h.h 577 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۸۹ مرد کوری از پسرک جوانی مختصات رستورانی را میپرسد، سپس دختر جوانی را به رقص دعوت میکند و چنان میرقصد که نفس را در سینهی پسر و دختر جوان حبس میکند. و این چنین پاچینو در فیلم «بوی خوش زن» فقط بخشی از پاچینو بودن خود را به نمایش میگذراد. «آلفردو جیمز پاچینو» ۲۵ آوریل سال ۱۹۴1 در نیویورک دیده به جهان گشود و پدرش «سالواتور پاچینو» کارمند شرکت بیمه و مادرش «رز پاچینو» خانهدار بود. و هنگامی که تنها دو سال بیشتر نداشت پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند و از آن پس او با مادرش زندگی میکرد. از همان دوران کودکی به لحاظ اینکه مادرش یک هنرپیشه بود با دنیای بازیگری آشنا شد و شخصیتش به عنوان یک بازیگر در فیلمهایی که با مادرش بازی میکرد، شکل گرفت. او تحصیلاتش را از مدرسه ابتدایی بازیگری آغاز کرد و در 14 سالگی وارد مدرسه عالی بازیگری شد. اما نتوانست هیچکدام از کلاسهای آکادمیک را به پایان برساند و در نهایت از آنجا اخراج شد. از آن پس او به شغلهای مختلفی دست زد تا توانست با سرمایهای که از این کارها بهدست آورده بود در استودیوی هنری «هربرت برکوف» ثبت نام کند. او در آنجا زیر نظر «چارل لاتون» آموزش دید و با سعی و کوشش فراوان توانست در سال 1966 جایگاهی برای خود در میان بازیگران باز نماید. او بهعنوان نقش مقابل «جیمز ارل جونز» در تاتر «خزشهای صلح» اولین کار هنری خود را آغاز کرد و بعد از آن بهخاطر نقش «مورفی» در «سرخپوستها برانکس را میخواهند» موفق به دریافت جایزه ویژه شد. او در ادامه به عنوان بهترین بازیگر تاتر جامعه برادوی انتخاب شد. چند سال بعد او توانست با بازی در «ببر کراوات میزند» که سی و نه بار به اجرا درآمد بهطور مجدد توجه منتقدان و رسانهها را به خود جلب کرده و اولین جایزه «تونی آوارد» را دریافت کند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام در سال ۱۹۷۳ در فیلمهای «مترسک» و «سرپیکو» بازی کرد. در مترسک نقش آدمی سرگشته را داشت که در پی هویت خویش است و در سرپیکو نیز یک پاچینوی تمام عیار بود. وی در این فیلم نقش «فرانک سرپیکو» افسر پلیسی را بازی کرد که فساد افسران مافوق خود را افشا میکند. پاچینو در همان سال بار دیگر نامزد دریافت اسکار شد اما باز هم این جایزه نصیبش نشد. اما منتقدان، جایزه «گلدن گلاب» را به سبب بازی در «سرپیکو» به وی اهدا کردند. از دیگر بازیهای چشمگیر پاچینو میتوان به حضورش در فیلمهای «پدرخواندهها» ۱۹۷۴، «بعدازظهر سگی» ۱۹۷۵ و «عدالت برای همه» اشاره کرد. پاچینو در بازیگری دارای سبک ویژهای است و به واقع سرشار از استعداد است و به خوبی میتواند ایفاگر هر نقشی باشد. نکتهی برجسته در بیشتر بازیهای او این است که مخاطب را با خود همراه میسازد. فرانسیس فورد کاپولا درباره او میگوید: «اگر کارگردان نمیشدم دوست داشتم یک پاچینو بودم». صدای گرم و دلنشین او در بازی به پاچینو کمک فراوانی میکند، گویی اعضای بدنش همه هنگام بازی واقعن بازیگر هستند. در میان ستارههای هالیوود، بازیگران انگشت شماری چون «مارلون براندو» میتوان یافت که صدایی مانند او داشته باشند. پاچینو تاکنون ازدواج نکرده است اما دخترخواندهای به نام «جولی» دارد و این دو سینما و جولی دو عشق آلفردو هستند. در سال ۱۹۹۶ از سوی انجمن «گوتام» جایزهی ویژهی یک عمر فعالیت هنری نصیبش شد و پس از آن نیز از سوی فستیوال بینالمللی فیلم «سن سباستین» اسپانیا، جایزه مشابهی به او اهدا شد. او در سال ۲۰۰۲ در فیلم «بیخوابی» نقش یک کاراگاه را بازی کرد که در تعقیب یک قاتل حرفهای است. «تاجر ونیزی (۲۰۰۴)» را باید بهترین فیلم او از سال ۲۰۰۰ به بعد دانست. پاچینو آنقدر استادانه در این فیلم بازی کرد که اگر خود «ویلیام شکسپیر» زنده بود انگشت به دهان میماند. او میگوید «من برای اسکار بازی نمیکنم،چون بازیگری عشق من است، عشقی که هرگز نمیتوانم رهایش کنم». او برای بازی در فیلمهایی چون کرایمر علیه کرایمر، اینک آخرالزمان، متولد چهارم جولای برای بازی دعوت شد ولی او قبول نکرد. هنگامی که کاپولا برای فیلم اینک آخرالزمان او را دعوت کرد، پاچینو در یک جمله پاسخ منفی به او داد «من با تو به جنگ نخواهم آمد.» برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام دهه نود را برای باید دهه نوینی برای پاچینو دانست، زیرا او پس از بازی در فیلم «انقلاب» مبتلا به ذاتالریه شده و مدت چهار سال نیز از عالم سینما دور مانده بود در فیلم «دریای عشق» بار دیگر خوش درخشید. از فیلمهای معروف او در این دهه میتوان به «دیک تریسی»، «پدرخوانده3»، «فرانکی و جانی»، «گلن گری گلن راس»، «راه کارلیتو»، «التهاب»، «تالار شهر»، «وکیل مدافع شیطان»، «دنی براسکو» و فیلم«خودی» اشاره کرد. اما برترین فیلم او در این دهه، «بوی خوش زن» در سال 1992 است که جایزهی اسکار را برایش به ارمغان آورد. او در این فیلم ایفاگر نقش مرد نابینایی بود که عشق به همنوع را به بهترین شکل ممکن بیان میکرد. او که تاکنون دوبار موفق به دریافت جایزه اسکار شده است. آل پاچینو در فیلم پدر خوانده با بازی حیرتانگیزش واقعن همان «مایکل کورلئونه» است و هرگز کسی نمیتوانسته اینچنین قدرتمند در قالب این نقش ظاهر شود و بدین خاطر همیشه او را تحسین میکنند. او میگوید، «در دنیایی که احساس میکنید همیشه در حال تولید هستید، حرفهای به حساب میآیید. این اقبال شماست که میتوانید خودتان را در نقش مطلوبتان تکرار کنید، چون همیشه در لیست فراخواندگان هستید.» 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده