Mahnaz.D 61915 اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۸۹ بیایید باهم یک تصویر ذهنی بسازیم ... فرض کنید شما صاحب یک شرکت هستید، با خیلی ها ارتباط دارید، جیبتان خالی است ولی با روابط گسترده میتوانید پول و اعتبار بخرید. شرایط را کاملا میسنجید و بهترین زمینه برای سرمایه گذاری را در ساخت و ساز میبینید. برای نوآوری هم که شده می روید سراغ جزیره کیش و شهرکی مسکونی با برجهایی لوکس میسازید، اما مشکلی پیش میآید، معماری برج هایتان چنگی به دل نمیزند؛ شاید معمارتان چندان هم معمار نبوده، برج ها فروش نمیرود و... اما یک سرمایه دار هیچ وقت نا امید نمیشود، فکری به ذهنتان خطور میکند، برای قالب کردن یک چیز باید آنرا در بوق کرد، اسم شهرک را میگذارید "شهر مهتاب" و کار را آغاز میکنید. برای شناساندن خودتان و معتبر جلوه دادن شرکت، پایتان را میگذارید آن سوی آب و در دبی شرکتی را به ثبت میرسانید مثلا با یک اسم دهن پرکن مثل " اولترا کیش". خوب تا اینجای کار خوب پیش آمدهاید اما باید مدام به فکر قلمروهای تازه بود. باید یاد گرفت چطور حتی با دست خالی بیزینس کرد. به شهرستانها فکر میکنید و به اغوای مسئولین اغلب بیسواد این شهرها. سرکی به تبریز و رشت و اصفهان و همدان و ... میکشید، ایده های بزرگتان را با شهرداران و شورای شهر مطرح میکنید و تا می توانید برایشان پروژه های خیالی میسازید. هرچه باشد شما نماینده شرکت چند ملیتی ساختمانی "اولتراکیش" هستید. مسئولین با دیدن موهای دمب اسبی آویزان در پشت، هندزفری بی سیم در گوش که باید لحظه به لحظه به نقاط مختلف جهان پاسخگو باشید، عینک دودی که در داخل ساختمان هم از چشمتان کنده نمیشود و اصطلاحات انگلیسی که مدام به کار میبرید کاملا اغوا شدهاند. به تدریج پروژه های مختلفی مطرح میشود. اعلام میکنید که مشغله کار در دبی خیلی زیاد است و شهر مهتاب هم وقتتان را در ایران گرفته. تا میتوانید خودتان را بیمیل نشان میدهید. مسئولین ساعت به ساعت مشتاق تر میشوند و در نهایت در تبریز چند پروژه پیشنهاد میشود. ایده "خانه گلیم" مناسب به نظر میرسد و برای شروع بد نیست. سلولهای خاکستری را دوباره فعال میکنید. باز هم برای با شکوه جلوه دادن کار و سود بیشتر باید همانقدر در بوق کرد. به یک مسابقه بین المللی معماری برای "خانه گلیم تبریز" فکر میکنید. برای اینکار باید به فکر یک رسانه بود. ابتدا از تبلیغات در "بی بی سی" و "الجزیره" صحبت میکنید ولی در نهایت به یک مجله تازه تاسیس به نام "عمران و ویرانی" اکتفا میکنید. با مدیر مسئول مجله آقای "نعمت ذکایی" تماس میگیرید. اتفاقا ایشان هم مثل شما شاخکهای مغزش خوب کار میکند و در دبی هم میشود او را یافت. او هم برای معتبر کردن مسابقه از آوردن داوران بزرگ میگوید. نعمت با "رم کولهاس" برای داوری مسابقه تماس میگیرد. کولهاس چون در دبی سرگرم یک پروژه است میشود او را یافت و ملاقاتی با او ترتیب داد. در این ملاقات چند تا از مجلات "عمران و ویرانی" چاپ دبی را به او تقدیم کرده و از او برای داوری مسابقه به ایران دعوت میکند و در نهایت چند عکس یادگاری با او میگیرد (البته مجلات روی میز هم در عکس به چشم میزند) تا آمدن او به ایران کاملا جدی تلقی شود. 2 لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۸۹ مسابقه با هارت و پورت فراوان انجام میشود. آقای رم به ایران نمیآید ولی چند تا داور معروف، کارها را قضاوت میکنند. طبق روال مسابقات معماری بهترین کار، رتبه نخست را به دست میآورد ولی قرار داد را با رتبه دوم میبندند. اتفاقا کار نخست هم کار خوبی است و تمام تبریزی ها آرزو میکنند یک چنین کار معمارانهای به بهبود کیفی شهرشان کمک کند. اما فکر سرمایه داری اینجا هم دست بردار نیست. مسابقه به بیراهه میرود. با یک سیاست از پیش تعیین شده، هیچ کدام از کارها رتبه نخست را کسب نمیکنند. چراکه رابط شرکت در شهرداری تبریز از قبل، قول پروژه را به یکی از رفقا داده که اتفاقا باهم مشاوری را برای همین کار در تبریز به راه انداختهاند. این مشاور هم بصورت صوری در مسابقه شرکت میکند اما موفق به کسب مقام نمیشود و صرفا کارشان در مجله نامبرده به عنوان سی و دومین کار ارسالی چاپ میشود. خوب قرار داد کار با این مشاور امضا میشود و مشاور از نقطه صفر شروع به طراحی میکند. همه خوشحال، همه شاد، مسابقه با شکوه، شهر مهتاب خوش نام تر از قبل و فوق فوقش اینکه دوستان به جای دوستان. همین و بس. لینک به دیدگاه
Mahnaz.D 61915 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 19 آبان، ۱۳۸۹ مهتاب با روشنی آفتاب رنگ میبازد، روزی نو فرا میرسد و طعمهای بزرگتر در ورای تاریکی شب به چنگ میآید. این بار نوبت شهری دیگر است که در آرزوی آبادانی، شب را به صبح رسانده. همدان ... این شهری است جدید و پروژهای بسیار بزرگتر در انتظار آبادانی اوست. پروژه ای به وسعت خیال به نام "باغ شهر مهتاب". باز هم مسابقهای دیگر و مخارج میلیونی که از جیب مردم خرج خواهد شد. معماران جوان با آرزو های بزرگ در مسابقه شرکت خواهند کرد به امید اینکه روزی شناخته شوند. اما این بار هم دوستانی خواهند بود که به جای دوستان، کار را یکسره کنند. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده