arash86. 4604 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۸۹ ای شنواترین شنوندگان! ای بیناترین بینندگان ! ای داورترین دادرسان! درود خود را بر محمد وتبار او برسان وبا احسان ولطف خود بر من طول عمر ووسعت روزی عطا فرما ! ووجود ما را از عوامل تقویت دین وآئین خود قرار بده ! ای پناه هر گریزنده ! وای امید گاه هر جوینده ! ای برترین قله امید ! وای زیباترین قاصد نوید ! ای آنکه به تو جز با تو نتوان رسید ! ای مهربانترین منادی ! ای آنکه اشک را قبل از اینکه به زمین بریزد به دامن می گیری ! ای آنکه دلهای شکسته را بند دستگیری می زنی ! ای آنکه محرومان وسائلان وفقیران را نه رد نمی کنی که در لطف می گشایی ! ای آنکه گل آرزوی خودت را نه پرپر نمی کنی که خود آبیاری می کنی ! مرا در کارگاه یکتایی خویش صیقل ببخش تا آینه دار جمال تو باشم . مرا در کوره توحید بندگانت امتیازی دیگر گونه بخش که کارگزار تو باشم . مرا آنچنان یقینی ده که پرده های ظلمانی چشم دلم پاره پاره گردد، به رحمت وجاودانه ات ، ای مهربانترین مهربانان . امام حسن عسگری (ع) شهادت یازدهمین اختر درخشان آسمان هدایت امام حسن عسگری (ع) بر پیشگاه ولی عصر (عج) وشیفتگان آن امام عزیز تسلیت باد. لینک به دیدگاه
arash86. 4604 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۸۹ در حال حاضر ما الان با دومین سال بمب باران مرقد امام حسن عسگری می گذریم وبیایید با هم بگوییم اسلام علیک یا حسن بن عسگری (ع).حضرت امام حسن عسگری (ع) امام حسن عسگری (ع ) در سال 232هجری در مدینه چشم به جهان گشود . مادر والا گهرش سوسن یا سلیل زنی لایق و صاحب فضیلت و در پرورش فرزند نهایت مراقبت را داشت تا حجت حق را آن چنان که شایسته است پرورش دهد . این زن پرهیزکار در سفری که امام عسگری (ع ) به سامرا کرد همراه امام بود و در سامرا از دنیا رحلت کرد . سیرت امام حسن عسگری (ع) امام حسن عسگری (ع ) بیانی شیرین و جذاب و شخصیتی الهی، باشکوه و وقار و مفسری بی نظیر برای قرآن مجید بود . راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه برای اصحاب بزرگوارش در ایام عمر کوتاه خود روشن کرد لینک به دیدگاه
arash86. 4604 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۸۹ دوران امامت دوران عمر 29ساله امام حسن عسگری (ع ) به سه دوره تقسیم می شود . دوره اول 13سال است که زندگی آن حضرت در مدینه گذشت . دوره دوم 10سال در سامرا قبل از امامت . دوره سوم نیز نزدیک به 6 سال امامت آن حضرت است. دوره امامت حضرت عسگری (ع ) با قدرت ظاهری بنی عباس رو در رو بود . لفایی که به تقلید هارون در نشان دادن نیروی خود بلند پروازیهایی داشتند . امام حسن عسگری (ع ) از شش سال دوران اقامتش ، سه سال را در زندان گذراند . زندانبان آن حضرت صالح بن وصیف دو غلام ستمکار را بر امام گماشته بود ، تا بتواند آن حضرت را به وسیله آن دو غلام آزار بیشتری دهد ، اما آن دو غلام که خود از نزدیک ناظر حال و حرکات امام بودند تحت تأثیر آن امام بزرگوار قرار گرفته به صلاح و خوش رفتاری گرائیده بودند . وقتی از این غلامان جویای حال امام می شدند ، می گفتند این زندانی روزها روزه دار است و شبها تا بامداد به عبادت و راز و نیاز با معبود خود سرگرم است و با کسی سخن نمی گوید . عبیدالله خاقان وزیر معتمد عباسی با همه غروری که داشت وقتی با حضرت عسگری ملاقات می کرد به احترام آن حضرت برمی خاست و آن حضرت را بر مسند خود می نشاند . پیوسته می گفت : در سامره کسی را مانند آن حضرت ندیده ام ، وی زاهدترین و داناترین مردم روزگار است . پسر عبیدالله خاقان می گفت : من پیوسته احوال آن حضرت را از مردم می پرسیدم . مردم را نسبت به او متواضع می یافتم . می دیدم همه مردم به بزرگواریش معترفند و دوستدار او می باشند . با آنکه امام جز با خواص شیعیان خود معاشرت نداشت، دستگاه خلافت عباسی برای حفظ آرامش خلافت خود بیشتر اوقات ، آن حضرت را زندانی و ممنوع از معاشرت داشت . از جمله مسائل روزگار امام حسن عسگری (ع ) یکی نیز این بود که از طرف خلافت وقت ، اموال و اوقات شیعه ، به دست کسانی سپرده می شد که دشمن آل محمد (ص ) و جریانهای شیعی بودند ، تا بدین گونه بنیه مالی نهضت تقویت نشود . چنانکه نوشته اند احمد بن عبیدالله بن خاقان از جانب خلفا، والی اوقاف و صدقات بود در قم و او نسبت به اهل بیت رسالت ، نهایت مرتبه عداوت را داشت . اصحاب امام حسن عسگری ، متفرق بودند و امکان تمرکز برای آنان نبود ، کسانی چون ابوعلی احمد بن اسحاق اشعری در قم و ابوسهل اسماعیل نوبختی در بغداد می زیستند ، فشار و مراقبتی که دستگاه خلافت عباسی ، پس از شهادت حضرت رضا (ع ) معمول داشت ، چنان دامن گسترده بود که جناح مقابل را با سخت ترین نوع درگیری واداشته بود . این جناح نیز طبق ایمان به حق و دعوت به اصول عدالت کلی، این همه سختی را تحمل می کرد و لحظه ای از حراست و نگهبانی موضع غفلت نمی کرد . اینکه حضرت هادی (ع ) و حضرت امام حسن عسگری (ع ) هم از سوی دستگاه خلافت تحت مراقبت شدید و ممنوع از ملاقات با مردم بودند و هم امامان بزرگوار ما جز با یاران خاص و کسانی که برای حل مشکلات زندگی مادی و دینی خود به آنها مراجعه می نداشته و کمتر معاشرت می کردند به جهت آن بود که دوران غیبت حضرت مهدی (ع ) نزدیک بود و مردم می بایست کم کم بدان خو گیرند و جهت سیاسی و حل مشکلات خود را از اصحاب خاص که پرچمداران مرزهای مذهبی بودند بخواهند و پیش آمدن دوران غیبت در نظر آنان عجیب نیاید . امام حسن عسگری (ع ) بیش از 29سال عمر نکرد ولی در مدت شش سال امامت و ریاست روحانی اسلامی ، آثار مهمی از تفسیر قرآن و نشر احکام و بیان مسائل فقهی و جهت دادن به حرکت انقلابی شیعیانی که از راههای دور برای کسب فیض به محضر امام (ع ) می رسیدند بر جای گذاشت . در زمان امام یازدهم تعلیمات عالیه قرآنی و نشر احکام الهی و مناظرات کلامی جنبش علمی خاصی تجدید شد و فرهنگ شیعی که تا آن زمان شناخته شده بود در رشته های دیگر نیز مانند فلسفه و کلام نیز رسوخ کرده و باعث ظهور مردان بزرگی چون یعقوب بن اسحاق کندی ، که خود معاصر امام حسن عسگری بود و تحت تعلیمات آن امام گردید . در قدرت علمی امام (ع ) که از سرچشمه زلال ولایت و اهل بیت عصمت مایه گرفته بود نکته ها گفته اند . از جمله یعقوب بن اسحاق کندی فیلسوف بزرگ عرب که دانشمند معروف ایرانی ابونصر فارابی شاگرد مکتب وی بوده است ، در مناظره با آن حضرت درمانده گشت و کتابی را که بر رد قرآن نوشته بود سوزانید و بعدها از دوستداران و در صف پیروان آن حضرت درآمد . ماجرای جانشین بر حق امام عسگری(ع) ابوالادیان می گوید : من خدمت حضرت امام حسن عسکری (ع ) می کردم . نامه های آن حضرت را به شهرها می بردم . در مرض موت ، روزی من را طلب فرمود و چند نامه ای نوشت به مدائن تا آنها را برسانم . سپس امام فرمود : پس از پانزده روز باز داخل سامره خواهی شد و صدای گریه و شیون از خانه من خواهی شنید ، در آن موقع مشغول غسل دادن من خواهند بود . ابوالادیان به امام عرض می کند : ای سید من ، هرگاه این واقعه دردناک روی دهد ، امامت با کیست ؟ فرمود : هر که جواب نامه من را از تو طلب کند . ابوالادیان می گوید : دوباره پرسیدم علامت دیگری به من بفرما . امام فرمود : هرکه بر من نماز گزارد . ابوالادیان می گوید : باز هم علامت دیگری بگو تا بدانم . امام می گوید : هر که بگوید که در همیان چه چیز است او امام شماست . ابوالادیان می گوید : مهابت و شکوه امام باعث شد که نتوانم چیز دیگری بپرسم . رفتم و نامه ها را رساندم و پس از پانزده روز برگشتم . وقتی به در خانه امام رسیدم صدای شیون و گریه از خانه امام بلند بود . داخل خانه امام ، جعفر کذاب برادر امام حسن عسگری را دیدم که نشسته و شیعیان به او تسلیت می دهند و به امامت او تهنیت می گویند . من از این بابت بسیار تعجب کردم پیش رفتم و تعزیت و تهنیت گفتم . اما او جوابی نداد و هیچ سؤالی نکرد . چون بدن مطهر امام را کفن کرده و آماده نماز گزاردن بود ، خادمی آمد و جعفر کذاب را دعوت کرد که بر برادر خود نماز بخواند . چون جعفر به نماز ایستاد ، طفلی گندمگون و پیچیده موی ، گشاده دندانی مانند پاره ماه بیرون آمد و ردای جعفر را کشید و گفت : ای عمو پس بایست که من به نماز سزاوارترم . رنگ جعفر دگرگون شد . عقب ایستاد . سپس آن طفل پیش آمد و بر پدر نماز گزارد و آن جناب را در پهلوی امام علی النقی (ع) دفن کرد . سپس رو به من آورد و فرمود : جواب نامه ها را که با تو است تسلیم کن . من جواب نامه را به آن کودک دادم . پس " حاجزوشا " از جعفر پرسید : این کودک که بود ، جعفر گفت : به خدا قسم من او را نمی شناسم و هرگز او را ندیده ام . در این موقع ، عده ای از شیعیان از شهر قم رسیدند ، چون از وفات امام (ع ) با خبر شدند ، مردم به جعفر اشاره کردند . چند تن از آن مردم نزد جعفر رفتند و از او پرسیدند : بگو که نامه هایی که داریم از چه جماعتی است و مالها چه مقدار است ؟ جعفر گفت : ببینید مردم از من علم غیب می خواهند ! در آن حال خادمی از جانب حضرت صاحب الامر ظاهر شد و از قول امام گفت : ای مردم قم با شما نامه هایی است از فلان و فلان و همیانی ( کیسه ای ) که در آن هزار اشرفی است که در آن ده اشرفی است با روکش طلا . شیعیانی که از قم آمده بودند گفتند : هر کس تو را فرستاده است امام زمان است این نامه ها و همیان را به او تسلیم کن . جعفر کذاب نزد معتمد خلیفه آمد و جریان واقعه را نقل کرد . معتمد گفت : بروید و در خانه امام حسن عسگری (ع ) جستجو کنید و کودک را پیدا کنید . رفتند و از کودک اثری نیافتند . ناچار " صیقل " کنیز حضرت امام عسگری (ع ) را گرفتند و مدتها تحت نظر داشتند به تصور اینکه او حامله است . ولی هرچه بیشتر جستند کمتر یافتند . خداوند آن کودک مبارک قدم را حفظ کرد و تا زمان ما نیز در کنف حمایت حق است و به ظاهر از نظرها پنهان می باشد . لینک به دیدگاه
arash86. 4604 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 23 بهمن، ۱۳۸۹ نام : حسن كنیه : ابو محمد لقب : عسگری ، زكی ، خالص و ... نام پدر : علی بن محمد هادی علیه السلام نام مادر : حدیث یا سوسن كه از زنان عارفه و صالحه و هم زن معصوم بوده و هم مادر معصوم. ولادت : ٨ ربیع الثانی سال ٢٣٢ هجری شهادت : ٨ ربیع الاول سال ٢٦٠ هجری به دست معتمد عباسی علیه اللعنة. مدت امامت : ٦ سال مدفن : سامراء در خانه خود و پدرش ( كه در سالهای اخیر ٢ بار بدست وهابیت ویران شده ). اولاد : فقط امام مهدی علیه السلام اللهم عجل لولیك الفرج. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده