بهبودهاي جهشي خواهند شد. بيش از يك دهه است كه نشريه هاي FORTUNE & BUSINESS WEEK و صدها كتاب ديگر بر جنبه تغييرپذيري بشر ، بستر سازي، تمركز برمشتري ، سازمانهاي يادگيرنده و نوآوري و انتقال فرهنگي تاكيد دارند. مديران اجرايي مبادرت به اعزام كاركنان بيكار به كلاسهاي آموزشي 6 سيگما ، ناب و كايزن ميكنند تا كار با اين ابزارها را فراگيرند اما اغلب آنها از عدم نتيجه گيري كار مايوس و سرخورده ميشوند. نفرات اجرايي كه دانشهاي كاربردي 6 سيگما ، ناب و كايزن را توسعه ميدهند آمادگي بهتري براي بسترسازي هاي درست و راهنمايي سازمانهايشان به موفقيتهاي مالي و فردي دارند . لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده