Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۸۹ زندگینامه فرانک لوید رایت فرانک لوید رایت بزرگترین معمار قرن ۲۰ آمریکا. نابغه ای که هرگز چشمه فیاض قریحه اش به خشکی نگرایید.مسلما درک شخصیت وی تاثیر بسیاری در فهم کارهای بی نظیرش دارد ٬سراسر زندگی رایت با تراژدی٬تهمت و شایعه همراه است . یک دهاتی که همه جای دنیا رو دیده٬امریکا رو بهم ریخته و آخر به فاصله 5 km از زادگاهش دفن شده.می گویند اگر عکسی از خودش می دیده که تیپ زده بوده خط خطی میکرده!! گاهی عمدا از الفاظ دهاتی استفاده می کرده! غد و جسور بوده. معلوم نیست که امریکا به رایت شناخته میشود یا رایت به امریکا.در دهه های ۵۰ رایت امریکا رو معروف کرده بود. در ۸ ژون ۱۸۶۷ در ریشلندسنتر ایالت ویسکانسین متولد شد. پدرش William Carey Wright و مادرش Anna Lloyd Jones بود.پسر یک کشیش و تعمید دهنده کلیسا بود. باباش مذهبی بوده و در کلیسا ارگ میزده و برای امرار معاش گاهی موعظه و گاهی موسیقی درس میداد. ۷-۸ تا بچه بودند.در ۱۸۸۱ وقتی رایت ۱۴ سالش بود بدر و مادرش جدا شدند و پدرش برای همیشه خانه را ترک کرد.نام اصلی او Frank Lincoln Wright بود که در این زمان به احترام خانواده مادرش نامش را از Lincoln به Lloyd تغییر داد!!... به این ترتیب رایت تحت سرپرستی مادری قدرتمند که او را دوست می داشت و همیشه تحسینش می کرد در دشت هایی با صخره هایی تنها و زمینی سیاه و بهاری سبز به شکلی رمانتیک رشد کرد. بعد از دو سال تحصیل در رشته مهندسی ساختمان در دانشگاه ویسکانسین بدون گرفتن مدرک دانشگاه را ترک کرد و برای کار به دفتر لایمن سیلزبی در شیکاگو رفت. دایی اش که در شیکاگو بوده او را به دفتر سلیوان و ادلر می برد و او به مدت ۵ سال (۱۸۸۸-۱۸۹۳) در دفتر سلیوان بود. رایت از سلیوان به عنوان استاد محبوب و از ادلر به نام کهن سرور بزرگ یاد می کند. در دفتر سلیوان خانه های مکتب شیکاگو طراحی می کردند اما رایت همان روز اول با افراد اتلیه دعواش میشه و سلیوان او را به اتاق جدایی می برد و او به طراحی خانه های ویلایی که الهام گرفته از کلبه های دهاتی زادگاهش بوده به جای ساختمان های مکتب شیکاگو می پردازد. در این زمان مکتب شیکاگو در شکفته ترین ایام خود بر جوانی رایت تاثیر گذاشت اما او دنبال کارهای این مکتب را نگرفت. همان اول سلیوان با او قراردادی امضا می کند که تو تمام وقت مال منی و رایت بلافاصله مادرش و بر و بچه ها را به شهر می برد.بعد ها سلیوان رایت را به خاطر کار در بیرون از دفترش اخراج میکند.بعدها که سلیوان در اواخر عمرش برشکست شده بود در خانه رایت زندگی میکرد و رایت هم احترام زیادی برای او قایل بوده. خانواده لوید رایت (1889) اولگنا لوید رایت (همسر فرانک لوید رایت) فرانک لوید رایت سه بار ازدواج می کند... رایت معتقد است که خانه یک معبد است بر عکس لوکوربوزیه که خانه را خوابگاه میداند. و البته ادمی که با این زیبایی خانه طراحی می کند تا آخر عمر حسرت یک خانواده درست و حسابی را داشته . اما ازدواج های رایت(!!...): رایت همیشه خود را رمانتیک نشان می داد و از همین رو محبوب قلوب خانم های امریکایی بود.او که عمری طولانی داشت (از دوره ویکتورین تا عصر اتم) حیاتی پر فراز و نشیب را پشت سر نهاد. این مرد ریز نقش شیک پوش علاقه مند به کفش و شنل چند رنگ عصاهایی با سر نقره ای و کلاه های شیک و گرانقیمت و اسب های اصیل یکبار همسر و شش فرزند خود را ترک می کند.رایت در ۱۸۸۹(قبل از تولد ۲۲ سالگیش) با کیتی توبین ازدواج می کند.ازدواج او با کاترین که دختر یک تاجر ثروتمند بود باعث بهبود موقعیت اجتماعی او و شهرت بیشترش می شود.در همین زمان او خانه و استودیوی کارش را در Oak park می سازد و مادرش را به شهر می اورد. بعد از ۵-۶ سال در ۱۹۰۹ که دیگر مشهورترین معمار امریکا شده بود شش تا بچه دور خودش می بیند!... اما مانند بدرش به خانواده اش وفادار نماند و با همسر یکی از مشتریانش به اروبا فرار کرد! او در ۱۹۰۳ بعد از طراحی یک خانه برای همسایه اش عاشق همسر چنی یعنی Mamah Borthwick Cheney می شود.اغلب دیده میشده که ان دو با اتومبیل رایت به اطراف اوک پارک می رفتند و صحبت آنها سر زبانها افتاده بود. همسر رایت که تصور می کرد این رابطه کم کم رنگ خواهد باخت از رایت جدا نشد و همینطور همسر ماما و نهایتا در ۱۹۰۹ حتی قبل از اتمام Robie house رایت و ماما همسر و فرزندانشان را ترک می کنند و به اروپا فرار می کنند. شاید امروزه چندان مایه شگفتی نباشد اما این اتفاق در منطقه ابرومند اوک پارک در حومه شیکاگو به هیچ وجه قابل پذیرش نبود و بعد ها که رایت از کار خود پشیمان میشود و به شیکاگو بر می گردد دوستانش خیابان را به رویش می بندند!!... .این کار از این آدم با این شهرت محلی خیلی عجیبه. بعد از بازگشت رایت باز هم کاترین از او جدا نشد. رایت با زندگی با ماما رسوایی را به Spring green آورد. او با ماما در Spring green ساکن شد. از ۱۹۱۰ زندگی رایت توام با فراز و نشیب هایی است که اکثرا همراه با جنبه های کریه زندگی اجتماعی است اما رایت جسورانه مقاومت می کند. این سالها تا ۱۹۱۵ درگیری خانوادگی رایت است با ماما که به اروپا فرار کرده اند و بعد بر می گردند . در ۱۹۱۰ رایت بعد از یک سال که به آمریکا بر می گردد مادرش را وادار می کند تا در ویسکانسین زمینی برای او بخرد. مادر رایت در ۱۰ آوریل ۱۹۱۰ زمین را می خرد و رایت شروع به ساخت خانه جدیدی برای خودش می کند که آن را تالیسین می نامد. باز هم خانه رایت آتش می گیرد.... در ۲۲ آوریل ۱۹۲۵ خانه رایت دوباره دچار حریق شد البته این بار از روی تصادف.در این اتش سوزی رایت مجموعه ارزشمندی از اثار هنری خود را از دست می دهد از جمله یادداشتهای سلیوان که ایده هایش در مکتب شیکاگو را در نوشته هایی به نام گفتارهای کودکانه تدوین کرده بود اما موفق به چاپ نشده بود که در اتش سوزی مهیب خانه رایت از بین می رود. رایت برای بار سوم انرا از نو و این بار بزرگتر از گذشته ساخت و ان را تالیسین3 نامید. در ۱۹۲۷ رایت و میریام رسما از هم جدا شدند.میریام بعدها دچار جنون می شود و در حالیکه هنوز جوان بود در ۱۹۳۰ در مرز دیوانگی در اسایشگاه روانی درگذشت. و البته این مساله موجب مشکوک شدن پلیس به وی شد.... رایت مجددا پس از یک سال در ۱۹۲۸ با اولگیوانا (سومین و اخرین همسرش) که ۳۳ سال هم از وی کوچکتر بود ازدواج می کند. اولگیوانا بود که رایت را از ان شرایط بد روحی نجات داد. در توکیو ژاپنی ها از رایت می خواهند هتلی طراحی کند به نام هتل امپریال. زمین پروژه فوق العاده سست بوده.رایت اصطلاح ژله ای بودن را به کار می برد و توکیو هم که زلزله خیز.نهایتا رایت است و اندیشه ارگانیکش.او از دست های گارسون که سینی را با انگشتان خود می گیرد و اجزایش نمی افتد الهام می گیرد.به او گفته بودند که تا اخر اجرای هتل در توکیو بماند و این چند سال فرصت خوبی بوده که خودش را از لحاظ فکری بازسازی کند.وی در ۱۹۲۱ به امریکا بر می گردد. سال ۱۹۲۲ اوج حملات به رایت بود که قرار است در ژاپن زلزله بیاید و ظاهرا امریکاییها منتظر بودند که تیر خلاص رایت را بزنند اما تلگرافی از توکیو می اید با این مضمون که "جناب اقای رایت شهر در زلزله ویران شد و باید به شما مژده دهیم که تنها ساختمان شما پا برجا مانده و امروز مأوای زلزله زدگان است..." همین امر ساده و مهم موجب شد که آب مشروعی بر تمام کارهای قبلیش بریزند و وی به عنوان یک قهرمان ملی مطرح شود . در این فاصله تعداد زیادی پروژه به او ارجاع داده می شود. آدمی بااین همه مشکلات شدید فکری کسی است که برای خانه و خانواده فکر می کند و ارزوهایش را در این خانه ها جست و جو می کند. تالیسین شرقی.... انجمن تالیسین شرق -نامی که رایت برای آن برگزیده بود- تشکلی بسته و درونگرا بود و به طرز خطرناکی به یک فرقه مذهبی شبیه بود. رایت به کرات در این جمع اعلام کرده بود تنها مذهب مورد پرستش گروه وی طبیعت است در بالا ترین درجه خود. این انجمن حول یک نفر یعنی رایت شکل می گرفت . در واقع رایت پیامبر تالیسین بود.رایت به دلیل ازدیاد پیروانش تالیسین غربی را در آریزونا پایه گذاری کرد. پیش از این وی تالیسین شرقی را افتتاح کرده بود.او در یک سخنرانی ۵۲ تعریف از معماری ارگانیک ارائه کرد . تعابیری مثل پلان آزاد. فضای آزاد. آزادی از قید و بندها و در لحظات احساسی اش عشق آزاد... . فرانک لوید رایت فردی بی مسئولیت ولخرج و استاد مسلم ریسک بود.وی پول کارکنان خود را همچون پول خود به راحتی خرج می کرد. او مدتی بسیار طولانی تا زمان مرگش نه تنها به هیچیک از اطرافیانش پولی پرداخت نکرد بلکه با زیرکی و با پیاده کردن سیستم استاد و شاگردی دیگران را وادار به پرداخت پول میکرد.شاگردان او باید در مزرعه کار می کردند و آشپزی و نظافت می کردند و ساختمان ها راتعمیر می کردند... رایت فردی تکرو و ژرف اندیش بود و در حالیکه دیگر پیرمردی شده بود ایده های خود را در زمینه بلندترین برج جهان عرضه کرد. در این برج آسانسورها با انرژی اتمی کار می کردند. که هیچ گاه ساخته نشد . ....tragedy followed tragedy ....اما اینده آبستن حوادث بدتری بود. هنگامی که رایت از تالیسین دور بود و مدیریت اجرای پارک تفریحی باغهای میدوی(Midway garden) را بر عهده داشت خدمتکاری که دچار مشکل روحی بود هفت نفر را در خانه رایت(تالیسین) با تبر کشته و سپس خانه را به آتش کشید. این هفت نفر شامل ماما برتویک و دو فرزندش و دو باغبان و دو خدمتکار دیگر بود.این اتفاقات در حالی می افتد که رایت هنوز همسر اولش را دارد.با کشته شدن ماما موقعیت اجتماعی رایت در امریکا بدتر شد.همچنین در این ماجرا رایت با از دست دادن ماما که عشق اصلیش بود خیلی اسیب دید و سالها طول کشید تا خود را بازیابد. اما رایت دوباره تالیسین را از نو ساخت. کاترین بالاخره در ۱۹۲۲ از رایت جدا می شود و رایت در نوامبر ۱۹۲۳ بعد از یک سال تنهایی با میریام نویل (Miriam Noel) همسر دومش که مجسمه ساز بود ازدواج می کند و زندگی جدیدی را شروع می کند.اما خانم رایت بعدی معتاد به مورفین از اب در امد و ازدواجشان در کمتر از یک سال با شکست مواجه شد. قبلا در ۱۹۱۵ رایت با میریام به توکیو رفته بود تا از شدت حملات روزنامه ها فرار کند و هتل امپریال را طراحی کرد. در ۱۹۲۴ بعد از جدایی از میریام در حالیکه هنوز طلاق نگرفته بودند با اولگیوانادر ۱۹۲۴ در شیکاگو ملاقات می کند و در ۱۹۲۵ با هم به تالیسین می روند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 13 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 13 آذر، ۱۳۸۹ نظریات فرانک لوید رایت در شهرسازی فرانک لویدرایت،مرید«لویی سولیوان»استادمکتب شیکاگو؛اولین معمار نام آور امریکایی است که مدرسه هنرهای زیبای پاریس را نگذارنده است.به عنوان اولین نفر درایالات متحده،او معماری را کاملاًاز تقلید گذشته والتقاطی گری هارهایی بخشیده وسبکی،بی هیچ گفت و گویی،امریکایی،چون سبک نویسندگان موردعلاقه اش « والت ویتمن» و «مل ویل» را پایه نهاده است.از 1911 نفوذ او از اقیانوس اطلس می گذرد، حیطه ای جهانی می یابد، ولی به شیوه ای دیگر و بستری پنهانی تر از نفوذ معماران خردگرای اروپایی.« رایت » نیز چون اینان، یکی از پیشگامان معماری نوست. ولی گذشتن از سنت برای او شکلی دیگر دارد . بهترین شاهد بر این، مفهوم او از « نقشه آزاد» است این مفهوم نه به یکسانی و بی تفاوتی فضای داخلی ، بلکه کاملاً بعکس به خصوصیت بخشیدن به این فضا ختم می شود مفهوم «فضای اندامواره» ای الهام، بخش همه آثار « رایت» است. این اندازمواره بودن فضای درونی ، اهمیت دیوارهای و سطوح کامل ، نقش مصالح خام طبیعی ، امتناع از همۀ گونه شناسی ها و قبول تنوعی فراوان و سرانجام ریشه گیری (بنا) در دوره نمای پیرامونی ، عناصری اند که می توانند آثاری متعدد را خصوصیت بخشند که در خانه های خصوصی درخشیده است («اواک پارک» در 1895،« روبی هاوس»در1909،«میدوی گاردنز» در 1914،«مینیاتور» در 1923،« فالینگ واتر» در 1936، « تالی سن و ست» در 1938) ولی این عناصر به هیچ وجه [ در حد خانه] محدود نشده است( هتل امپریال توکیو در 1916، کارخانه های جانسون 1936 و 1944 ، موزه گوگنهایم نیویورک 1958)این معماری - به گونه ای منطقی، در ارتباط با نظریه ای در مورد استقرارانسانیقرار می گیرد که به نوعی « ضد-شهرسازی» است ، ریشه های این نظریه در سنت تفکر امریکایی [ نسبت به شهرسازی] نهفته است که به وسیله «جفرسون»و «امرسون» فتح باب شده است : این انگاره تمثیلی « گسترده شهری» است که « رایت» در سه کتاب پیاپی آن را توسعه بخشیده و در 1934 به وسیله نمونه ای غول آسا آن را به تصویر کشیده است .« فرانک لویدرایت» کتاب های متعددی منتشر کرده است که بیش از آنکه بیانگر یک «دکترین» باشند، نشانگر نوعی رفتار و نوعی سرشت هستند . نوشته های همیشه شاعرانه و شخصی او ، گهگاه در ابهام و یا به سخنی درست تر در گفتاری بی هیچ نظم منطقی در می غلتند. شهر پهندشتی فرانک لویدرایت (1958-1934) تصور شهر پهندشتی از یک طرح جامع از پیش ساخته و پرداخته نشئت نگرفته، بلکه هدف آن بیان اصول استقرار بناهای شهر است . بنابراین رایت نقشه ای از تمام شهر ترسیم نکرد، بلکه فقط بخش ویژه ای را ارائه داد که توضیحات مربوط به آن در همان زمان یادآور « اصول معماری ارکانیگ» وی بود: » همۀ شکلها به تمامی باید از نظر رابطه با محل استقرار، مصالح ساختمانی ، روند ساخت و اهدافشان همگام با طبیعت باشند... ترکیبات و سیمای معماری باید متاثر از مشخصات و وضعیت توپوگرافی منطقه باشد.» طرح این خش نمونه، متکی بر یک شبکۀ شطرنجی متشکل از خیابانهای تفکیک شده و یک نظام مستطیل شکل در مورد سطوح تفکیکی است . شهر پهندشتی بازتاب دهندۀ روش خاص تقسیم زمین در ایالات متحدۀ آمریکاست. این نقشه برای هر نفر حداقل یک جریب زمین را اختصاص می دهد . به علاوه مجموع زمینهای انتخاب شده برای خانه های تک واحدی به مراتب بیشتر از زمینهای انتخابی برای مجموع مقاصد دیگر است . از لابه لای خانه های کوچک ، ساختمانهایی با اشکال گوناگون برخاسته اند . به ویژه تاسیسات صنعتی که در طول خیابانی استقرار یافته اند که حد غربی شهر را در بر می گیرد یک مرکز تجاری در کنار یک خیابان مورب و مجموعه ای از مدارس در مرکز ، یک محل نمایش بزرگ یک مرکز شهری روی دریاچه و غیره .مرکز شهری در ناحیۀ وسیعی گسترده شده و شامل یک ساختمان اداری 50 طبقه، یک پارک زمینهای ورزشی ، یک باغ وحش، آکواریوم و غیره است در سواحل نهری که از دریاچۀ سد سرچشمه می گیرد دو بنای چندین طبقه قرار گرفته که شامل اداره ها و آپارتمان ها است. ساختمانهای بلند دارای فضاهای وسیعی هستند و تمامی ساختمانها توسط فضای سبز احاطه شده اند. شهر زنده (پرتحرک) فرانک لویدرایت(1985) درسال 1932 رایت شهر مفقود را منتشر کرد در این کتاب که نیاز برای تفکیک بطور مفصل شرح داده شده بود . ضرورت از بین بردن آلودگی و شلوغی شهرها و حرکت به سمت اطراف شهر و چشم اندازهای چمنزارها احساس می شد . با درک مقادیر عظیمی از سرتا سرزمین های موجود وی راه حل آرمانی را متصور شد بنام « شهر پهن دشتی» او دو سال بود مدل یک میدان 12 فوتی به شکل شهر پهن دشتی که به آن سفر کرده بود آماده کرد.در سال 1945 شهر مفقود را اصلاح کرد و دوباره آنرا(زمانی که تساوی اجتماعی برقرار شد ) نامگذاری کرد که توسط عکس هایی از مدل های کمکی مربوط به آن به تصویر کشیده شده است ایمان راسخ وی در مورد محیط ناسالم شهرها مرکز او را رها نکرد در اوائل سال 1931 او نوشت : شهر یک پیروزی طبیعی روحیه جمعی بر بشر است و بنابراین یک نیاز مادی از دروان طفولیت نسل ها بحساب می آید.اغتقاد من بر اینست که شهر آنگونه که امروز می شناسیم رو به نابودی است ما شاهد رشد سریع احلال و نابودی هستیم در سال 1958 وی نظری را در مورد شهرهای پهن دشتی تغییر داده و دوباره مقاله ای را در کتاب به شهر زنده اصلاح کرد.شاگرد وی چندین دور نما از شهر فرضی را به تصویر کشید و بصورت چشم انداز تپه ای با شیب ملایم متصور شده است چمنزار زیبا ، دریاچه ورودخانه در شهر آمده Taxi copter( تاکسی هوایی) و Atomic Barges (قایق اتمی) انتقال فوق مدرن را ایجاد کرده سات در حالیکه در بین چشم اندزاهای طبیعی و ساختمانهایی که خودش طراحی کرده بود ، هر دو نوع ساخته شده و ناکامل چشم می خورد . در واقع رایت راه حلی را برای داشتن یک شهر سالم، انسانی و زیبات ارائه داده است. نویسنده: محمد شهسواری منابع: شهرسازی معاصر_واتسلاف اوستروفسکی شهرسازی تخیلات و واقعیات_فرانسوا ژوای frank lloyd wright_bruce brooks pfeiffer 10 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 6 دی، ۱۳۸۹ خلاصه نظریات فرانک لوید رایت نظریه پرداز مکتب طبیعت گرا شهر باید در طبیعت محو شود. نیازهای روحی اش در شهر متراکم صنعتی مطرح نمی شود. هر خانه در زمینی وسیع باشد، اگر مشکل در دسترسی بود از بزرگراه استفاده شود و به تعداد زیاد این ارتباطات استفاده شود. بین خانه و مزرعه ارتباط قوی با بزرگراه بود. انسان از مواهب تکنولوژی استفاده میکند و در کاربد تکنولوژی از نوگراها هم فراتر می رود ولی در عین حال طبیعت را از دست نمی دهد. بازده اقتصادی و zonning برایش مطرح نبود. اندیشه وی در شهرهای آمریکایی بازتاب پیدا کرد و عملاً اجرا شد چون مشکل سوخت نداشتند، زمین ارزان بود، وسیله نقلیه ارزان بود و کارخانه بزرگ ماشین سازی داشتند. شهر گسترده آزادی انسان را فراهم می کند. در مقابل منشور آتن می ایستد و در تفکرش کارایی و بازدهی اهمیتی ندارد. تعدد را در مقابل تمرکز بیان می کند. اجبار در نظراتش مطرح نیست. شهر پیشنهادیش ابعاد نجومی پیدا می کند. معماری را کاملاً از تقلید گذشته و التقاطی گری رهایی بخشیده و سعی می کند استقلال در سبکش ایجاد کند و به نوعی سبکی آمریکایی ایجاد کند. روی دموکراسی تأکید می کند و معتقد است انسان وقتی آزاد است که با طبیعت برخورد کند. داشتن وضعیتی طبیعی، در قلب دموکراسی ارگانیک و معماری ارگانیک است. 10 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۰ طرح فرانک لوید رایت ضرورت یک طرف توسعه خطی، فرانک لوید رایت را به پیشنهاد توزیع صنایع، محیطهای تجاری، مسکن وتاسیسات عمومی کشاند، که اراضی کشاورزی را درطول شبکه های راه آهن وبزرگراهها مستقر می سازد. واحدی را که لویدرایت را جهت طرح خود برگزیده است، برمبنای حداقل 4000 متر مربع (یک ایکر) اززمین درمقابل هرخانوار ودررابطه با واحدهای خود یاراست. اگرچه تاسیسات واحدهای مختلف خودیار( همسایگی) نیزمورد بررسی قرار گرفته ودرنظرگرفته شده اند. دراین طرح، کلیه تسهیلات شهری ازفضاهای ورزشی، هتل، مسافرخانه، صنایع وپارکینگ گرفته تا مراکز تجاری، آموزشی ، اداری ، وتفریحی پیش بینی گردیده اند مساحت محدوده طرح لوید رایت ، دومایل مربع می باشد. لویدرایت پیشنهاد می کند که تمام فعالیت ها به طوریکنواخت درهمه نقاط شهر پراکنده شوند . ولی این طرح درصورتی قابل اجرااست که زمان وهزینه سفر به حداقل کاهش یابد. 9 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 7 فروردین، ۱۳۹۱ این پاورپوینت هم ارائه شده برای درس سیر اندیشه های شهرسازی دانشگاه تهران هستش که درباره لوید رایت، دیدگاه و نظریه ها و پروژه هاش هستش و توسط سید مصطفی موسوی تهیه شده و می تونید از لینک زیر دانلود کنید: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 8 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مرداد، ۱۳۹۱ یه پاورپوینت دیگه هم واستون میذارم که باز دانشجوهای دانشگاه تهران تهیه کردن واسه درس سیراندیشه های شهرسازی که امیدوارم مفید باشه: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام متن کامل این تحقیقی هم که انجام شده رو می تونید از لینک زیر دانلود کنید: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام چکیده ای از اون تحقیق رو هم در قالب PDF می تونید از لینک زیر دانلود کنید: برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 27 اردیبهشت، ۱۳۹۷ فرانک لوید رایت ، اندیشمند نحله فکری شهرسازی طبیعت گرا فرانک لوید رایت ، مرید «لویی سولیوان» ، استاد مکتب شیکاگو ؛ اولین معمار نام آمد آمریکایی است که مدرسه هنرهای زیبای پاریس را نگذارنده است. به عنوان اولین نفر در ایالات متحده ، او معماری را کاملاً از تقلید گذشته و التقاطی گری رهایی بخشیده و سبکی ، بی هیچ گفت و گویی، آمریکایی، چون سبک نویسندگان مورد علاقه اش «والت ویلمن» و «مل ویل» را پایه نهاده است. فرانک لوید رایت یکی از پیشگامان معماری نوست. ولی گذشتن از سنت برای او مشکلی دیگر دارد. بهترین شاهد بر این مفهوم او از «نقشه آزاد» است، این مفهوم نه به یکسانی و بی تفاوتی فضای داخلی، بلکه کاملاً بالعکس، به خصوصیت بخشیدن به این فضا ختم می شود. مفهوم «فضای اندام واره ای» الهام بخش همه آثار فرانک لوید رایت است. معماری ارگانیک رایت – به گونهای منطقی– در ارتباط به نظریه ای در مورد استقرار انسانی قرار می گیرد که به نوعی «ضد-شهرسازی» است ، ریشه های این نظریه درست تفکر آمریکایی نهفته است که به وسیله «جفرسون» و «امرسون» فتح باب شده است: این انگارهی تمثیلی «گسترده شهری» (براد ایکریستی یا شهر پهن دشتی) است که فرانک لوید رایت در سه کتاب پیاپی آن را توسعه بخشیده و در ۱۹۳۴ به وسیله نمونه غول آسا آن را به تصویر کشید است. شهر پندشتی فرنک لوید رایت فرانک لوید رایت دیدگاه هایش درباره شهرسازی را با عنوان «شهر پهندشتی» (۱۹۳۲) بیان میکند و به ارائه مدلی از یک اجتماع غیر متمرکز بر پایه استفاده از خودرو شخصی می پردازد. فرانک لوید رایت مسکن را از سالیوان فرا گرفت. وی در خانه سازی تحت تأثیر معماران ساحل شرقی مانند ریچارد سن ، پرایس و مک کین است. نخستین ساختمانهایش خانه هایی هستند که در میان بیابان ساخته شده اند. فرانک لوید رایت در جایگاه یک پیشرو در ستایش ابزار ارتباط جمعی، بر پایه روحیه آمریکایی تعریفی از خود ارائه می دهد. او تصویر سلطه جویانه ای از دموکراسی صریح و مخالف مالکیت اشتراکی ترسیم می کند و بر آن است که به گونه ای فردگرایی افراطی جامه عمل پوشاند. لوید رایت بدون پیوستن به سوسیالیست های چپ گرا به شخصیتی انقلابی-اجتماعی بدل می گردد. او جامعه آمریکایی را به بازسازی اصول عصر امرسون و جفرسون فرا می خواند. نمونه فیزیکی دیدگاه آرمان گرایانه وی « شهر پهندشتی » است. رایت بر این باور بود که اختراع تلفن و خودرو باعث شده که شهرهای قدیمی بیش از پیش روزآمدی خود را از دست بدهند. او مشتاقانه چشم به راه روزی بود که شهرهای فشرده و پر جمعیتی نظیر نیویورک و شیکاگو نابود گردند و به جای آن آمریکاییان دوباره در محیط های روستا مانندی زندگی کنند که نام شهر را بر خود دارند و از خانه های جداگانه ساخته شدهاند که در آنها افراد آن قدر از یکدیگر دور می شوند که ثبات زندگی خانوادگی تضمین گردد و از سوی دیگر با بهره گیری از وسایل نوین رسانههای گروهی و حمل نقل ، آن قدر باهم در تماس هستند که احساس عضویت در یک جامعه واقعی به آنها دست دهد؛ در این محیط ارزش های روستایی چون آزادی فردی و خودباوری شکوفا می گردد. فرانک لوید رایت با وام گرفتن از اندیشه های کراپوتکین -فیلسوف آنارشیست- این باور را بنا می نهد که شهروند شهر پهندشتی، روزانه به آمیزه ای از کاردستی و کار فکری سرگرم است و از این رهگذر به تمامیتی دست میازد که جامعه و شهر امروز به نابودی آن همت گماشته بودند. او همچنین اعتقاد دارد که نظامی مبتنی بر آزادی فردی و احترام به مالکیت زمین، راهی است برای دستیابی به هماهنگی اجتماعی و پرهیز از جنگ طبقاتی. به این ترتیب فرانک لوید رایت پیشنهاد می کند که بر ضد شهرهای بزرگ اقداماتی صورت گیرد و مجتمع های شهری به صورت پراکنده و نامتمرکز در آیند، یعنی همان کاری که بعضی معماران و اقتصاددانان اتحاد جماهیر شوروی بی درنگ پس از انقلاب به آن دست زدند. لیکن به رغم هدف مشترک این دو نظریه که همانا گرایش به تمرکززدایی جمعیتی بود، دیدگاه رایت از پایه با نظر روس ها تفاوت داشت، شهرستیزان شوروی برای پشتیبانی از مناطق روستایی پیشنهاد از بین بردن شهرهای بزرگ و طرح ساختمان های جدیدی را در مناطق روستایی دادند تا عقب ماندگی های فرهنگی و اقتصادی این نواحی را از میان بردارند. این هدف و منظور اصلی از پی ریزی صنایع در مناطق روستایی و ماشینی / مکانیزه شدن و تشکیلات اشتراکی در مزارع بود. ایشان خواهان هموار کردن راه برای شکلی جدید از زندگی بودند که بر پایه گسترش پردامنه خدمات اجتماعی قرار داشت. اما فرانک لوید رایت در گام نخست آرزومند در امان نگه داشتن هم میهنانش از «ماشین هولناکی» بود که شهر بزرگ عصر موتور به آن تبدیل شده بود. او به گفته خودش می خواست مردم از زندگی گله وار رها سازد. هدف رایت پشتیبانی «شخصیت فردی» است. در حال و هوای کنونی، در ماشینی که شهر بزرگ عصر خودرو شکل داده است، هیچ شهروندی نمی تواند چیزی دیگر جز ماشین تولید کند. به این شیوه، شهروندِ حقیقتاً «شهری شده»؛ برده همیشگی غریزه جمعی زیستن، زیر تسلط قدرتی غریب قرار می گیرد، بسانِ برده سده میانه که برده سلطان یا یک دولت بود. «توزیع منسجم شیوههای زیست، در ارتباطی تنگاتنگ با زمین، شهری عظیمی را پدید می آورد که از دید من، سراسر کشور را در بر می گیرد، این، «شهر پهندشتی» فردا خواهد بود، شهری که کشور می شود». این تصویری که رایت ارائه می داد، چنان دور از زندگی بود که هرگز واقعیت نمی یافت. فرانک لوید رایت مدل شهر پهندشتی خود را برای نخستین بار در نیویورک به نمایش گذارد. در نخستین کار رایت روی این ایده در مجموعه راکفلر، تا اندازه ای گرایش های دوره کلاسیک را نیز می توان دید و مرکزگرایی موجود در مجموعه نیز گویای همین نکته است. رایت یک مرکز شهری را در میان حومه تعریف می کند و حومه را با استفاده از عوامل طبیعی و با توجه به شرایط موجود طراحی می نماید. طرح های شهر پهندشتی به گونه ای بود که با تغییرات هر منطقه هماهنگ می شد. در آغاز رایت مانند جفرسن، طرح خود را بدون ایجاد تغییرات در سطح طبیعی زمین آغاز نمود و همانند مافرد، نیروهای تغییر دهنده شرایط را طبق نظر خودش، به سه دسته تقسیم میکند؛ حمل و نقل های شخصی ؛ مانند خودرو و وسایل حملونقل عمومی برقی شدن و مخابراتی شدن وسایل-رادیو، تلویزیون، تلفن، یخچال، روشنایی و جز آن. تولید وسایل ماشینی، اختراعات و اکتشافات جدید علمی در شهر رایت، منظر شهری بسیار مورد توجه قرار گرفته بود، شهر پهندشتی شهری محض و تعریف نشده بود و هر جایی می توانست شهر پهندشتی باشد و در اصل چشم انداز کشتزارها، باغها و تاکستانها، آب گذر در کنار جادهها و مسائل فناورانه و ترکیب مناسب آنها است که چنین شهری را تعریف می کند و هویت می بخشد. در اصل، شهر همان قدر که تحت تأثیر نیروهای داخلی قرار دارد، از طبیعت و فرم اصلی زمین نیز تأثیر می پذیرد. این طرحی بود که فرانک لوید رایت آرزو داشت شیکاگو را با آن شکل دهد. برای فرانک لوید رایت ، معماری یک نظام اشکال مستقل غوطهور در فضایی انتزاعی نیست ، بلکه به طور روشن از نشیب و فراز زمین ناشی میشود. در پارکشهر لوکوربوزیه، ساختمانهای بلند در میان فضاهای سبز یا پارکها قرار گرفتهاند ،اما رایت به ساختمان های بلند علاقهای نداشت. او بر این باور بود که زندگی بر روی زمین و نزدیک به آن، حق طبیعی هر انسان است. یکی از مهم ترین مسائلی که رایت به آن توجه داشت ، موضوع کاربری زمین بود که در پایان این سده از مهمترین مسائل در شهرسازی بوده است. در مرکز شهر یک پمپ بنزین قرار داشت و در کنار بزرگراه ها، جاهایی برای نگاه داشتن خودروها پیش بینی شده بود. عناصر شهری هر کدام به صورت پیش بینی شده ای در نقاط مناسب جای داشتند. در هسته مرکز شهر به شعاع نیم مایل (۶۰۰ متری)، خانه ها و مدرسه ها قرار داشتند و برای آن ها چشم اندازی به دریاچه نیز تصور شده بود. در حومه کشتزارهای کوچک و مناظری از کشت و کار، شهر را در میان گرفته بود. فرانک لوید رایت در طرح خود، خانه را به عنوان مهمترین عنصر شهری پیش مینهد ، یعنی تنها عنصری که می تواند مرکز شهر را اشغال کند. برای هر خانه، جای کافی برای ایجاد فضای سبز وجود دارد. رایت معتقد بود مهمترین کار معماران تحتالشعاع حرکتهای سواره است و طراحی مسیرهای سواره در شهر و در اصل طراحی شهر باید به گونه ای انجام می شود که بیشترین تسهیلات برای سواره مهیا شود. در شهر رایت مسیرها، بخشها و عملکردهای مختلف شهر را از هم جدا می کرد. به باور فرانک لوید رایت ،امریکا می تواند به شبکه ای از بزرگراه های بی شمار تبدیل شود و به کمک راه آهن با ایستگاه های کوچک و همچنین فرودگاه های کوچک تکمیل گردد. ایجاد چنین شبکه ترافیکی، امکان پراکنده زیستن جمعیت را که بیشتر در خانه های ویلایی تک خانواری شخصی زندگی خواهد کرد، فراهم می کند. فرانک لوید رایت زمان سفر را تا رسیدن به مقصد، تعیین می کند و در آخرین متنی که ارائه می دهد، زمان ۱۰ تا ۴۰ دقیقه را معین می کند. البته با توجه به اینکه در این هنگام، هر کس یک وسیله نقلیه مدرن مانند خودرو، هواپیما یا هلی کوپتر در اختیار دارد و از این گذشته، وسایل حمل و نقل همگانی نیز در دسترس همه قرار دارد .این تصویری است که از شهری که در کشورش گسترش می یابد؛ شهر پهندشتی یا شهر فردا. در طرح او نسبت به دیگر طرح ها،خیابان های پهن جایگزین ریل های راه آهن شده است و جاده ها به راحتی شهر را به پیرامون خود می پیوندد. شبکه ای از سلسله مراتب راه ها شهر را به بخش های کوچک تری تقسیم می کند و در اصل، شهر مرکز زدایی می شود. در شهر مراکز پرشماری وجود دارد و بر مسائل آموزشی، فرهنگی و علمی تأکید بسیار شده است. کارخانه های بزرگ در فاصله ای دورتر و در نزدیک باغ ها و تاکستان ها جا گرفتهاند. مکانهای تفریحی نه تنها فرآورده های مصرفی مادی خرید و فروش می شود، بلکه ارزش های فرهنگی نیز رد و بدل می گردند. موزه بیش از اینکه موزه باشد، به وعده گاهی همگانی تبدیل خواهد شد و دیگر یک گورستان اشیاء نخواهد بود. دفاتر لازم برای کسانی که حرفه های گوناگون آزاد دارند، برای هر مورد به گونه ای خاص ساخته خواهد شد و عموماً در نزدیکی نقاط مسکونی خواهد بود، اما همین دفترها می تواند همچون عناصر تجسمی جالب توجه و ثانویه ای برای شهر ساخته شود. انگاره شهر پهندشتی، از یک طرح جامع از پیش ساخته و پرداخته سرچشمه نگرفته، بلکه هدف آن بیان اصول استقرار بناهای شهر است. بنابراین رایت نقشه ای از سراسر شهر ترسیم نکرد، بلکه فقط بخش ویژه ای ارائه داد که توضیحات مربوط به آن در همان زمان یادآور«اصول معماری ارگانیک» وی بود: «همه شکل ها به تمامی باید از نظر رابطه با محل استقرار، مصالح ساختمانی، روند ساخت و اهدافشان همگام با طبیعت باشند…ترکیب و سیمای معماری باید تأثر از مشخصات و چگونگی توپوگرافی منطقه باشد». طرح این بخش نمونه، متکی بر شبکه ای شطرنجی متشکل از خیابان های جدا و یک نظام مستطیل شکل درباره سطوح تفکیکی است. شهر پهندشتی بازتاب دهنده روش خاص تقسیم زمین در ایالاتمتحده امریکاست. مجموع زمین های انتخاب شده برای خانههای تک واحدی به مراتب بیشتر از زمینهای انتخابی برای مجموع مقاصد دیگر است. ایده شهر پهندشتی فرانک لوید رایت در اصل واکنشی بود به شرایط دوره مدرن که شهرها با رشدی شتابان و قارچ گونه می روییدند. در این طرح به ارتباط میان کار و خانه نیز بسیار اندیشیده شده و فرآیندهای آن نیز در نظر گرفته شده است. در اصل شهر مدلی شبیه به ایده شهرهای پایدار که امروزه بحث آن بسیار مطرح است. دیدگاه رایت وصف های سده نوزده را درباره شهرهای آرمانی به یاد می آورد، البته یا این تفاوت که این طرح، کار معماری مشهور و برجسته است و در آن وسایل مدرن حمل و نقل هم به حساب آمده است. شهر پهندشتی بی درنگ در مقایسه با مدل های بسیار متفاوت با آن، مانند باغ شهر هاوارد و پارکشهر لوکوربوزیه قرار می گیرد. در کمال تعجب، وجه تمایز اصلی میان شهر پهندشتی با باغ شهر و پارک شهر، تراکم جمعیت نیست، چرا که این تراکم به گستردگی لکههای سبز پارک ها یا کمربند سبز پیرامون مدل های پیش گفته بستگی دارد. طرح های فرانک لوید رایت و لوکوربوزیه هر دو به خودرو وابسته است با این تفاوت که اولی برای آن، تأثیری تمرکزگرا (پهندشتی) و دومی اثری تمرکززدا (پارکشهری) قائل است. اما آشکارترین مقایسه میان این مدل ها در توصیف رابرت فیشمن از حومههای تکنولوژیک نوپدید و پیش بینی ملوین وبر درباره عصر پسا مدنیت خود را نشان می دهد.کسی نمی توانست تصور کند که آنچه در ۱۹۳۵ ناممکن به نظر می رسید در سده بیست و یکم به واسطه رسانه رایانه و به ویژه شبکه جهانی تحقق یابد. (شهر پهندشتی با شهرهای عصر پسامدنیت و عصر فناوری اطلاعات رابطه نزدیکی دارد) به گمان فرانک لوید رایت ؛ کشاوری برترین فعالیتها و اقدامات است. رایت نه تنها نام «کلانشهر» را به طور خاص، بلکه حتی انگاره شهر را نیز به طور عام نادیده می گیرد. شهر گسترده (شطرنجی) متأثر از افکار فرانک لوید رایت است. در این طرح با تکیه بر توسعه شبکه راه ها و ساختن جامعه های متعدد، گسترش شهرها و نواحی جمعیتی آنها به صورت پراکنده پیشنهاد می شود.( مانند شهر لوس آنجلس که به شهر هزار گونه معروف است) این طرح استفاده از حمل و نقل عمومی مثل تراموا را غیر ممکن ساخته و راه را در جهت استفاده از اتومبیل شخصی مهیا می سازد. آنچه در طرح شهر گسترده مشاهده می شود ، عدم وجود سیمای شهری در مرکز شهر است. زیرا همه تأسیسات و خدمات شهری در همه جای شهر به طور یکسان و هماهنگ ادامه می آید. بزرگ ترین مشکل این طرح، وجود فاصله هایی است که در نقاط مختلف آن وجود دارد. پس از توسعه شهر،جهت رسیدن از نقطه ای به نقطه دیگر، بعد مسافت زیاد نخواهد شد. در این زمینه تکیه رایت بر وسایل نقلیه سریع است. طرح گسترده فاقد مرکزیت شهری است و در حقیقت دارای توسعه نامحدود است. توسعه طرح در جهت وجود عوارض طبیعی متوقف می شود. این طرح مناسب جوامع متمرکز و با تراکم بالا و نیز جوامع کاملاً فردگراست. فرانک لوید رایت پیشنهاد می کند که تمام فعالیت ها، به طور یکنواخت در همه نقاط پراکنده شوند، ولی این طرح هنگامی قابلیت اجرا دارد که زمان و هزینه سفر، اصولاً تا حد نهایی کاهش یابد. بزرگ ترین مشکل طرح گسترده فرانک لوید رایت، ایجاد تقاطع های متعدد است. منبع: کیمیافکر بزرگ لینک به دیدگاه
Mohammad Aref 120452 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 مرداد، ۱۳۹۷ فرانک لوید رایت - Frank Lloyd Wright لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده