رفتن به مطلب

ارسال های توصیه شده

بدون توهين به عقايد ديگران، با آنها مخالفت كنيد.

نسبت به قول خود پايبند باشيد.

در موقعيت‌هاي بحراني بر خود مسلط باشيد و نگذاريد زيردستان از اضطراب شما آگاه شوند.

براي حرف زدن زيباترين و خوش آهنگ‌ترين الفاظ را انتخاب كنيد.

ريسك پذير باشيد.

لینک به دیدگاه

نحوه استفاده از نرم‌افزارهاي مرتبط با كار خود را بياموزيد. براي ثبت ايده‌هاي درخشاني كه ناگهان به ذهن مي‌رسند هميشه يك قلم و كاغذ به همراه داشته باشيد.

به واسطه مدير بودن خود، از ديگران توقع بيجا نداشته باشيد.

از انحصاري كردن خدمات رفاهي سازمان پرهيز كنيد و اجازه دهيد همه سطوح از اين خدمات بهره‌مند شوند.

زمان دقيق پياده‌سازي تصميمات اخذ شده را پيدا كنيد، چون ممكن است اجراي يك نقشه خوب، در زمان نا مناسب با شكست روبرو شود.

لینک به دیدگاه

براي حفظ اطلاعات سازماني، از بهترين و پيشرفته‌ترين سيستم حفاظتي استفاده كنيد.

به منظور جلوگيري از تك روي و رقابت‌هاي ناسالم، روحيه انجام كار گروهي در سازمان را تقويت كنيد.

از عنوان كردن فرامين غير قابل اجرا و غير منطقي احتراز جوييد، زيرا جز خدشه‌دار كردن شخصيت حرفه‌اي شما پيامدي ندارد.

عملكرد افراد را در زمان اضافه‌كاري كنترل كنيد تا بدينوسيله از سو استفاده افراد ناشايست كه به عنوان اضافه‌كاري در سازمان به انجام كارهاي شخصي يا اتلاف وقت مي‌پردازند، جلوگيري شود.

از نگارش واژه‌اي كه از صحت املاي آن اطمينان نداريد، پرهيز كنيد و براي حصول اطمينان از نگارش صحيح لغاتي كه فراموش كرده‌ايد، هميشه يك فرهنگ لغت در دسترس داشته باشيد

لینک به دیدگاه

اموال مهم سازمان را بيمه كنيد.

در سلام كردن و ايجاد ارتباط دوستانه پيشقدم باشيد.

مراقب سلامتي خود باشيد و هرگز از ياد مبريد عقل سالم در بدن سالم است.

عيب جو و بهانه گير نباشيد و اجازه ندهيد اين دو خصلت در شما به عادت مبدل شود.

به اندازه كافي استراحت كنيد و اجازه ندهيد خستگي و استرس به سلامت روحي شما لطمه وارد كند

لینک به دیدگاه

وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیرو از خارج می­‌شکند، یک زندگی به پایان می­‌رسد.

 

وقتی تخم مرغ به وسیله یک نیروئی از داخل می­‌شکند، یک زندگی آغاز می‌­شود.

 

تغییرات بزرگ همیشه از داخل انسان آغاز می­‌شود

 

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

اگر مي‌خواهيد در اوج بمانيد، بايد به همان اندازه سخت‌تر كار كنيد.

 

 

 

اگر كسي به راستي از شايستگي خود، بهره گرفته و سخت كار كند، همه چيز امكان‌پذير است.

 

 

 

هر كاري را بايد كسي انجام دهد كه شايستگي آن را دارد.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

قاطع،امامهربان باشید.

 

 

جدی ،امالطیف باشید.

 

 

مشوق و ترويج‌دهنده كار تيمي باشيد تا هماهنگي و همسويي كاركنان جايگزين رقابت‌هاي ناسالم شود.

  • Like 1
لینک به دیدگاه

زندگي مانند دوچرخه سواري است. براي حفظ تعادل بايد حركت كرد.

 

يادگيري لذت دارد اين انجام كارهاست كه لذت را به اوج مي رساند

 

 

مشتري سنگ بناي سازمان است و بقاي آن را تضمين مي نمايد .

  • Like 2
لینک به دیدگاه
  • 2 ماه بعد...

هفت ويژگي لازم براي پيشگامي در آينده

 

آینده پژوهان با استفاده از تکنیک هایی مانند تحلیل روند، شرایط جاری و احتمالاتی را که ممکن است در آینده مطرح شود در نظر می گیرند و بر اساس آن آینده های متفاوت را شناسایی و ترسیم می کنند.

وقتی با افکار و ایده هایی رو به رو می شویم که مربوط به زمانهای گذشته هستند اما همچنان در جهان امروز جذابیت و کارایی دارند، این پرسش در ذهن ما شکل می گیرد که راز این ماندگاری در چیست؟ آیا صاحبان این افکار و ایده ها افرادی بوده اند که جلوتر از زمان خود زندگی می کرده اند؟! و آیا واقعاً می توانیم جلوتر از زمانی که در آن به سر می بریم، باشیم و در آن زندگی کنیم؟! چه ویژگی هایی در یک آینده پژوه واقعی وجود دارد که گمانه زنی های او را به آینده های اجتناب ناپذیر مبدل می سازد؟

یکی از دغدغه های همیشگی انسان حضور در آینده بوده است. به بیانی دیگر انسان همیشه و در طول تاریخ علاقمند به کسب آگاهی از آینده بوده و کوشش های بیشماری را برای پیش بینی آینده و وقایع آن به عمل آورده است. با وجود پیشرفت هایی که امروزه در دانش آینده نگری و به اصطلاح آینده پژوهی پدید آمده است، هنوز هم مباحث جدی در خصوص دقت پیش بینی ها و میزان صحت گمانه زنی ها پیرامون وقوع رویدادهای آینده مطرح است.

با اين وجود، چگونه امکان دارد دیدگاه یا نظریه ای در سالیان دور ارایه شده باشد و امروز پس از صدها یا دهها سال باز هم صحت داشته باشد و یا در گامی فراتر حتا بخش هایی از آن دیدگاه یا نظریه به دلایل گوناگون هنوز محقق نشده باشد، اما پایش در روندهای جاری و برون یابی آنها احتمال وقوع یا طرح آنها را در آینده نزدیک یا دور نشان دهد؟! این واقعیت کاملاً قابل پذیرش است که گمانه زنی های آینده همواره مطابق با آنچه که در آینده به وقوع می پیوندد، نیستند اما حتا نزدیک بودن آنها به واقعیت نیز قابل توجه است. در یک جمع بندی از ویژگی های عمومی افرادی مانند دانشمندان، فلاسفه، نویسندگان، نظریه پردازان و مخترعان که با طرح ایده ها و افکار خود افق های آینده را در نوردیده اند، به هفت ویژگی مهم بر می خوریم که پرورش آنها می تواند در ایجاد روحیه آینده نگری و آینده اندیشی نقش به سزایی داشته باشد. ویژگی هایی که معمولاً می توان آنها را در پیشگامان آینده یافت، از این قرارند:

انعطافپذیری در برابر دیدگاه های متفاوت

اندیشه و اندیشه ورزی در چارچوبی از ذهنیات افراد و هر آنچه که تاکنون آموخته اند، صورت می گیرد. آینده اندیشی نیز جدا از این کارکرد نیست و به عنوان یک فعالیت ذهنی خواه و ناخواه همراه با پیشینه ای از گذشته است که آینده پژوهان معاصر آن را در قالب فنون و روش های آینده پژوهی با خود یدک می کشند. هر قدر این چارچوب ذهنی محدودتر و بسته تر باشد، انعطاف پذیری آن در برابر افکار و ایده های متفاوتی که در خصوص آینده مطرح می شوند، کمتر بوده و از شکنندگی بیشتری برخوردار خواهد بود. معمولاً افرادی که به لحاظ برخورداری از جایگاه علمی یا اجتماعی موقعیتی ویژه برای خود قائل هستند، مشکل بیشتری در منعطف ساختن این چارچوب دارند. غرور علمی یا اجتماعی مهمترین عامل در سخت و شکننده شدن چارچوب های ذهنی افراد است. در مقابل کسانی که خالی از هرگونه غرور یا ادعایی هستند، همیشه آماده پذیرش دیدگاه های متفاوت نسبت به پندارهای همیشگی خود هستند. رشد و تکامل ذهنی چنین افرادی به مراتب سریعتر از افراد سختگیر و موشکافی است که در اندیشه های خود همچنان وابسته به گذشته اند.

تخیل خلاق

هنگامی که از آینده سخن به میان می آید، بلافاصله موضوع دیگری با عنوان "آینده های بدیل" مطرح می شود. منظور از آینده های بدیل حالت هایی از آینده است که با توجه به شدت و ضعف عوامل سازنده آنها می توانند به صورت جایگزین هم پدید آیند. معمولاً دیدگاه منطقی و خرد گرا حکم می کند که برای یک پدیده یا موضوع تنها یک آینده را متصور نشویم، زیرا شرایط جاری همواره ثابت باقی نمی ماند و از آنجایی که تغییر همواره به عنوان یک اصل همیشگی مطرح می باشد، عاقلانه تر این است که حالت های گوناگون آینده را چه مطابق با میل و خواست ما باشند و چه نباشند، تصور نموده و بپذیریم. عامل کلیدی در تصور آینده های بدیل برخورداری از تخیل خلاق است. باید بدانیم که تخیل خلاق متفاوت از خیالبافی است.

به بیان دیگر خلاق بودن این نوع تخیل سبب می شود که به جای انفعال، به گونه ای فعالانه در صدد کشف حالت های متفاوتی از آینده باشیم. آینده پژوهان با استفاده از تکنیک هایی مانند تحلیل روند، شرایط جاری و احتمالاتی را که ممکن است در آینده مطرح شود در نظر می گیرند و بر اساس آن آینده های متفاوت را شناسایی و ترسیم می کنند. طبیعی است که هر قدر برخوداری یک آینده پژوه از ویژگی تخیل خلاق بیشتر باشد، توانایی بیشتری در تصور آینده های بدیل خواهد داشت. یادآوری این نکته ضروری است که تکنیک های آینده پژوهی ما را تنها در کشف آینده یاری می کنند، اما این که بتوانیم از زوایای گوناگون به یک پدیده یا موضوع نگاه کنیم و ابعاد تازه ای را بیابیم که تاکنون کسی آنها را نیافته باشد، به توانمندی های فردی واز جمله تخیل خلاق بستگی دارد.

آینده پذیری

آینده پذیری دارای دو مفهوم متمایز است. نخست آن که به طور کلی برای هر پدیده یا موضوعی آینده یا آینده هایی قابل مطرح شدن می باشد و این آینده پذيری جزء جدایی ناپذیر تمامی پدیده های طبیعی است که آنها را می شناسیم. اما آینده پذیری در مفهوم دوم یعنی قابل پذیرش ساختن آینده برای افراد یک جامعه. از آنجایی که معمولاً افراد خواهان به وقوع پیوستن اموری در آینده اند که به نفع آنها باشد، اگر با رویدادی در آینده رو به رو شوند که با تمایل یا خواست آنها مغایرت داشته باشد، نگران یا ناراحت می شوند. کوشش آینده پژوهی بر کشف و شناسایی آینده پیش از رو به رو شدن با آن است تا در فرصت باقیمانده بتوان اقدام مناسب را به عمل آورد.

اگر بر اساس دانش آینده پژوهی حالتی از آینده یا به اصطلاح آینده بدیلی در رابطه با فرد، پدیده یا موضوعی شناسایی شود که متضاد با منافع آن فرد، پدیده یا موضوع باشد، ممکن است پذیرش چنین آینده یا آینده هایی با دشواری همراه شود و حتا مورد پذیرش واقع نشود. باید بدانیم که دانش آینده پژوهی در پی شاد یا ناراحت کردن افراد نیست و تنها تصاویر متفاوتی از احتمالات آینده را ترسیم می نماید. پذیرش یا عدم پذیرش آینده های متفاوت تنها بر عهده کسانی خواهد بود که در آن آینده ها حضور خواهند داشت. از آنجایی که خواسته و ناخواسته با آینده رو به رو می شویم، بهتر است در صورت برخورداری از تصاویر واقعی از آینده (که مبتنی بر پایه های علمی مناسبی باشند) با روی باز پذیرای آن باشیم و حتا در صورت مغایرت با اهداف و منافع فردی، اجتماعی و سازمانی، تدابیر مناسب را پیش از رو به رو شدن با آن بیاندیشیم و به قول معروف به جای آن که تاریکی را نفرین کنیم، شمعی روشن نماییم. کسانی که جلوتر از زمان خود حرکت می کنند همیشه روحیه ای از آینده پذیری دارند، از رو به رو شدن با آینده هراس ندارند بلکه به آن خوش آمد نيز می گویند.

بردباری

ساختن آینده و شرایطی که مطابق با میل ما و سازگار با اهداف فردی و سازمانی ما باشد، بیش از هر چیز نیازمند شکیبایی و بردباری است. بسیاری از تغییرات برای وقوع و رسیدن به نتایج مورد انتظار نیازمند زمان و فرصت کافی هستند. بسیاری از افراد دارای چشم اندازهای بزرگی از آینده برای خود و دیگران هستند، اما برای محقق شدن این چشم انداز ها فرصت کافی در نظر نمی گیرند. اگر نگاهی به طبیعت بیاندازیم در می یابیم که حتا رسیدن میوه ها نیز نیازمند گذشت زمان و تغییر فصل است. در این صورت می توان پذیرفت که تحقق چشم اندازهای چندساله نیازمند فرصتی به مراتب بیشتر از زمان مورد نظر می باشد. صاحبان ایده ها و افکار آینده گرا افق های دور دست را در نظر می گیرند و در بسیاری مواقع محقق شدن ایده های خود را به زمان های طولانی موکول می کنند. بردباری برای رسیدن به آینده به معنای انفعال و گذاشتن دست روی دست نیست، بلکه فعالیت متناسب با تغییرات زمانی و صرف فرصت های طلایی به امور ارزشمند است. برای آن که دانه های آینده در مزرعه زمان جوانه بزنند، کشاورز فرصت های آینده باید با صبوری و بردباری انتظاری هدفمند را تحمل کند.

پویایی

اندیشه هایی در آینده قابل طرح خواهند بود که از پویایی و تحرک لازم برای به حرکت درآوردن دیگر اندیشمندان برخوردار باشند. ژرف اندیشی و واقع بینی دو عامل کلیدی در پویا ساختن اندیشه های آینده گراست. اگر مروری بر اندیشه های آینده مدار داشته باشیم، در می یابیم که این اندیشه ها از جانب کسانی مطرح شده است که نسبت به نیازهای آینده از آگاهی معقولی برخوردار بوده اند. درک واقع بینانه این نیازها به آنها در چنین نظریه پردازی هایی کمک کرده است و به طرح ایده هایی انجامیده است که حتا با گذشت زمان به دلیل همخوانی و سازگاری با نیازهای روز، همچنان از گیرایی و جذابیت شایان توجه برخوردارند. این به معنای همان پویایی است، یعنی برد و دامنه یک اندیشه به چارچوب زمانی خود محدود نبوده، بلکه گستره ای فراتر از آن را در بر گرفته و با هدفگیری نیازهای؛ آینده در آینده حضور یافته است. چنین اندیشه هایی می توانند الهامبخش دیگر اندیشمندان در حوزه های گوناگون علمی، فنی، فلسفی، اقتصادی، اجتماعی و ... شوند و چرخ های خرد و اندیشه آنها را به حرکت در آورند.

نوآوری

نوآوری یکی از مهمترین عوامل اختراعات و اکتشافاتی بوده است که از آغاز تاریخ همواره در صحنه کوشش های ذهنی بشر حضور داشته است. مخترعان و کاشفان با نو اندیشی و نوزایی ذهن خود ایده های تازه ای را مطرح کرده اند که منشاء اصلی اختراعات یا اکتشافات آنها بوده است. همواره این پرسش مطرح بوده است که چگونه می توان به ویژگی نوآوری دست یافت؟ پاسخ این پرسش اگر چه به آسانی بیان می شود، اما تحقق آن تا حد قابل توجهی دشوار است. روشن است که نگرش از بعد و زاویه ای تاره به یک موضوع یا پدیده می تواند نویدبخش نوآوری در شیوه پیشین نگرش به آن باشد. اما به طور حتم چنین امکانی همیشه و برای همگان وجود ندارد. نوآوری و نو اندیشی نیازمند برخورداری از چارچوب های ذهنی انعطاف پذیر است.

تا هنگامی که گمان شود برای هر مساله تنها یک راه حل وجود دارد، هرگز با چیزی به نام نوآوری رو به رو نخواهیم شد. امکان بازنگری در اندیشه های پیشین و یافتن راه حل های تازه زمینه های نوآوری را فراهم می کند. قدرت های ذهنی و خلاقیت های فردی در مراحل بعد نقش پیدا می کنند. از این رو برای نوآوری نخست باید به خود اجازه دهیم که نسبت به هر پدیده ای تغییر موضع و جایگاه دهیم و به آن از بعدی دیگر و نوعی دیگر نگاه کنیم. این تغییر جایگاه به معنی تغییر نقش ها و تناسب ها نیست، بلکه به مفوم قرار گرفتن در موقعیتی بهتر برای درک و نگرش واقعبینانه تر است.

پیشگام شدن

مروری بر رویکردهای آینده گرا ما را با این واقعیت رو به رو می سازد که در طول تاریخ رویکردهایی موفق بوده اند که بنیانگذاران آنها در آفرینش و ارایه ایده های خود پیشگام بوده اند و از طرح ایده های خام یا زود هنگام هراسی نداشته اند. حوزه های دانشی و فناورانه به علت محدودیت های خاص خود همواره از درد تجربه پذیری رنج می برند و تا هنگامی که تکرارپذیری و تجربه یک ایده به تایید نرسد، نمی تواند به عنوان بخشی از این حوزه ها مورد پذیرش واقع شود. چنین محدودیتی اگر چه می تواند به عنوان یک ویژگی مثبت در نظر گرفته شود و به نوبه خود در پالایش دانش و فناوری نقش شایان توجهی داشته باشد، اما در نگاهی نزدیکتر خود نوعی مانع به شمار می آید. بسیاری از ایده های علمی و اختراعی پیش از آن که فرصت تجربه یا تکرار پیدا کنند، در ذهن دانشمندان یا مخترعان مدفون شده اند و هیچگاه امکان مطرح شدن در محافل علمی یا غیرعلمی را نیافته اند.

باید پذیرفت هر ایده ای که برای نخستین بار در ذهن انسان شکل می گیرد، ممکن است قابل اثبات شدن یا تجربه پذیر نباشد. از همین روست که آینده پژوهی معاصر و مدرن، تخیل علمی را به عنوان بخشی در خور توجه در نظر گرفته است و تخیل هایی را که مبنایی در دانش امروزی یا آینده بشر داشته باشند، به عنوان موضوعات قابل طرح در حوزه های دانشی و فناورانه می پذیرد. کوشش آینده پژوهی این نیست که رنگی از واقعیت یا دانش به این ایده های تخیلی ببخشد، بلکه با درک ارزش و اهمیت تخیل علمی می کوشد از مدفون شدن آنها جلوگیری کند.

تاریخ اختراعات و فناوری های گوناگون به ما می آموزد بسیاری از تجهیزات و فناوری هایی که امروز شاهد آنها هستیم و به آسانی از آنها استفاده می کنیم، زمانی تنها ایده هایی تخیلی بوده اند که حتا از سوی دانشمندان معاصر خود مورد تمسخر قرار گرفته بودند. مهم این است که صاحبان چنین ایده ها و افکاری شجاعت لازم را برای طرح نظرهای خود داشته باشند و از تمسخر، حسادت یا سرزنش دیگران نگرانی نداشته باشند. گذشت زمان ارزشمند بودن تخیل های علمی و پیشگامان آنها را به اثبات رسانده است و در آینده نیز به اثبات خواهد رساند.

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...