Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۸۸ سیاره تیر دانستنيهاي كلي درباره تير تير، نزديكترين سياره به خورشيد است. اين سياره كوچك و صخره اي، اتمسفر ندارد. تير، مداري بيضوي دارد و حرارت آن بسيار متغير است. در طي روز(يك روز تير 56/58 برابر روز زمين طول مي كشد به عبارت ديگر يك سال تير تنها 88 روز است)، تير حتي از فر هم گرمتر است و در طي شب(با طول مشابه) از يخچال هم سردتر مي شود. تيرآنقدر به خورشيد نزديك است كه مي توان آن را به هنگام طلوع يا غروب خورشيد ديد. تير سنگينترين سياره است. سطح آن مشابه سطح ماه است. كراترهاي تير حاكي از فورانهاي آتشفشاني هستند كه قسمت عمده سطح آن را مي پوشانند. در تير ميدان مغناطيسي وجود دارد(اين ميدان مغناطيسي، احتمالا به علت وجود هسته آهني مايع به وجود آمده است). اندازه قطر تير حدود 3031 مايل(4878 كيلومتر) است. تير دومين سياره كوچك منظومه شمسي(بعد از پلوتون) است. قطر تير كمي بيشتر از يك سوم قطرزمين است. تير تنها اندكي از ماه بزرگتر است. جرم و گرانش جرم تير حدود 3/3 در ده به توان بيست و سه كيلوگرم است كه حدود يك بيستم جرم زمين مي باشد. گرانش تير38% گرانش زمين است. يك انسان روي تير 38 پوند وزن خواهد داشت. براي اينكه وزن خود را روي تير محاسبه كنيد، وزن خود را در 38/0 ضرب كنيد. اتمسفر اتمسفر كم ضخامت تير شاما مقادير اندكي هيدروژن و هليم است. فشار اتمسفر فقط حدود يك در ده به توان منفي نه ميلي بار است كه نسبت به فشار اتمسفر زمين، كسر بسيار كوچكي است(حدود دو تريليونيم). از آنجايي كه اتمسفر بسيار كم ضخامت است، آسمان حتي در طول روز هم سياه به نظر مي رسد(به استثناي خورشيد، ستاره ها و سيارات ديگر هنگامي كه قابل مشاهده هستند). به علاوه، در تير اثر گلخانه اي وجود ندارد. هنگامي كه خورشيد غروب مي كند، دما بسيار سريع افت مي كند زيرااتمسفري وجود ندارد كه به حفظ دما كمك كند. مدار تير و فاصله آن از خورشيد تير نزديكترين سياره به خورشيد است و از همه سيارات منظومه شمسي سريعتر حركت مي كند. فاصله تير از خورشيد،يك سوم فاصله زمين از خورشيد بوده و به طور ميانگين AU 387/0مي باشد. مدار تير بيضوي است. در دورترين نقطه مدار(نقطه اي كه در آن، مدار بيشترين فاصله را از خورشيد دارد) تير 70 ميليون كيلومتر از خورشيد فاصله دارد و در نزديكترين نقطه، فاصله تير از خورشيد 46 ميليون كيلومتر است. در تير فصلي وجود ندارد. فصلها در اثر انحراف محور نسبت به مسير حركت سياره ايجاد مي شوند. از آنجايي كه محور تير بر مسير حركتش كاملا عمود است(مورب نيست) در تير فصلي وجود ندارد. اگر شما روي سطح تير باشيد،خورشيد سه برابر بزرگتر از آنچه در سطح زمين ديده مي شود، به نظر خواهد رسيد. محدوده دما محدوده دماي تير بسيار متغير است. دماي سطح آن از 270 تا 800 درجه فارنهايت(168- تا 427 درجه سلسيوس) در تغيير است. در روزهاي بلند تير(كه 88 روز زمين طول مي كشد) دما بسيار بالاست(دومين سياره داغ منظومه شمسي،تنها ناهيد از تير داغتر است). در طي شب، اتمسفر كمضخامت تير باعث مي شود كه حرارت پراكنده شده و دما به سرعت افت كند. اقمار تير قمري ندارد مقايسه تير- زمين بررسيهاي فضاپيماها تير در سالهاي 1973 و 1974 توسط فضاپيماي ناسا، مارينر10،بررسي شد. كمتر از نصف سطح تير، توسط اين فضاپيما نقشه برداري شد. 6 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۸۸ درون تیر پوسته: تير، پوسته ضخيمي دارد كه عمدتا از سنگهاي سيليكاته تشكيل شده است. در قطب شمال و جنوب تير، كلاهكهاي يخي كوچكي وجود دارد. اين يخها در كراترهاي عميقي كه نور خورشيد به آنها نمي تابد، به صورت يخ زده باقي مي مانند. گوشته: در زير پوسته، گوشته قرار گرفته است(گوشته هم از سنگهاي سيليكاته ساخته شده است) كه صدها كيلومتر ضخامت دارد. هسته: در مركز تير، هسته آهني نيمه مذابي قرار گرفته است كه قطر آن حدود 2300 مايل(7500كيلومتر) است(تقريبا نصف قطر تير). هسته حدود 80% جرم تير را تشكيل مي دهد و ميدان مغناطيسي تير را به وجود مي آورد(اكنون مي دانيم كه اين ميدان به علت وجود هسته آهني است). چگالي: چگالي تير، 430/5 كيلوگرم بر مترمكعب است كه اندكي كمتر از چگالي زمين است. تير، به خاطر هسته آهني بزرگش، دومين سياره چگال منظومه شمسي است(لعد از زمين). 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۸۸ طول روز و سال در تير تیربسيار سريع دورخورشيد مي چرخد اما بسيار آهسته حول محور خود حركت مي كند. يك روز در تير(از يك طلوع تا طلوع بعدي) طولانيتر از يك سال(يك دور چرخش دور خورشيد) است. سال تير: يك سال در تير، 97/87 روز زمين است. يعني 97/87 روز زمين طول مي كشد تا تير يك بار به دور خورشيد بچرخد. روز نجومي تير: هر روز نجومي در تير، 65/58 روز زمين است. يعني 65/58 روز زمين(دو سوم سال آن) طول مي كشد تا حول محور خود بچرخد. به نظر مي رسد كه يك روز تير، يعني از يك طلوع تا طلوع بعدي، به اندازه دو سال تير(يا 176 روز زمين) طول بكشد. يعني يك سال در تير روز است و سال بعد شب(براي درك اين مطلب بايد تصور كرد كه يك سمت تير هميشه رو به خورشيد است، اما اين تصور درست نيست). اين شكلها مسير چرخش تير حول خورشيد را نشان مي دهند. علامتهاي قرمز،نقطه يكساني را روي سطح تير در زمانهاي مختلف چرخش نشان مي دهند. نقطه اي در تير، كه درست روبه روي خورشيد قرار دارد، بعد از يك دور چرخش(59 روز= دو سوم دوره چرخشي تير)، در همام جهت خواهد بود اما اين نقطه مدت زمان طولانيتري مقابل خورشيد باقي نخواهد ماند. اين نقطه پس از سه بار چرخش سياره، كه در طي آن سياره دو بار خورشيد را دور مي زند(يا 176 روز زمين) به جاي اول خود بازخواهد گشت. 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۸۸ سیاره ناهيد دانستنيهاي كلي درباره ناهید: ناهيد دومين سياره نزديك به خورشيد است و داغترين سياره منظومه شمسي مي باشد. اين سياره توسط ابرهايي از اسيدسولفوريك پوشيده شده است كه گرماي خورشيد را جذب مي كنند. اتمسفر ضخيم آن از دي اكسيد كربن تشكيل شده است. ناهيد، هسته اي آهني دارد اما ميدان مغناطيسي آن بسيار ضعيف است. انسان، در اتمسفرسمي اين سياره، احساس خفگي مي كند و در گرماي فوق العاده بالاي آن مي پزد و ممكن است در اثر فشار بيش از حد اتمسفر متلاشي شود. ناهيد به نام ستاره سحر يا ستاره شامگاه هم شناخته مي شود زيرا هم به هنگام طلوع و هم غروب خورشيد قابل مشاهده و بسيار درخشان است. اين سياره فقط به هنگام طلوع يا غروب قابل مشاهده است زيرا به هنگام طلوع و غروب، ناهيد به خورشيد نزديكتر است. همانطور كه ناهيد به دور خورشيد مي چرخد، ظاهر آن از سطح زمين تغيير مي كند مثل ماه. يعني از قرص كامل به صورت محدب و هلالي در مي آيد و سپس دوباره