Hossein.B 3666 اشتراک گذاری ارسال شده در ۱۲ فروردین، ۱۳۹۰ همکارت تو را به جهنم نبرد! طعمههای شغلی شیطان در بیان آیتالله تهرانی آیتاللهالعظمی مجتبی تهرانی (زادهٔ ۱۳۱۲ در تهران) استاد اخلاق و از مراجع عظام تقلید است که در تهران زندگی میکند. وی مدرس حوزههای علمیهٔ تهران (مانند مدرسه مروی) و عضو مجمع فضلای مجدّ و مستعدّ امّالقرای انقلاب اسلامی است. آنچه در پی میآید، گزیدهای از جلسه سیام مبحث «غیرت مؤمن» است که در درس اخلاق آیتالله مجتبی تهرانی، از سوی این مرجع تقلید و استاد اخلاق مطرح شده است. مروری بر مباحث گذشته بحث ما راجع به تربیت، یعنی روش رفتاری و گفتاری دادن به غیر بود. انسان معمولاً در چهار محیط روش میگیرد؛ اول محیط خانوادگی، بعد هم محیط آموزشی تحصیلی، سوم محیط رفاقتی و چهارم محیط شغلی است و فضای پنجمی هم حاکم بر همه این محیطها داریم که بعداً به آن میرسیم. بحث ما در جلسه گذشته، درباره محیط چهارم یعنی "محیط شغلی " بود. بنده عرض کردم که در محیط شغلی، روش گرفتنِ انسان در سه رابطه مطرح است؛ اول، نسبت به نفسِ شغل است که خودِ شغل فی نفسه، روی انسان اثر گذار است و ممکن است اثرِ تخریبی یا سازندگی داشته باشد. دوم، محیطی است که انسان در آن، اشتغال به امورِ معیشتی دنیایی اش دارد و سوم، روابط انسان نسبت به مراجعین شغلی است. بحث ما در مورد رابطه دوم بود. ما نفسِ شغل و اثر گذاری آن را بحث کردیم و گفتیم که به طور کلی شغلها دو گونه هستند: شغلهایی که در ابعاد گوناگون انسانی و معنوی، بر روی انسان نقشِ سازندگی دارند و شغلهایی که نقش تخریبی دارند. مسأله نفس محیط را هم در جلسه گذشته مطرح کردم و به روایات متعدّدی اشاره کردم که یک بحث کلّی بود و ما همه مطالب را از روایات استفاده کردیم. * فضای کاری جدای از خود شغل است آن بحث کلّی این است که محیط و فضایی که انسان در آن است، روی انسان مؤثّر است. اگر در نظرتان باشد، آخر جلسه روایتی از پیغمبر اکرم نقل کردم که حضرت فرمودند: "السوقُ دارُ سهوٍ و غفله "؛ بازار محل فراموشی و لغزش است. حضرت تعبیر به "سوق " فرمودند که مراد همان فضای محل کسب است، فضایی که انسان در همان فضا قرار میگیرد و به سوی مادّیت میرود. ما این مطلب را به طور کلّی داریم و من، همانند نفس شغل که دو گونه بود، فضای شغلِ انسان را هم به دو گونه سازنده و مخرِّب تقسیم میکنم. ممکن است که خودِ شغل خوب باشد، امّا فضا، فضای مسمومی باشد و یا بالعکس. به تعبیر ساده تر، بحث ما جوِّ غالب و فضای حاکم بر محیطی است که انسان در آن مشغول به کار است. * شیطان فرصتطلب است اگر این جوّ و این فضا، فضای مادّیت باشد، از نظر طبیعی اینطور است که آن عواملِ درونی انسان که با امور دنیوی و مادّی مرتبط است، زنده می شوند. این درون ما وجود دارد و هیچ شبههای نیست. به طور کلّی، هواهای نفسانی، وهمی، شیطنت و همه اینها در ما وجود دارد. اگر فضای حاکم، فضای مادّی باشد، هواهای نفسانی درون من را زنده میکند و این را بدانید که شیطان، چه درونی و چه بیرونی، فرصت طلب است. در روایت داریم که شیطان فرصت طلب است. این فرصت طلبی در هر فضایی برای انسان کاربرد ندارد. اگر فضا با اهداف شیطانی، مساعد باشد، این فرصت طلبی خوب کاربرد دارد. اما اگر مساعد نباشد، آنجا است که شیطان به زحمت می افتد. آخر جلسه روایتی از پیغمبر اکرم نقل کردم که حضرت فرمودند: "السوقُ دارُ سهوٍ و غفله "؛ بازار محل فراموشی و لغزش است. حضرت تعبیر به "سوق " فرمودند که مراد همان فضای محل کسب است، فضایی که انسان در همان فضا قرار میگیرد و به سوی مادّیت میرود * شکار شدن، هنگام غوطه وری در مال روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که حضرت فرمودند: "إِنَّ الشَّیْطَانَ یُدِیرُ ابْنَ آدَمَ فِی کُلِّ شَیْءٍ " در بعض روایات به جای "یدیر "، "یدبّر " هم دارد. آنهایی که اهلش هستند، به اصول کافی مراجعه کنند. آنجا هم "یدیر " دارد و هم "یدبّر ". "فَإِذَا أَعْیَاهُ جَثَمَ لَهُ عِنْدَ الْمَالِ فَأَخَذَ بِرَقَبَتِهِ ". شیطان در هر چیزی دور انسان می چرخد تا او را به دام اندازد و هنگامی که خوب خسته اش کرد، او را به سینه روی زمین میخواباند و گردنش را میگیرد. * شیطان شکارچی باحوصلهای است اگر متن روایت "یدیرُ " باشد، یعنی شیطان، انسان را دور میزند و دنبال فرصت برای شکار است. فرض کنید صیادی، میخواهد شکاری را صید کند، دنبال فرصت میگردد تا در نهایت، صیدِ خود را به دام بیاندازد. شیطان اینقدر دور انسان میگردد تا خسته اش کند. در پرنده ها این مطلب، خیلی روشن است. شکارچی به دنبال صید که میرود، بالا میرود، پایین میرود، این طرف میرود، آن طرف میرود، شکار را رها نمیکند. وقتی که خسته اش کرد، آنجا است که او را میگیرد و با سینه به زمین میکوبد. در قرآن هم دارد که "فَأَصْبَحُوا فی دارِهِمْ جاثِمین " یعنی اینها در خانه هاشان صبح کردند در حالی که سینههایشان بر روی زمین بود. * وقتی که انسان خسته شود ... حالا این فرصتی که شیطان به دست میآورد، چه وقتی است؟ حضرت فرمودند: "فَإِذَا أَعْیَاهُ " یعنی وقتی که خسته اش کرد، "جَثَمَ لَهُ عِنْدَ الْمَالِ " او را به سینه روی زمین میخواباند. وقتی بحث پول و مال است، بهترین فرصت است. در این زمان "فَأَخَذَ بِرَقَبَتِهِ " از پشت گردنش را میگیرد و دیگر او نمیتواند تکان بخورد، همانجا شکارش میکند. * جو کار، زمینهساز اسارت شیطان است در فضا و محیطی که جوّآن مادّیت است، در فضایی که تو برای کسب معیشت رفتی و میخواهی کار کنی و زندگی ات را بگذرانی، چون بحث مال مطرح است، بهترین فرصت برای شیطان است. محیطِ شغلی بهترین محیط است برای این که تو صید شیطان باشی. شیطان اینجا صیدت میکند. هر جا نتوانست تو را از پا در بیاورد، اینجا تو را از پا در می آورد. لذا جوّ حاکم بر محیط که جوّ مادّیت است، خود به خود زمینه ساز است برای این که انسان اسیر شیطان شود. خود جوّ، که باید با آن مبارزه کنی. پس آیا بگوییم حالا که این طور است، نمیرویم کار کنیم؟ نخیر؛ سنگر را که نباید خالی کنی، باید بایستی. اصلاً دینداری کار مشکلی است. دینداری خیلی کار مشکلی است، ظاهر سازی کار آسانی است امّا دینداری کار مشکلی است. روایت از پیغمبر اکرم است که فرمودند: «برئت الذمه ممن اقام مع المشرکین فی دیارهم». این یک مطلب اساسی است؛ کسی که بخواهد برود در منطقه مشرکین، یعنی مکانی که جوّ حاکم بر آنجا جوّ شرک است، زندگی کند، برائت الذمه است. این شخص اصلاً با ما سر و کاری ندارد. ناخودآگاه از آنها تأثیر میپذیرد * غفلت یعنی تضعیف بُعد معنوی در روایت پیغمبر اکرم که جلسه گذشته گفتم، میخواستم توضیح دهم که حضرت میخواهد جوّ حاکم را بفرماید که در جوّ مادّیت، هواهای نفسانی که درون انسان هستند، زنده میشوند و قهراً آن بُعد معنوی اش تضعیف میشود که ما از آن تعبیر به غفلت میکنیم. محیطهایی که همسو با امور شیطانی است، غفلت آور هستند. جلسه گذشته بقیه روایت را خواندم که یک تسبیحِ انسان در بازار، معادل یک میلیون تسبیح است؛ چون محیط و فضا اقتضای غفلت از خدا میکند و کسی که در این محیط، یاد خدا کند بسیار ارزنده است. * زندگی با مشرکین، موجب دوری از دین است روایت از پیغمبر اکرم است که فرمودند: «برئت الذمه ممن اقام مع المشرکین فی دیارهم». این یک مطلب اساسی است؛ کسی که بخواهد برود در منطقه مشرکین، یعنی مکانی که جوّ حاکم بر آنجا جوّ شرک است، زندگی کند، برائت الذمه است. این شخص اصلاً با ما سر و کاری ندارد. ناخودآگاه از آنها تأثیر میپذیرد. من قبلاً گفتم که تربیت از امور قصدیه نیست. محیط روی ما اثر میگذارد. این جوّ حاکم بر روی انسان اثر میگذارد. من دارم راجع به محیط شغلی بحث میکنم. محیط شغلی یک چنین محیطی است. تأثیرش ناخودآگاه است چون امور مادّی است. اگر انسان با امور مادّی سر و کار پیدا کرد، همان ابعادی که با مادّیت همسو هستند، زنده میشوند. * قسم راست برکت را میبرد و قسم دروغ سعادت را در گذشته این روایت را از علی (علیه السلام) گفتم که وقتی حضرت وارد بازار می شد، به تجّار و کسبه خطاب میکرد که از خدا بترسید! قسم نخورید! قسم راست برکت را از مال می برد و قسم دروغ که انسان را به جهنم می برد. همه اینها جزو احکام و معارف ما است، آدابی است که در شرع ما وارد شده است. 2 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده