رفتن به مطلب

طراحی معماری: از ایده تا فرم


ارسال های توصیه شده

طراحی معماری: از ایده تا فرم

معماری از هیچ بوجود نمیآید. ذهنیت یک طراح و تفکرات و اندیشههای وی مهمترین عامل در پیدایش یک اثر معماری محسوب میشود، زیرا تمام عوامل موثر بر شکلگیری معماری و اطلاعات مربوط به طراحی میبایست در ذهن طراح ارزیابی، طبقهبندی و تجزیه و تحلیل شوند و در نهایت در قالب یک طرح معماری به مقولههایی عینی و و قابل تجربه تبدیل گردند. آنچه که ذهنیت یک معمار را میسازد، ایدههایی است که او از موضوعات مختلف مرتبط با طرح در ذهن خود پرورانده است. در نهایت این ایدهها هستند که طی روندی معین به فرمها و فضاهای معماری تبدیل میشوند که ما روزانه با آنها سروکار داریم.

ایده اصطلاحی است که در بحثهای هنری و از جمله در معماری به کرات مورد استفاده قرار میگیرد و همین امر بیانگر اهمیت آن در فرایند طراحی معماری است. ایده (Idea) از کلمه یونانی Eidos به معنی دیدن و شیء مرئی گرفته شده و اولین بار در آرای افلاطون مطرح گردیده است. افلاطون معتقد بود که پدیدههای جهان صور مختلف تجلی جهان ایدهها یا فرمهای ازلی و مطلق هستند.

پیشرفت فرهنگ معماری نیازمند ارائه ایدهها و در حقیقت راهحلهای خلاقانه و نوین توسط معماران میباشد. به همین علت بکارگیری صحیح و خلاقانه ایدهها مهمترین بخش معماری محسوب میشود. طراحی معماری از ایدههایی مجرد و ذهنی آغاز میشود و سپس به طرح فضای عینی معماری میانجامد.

ایده حاصل دانش، تفکر، آگاهیها و دانستههای موجود در ذهن طراح و در ارتباط مستقیم با جهان پیرامون وی است. اطلاعاتی که از جهان بیرون توسط حواس کسب میشوند و به ذهن میرسند، نقش مهمی در پیدایش ایده ایفا میکنند. به همین علت جان لاک میگوید: ایده از عملیات ذهن بر محسوسات پدید میآید. تمام پدیدههایی که در این جهان وجود دارند، از قبیل یک ساختمان، یک فرم طبیعی، یا حتی یک داستان و یک شعر میتوانند به کاتالیزورهایی برای پرورش ایده در ذهن تبدیل شوند. منابع ایده همه جا در میان اشیاء روزمره زندگی، در طبیعت، درعلوم مختلف، در معماریهای تاریخی و خصوصاً در برنامه و محیط سایت وجود دارند. اما یک ذهن خلاق و کنجکاو نسبت به اطلاعات موجود در محیط پیرامون است که میتواند ایدههای خلاقانهای را ابداع کند. از این رو جمعآوری اطلاعات که در معماری به میزان قابل توجهی بصری هستند و اغلب از مشاهده شرایط محیطی پروژه بدست میآیند، نقش مهمی در شکلگیری ایدههای معمارانه دارد.

معماری همواره با مسائل مختلفی سروکار دارد و عوامل موثر بر شکلگیری پروژه بیشمارند. در این میان کار اصلی معمار یافتن جوهر منحصر بفرد و مسأله اصلی هر پروژه و پاسخگویی به آن با یک ایده قوی است. از این طریق است که ایده تولید میشود. طبیعی است که در آغاز کار یا در ضمن طراحی به علت تعدد مسائل پیش روی معمار، ایدههای فراوانی شکل بگیرند. در اینجا نقش معمار اولویتبندی ایدهها براساس اصلیترین مسائل و پالایش و تلفیق ایدههای خرد و کلان برای رسیدن به ساختاری منسجم است. در ضمن در مرحله طراحی جزئیات پروژه نیز میتوان از ایدههای متناسب با کلیت و اجزاء طرح استفاده کرد.

با اینکه داشتن ایدههای قوی در معماری حائز اهمیت است، اما تنها داشتن ایدههای خوب و خلاقانه برای رسیدن به یک معماری مطلوب کافی نیست. یک ایده معمارانه خوب علاوه بر نوآورانه بودن باید از قابلیتهای دیگری برخوردار باشد تا در نهایت یک معماری مطلوب و ماندگار از این ایده حاصل شود.

از آنجا که معماری هنری کاربردی است و ما در معماری میخواهیم به نتیجهای ملموس دست یابیم، باید این توانایی را داشته باشیم که از ایده که از شناختههای ما بصورت مجرد و خالص استخراج شده است، به یک محصول و یا فرایندی برای تولید محصول معماری برسیم. علیرغم اهمیت فوقالعاده زیاد ایدههای معمارانه، توجه صرف به ایدهپردازی در طراحی معماری و غفلت از سایر جنبههای معماری همچون فرم میتواند آثاری با ایدههای قوی را به تدریج به ورطه فراموشی بسپارد، زیرا در طول زمان معانی اولیه فراموش میشوند و آنچه میماند فرم است.

ایده پس از شکلگیری در ذهن طراح باید با طی مسیر لازم به فرم تبدیل شود. از این رو چگونگی استخراج ایده از مقولات شناخته شده و پدیدههای اطراف و نیز تبدیل آن به فرم معماری حائز اهمیت است، زیرا تبدیل مستقیم چیزهایی که کنجکاوی ما را جلب کردهاند، به معماری ناممکن و بعضاً امری سطحی و پیش پا افتاده است. مسأله عمده در فرایند طراحی شناسایی مشخصههای اصلی پدیدههایی است که معمار آنها را به عنوان منابع خلق ایدههای معمارانه در نظر گرفته است. ذهن کنجکاو عصاره یا ویژگی مهم آن چیزهایی را که با حواس شناخته است، استخراج و سپس آن را با استفاده از استراتژی مشخص به فرم تبدیل میکند.

تبدیل ایده به فرم یکی از مهمترین بخشهای طراحی معماری است. همان قدر که در معماری داشتن ایده مهم است، گذر از مرحله ایده به فرم نیز اهمیت دارد. حساسترین و تعیینکنندهترین مسأله در آغاز طراحی تبدیل ایدههای اصلی و محوری پروژه به ساختاری دارای شکل میباشد. ایده در مرحله آغازین ممکن است فکر خالص باشد و با عناصر شناخته شده غیرمعماری تصور گردد، و سپس به ایده معمارانه و دست آخر به ایده فرمال تبدیل شود. ایده فرمال نیز با خود فرم متفاوت است، زیرا ایدهها میتوانند به صور مختلف متبلور شوند. تبلور پیش از آنکه با فرم تعیین شود، با استراتژی طراحی تعیین میشود. در نتیجه ممکن است یک ایده یکسان با اتخاذ استراتژیهای طراحی متفاوت به دو طرح مختلف بیانجامد. از این رو میتوان گفت ایدهها مصالح طراحی هستند و فرمها تبلور فرایند تولید.

تبدیل ایده به فرم در گرو دو شرط اصلی است: قابلیت شکلزایی ایدههای نخستین و مهارت و دانش طراح در رابطه با تبدیل ایده به فرم. نکته مهم در تبدیل ایده به فرم قابلیت شکلزایی ایده است و البته این قابلیت چیزی نیست که به خودی خود وجود داشته باشد. قابلیت شکلزایی هم به منبع ایده مربوط است و هم به ذهنیت طراح. ذهنی خلاق است که ورای ظاهر پیش پاافتاده یا گنگ مسائل مورد مطالعه و پدیدههای روزمره میتواند قابلیتهای شکلزایی را شناسایی کند.

همان گونه که قبلاً نیز عنوان شد، آنچه از معماری بجا میماند و با کاربر فضا ارتباط برقرار میکند، فرم است و نه ایده. اما امروزه بسیاری از آثار مهم بیش از آنکه به زیباییشناسی و پردازش فرم توجه داشته باشند، به نشان دادن ایده معماری میپردازند و به همین جهت گاه خشک و شماتیک به نظر میرسند. در این گونه آثار فرم در خدمت ایده و دیاگرامی برای نمایش آن است. تجربه ناموفق این معماریها نشان میدهد که در طراحی معماری توجه به ایده و فرم در کنار هم میتواند به خلق آثار درخشان و ماندگار منجر شود.

  • Like 3
لینک به دیدگاه

آفرینش معماری

معماری به مفهوم اصیل آن با وظیفه دشوار ساختن چیزی که از قبل وجود ندارد، درگیر است. به بیان بهتر معماری نوعی آفرینش محسوب میشود که به هیچ عنوان تقلید را نمیپذیرد. آفرینش چشمه جوشان هنرهاست و آثار بزرگ هنری در پرتو نور آفرینشگری خالقان خود پا به عرصه وجود نهادهاند. بواسطه آفرینش است که اثری بدیع و جدید در حوزه هنر و معماری زاده میشود و موجبات ارتقای وضع موجود را فراهم میآورد.

هر عمل تازهای در ساختن چیزی در مقوله آفرینش قرار میگیرد، خواه محصول آن زیبا باشد یا نازیبا. آفرینندگی در هنر و معماری بر نوعی از فعالیت اشاره دارد که به منظور ایجاد یک طرح جهت پیدا میکند. اما واضح است که این فعالیت به تنهایی طرح محسوب نمیشود، زیرا طراحی متضمن ابتکار میباشد و بدون ابتکار طراحی غیر ممکن است. در كنار ساير عوامل مؤثر بر شکلگیری معماری، نمي‌توان نقش ابداع و خلاقيت هنرمند را در شكل دادن به هرگونه اثر هنري و از جمله آثار معماري ناديده گرفت، زیرا نیروی هنرورانه ذهن آدمی نیرویی زاینده است و همین زایش و خلاقیت وجودی آدمی است که تاریخ هنر را شکل داده است. آفرينش هنري نیز در مرحله نهايي توسط هنرمند تحقق مي‌يابد و اوست كه بازتاب و تأثير عوامل گوناگون را در معماري به نمایش میگذارد.

کار معمار به عنوان یک شخصیت آفریننده طی طریق در یک فرایند مستمر آفرینش هنری است، فرایندی که از یک انگیزه اصلی که خود چکیده یک سلسله انگیزههای دیگر است آغاز و به ایجاد طرح نهایی میانجامد. طراح چیزی را از چیزی بوجود نمیآورد، بلکه او چیزی نو خلق میکند و در این راه از قدرت تخیل خود کمک میگیرد. بنابراین غیر ممکن است که یک طرح را از پیش بتوان شناخت و یا قانونی برای نحوه طراحی وضع نمود.

آفرینش کار خداست و چون انسان آفریده اوست، قادر به آفرینش میباشد. یگانه معمار هستی با دمیدن روح آفریننده خویش در کالبد انسان او را جانشین خود بر روی زمین قرار داد. همان گونه که خداوند با دمیدن روح خلاقه خود در جسم بی جان آدمی را میآفریند، انسان نیز در مقام جانشین وی با دمیدن روح خلاقه خود در کالبد مواد خام و بیجان به آنها زندگی میبخشد و بدین سان هنر از انسان زاییده میشود. بدین ترتیب خداوند و آدمی دو حد مقوله آفرینش به شمار میروند که در هر آفرینش بایستی به این دو حد توجه نمود و در آنها تفکر کرد.

هرچند مطالب یاد شده در نگاه اول ممکن است بدیهی و ساده به نظر برسند، اما تعمق بیشتر در مفهوم آفرینش ما را از وظیفه خطیر و نقش اساسی یک معمار در آفرینش فضاهای معماری آگاه میسازد. با اینکه دانش ما در مورد نیروی خلاقه ذهن بسیار کم است، اما به جرأت میتوان گفت که این نیرو در عرصههای آفرینش حد و مرزی نمیشناسد و همچنان در طریق آفرینندگی گام برخواهد داشت و عرصههای جدیدی را در برابر دیدگان بشر خواهد گشود.

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

  • Like 4
لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...