به حالت اول برمي گردد. اندازه: قطر ناهيد حدود 7521 مايل(12104 كيلومتر) است. قطر آن حدود 95% قطر زمين است. اندازه و جرم ناهيد بيشتر از سيارات ديگر به زمين نزديك است. جرم و گرانش: جرم ناهيد حدود 87/4 در ده به توان بيست و چهار كيلوگرم است. گرانش ناهيد 91% گرانش زمين است، يعني يك شخص صد پوندي روي ناهيد، 91 پوند وزن خواهد داشت. چگالي ناهيد، 5240كيلوگرم بر مترمكعب است يعني اندكي كم چگالتر از زمين مي باشد و سومين سياره چگال منظومه شمسي است(بعد از زمين و تير). طول روز و سال در ناهيد: ناهيد بسيار آهسته مي چرخد. هر روز ناهيد، به اندازه 243 روز زمين طول مي كشد. يك سال ناهيد، 7/224 روز زمين طول مي كشد. يعني 7/224 روز زمين طول مي كشد تا ناهيد يك دور به دور خورشيد بچرخد. هنگامي كه زمين و ناهيد، در كمترين فاصله نسبت به هم قرار دارند، يك سمت ناهيد هميشه به سمت زمين است. مدار ناهيد و فاصله از خورشيد: ناهيد، 67230000 مايل(108200000كيلومتر) از خورشيد فاصله دارد. مدار ناهيد تقريبا دايره اي است. ناهيد به طور ميانگين، AU 72/0 يا 67230000 مايل يا 108200000كيلومتر از خورشيد فاصله دارد. ناهيد در جهت مخالف زمين(و سيارات ديگر به استثناي اورانوس)مي چرخد. اگر از شمال نگاه كنيد، ناهيد به صورت ساعتگرد مي چرخد در حاليكه سيارات ديگر پادساعتگرد مي چرخند. در ناهيد، خورشيد از غرب طلوع و از شرق غروب مي كند(برعكس زمين). علت اين چرخش غيرمعمول ناهيد مشخص نيست. دماي ناهيد: ناهيد داغترين سياره منظومه شمسي است. ابرهاي آن، گرماي خورشيد را جذب مي كنند(اثرگلخانه اي) در نتيجه دماي ناهيد تا 480درجه سلسيوس بالا مي رود. ميانگين حرارت ناهيد، 726 درجه كلوين(452 درجه سانتيگراد، 870 درجه فارنهايت) است. اقمار: ناهيد قمري ندارد. مقايسه ناهيد- زمين: نخستين فضاپيمايي كه به ناهيد فرستاده شد: ونراي3، )از(U.S.S.R.، اولين فضاپيماي بشرساز بود كه به ناهيد فرستاده شد. اين فضاپيما در 16 نوامبر 1965 به فضا پرتاب شد. در1 مارچ1966، اين فضاپيما به ناهيد رسيد. كپسولهاي كاوشگردرسياره پياده شدند اما قبل از ورود به اتمسفر از بين رفتند. نام ناهيد: نام ناهيد از نام الهه عشق روميها گرفته شده است. ناهيد دومين سياره نزديك به خورشيد است و داغترين سياره منظومه شمسي مي باشد. اين سياره توسط ابرهايي از اسيدسولفوريك پوشيده شده است كه گرماي خورشيد را جذب مي كنند. اتمسفر ضخيم آن از دي اكسيد كربن تشكيل شده است. ناهيد، هسته اي آهني دارد اما ميدان مغناطيسي آن بسيار ضعيف است. این سنبل سیازه ناهید است. 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۸۸ درون ناهيد تركيب سياره ناهيد، پوسته اي صخره اي، گوشته ضخيمي از سنگ بازالت و هسته اي از نيكل وآهن دارد. در ناهيد، آب سطحي وجود ندارد. سطح ناهيد،با وجود لايه ابر آن، به وسيله رادارنقشه برداري شده است. حدود 20% از سطح ناهيد را حوضه هاي پستي از گدازه جامد تشكيل مي دهد، 70% از سطح آن از بلنديها تشكيل شده و 10% سطح هم از ارتفاعات(آتشفشانها، كراترها،كوهها) تشكيل شده است. دو منطقه اصلي آن ارتفاعات آفروديت(به اندازه نصف آفريقا) و ايشتار(حوضه اي كه با گدازه پر شده و از ايالات متحده بزرگتر است) مي باشند. در سطح آن، بادهاي كمي مي وزد. ناهيد، ميدان مغناطيسي خيلي قوي ندارد كه ممكن است به علت چرخش آهسته سياره يا نبود هسته مذاب خارجي باشد. اتمسفر ناهيد و پوشش ابر پوشش ابر ناهيد ناهيد، توسط لايه اي ضخيم از ابر پوشيده شده است. اين ابرها، عمدتا از اسيد سولفوريك تشكيل شده اند و بسيار سريع و با سرعت بيش از 220 مايل در ساعت(350 كيلومتر در ساعت) حركت مي كنند. سرعت چرخش اين ابرها 60 برابر بيشتر از سرعت چرخش سياره است. اين ابرها طي مدت 4 روز زمين، سياره را دور مي زنند. ناهيد هر 243 روز زمين،يك دور به دور محور خود مي چرخد. اين ابرهاي سريع،گرماي اطراف سياره را پخش مي كنند و به همين علتسمتي از سياره كه شب مي باشد هم بسيار داغ است. هنگامي كه اين ابرها در معرض نور ماوراء بنفش قرار مي گيرند، مي توان الگوي V شكل آنها را، در عرضهاي جغرافيايي مياني مشاهده كرد. از اين ابرها،باران اسيد سولفوريك مي بارد(باران بينهايت اسيدي) اما اين باران خورنده، به سطح نمي رسد. حرارت بالاي زير ابرها(بيش از 220 درجه سلسيوس) قطرات باران را در 10 مايلي(30كيلومتري) بالاي ناهيد، بخار مي كند. اتمسفر اتمسفر ناهيد، عمدتا از گاز دي اكسيد كربن تشكيل شده است(96%). تشكيل دهنده هاي ديگرعبارتند از 3% نيتروژن و 003/0% بخار آب. احتمالا ناهيد در گذشته، مقادير زيادي آب داشته است كه در دماي بالاي ناهيد به جوش آمده است. فشار اتمسفر در ناهيد بسيار زياد و حدود 90 برابر فشار اتمسفري سطح زمين است. اثر گلخانه اي، گرماي اتمسفر را جذب مي كند. وجود اتمسفر ضخيمي از دي اكسيد كربن، باعث مي شود كه تنها مقادير بسيار اندكي از تابشهاي مادون قرمز به فضا برگردند و بيشتر اين تابشها به سياره برمي گردد. 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 20 آذر، ۱۳۸۸ عبور از ناهيد در طي عبور از ناهيد، ناهيد درست بين زمين و خورشيد قرار مي گيرد و به صورت لكه تيره كوچكي كه قرص نوراني خورشيد را قطع مي كند، ديده مي شود. عبور از ناهيد بسيار نادر است و دو عبور از ناهيد، هر 125 سال يك بار رخ مي دهد. عبور از ناهيد در 8 ژوئن 2004 و 6 ژوئن 2012 رخ مي دهد. هشدار: هرگز به هنگام عبور. به خورشيد نگاه نكنيد. اين كار ظرف چند ثانيه، باعث كوري مي شود. عبور چيست؟ عبور هنگامي رخ مي دهد كه يك جسم كوچك در جلوي جسم بزرگتر قرار مي گيرد(مثلا هنگامي كه جسمي مانند ناهيد بين زمين و خورشيد قرار مي گيرد). به هنگام عبور، جسم(در اين مورد ناهيد) به صورت يك جسم كوچك تيره به نظر مي رسد كه جسم بزرگتر(در اين مورد خورشيد) را قطع مي كند. عبور، دقيقا مانند خسوف يا كسوف درمنظومه شمسي است اما خورشيد تيره نمي شود. فقط بخش كوچكي از خورشيد ناپديد مي شود. تنها سياراتي كه بين زمين و خورشيد قرار مي گيرند، تير و ناهيد هستند(زيرا اين دو سياره، تنها سياراتي هستند كه فاصله آنها به خورشيد كمتر بوده و نسبت به خورشيد نزديكتر از زمين هستند). بنابراين تنها سياراتي كه مي توانند پديده عبور را ايجاد كنند، تير و ناهيد هستند. پديده عبور، بسيار نادر است. چون مدار ناهيد بزرگتر از مدار تير است، عبور ناهيد حتي از عبور تير هم كمتر است. عبور ناهيد هنگامي رخ مي دهد كه دو چيز به طور همزمان رخ دهد: • ناهيد با خورشيد پيوستگي ثانويه دارد(و آن هنگامي است كه ناهيد درست بين زمين و خورشيد قرار گرفته باشد). • ناهيد صفحه مداري زمين(خسوف و كسوف) را قطع كند. صفحه مداري ناهيد،39/3 درجه انحراف دارد. عبور ناهيد چقدر طول مي كشد؟ عبور از ناهيد بين 3 تا 7 ساعت طول مي كشد. زمان دقيق آن، به مسيرش بستگي دارد. در ژوئن 2004 و ژوئن 2012، عبور از ناهيد5 ساعت طول مي كشد. اثر قطرات سياه در آغاز عبور، هنگامي كه ناهيد به قرص خورشيد وارد مي شود، پديده نوري عجيبي رخ مي دهد. اين پديده اثر قطرات سياه ناميده مي شود. نور خورشيد، در اطراف ناهيد خم مي شود(اين نور توسط اتمسفر چگال ناهيد شكسته مي شود)، در نتيجه ظاهر ناهيد كشيده ديده مي شود. اين پديده در پايان عبور از ناهيد هم رخ مي دهد، درست قبل از اينكه ناهيد، قرص خورشيد را ترك كند. عبور از ناهيد، اغلب در چه مواقعي رخ مي دهد؟ عبور از ناهيد ، بسيار نادر است. به طور ميانگين، هر 125 سال، دو عبور رخ مي دهد. تنها 5 عبور از ناهيد توسط بشر ديده شده است. تا قبل از عبور سال 2004، اين پديده قبلا در 4 دسامبر 1639، 5 ژوئن 1761، 3 ژوئن 1769، 8 دسامبر 1874 و 6 دسامبر 1882 هم رخ داده است. در طي 2000 سال قبل از ميلاد و 1882 سال بعد از ميلاد تنها 52 عبور از ناهيد رخ داده است. ما عبور از ناهيد را چه مي ناميم؟ در سال 1716، ادموند هالي، مقاله اي چاپ كرد و در آن، توضيح دادكه چگونه مي توان از عبور سياره اي(عبور ناهيد يا تير) براي اندازه گيري فاصله خورشيد، استفاده كرد، عنوان مقاله وي، اين بود: روشي جديد براي تعيين فاصله از خورشيد. گروه اعزامي براي مشاهده عبور ناهيد(براي تعيين فاصله زمين از خورشيد) در سال 1761 و 1769 اعزام شدند. جيمز كوك (27 اكتبر 1728، 14 فوريه 1779) مكتشف و منجم انگليسي بود كه در سال 1769، به منظور مشاهده عبور ناهيد، با كشتي عازم تاهيتي شد. به علاوه، وي به دنبال قاره بزرگ جنوبي بود و فكر مي كرد چنين قاره اي وجود دارد(اما وجود نداشت). بعد از 8 ماه مسافرت دريايي، وي چندين ماه در تاهيتي ماند و و خود را براي مشاهده عبور آماده مي كرد. منجمان، بعدها داده هاي وي را با داده هاي مشاهده كنندگان ديگر تركيب كردند تا فاصله زمين تا خورشيد را تعيين كنند(1 واحد نجومي). 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۸۸ سیاره مریخ مريخ، سياره سرخ، چهارمين سياره از سمت خورشيد و شبيه ترين سياره به زمين است. اندازه آن تقريبا نصف اندازه زمين است، سطح آن خشك و صخره اي بوده و اتمسفر آن بسياركم ضخامت است. سطح مريخ: سطح مريخ، خشك، صخره اي و عمدتا پوشيده از گرد و غبار غني از آهن است. در نيمكره شمالي آن حوضه هاي پستي وجود دارد اما نيمكره جنوبي در اثر برخورد شهابسنگها، پوشيده از كراتر است. زمين مريخ يخ زده است. اين يخبندان دائمي تا كيلومترها ادامه دارد. سطح مريخ طرحي از مريخ كه ازكنار هم قرار دادن چهارعكسي كه تلسكوپ فضايي هابل، در سال 1999 گرفته است، به وجود آمده است. در بالا سمت چپ، نزديك قطب طوفاني قابل مشاهده است قطبهاي شمال و جنوب مريخ، پوشيده از كلاهكهاي يخي هستند كه از دي اكسيد كربن و آب منجمد تشكيل شده است. المپوس مونز، بزرگترين آتشفشان مريخ. احتمالا اين آتشفشان، بزرگترين آتشفشان منظومه شمسي مي باشد. ارتفاع آن 17 مايل(27 كيلومتر) و عرض آن بيش از 320 مايل(520كيلومتر) است. تصور مي شود كه آتشفشان خاموشي باشد دانشمندان مدتها تصور مي كردند كه در سطح مريخ كنوني، هيچ آب مايعي وجود ندارد، اما عكسهاي جديد مريخ نشان مي دهد كه ممكن است مقداري آب مايع در نزديكي سطح مريخ وجود داشته باشد. سطح مريخ، شواهد بيشتري از اثرات جريانهاي قديمي آب به صورت عوارضي وجود دارد. بر سطح مريخ، رودخانه و درياچه هاي قديمي خشكي وجود دارد كه داراي كانالهاي ورودي و خروجي بزرگي هستند. احتمالا اين كانالها دراثر سيلابهاي ناگهاني به وجود آمده كه به سرعت عوارض را فرسايش داده اند. دانشمندان تصور مي كنند كه قسمت عمده آب مريخ(به صورت پرمافراست) درون زمين يخ زده است ودركلاهكهاي يخي قطب، منجمد شده است. جي. شياپارلي، منجم ايتاليايي، اولين كسي بود كه از مريخ نقشه برداري كرد(در سال 1877) و به شبكه كانالي روي سطح مريخ توجه كرد. بعدها، مشخص شد كه اين كانالها خشك هستند و هرگز كانال نبوده اند. از آن به بعد، يكي ازكراترهاي برخوردي مريخ(كراتر شياپارلي، با قطر 461 كيلومتر=277 مايل) و نيمكره مريخ، شياپارلي ناميده شدند. قطر مريخ، حدود 4222مايل(6790 كيلومتر) بوده و حدود 53%(كمي بيش از نصف) قطر زمين است. تركيب سياره پوسته و سطح: سطح مريخ عمدتا از سنگهاي بازالتي(سنگ آذرين) غني از آهن تشكيل شده است. مريخ، پوسته اي نازك، مشابه زمين دارد. گوشته: سنگ سيليكاته،احتمالادر اعماق مشابه، داغتر از گوشته زمين مي باشد. هسته: هسته احتمالا از آهن و سولفيدها تشكيل شده و شعاع آن 1500-800 مايل(2400-1300 كيلومتر) است. هنگامي كه داده هاي آينده ارسال و تفسير شوند، مطالب بيشتري درباره مريخ خواهيم دانست. جرم و گرانش: جرم مريخ حدود 42/6 در ده به توان بيست و سه، يعني يك نهم جرم زمين است. يك شخص صد پوندي روي مريخ، تنها 38 پوند خواهد بود. طول روز و سال مريخ: هر روز مريخ، 03/1 روز زمين(6/24 ساعت)طول مي كشد. هرسال مريخ، 687 روز زمين است. يعني اين مدت طول مي كشد تا مريخ يك دور حول خورشيد بچرخد. مدار مريخ: مريخ، نسبت به زمين 524/1 برابر از خورشيد دورتر است. يعني به طور ميانگين، 6/141 ميليون مايل(9/227 ميليون كيلومتر) از خورشيد فاصله دارد. مدار آن، بسيار بيضوي است. مريخ، بعد از پلوتون، بيشترين خروج از مركز را درمنظومه شمسي دارد. اتمسفر: اتمسفر مريخ، بسيار كم ضخامت است و شامل 95% دي اكسيد كربن، 3% نيتروژن و 6/1% آرگون است(در اتمسفرمريخ، اكسيژن وجود ندارد). فشار اتمسفر، كسري از فشار اتمسفر زمين است( حدود 1% فشار اتمسفر زمين در سطح دريا) و در طي سال بسيار متغير است. در قطبهاي شمال و جنوب، قطعات بزرگي از دي اكسيد كربن منجمد وجود دارد. در هر نيمكره، در فصل گرم سال، بخشي از كلاهك قطبي، ذوب مي شود و دي اكسيد كربن آزاد مي كندودر فصل سرد سال، بخشي ازكلاهك يخي منجمد شده و دي اكسيد كربن اتمسفر را تسخير مي كند. فشار اتمسفر، از فصلي به فصل ديگر تغيير مي كند. اختلاف فشار اتمسفر مريخ، در تابستان و زمستان(هواي كمتر و دياكسيدكربن بيشتري وجود دارد) 25%است. اين اختلاف به علت مدارعجيب مريخ است. مريخ در تابستان 20% به خورشيد نزديكتر از زمستان است. به همين خاطركلاهك قطب شمال، دي اكسيد كربن بيشتري را نسبت به كلاهك قطب جنوب جذب مي كند. به علاوه در اتمسفر مريخ، ابرهايي وجود دارد. بيشتر اين ابرهااز بلورهاي يخي دي اكسيدكربن يا بلورهاي يخ زده آب، تشكيل شده اند. در اتمسفر مريخ، ذرات ريز گرد و غبار هم به صورت معلق وجود دارد. اين ذرات(كه شامل مقادير زيادي اكسيدآهن هستند) نور آبي را جذب مي كنند بنابراين آسمان از روي مريخ آبي روشن و از خارج صورتي/ زرد ديده مي شود. محدوده حرارتي: حرارت سطحي مريخ به طور متوسط، 81- درجه فارنهايت(63- درجه سلسيوس) است. دما، از 68 درجه فارنهايت(20درجه سلسيوس) تا 220- درجه فارنهايت(140- درجه سلسيوس) در تغيير است. مريخ از زمين سردتر است. اقمار مريخ: مريخ، دو قمر كوچك دارد، فوبوس و ديموس. احتمالا دو قمر مريخ، سياركهايي هستند كه در مدار مريخ به دام افتاده اند. فضاپيماهايي كه به مريخ فرستاده شده اند: مارينر4، نخستين فضاپيمايي بود كه (در سال 1965)به مريخ فرستاده شد. دو فضاپيماي وايكينگ در سال 1976 روي مريخ پياده شدند. در 4 جولاي1997، رديابهاي مريخ، روي اين سياره پياده شده و از آن عكسبرداري كردند. اين عكس، در سال 1998، توسط بخش نقشه برداري ناسا، از منطقه سيدونيا منس مريخ گرفته شده است. سنگها و سازندهاي ديگر زمين شناسي، از اين زاويه، شبيه صورت انسان به نظر مي رسد. كشف مريخ: مريخ در زمانهاي بسيار قديم شناخته شده است. نام مريخ: نام مريخ ازالهه رومي جنگ گرفته شده است. اين نشانه سياره مريخ است. 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 دی، ۱۳۸۸ اقمار مريخ مريخ، دوماه دارد، فوبوس و ديموس. اين اقمار، در سال 1877، توسط منجم آمريكايي آساف هال (1829-1907) كشف شدند. هر دو قمر كوچك هستند. عرض فوبوس 8/13 مايل(2/22 كيلومتر) و عرض ديموس تنها 8/7 مايل(6/12كيلومتر)است. اين دو قمر بسيار سنگين هستند و از سنگ و آهن تشكيل شده اند. احتمالا اين دو قمر سياركهايي هستند كه توسط ميدان گرانشي مريخ به دام افتاده اند و هيچ اتمسفري ندارند. ديموس ديموس(به معناي وحشت) كوچكتر از قمر ديگر مريخ است. عرض ديموس تنها8/7 مايل(6/12 كيلومتر) و جرم آن 80/1 در ده به توان پانزده مي باشد. ديموس در فاصله 14300مايلي(23000كيلومتري) مريخ به دور آن مي چرخد. اين قمردرسال 1877، توسطآساف هال كشف شد. فوبوس فوبوس(به معناي ترس) بزرگتر از قمر ديگر مريخ است. عرض آن تنها 8/13 مايل(2/22 كيلومتر) و جرم آن، 08/1 در ده به توان شانزده مي باشد. فوبوس، در فاصله 5600 مايلي(9000 كيلومتري) مريخ به دور آن مي چرخد. مهمترين عارضه آن، كراتر بزرگي است كه استيكني(نام همسر هال) نام دارد و پهناي آن 2/6 مايل(10 كيلومتر) است. فوبوس، در سال 1877، توسط آساف هال كشف شد. 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۸۸ سیاره مشتری مشتري، پنجمين و بزرگترين سياره منظومه شمسي است. اين غول گازي،اتمسفر ضخيمي دارد، 39 قمر شناخته شده و حلقه اي تيره و آشكار دارد. مهمترين عوارض آن، نوارهاي عرضي و لكه بزرگ قرمز رنگ(كه طوفان است) مي باشند. مشتري، عمدتا از گاز تشكيل شده است. اين سياره بزرگ، دو برابر گرمايي كه از خورشيد جذب مي كند، از خود نور ساطع مي كند. به علاوه ميدان مغناطيسي بسيار قوي دارد. مشتري در قطبين پهن مي شود و در استوا محدب است. اندازه قطر مشتري 88700 مايل(142800 كيلومتر) است كه اندكي بيشتر از 11 برابر قطر زمين است. مشتري آنقدر بزرگ است كه مي توان همه سيارات منظومه شمسي را در آن جاي داد(اگر مشتري خالي و ميان تهي بود) جرم و گرانش جرم مشتري،حدود 9/1 در ده به توان بيست و هفت كيلوگرم است. اگر چه اين جرم 318 برابر جرم زمين است، اما گرانش مشتري تنها 254% گرانش زمين است. اين به علت بزرگي مشتري است(و نيروي گرانشي كه يك سياره در سطح به جسم وارد مي كند، متناسب با جرم آن بوده و با شعاع آن سياره رابطه عكس دارد). يك انسان 100پوندي روي مشتري، 254 پوند وزن خواهد داشت طول روز و سال مشتري 8/9 ساعت زمين طول مي كشد تا مشتري يك دور حول محورش بچرخد(يك روز مشتري). 8/11 سال زمين طول مي كشد تا مشتري يك دور حول خورشيد بچرخد(سال مشتري). مشتري از گاز و مايع تشكيل شده است، بنابراين همانطور كه مي چرخد، بخشهاي مختلف آن با سرعت يكساني نمي چرخند. چرخش سريع آن، سبب ايجاد تحدب بيش از اندازه در استواي مشتري مي شود. مشتري،شبيه كره اي پهن شده به نظر مي رسد(پهن شده است). مدار مشتري فاصله مشتري از خورشيد ، 2/5 برابر فاصله زمين از خورشيد است. به طور ميانگين، مشتري 480000000 مايل(778330000 كيلومتر) از خورشيد فاصله دارد. در آفليان(نقطه اي كه مدار مشتري، بيشترين فاصله را از خورشيد دارد)، فاصله مشتري از خورشيد815700000 كيلومتر است. در پريليان(نقطه اي كه مدار مشتري، كمترين فاصله را از خورشيد دارد)، فاصله مشتري از خورشيد 749900000 كيلومتر است. در مشتري فصول وجود ندارند. فصلها در اثر انحراف محور چرخش به وجود مي آيندو محور چرخش مشتري،فقط 3 درجه انحراف دارد(اين انحراف براي ايجاد فصلها كافي نيست) 4 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۸۸ حلقه ها مشتري، حلقه هاي كم نور و تيره اي دارد كه از قطعات كوچك سنگ و گرد و غبار تشكيل شده اند. اين حلقه ها، در سال 1980، توسط فضاپيماي وياجر1 ناسا كشف شدند. هنگامي كه وياجر2 به مشتري فرستاده شد، اين حلقه ها بيشتر مورد بررسي قرار گرفتند. قدرت بازتاب اين حلقه ها، 05/0 است. آنها مقدار زيادي از نوري را كه جذب مي كنند، باز نمي گردانند. حلقه هاله: حلقه اي عريض و تيره است كه به شكل نان گرد مي باشد. عرض آن حدود 22800 و ضخامت آن حدود 20000 كيلومتر است. اين حلقه از 100000 كيلومتري مركز مشتري آغاز مي شود. لبه خارجي هاله، به حلقه اصلي محدود مي شود. حلقه اصلي: عرض آن 6400 كيلومتر و ضخامت آن كمتر از 30 كيلومتر است. جرم اين حلقه بسيار نازك، حدود ده به توان سيزده كيلومتر است. پهناي حلقه حدود 7000 كيلومتر است. اين حلقه از 122800 كيلومتري مركز مشتري آغاز مي شود و لبه خارجي آن 129130كيلومتر از مركز مشتري فاصله دارد. دو قمر كوچك آدراستا و متيس،در حلقه اصلي مي چرخند و احتمالا منبع گردو غبار اين حلقه هستند. حلقه گوسامر: حلقه اي بسيار تيره و عريض است. اين حلقه خود داراي دو حلقه مي باشد، يكي از حلقه ها در ديگري فرورفته است. اين حلقه از ذرات بسيار كوچك وخرده هاي ميكروسكوپي دو قمر آمالتا و تب تشكيل شده است. حلقه گوسامر، از 129000 كيلومتري مركز مشتري آغاز مي شود و تا مدار قمر آمالتا ادامه مي يابد. 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۸۸ اقمار مشتري مشتري، چهار قمر بزرگ و تعداد زيادي قمر كوچك دارد(تاكنون 60 قمر شناسايي شده است ). نخستين بارگاليله، در سال 1610، با استفاده از تلسكوپ 20، چهار قمر بزرگ مشتري، ايو(كه از نظر آتشفشاني فعال است)، اروپا، گانيمدا(بزرگترين قمر مشتري،سمت چپ تصوير) و كاليستو را كشف كرد. اين اقمار به نام قمرهاي گاليله شناخته مي شوند. قمرهاي مشتري(به ترتيب فاصله از مشتري) عبارتند از: متيس،آدراستيا، آمالتيا، تب، ايو، اروپا،گانيمدا(بزرگترين)، كاليستو(دومين قمر بزرگ)، لدا(كوچكترين قمر)، هيماليا، ليسيتيا، الارا، آنانك، كارم، پاسيفايي، سينوپ و بسياري قمرهاي ديگر كه به تازگي كشف شده اند و هنوز نامي براي آنها انتخاب نشده است. متيس متيس، نزديكترين قمربه مشتري است. قطرمتيس، 25 مايل(40 كيلومتر) است و در فاصله 79500 مايلي(128000 كيلومتري) مشتري و در حلقه اصلي اين سياره به دور آن مي چرخد. متيس و قمر بعدي، آدراستيا، احتمالا منبع گرد و غبار اين حلقه هستند. جرم متيس، 9 در ده به توان شانزده كيلوگرم است. 294780/0 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد. سرعت چرخش آن، از سرعت چرخش مشتري حول محورش بيشتر است. متيس، در سال 1980، توسط استفان سينوت(وياجر2) كشف شد. آدراستيا آدراستيا دومين قمر نزديك به مشتري است. قطر آدراستيا، 12 مايل(20كيلومتر) است و در فاصله 80000 مايلي(129000 كيلومتري) مشتري و در حلقه اصلي اين سياره به دور آن مي چرخد. آدراستيا و قمر اول، متيس، احتمالا منبع گرد و غبار اين حلقه هستند. جرم آدراستيا، 91/1 در ده به توان شانزده كيلوگرم است. 29826/0 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد. سرعت چرخش آن، از سرعت چرخش مشتري حول محورش بيشتر است. آدراستيا، در سال 1979، توسط دي.جويت و اي.دانيلسون(وياجر2) كشف شد. آمالتيا آمالتيا، سومين قمر نزديك به مشتري و سرخترين جسم منظومه شمسي است. قطر آمالتيا، 83×91×145 مايل(134×146×232كيلومتر) است و در فاصله 112700 مايلي(181300 كيلومتري) مشتري و در حلقه گوسامر اين سياره به دور آن مي چرخد. آمالتيا و تب، احتمالا منبع گرد و غبار اين حلقه هستند. جرم آمالتيا، 2/7 در ده به توان بيست و يك كيلوگرم است. 49817905/0 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد(هميشه يك سمت آن رو به مشتري است).آمالتيا بيش ازگرمايي كه از خورشيد مي گيرد، از خود گرما ساطع مي كند. آمالتيا، در سال 1892، توسط ادوارد امرسون برناردكشف شد . تب تب، چهارمين قمر نزديك به مشتري است. قطرتب، 56×68 مايل(90×110كيلومتر) است و در فاصله 138000 مايلي(222000 كيلومتري) مشتري مي چرخد. آمالتيا و تب، احتمالا منبع گرد و غبار حلقه گوسامرهستند. جرم تب، 8 در ده به توان هفده كيلوگرم است. 6745/0 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد(هميشه يك سمت آن رو به مشتري است). تب، در سال 1980، توسط استفان سينوت(وياجر2) كشف شد. اقمار گاليله ايو ايو قمري بزرگ و صخره اي است كه از نظر ولكانيكي فعال مي باشد. ازاين آتشفشان، سولفور مذاب خارج مي شوددر نتيجه سطح مشتري بسيار رنگارنگ است. اين قمر دروني ترين قمر از اقمار چهارگانه گاليله بوده و از نظر بزرگي سومين آنهاست. قطرآن 1942 مايل(3636 كيلومتر) است و تقريبا هم اندازه ماه مي باشد. ميانگين فاصله ايو از مشتري، 220000 مايل(422000 كيلومتر) مي باشد. جرم آن 93/8 در ده به توان بيست و دو مي باشد. 77/1 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد. در اطراف مشتري و نزديك مدار ايو، ابر پلاسمايي گردي وجود دارد(پلاسماي ايو ناميده مي شود) كه به علت ميدان مغناطيسي قوي مشتري تشكيل شده است و همانطور كه مي چرخد، يونها را از ايو مي گيرد. ايو مانند يك ژنراتور الكتريكي عمل مي كند. ايو، در سال 1610، توسط گاليله و ماريوس(جداگانه)كشف شد. شكل : دو انفجار سولفوري در سطح ايو. پيلان پاترا، دهانه آتشفشاني در سمت چپ كه تا فاصله 86 مايلي از سطح، سولفور را پرتاب مي كند. اول رومر(1710-1644) منجم دانماركي نخستين كسي بود كه در سال 1676-1675 نشان داد كه سرعت نور، محدود است. اول با مشاهده گرفتگي ايو قمر مشتري به هنگام تغيير فاصله مشتري از زمين ، به اين نتيجه رسيد. وي متوجه شد كه دوره چرخش مدار ايو،20 دقيقه اختلاف دارد و نتيجه گرفت كه اين اختلاف بايد به علت فاصله بينهايت زيادي باشد كه نور براي رسيدن به زمين طي مي كند. بر طبق محاسبات وي، سرعت نور حدود 225000كيلومتر بر ثانيه است(در واقع سرعت نور كمي بيشتر از اين حد است و حدود 299792 كيلومتر بر ثانيه مي باشد). اروپا اروپا ، قمربزرگ، چگال و يخي مشتري است. اروپا، صافترين جسم منظومه شمسي است. سطح آن پوشيده از نشانهايي طويل و متقاطع است(اما كراترهاي اندكي دارد)روي سطح آن اسيد سولفوريك منجمد هم يافت مي شود. . قطرآن كمتر از2000 مايل(3138 كيلومتر) و كوچكتر از ماه است. 55/3 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد. يعني فاصله اروپا از مشتري،حدود 420000 مايل(670900كيلومتر) است. جرم آن 80/4 در ده به توان بيست و دو مي باشد. اروپا در سال ، 1610، توسط گاليله و ماريوس(جداگانه)كشف شد. گانيمدا گانيمدا، قمربزرگتر، خارجي ترويخي مشتري است كه پوشيده از كراترهاي برخوردي و گسلهاي موازي است. . قطر آن حدود3400 مايل(5268كيلومتر) است و در فاصله 664000 مايلي(1070000 كيلومتري) مشتري مي چرخد. گانيمدا داراي ميدان مغناطيسي است و احتمالا هسته اي از آهن مذاب دارد. 75/171 ساعت(15/7 روز زمين) طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد. جرم آن، 48/1 در ده به توان بيست و سه كيلوگرم است.گانيمدا، در سال 1610، توسط گاليله و اس.ماريوس(جداگانه)كشف شد. گانيمدا بزرگترين قمر در منظومه شمسي است. به علاوه از سيارات تير و پلوتون هم بزرگتر مي باشد. كاليستو كاليستو ، قمر بزرگ، يخي، تيره رنگ،كم چگال و خارجي مشتري است كه پوشيده از كراترهاي برخوردي و مواد خارجي است. قطرآن حدود 3000 مايل(4800 كيلومتر) مي باشد و دومين قمر بزرگ مشتري است و تقريبا هم اندازه تير مي باشد. بزرگترين كراترهاي برخوردي منظومه شمسي، والهالا، در كاليستو قرار دارد و داراي لكه هاي درخشاني به عرض 600 كيلومتر مي باشد و حلقه هايي دارد كه تقريبا تا 3000كيلومتري خارج آن قرار دارند. كاليستو، در فاصله 1170000مايلي(1883000 كيلومتري) مشتري مي چرخد. جرم آن، 08/1 در ده به توان بيست و سه كيلوگرم است. 8/400ساعت=7/16 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد. كاليستو، در سال 1610، توسط گاليله و اس.ماريوس(جداگانه)كشف شد. لدا لدا، نهمين و كوچكترين قمرمشتري است. قطرآن،9/9 مايل(16كيلومتر) است و به طور ميانگين، در فاصله 11094000 مايلي(6900000 كيلومتري) مشتري مي چرخد. جرم لدا، 68/5 در ده به توان پانزده كيلوگرم است. 72/238 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد. لدا، در سال 1974، توسط چارلز كول كشف شد. هيماليا هيماليا، دهمين قمرمشتري است. قطرآن،110 مايل(170كيلومتر) است ودر فاصله 7000000 مايلي(11480000كيلومتري) مشتري مي چرخد. جرم هيماليا، 5/9 در ده به توان هيجده كيلوگرم است. 5662/250 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد. هيمايا، در سال 1904، توسط سي.پرين كشف شد ليسيتا ليسيتا، يازدهمين قمرمشتري است. قطرآن،15 مايل(24كيلومتر) است ودر فاصله 7200000 مايلي(11720000كيلومتري) مشتري مي چرخد. جرم ليسيتا، 8 در ده به توان شانزده كيلوگرم است. 22/259 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد. درباره ليسيتا مطالب بسيار كمي شناخته شده است. ليسيتا، در سال 1938، توسط اس.نيكولسون كشف شد. الارا الارا، دوازدهمين قمرمشتري است. قطرآن،50 مايل(2480كيلومتر) است ودر فاصله 7250000 مايلي(11737000كيلومتري) مشتري مي چرخد. جرم الارا، 8 در ده به توان هفده كيلوگرم است. 6528/259 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد. درباره الارا مطالب بسيار كمي شناخته شده است. الارا، در سال 1905، توسط سي.پرين كشف شد. آنانك آنانك، سيزدهمين قمرمشتري است. قطرآن،5/12 مايل(20كيلومتر) است ودر فاصله 13100000 مايلي(21200000كيلومتري) مشتري مي چرخد. جرم آنانك، 4 در ده به توان شانزده كيلوگرم است. 631 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد(در خلاف جهت مشتري مي چرخد). درباره آنانك مطالب بسيار كمي شناخته شده است. آنانك، در سال 1951، توسط اس.نيكولسون كشف شد. كارم كارم، چهاردهمين قمرمشتري است. قطرآن،5/18 مايل(30كيلومتر) است ودر فاصله 13800000 مايلي(22600000كيلومتري) مشتري مي چرخد. جرم آنانك، 9 در ده به توان شانزده كيلوگرم است. 692 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد(در خلاف جهت مشتري مي چرخد). درباره كارم مطالب بسيار كمي شناخته شده است. كارم، در سال 1938، توسط اس.نيكولسون كشف شد. پاسيفايي پاسيفايي، پانزدهمين قمرمشتري است. قطرآن،22 مايل(36كيلومتر) است ودر فاصله 14600000 مايلي(23500000كيلومتري) مشتري مي چرخد. جرم پاسيفايي، 2 در ده به توان بيست و سه كيلوگرم است. 735 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد(در خلاف جهت مشتري مي چرخد). درباره پاسيفايي مطالب بسيار كمي شناخته شده است. كارم، در سال 1908، توسط پي.ملوت كشف شد. سينوپ سينوپ، شانزدهمين قمرمشتري است. قطرآن،5/17 مايل(28كيلومتر) است ودر فاصله 14700000 مايلي(23700000كيلومتري) مشتري مي چرخد. جرم سينوپ، 8 در ده به توان شانزده كيلوگرم است. 758 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد(در خلاف جهت مشتري مي چرخد). درباره سينوپ مطالب بسيار كمي شناخته شده است. سينوپ، در سال 1914، توسط اس.نيكولسون كشف شد. جي1 هفدهمين و خارجي ترين قمر، اس1999جي1، كوچكترين قمر شناخته شده اي است كه به دور مشتري مي چرخد. قطرآن،3مايل(5كيلومتر) است ودر فاصله 15 ميليون مايلي(24 ميليون كيلومتري) مشتري مي چرخد. 774 روز زمين طول مي كشد تا اين قمر يك دور حول مشتري بچرخد(در خلاف جهت مشتري مي چرخد). اين قمر، در سال 2000، توسط رابرت اس. مك ميلان( در برنامه فضايي دانشگاه آريزونا) كشف شد 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۸۸ مناطق درسطح گازي مشتري و به صورت نوارهايي عرضي، بادهاي بسياري مي وزد كه سرعت آنها بالغ بر 400 مايل بر ساعت(620كيلومتر بر ساعت) است. در نوارهاي مجاور هم جهت وزش باد مخالف هم است. نوارهاي روشن رنگ، را پهنه و نوارهاي تيره رنگ را نوار مي ناميم. تفاوت در رنگ آنها،به علت تفاوت در تركيب شيميايي و دماست اما دلايل آن غالبا ناشناخته مانده است. رنگ هر منطقه، به عرض جغرافيايي(بلندي) آن بستگي دارد. بررسيهايي كه توسط فضاپيماي پيونيرناسا، در سال 1973، انجام شدنشان داد كه نوارهاي تيره گرمتر از پهنه هاي روشن هستند. احتمالا اين بدان معناست كه نوارهاي تيره(گرمتر) نسبت به پهنه هاي روشن(سردتر) در عرض جغرافيايي پايينتري قرار دارند. لكه قرمز بزرگ لكه قرمز مشتري، طوفاني بزرگ و قديمي دراتمسفر نيمكره جنوبي مشتري است. اين طوفان، گردبادي(پرفشار) بسيار شبيه طوفانهاي بزرگ و غول پيكر هستند. رنگ آن صورتي تا پرتغالي است. اندازه و رنگ اين گردباد سالانه تغيير مي كند. طول آن حدود 17000 مايل(28000 كيلومتر) و عرض آن حدود 9000 مايل(14000 كيلومتر)است. اين طوفان، بزرگترين گردباد منظومه شمسي است. اين طوفان به قدري بزرگ است كه سه كره زمين در آن جاي مي گيرد. لكه قرمز مشتري، در سال 1664 توسط رابرت هوك كشف شد. يكي از دلايلي كه طوفانهاي مشتري در مقايسه با طوفانهاي زمين بسيارطولانيترهستند(به غير از تفاوت بسيار دراندازه و وجود منبع گرماي داخلي در مشتري) اين است كه اين طوفانها بالاي خشكي جريان ندارند. در حاليكه، در زمين، قسمت عمده انرژي طوفانها هنگامي كه روي خشكيها جريان مي يابند، از بين مي رود. لكه هاي سفيد كوچكي هم روي اين طوفانهاي غول آسا ديده مي شود. رنگ آنها، ناشي از اندركنشهاي شيميايي است كه در اتمسفر رخ مي دهد. 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 2 بهمن، ۱۳۸۸ اتمسفر و تركيبات سياره مشتري اتمسفر: مشتري، سياره اي گازي است و مانند زمين سطح جامدي ندارد.(اما احتمالا هسته اي جامد وسنگي دارد كه جرم آن 10 تا15 برابر جرم زمين است). هنگامي كه به مشتري نگاه كنيم، ابرهايي از گازهاي يخ زده مي بينيم كه با سرعت زيادي در اتمسفر حركت مي كنند. اتمسفر مشتري از 90% هيدروژن و10% هليم تشكيل شده است. مقادير بسيار اندكي(07/0%) متان،آب،آمونيوم و گرد و غبار سنگي هم وجود دارد. گوشته: هيدروژن متراكم شده موجود در گوشته، احتمالا در اثر جريانهاي الكتريكي حاصل از ميدان مغناطيسي قوي مشتري به وجود مي آيد. گوشته خارجي از هيدروژن مايع وگوشته داخلي ازهيدروژن فلزي مايع تشكيل شده است. لايه هاي متراكم شده هيدروژن، به اندازه اي فشرده شده اند كه هرگز نمي توان آنها را روي زمين به وجود آورد. فشار به قدري زياد است كه ملكولهاي هيدروژن درون مشتري، گرما و الكتريسيته را به خوبي يك فلزمنتقل مي كنند(هيدروژن در شرايط زمين چنين رفتاري را از خود نشان نمي دهد). درون مشتري، الكترونهاي ملكول هيدروژن، به طور آزادانه، از ملكولي به ملكول ديگر حركت مي كنند(مثل الكترونهاي فلز) و همين امر باعث هدايت الكتريكي و گرمايي ان مي شود. هسته: در مركز سياره، هسته سنگي مذابي وجود دارد كه بزرگتر و سنگينتر از كل زمين است. دماي آن 20000 درجه سلسيوس است يعني حدودسه برابر داغتر از هسته زمين مي باشد. گرماي دروني: مشتري، منبع گرماست. اين سياره، 6/1 برابر انرژي را كه از خورشيد دريافت مي كند، بازمي تاباند. اين انرژي در اثر انقباض مشتري ايجاد مي شود كه به علت گرانش رخ داده و ايجاد گرما مي كند. مشتري همچنان رو به سرد شدن مي رود و انرژي دروني خود را از دست مي دهد(اين انرژي از منظومه شمسي دريافت مي شود). آيا مشتري از طريق همجوشي هسته اي انرژي توليد مي كند؟ نه. مشتري،بزرگترين غول گازي، كوچكتر از آن است كه بتواند در هسته چنان حرارت بالايي ايجاد كند كه سبب همجوشي هسته اي شود(براي شروع همجوشي هيدروژن، حدود 3 ميليون درجه گرما لازم است). براي انجام همجوشي هسته اي، بايد جسمي با جرم چندين برابر جرم مشتري وجود داشته باشد(از نظر تئوري، حدود 8%جرم خورشيد). ميدان مغناطيسي: مشتري ميدان مغناطيسي بسيار قوي دارد. احتمالا ميدان مغناطيسي آن به واسطه چرخش لايه عميق هيدروژن فلزي و از طريق جريانهاي الكتريكي، ايجاد مي شود. ميدان مغناطيسي مشتري(مگنتوسفر مشتري) در فضا تا ميليونها مايل گسترش دارد. ادامه اين ميدان مغناطيسي(كه توسط بادهاي خورشيدي گسترش مي يابد) تا مدار زحل مي رسد. ذرات باردار بسيار زيادي در اين مگنتوسفر و به ويژه در بخشهاي داخلي اين ميدان، به دام مي افتند. بههمين علت است كه تابش مشتري، از سيارت ديگربيشتر است. درسطح گازي مشتري و به صورت نوارهايي عرضي، بادهاي بسياري مي وزد كه سرعت آنها بالغ بر 400 مايل بر ساعت(620كيلومتر بر ساعت) است. در نوارهاي مجاور هم جهت وزش باد مخالف هم است. نوارهاي روشن رنگ، را پهنه و نوارهاي تيره رنگ را نوار مي ناميم. تفاوت در رنگ آنها،به علت تفاوت در تركيب شيميايي و دماست اما دلايل آن غالبا ناشناخته مانده است. رنگ هر منطقه، به عرض جغرافيايي(بلندي) آن بستگي دارد. بررسيهايي كه توسط فضاپيماي پيونيرناسا، در سال 1973، انجام شدنشان داد كه نوارهاي تيره گرمتر از پهنه هاي روشن هستند. احتمالا اين بدان معناست كه نوارهاي تيره(گرمتر) نسبت به پهنه هاي روشن(سردتر) در عرض جغرافيايي پايينتري قرار دارند. 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 بهمن، ۱۳۸۸ سیاره زحل زحل ششمين سياره از خورشيد درمنظومه شمسي ما مي باشد . آن دومين سياره بزرگ است . (مشتري بزرگترين مي با شد) آن حلقه هايي زيبا ييدارد كه از تكه هاي يخ (تعدادی سنگ)ساخته شده و به اندازه يك ناخن از اندازه يك ماشين گسترش يافته اند زحل بيشتر از همه از هيدروژن و گاز هليم تشكيل يافته است زحل بدون استفاده از تلسكوپ قابل مشاهده مي باشد اما يك تلسكوپ با توان پايين براي ديدن حلقه هاي آن مورد نياز است. اندازه و شكل زحل حدود 74،898 مايل ( 536 ، 120 كيلو متر ) است ( در خط استوا روي ابر ) آن حدود 4/9 زمان قطر زمين مي باشد 764 زمين مي توانست داخل يك زحل گود جاي شود زحل تخت ترين سياره در منظومه شمسي مي باشد آن يك قطر استوايي 74،898 مايلي ( 536 ، 120 كيلو متري ) و يك قطر قطبي 560 / 67 مايلي ( 728 ، 108 كيلو متري ) دارد ده در صدي شكل تخت زحل شايد توسط چرخش سريع آن و تراكم گازي شكلش به وجود آمده است . حلقه ها حلقه هاي زيباي زحل از زمين تنها توسط تلسكوپ قابل ديد مي باشند آنها اولين بار توسط گاليله در قرن هفدهم مشاهده شدند. حلقه هاي زحل از تكه هاي يخ ( تعدادي سنگ) ساخته شده است به اندازه ناخن از اندازه يك ماشين گسترش يافته اند بنابراين حلقه ها بسيار وسيع هستند ( تقربياً 185000 مايل = 300000كيلو متر ) آنها خيلي نازك مي باشند ( حدود 6/0 مايل =1 كيلو متر ) . جرم ، جاذبه و چگالي جرم زحل حدود 1026*69/5 كيلوگرم است بنا براين آن 95 بار از جرم زمين مي باشد جاذبه زحل تنها 08/1 دفعه از جاذبه زمين است به اين دليل زحل يك سياره بزرگ است . (نيروي جاذبه اي يك سياره كه بر روي يك سطح سياره به كار گرفته مي شود متناسب با جرمش و عكس شعاع آن مي باشد ) يك شخص 100 پونديتنها روي زحل 108 پوند وزن دارد زحل تنها سياره اي در منظومه شمسي مي باشد كه چگال كمتري از آب دارا مي باشد زحل اگر يك جرمي از آب به اندازه كافي وجود داشت روي آب شناور بود . طول يك روز و يك سال در زحل هر روزي در مريخ 2، 10 ساعت در زمين در بر مي گيرد يك سال مريخ 46،29 سال زمين مي باشد آن در طي 46، 29 سال زمين ، خورشيد را يكبار دور مي زند . مدار و فاصله از خورشيد زحل539/9 اي يو در ميانگين از خورشيد مي باشد و حدود 30/9 بار دور از خورشيد از زمين است در اپهليون ( مكاني در مدارش جايي كه زحل نسبت به خورشيد دورتر ين مي باشد ) زحل 000،000،10503 كيلو متر از خورشيد قرار دارد در پريهليون ( مكاني در مدارش جايي كه زحل نسبت به خورشيد نزديكترين مي باشد ) زحل 000،000،348، 1 كيلو متر از خورشيد قرار دارد. درجه حرارت زحل درجه حرارت زحل ( در بالاي ابر ) 88 لكيوين ( 185 – درجه سانتي گراد و290 – فارنهايت ) مي باشد. ماهها زحل داراي دوجين از ماه مي باشد ( 33كشف شده در آگست 2004 ) آن 18 ماه نامگذاري شده دارد شامل تيتان ( بزرگترين ) هييا ، آي اپتس ، دايون ، تيتس ، سنلادوس ، ميماس ،هي پرين ، فواپ جانوس ، اپي مدس ، پاندورا ، پرامتس هلن ، تلستو ، اطلس ، كاليپسو وپن ( كوچكترين ماه زحل نامگذاري شده است ) مي باشد در ابتدا يك دوجين ديگر هم ملاحظه شده است ( اما هنوز نامگذاري نشده است ) براي اطلاعات بيشتر در مورد ماههاي زحل ، اينجا را كيليك كنيد . بازديد فضا پيما زحل توسط پيونر 11 ( در 1979 ) و توسط وياگر 1 وياگر 2 كاسيني ديده شده است .يك فضا پيما براي بخش حلقه هاي زحل نامگذاري شده است و آن در اين راه مي باشد و در سال 2004 خواهد رسيد مقايسه زمين – زحل نام زحل و سمبل آن براي خداي روحي نامگذاري شده است. 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 3 بهمن، ۱۳۸۸ داخل زحل تركيب خاكي و اتمسفري زحل حدود 97 در صد گاز هيدروژن ، 3 در صد گاز هليم و 5 0/0 در صد متان و بعلاوه امونياك ميباشد نزديك خط استوا بادههاي مهيب در 100/1 متر در هر ساعت به طرف شرق مي وزند ابرها در جو سرد ، كلفت و يكسان در شكل مي باشند زحل يك سياره گازي شكل با هسته سنگي ، يك لايه هيدروژني متاليك مايع بالا ي هسته و يك لايه هيدروژن مولكولي بالاي آن مي باشد هسته سنگي ، سنگين و گرم داراي يك شعاع كه احتمالاً سه بار از شعاع زمين مي باشد است زحل يك ميدان مغناطيسي قوي دارد ( كمتر از مشتري اما خيلي قوي ) ميدان مغناطيسي زحل شايد توسط جريان الكتريكي در لايه مناسب نزديك هسته سياره دوار با سرعت به وجود آمده باشد به دليل ميدان مغناطيسي قوي ، شفق هاي قطبي فراوان در زحل و پخش راديويي از آن وجود دارد زحل 79 در صد انرژي پخش مي كند كه آن از خورشيد مي رسد و گرما نيز از هسته گرمش مي رسد. حلقه ها حلقه های زیبای زحل از زمین تنها با استفاده از تلسکوپ قابل مشاهده می باشند . آنها اولین بار توسط گالیله در 1610 دیده شدند ( با استفاده از تلسکوپ با قدرت 20 خودش). این حلقه ها در 7 قسمت اصلی متفرق هستند . دو قسمت اصلی ( حلقه های ای و بی صدا رده می شود ) به علاوه حلقه های کوچکتر (حلقه سی یا حلقه کرپ ) در و افسا ، شکاف بزرگتردر حلقه های که صدا زده می شود بخش کسینی و شکاف کوچکتر که بخش اینک صدا زده می شود و جود دارد نزدیکترین حلقه ها و بخش های به زحل شامل دی ، سی ، بی ، بخش کسینی ، ای ، بخش اینک و اف می باشند .( اجزاء ریز در جی ، ابی و یک حلقه با ستون مواد قابل دید گروه صدا زده شده بودند ). حلقه های با ساختار پیچیده دیده می شوند . تعدادی از این ساختار ها اثر جاذبه ای ماههای می باشند اما حدودا این حلقه های شناخته شده نیستند.حلقه های روشن زحل از تکه های یخ و سنگ ساخته شده اند که به اندازه یک ناخن از اندازه یک ماشین گسترش یافته اند . گر چه حلقه ها خیلی وسیع هستند ( تقریبا 185000 مایل = 300000 کیلومتر ) آنها خیلی نازک می باشند ( حدود 6% مایل = یک کیلومتر ). 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 بهمن، ۱۳۸۸ سیاره اورانوس اورانوس هفتمين سياره از منظومه شمسي ما مي باشد اين سياره بزرگ يخي با ابر هايي پوشيده شده اند و توسط يک کمر بندي از ١١ حلقه و٢٢ ماه مشخص احاطه شده اند رنگ آبي اورانوس به دليلوجود متان در جو مي باشد اين مولکول رنگ قرمز روشن را جذب مي کند . محور دوراني محور دوراني اورانوس بسيار مايل روي پهلويش مي باشد به جاي چرخان با محورش تقريباً روي سطح مدار ايستاده ( شبيه همه سياره هاي ديگر منظومه شمسي ) اورانوس روي پهلو چرخش مي کند . ( تنها مسير مدار ش ) اين محور دوراني سر چشمه فصلهايي نهايي اورانوس مي باشد براي اطلاعات بيشتر در مورد فصلهاي نهايي اينجا را کليک کنيد بخاطر جهت يابي محور هاي ايستاده آن يک بحثي از قطبهاي اورانوس که قطب شمال مي باشد وجود دارد اين بحثها هنوز يکي ديگر را راهنمايي نکرده است آيا اورانوس در يک مدار نزولي رسيندگي مي باشد ( مانند ونوس ) يا خير ( مانند سياره هاي ديگر ) ؟ اندازه اورانوس حدود ٦٩٠ ، ٣١ مايل در قطر مي باشد آن حدود ٤ برابر زمين است . اين غول گاز سومين سياره بزرگ در منظومه شمسي ما مي باشد ( بعد از مشتري و زحل ) جرم و جاذبه جرم اورانوس حدود١٠ ×٦٨ ، ٨ کيلو گرم مي باشد آن حدود ١٤ برابر جرم زمين است جاذبه اورانوس تنها ٩١ % جاذبه زمين مي باشد چون که آن يک سياره بزرگ است نيروي جاذبه اي يک سياره که روي يک شي از سطح سياره اعمال مي شود متناسب با جرم و عکس شعاع مي باشد يک شخص ١٠٠ پوندي روي اورانوس ٩١ پوند روي زمين وزن دارد طول روز و سال اورانوس هر روز اورانوس ٩ ، ١٧ ساعت زمين را مي گيرد يک سال اورانوس ٧ ٠ / ٨٤ سال زمين را مي گيرد آن ٧ ٠/٨٤ سال زمين را براي اورانوس که خورشيد را يکبار دور مي زند مي گيرد. مدار اورانوس و فاصله از خورشيد اورانوس ١٩ برابر دور تر از خورشيد نسبت به زمين است ميانگينش ١٨ ، ١٩ مي باشد در افلاين ( دور ترين نقطه در مدار شمسي ) حدود ٠٠٠ , ٠٠٠ , ٨٥٠ , ١ مايل از خورشيد است در پرلاين ( نزديکترين نقطه در مدار خورشيد ي ) حدود ٠٠٠ , ٠٠٠ , ٧٠٠ , ١ مايل از خورشيد است. درجه حرارت درجه حرارت روي سطح لايه ابر اورانوس ٣٥٠- درجه فارنهايت ( ٥٩ کلوين ) مي باشد . اورانوس در مقايسه با گاز هاي ديگر مشتري ، زحل ، نپتون گرماي کمي بيرون مي دهد . ترکيب خاکي و جو اورانوس يک سياره گازي , منجمد با يک هسته مذاب مي باشد جو اورانوس شا مل ٨٣% هيدروژن ، ١٥ % هليم و ٢ % متان است .براي اطلاعات بيشتر در مورد ترکيب و ساخت اينجا را کليک کنيد. حلقه ها اورانوس يک کمر بندي از١١ حلقه باريک و ضعيف که تشکيل شده ازسنگ و گرد وغبار دارا مي باشد . اورانوس دايره اي مدارهاي خيلي بيضي شکل است . اين حلقه ها تنها يک قسمتي از حلقه هاي زحل ميباشد و در سال ١٩٧٧ کشف شده است . عکس – اورانوس و حلقه هايش توسط يک دوربين مادون قرمز عکس گرفته شده اند . ماهها اورانوس ٥ ماه بزرگ و تعدادي ماه کوچک دارد ( ماه بزرگ ٢ تا توسط دبليوام هرچل در ١٧٨١ کشف شده ، ٢ تا توسط دبليوام لاسل در ١٨٥١ و يکي توسط جي کوپر در ١٩٤٨ ) ( ماه کوچک بعداً کشف شده است ) براي اطلاعات بيشتر درباره ماههاي اورانوس اينجا را کليک کنيد . ابرن بزرگترين ماه اورانوس است عکس توسط هيئت وياگر ناسا در ١٩٨٦ گرفته شده است . کشف اورانوس اورانوس توسط اختر شناس انگليسي ويليام هر چل در ١٣ مارچ ١٧٨١ کشف شد هرچل همچنين ٢ ماه اورانوس ( تيتانيا و ابرن ) و تعدادي ماه زهل را کشف شد مقايسه اورانوس – زمين نام اورانوس و نماد اين سياره توسط اختر شناس انگلسي ويليام هرچل نامگذاري شد او آن را جورجياني ( به معني سياره جورجي ) پادشاه جورج ٣ انگلستان صدا زد . اسمش بعداً به اورانوس ، خداي اسطوره اي آسمان اورانوس تغيير يافت اسم اورانوس توسط اختر شناس آلماني جوهان الرت بود پيشنهاد شده است اين نمادي از سياره اورانوس مي باشد . مشاهدات فضا پيما اورانوس توسط وياگر ٢ ناسا کسي که به آن در ٢٤ جنري ١٩٨٦ نزديکي يافت ديده شد. 2 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۸۸ داخل اورانوس ترکيب سياره گازي و منجمد مي باشد . جو اين سياره در يک لايه ابر يخي پوشانده شده که اين سياره را در ١٨٥ mph حلقه زده ( ساخته شده است از متان منجمد ، ١٠ تان . استيلن ) جو يخي اورانوس شامل ٨٣ % هيدروژن ، ١٥ % هليم و ٢ % متان مي باشد . لايه هاي بيروني جو سردترين هستند درجه حرارت و فشار زير لايه ابر پديدار مي شوند . لايه هاي جامد مغرضانه پايين جو ، يک لايه مايع از هيدروژن و هليم وجود دارد اين لايه از آب فشرده با آمونياک و متان تشکيل شده است . هسته اورانوس يک هسته سنگي مذاب حدود ١٠٥٠٠ مايل ( ١٧٠٠٠ کيلو متر ) و حدود ١٢٥٠٠ درجه فارنهايت ( ٦٩٢٧ درجه سانتي گراد ) دارد اين هسته يک جرم ٥ برابر بزرگتر از جرم زمين دارد. 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۸۸ حلقه هاي اورانوس اورانوس و حلقه هايش توسط دوربين مادون قرمز عکس گرفته شده اند . اورانوس يک کمر بند از ١١ حلقه باريک و ضعيف که تشکيل شده از سنگ و گرد وغبار دارا مي باشد اورانوس دايره اي شکل خيلي مدار هاي بيضي شکل هستند اين حلقه ها تنها قسمتي از اندازه حلقه هاي زحل که در ١٩٧٧ کشف شده مي باشد . 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۸۸ ماههاي اورانوس ماهها : اورانوس پنج ماه بزرگ ( دو تا توسط دبليوام هرچل در 1781 کشف شده بود و 2 تا توسط دبليوام لاسل در 1851 کشف شده و يکي توسط جي کوپتر در 1948 کشف شده بود) و تعدادي ماه کوچک دارد ( هر کدام بعدا کشف شده بودند ) ابرن دومين و بزرگترين ماه اورانوس مي باشد . عکس توسط هيئت وياگر ناسا در 1986 گرفته شده بود. تعداد ماه اورانوس به ترتيب فاصله از اورانيوم : 1 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۸۸ اعضاي دور اين اورانوس و فصلهاي نهايي محور دوراني اورانوس بسيار مايل روي پهلويش مي باشد ( ٩٠ ,٩٧ ) به جاي چرخان با محورش تقريباً روي سطح مدارش ايستاده است ( مانند همه سياره هاي ديگر ) ، اورانوس روي پهلويش چرخش مي کند ( تنها مسير مدارش ) اين محور دوراني سر چشمه فصلهاي نهايي اورانوس مي باشد . يک تصادف فاجعه آميز با گروه بزرگ ديگري ساليان قبل ممکن سردار اورانوس روي پهلويش داشته باشد. 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده