bpcom 10070 اشتراک گذاری ارسال شده در 24 آذر، ۱۳۸۹ روانشناسان عقيده دارند كه محيط با فاكتورهاي فرهنگي و تاريخ فرهنگي انسان از جمله هنر ، مذهب ، قصه ، افسانه و اسطوره كه در اعماق ناخودآگاه رسوخ دارند ، در ارتباط است .تقريبا هيچ نظريه روانشناسي را نمي توان يافت كه عنصري از محيط در آن نباشد . كم و بيش نظريات روانشناسي در تمام رويكردها به اهميت محيط اشاراتي داشته اند. روانشناسی محیطی مطالعه پیچیده بین مردم و محیط اطرافشان است. به عقیده جیفورد روانشناسی محیطی با شاخه اصلی روانشناسی تفاوت دارد زیرا به محیط فیزیکی روزمره می پردازد. مطابق اصول جامعه شناختي و روانشناختي ، افراد ساكن در شهر داراي تصاوير ذهني اكتسابي خاصي از فضاي شهري هستند كه شامل نشانه هاي موجود براي موضوعات و ادراك محيط شهر است. درفرآیند شکل گیری خاطره ، فضاها ومکانها نقش موثری دارند. پاسخ به این سوال که«من در کجا زندگی کرده ام و در کجا زندگی می کنم؟» بخش عمده ای از خاطرات افراد را می سازد . دلبستگی مکانی، معنایی است، که ما در محلی که با آن آشنایی کامل داریم پیدا می کنیم و هویت مکان با محیط فیزیکی در ارتباط است .در بسیاری از موارد اینها بنظر می آید باهم درآمیخته شده و قابل تمایز نیستند. در واقع با پیشرفت دلبستگی مکانی در طول زمان، احساس هویت مکانی نیز شکل می گیرد ولی تفاوت آنها در ضمیری است که به هریک از آنها مربوط می شود. بنظر می رسد هویت مکانی برسطحی از ضمیر تمرکز دارد که ایجاد دلبستگی مکانی نمی کند. بعنوان مثال ما نسبت به خانه دوران بچگی خود احساس دلبستگی فراوانی می کنیم ولی در عین حال هویت خود را در شهر پدری خود می یابیم. هر فرد دارای یک «کد مکانی» است که طیف وسیعی از معانی را در بر می گیرد. پس باید در مورد یک شهر بتوانیم بگوییم: - این همان شهری است که دارای این سابقه چند صد ساله است و بناهای تاریخی ... در آن شکل گرفته است - این همان شهری است که محل تولد شخصیتهای نامی چون ... است - این همان شهری است که در آن ... اتفاق افتاد و... برای واقعی شدن جملات فوق تعریف کالبدی محل رخداد دارای اهمیت ویژه است. به گفته کاسیرر هر پدیده ای در مکان بوجود می آید ودر زمان تکامل می پذیرد. اما با سرعت تحولات امروزی این فرآیند در شهرهای بزرگ بسیار پیچیده است و این سرعت گاه تهدیدی جدی محسوب می شود که با مدیریت صحیح باید هدایت و کنترل شود.(1) از دیر باز تاکنون دو دیدگاه متضاد درباره شهرسازی درگرفته است که هنوز نیز ادامه دارد: گروهی از شهرسازان اولویت را به جنبه های هنری شهرسازی داده و بیشتر بر روی فضاهای شهری تاکید می کنند، دسته دیگری اولویت را به جنبه های اجتماعی داده و بیشتر عملکرد فضا را مد نظر دارند. سیمای شهر موضوع درک مشترک شهروندان است و بخش مهمی از خاطرات جمعی ساکنان شهر را به خود اختصاص می دهد. به بیان دیگر منظر شهر ، عضوی از جامعه شهری است که همراه با اهالی آن در همه تجربه ها و حوادث خاطره ساز که تاریخ و ذهنیت افراد جامعه را نقش می دهد ، حاضر بوده است . شبیه به هم بودن شهرهای امروزی موجب شده که غالبا فاقد هویت و ارزشهای منحصر به فرد بوده و تنها بار سنگین ترافیک را به دوش بکشند ، به طوریکه فرصت های اندکی را برای حضور ارزشهای اجتماعی و اخلاقی در آنها می یابیم. لذا خلق فضاهایی بر مبنای معیارها و مقیاس انسانی در مرکز شهرها که در بر گیرنده معنی مکان باشند ضروری به نظر می رسد . ایده طراحی چنین فضاهایی که حائز کارکردهای مطلوب شهری و فرهنگی هستند ، موجب ساماندهی و رونق همسایگی های اطراف خود می شود و حیاتی دوباره به آنها می بخشد . هنگامی که مردم این مکانها را توصیف می کنند از واژه هایی « امنیت » ، « دلربایی » و « دعوت کنندگی » بهره می گیرند و به دفعات تمایل به رفتن به آن فضاها را دارند.(2) نتایج مطالعات نشان می دهد که برخی از فاکتورهای تاُثیرگذار در دلبستگی و علاقه عبارتند از: جنسیت، سن، خاطرات بچگی، مذهب، سیاست، طبقه اجتماعی، ملیت، فرهنگ، تفاوتهای شهری و غیر شهری، روحیات و ارزشها، تحصیلات و فعالیتها.(3) محیط های خاطره انگیز محیطهای خاطره انگیز محیط هایی هستند که در ذهن ما بیانی تصویری به جا می گذارند. هر محیطی باعث مقداری تحریک در حس دیداری ، شنیداری و یا لمسی می شود.این اطلاعات حسی ممکن است شدید ، متغیر ، متوسط و یا تکرار شونده باشند . تحریک حسی ناشی از محیط اطراف به برانگیختگی تعمیم یافته ای در نظام عصبی خودکار می انجامد . بار محیطی که فرد دریافت می کند بستگی به مقدار اطلاعات حسی دارد که محیط در اختیار فرد می گذارد . بنابراین محیط دارای بار بالا، محیطی است که مقدار زیادی اطلاعات حسی ارائه می کند و محیط با بار پایین، محیطی دارای اطلاعات تحریکی پایین است .(4) بر این اساس خاطره انگیزی محیط ارتباط مستقیم با بار محیط دارد که توسط حواس دریافت می شود. جورج مک کچنی تاثیر محیط های خاطره انگیز را بر اساس نوع تاثیر حسی میتوان تقسیم بندی کرد: 1) باستان گرایی : در فرد لذت و علاقه به مکان ها و اشیا تاریخی و قرار گرفتن در جاهایی را که تاریخ زیادی دارند ایجاد می کند. 2) اشتراک گرایی : در فرد حس تعامل انسانی و شکل اجتماعی رفتاری را ایجاد می کند. 3) انطباق محیطی : در شخص حس تغییر محیط فیزیکی برای کسب سود انسانی ایجاد می کند. 4) اطمینان محیطی : احساس امنیت و راحتی را در فرد ایجاد می کند . 5) سوگیری مکانیکی : در فرد حس کار کردن و انجام کارهای دستی را ایجاد می کند . 6) خلوت گرایی : در فرد لذت تنهایی و کناره گیری ایجاد می کند. 7) اصل گرایی : در فرد حس قرار گیری در طبیعت و محیط های طبیعی را ایجاد می کند. 8) تحریک جویی : در فرد تمایل در اکتشاف محیط و جستجو و لذت از تحریک جسمی ایجاد می کند. 9) شهرگرایی: در فرد حس زندگی در محیط های پر ازدحام را ایجاد می کند. برخی از ویژگیهای خاص محیط موجب افزایش بار محیطی آن می شوند: 1) آب و هوا و ارتفاع 2) دما 3) نور 4) رنگ 5) سر و صدا ایجاد فضاهای عمومی پیشرفته و پر رونق ، احساسی از تجربه اجتماعی را در شهروندان بر می انگیزد و مفهموم عمیق تری از همسایگی و اجتماع را در میان واحد های مسکونی نشان می دهد. این فضاها صحنه نمایش زندگی عمومی اند ، جایی که فصل ها نمود می یابند ، فرهنگ ها در می آمیزند و فضایی که کودکان در آن مهارت های اجتماعی می یابند.(5) فضاهایی مانند میدان ها و فضاهای باز شهری با قابلیت فعالیتهای فرهنگی ، پارک ها ، رواق ها و تالار های شهری با کیفیت مطلوب ، آب نماها و پارک های وحش ،خیابانهایی با پیاده رو های پهن ، مبلمانهای شهری و ... همه و همه در ایجاد بار محیطی در شهروندان و ایجاد حس خاطره موثرند. منابع: (1) مرتضایی،سید رضا؛رهیافتهایی در طراحی مبلمان شهری؛انتشارات سازمان شهرداری های کشور (2) سیروس صبری،رضا؛منظر شهری؛فصلنامه معماری ایران شماره 13؛تابستان 1382 (3) رازجویان، محمود؛نگاهی به ائتلاف معماری و علوم رفتاری در نیم قرن گذشته؛تهران1376 (4) مک اندرو،فرانسیس؛روان شناسی محیطی؛ترجمه دکتر غلامرضا محمودی؛انتشارات زرباف اصل؛تهران 1387 (5) بل،سایمون؛منظر الگو ادراک و فرایند؛ترجمه دکتر بهناز امین زاده؛انتشارات دانشگاه تهران 1382 8 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده