Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۸۹ اشكانيان بر آ مده از قومي سكايي به نام پرني بودند.پرني ها بنا بر گزارش استرابون يكي از قومهاي شرقي سكايي و يكي از قبيله هاي مهم اتحاديه داهه بودند كه در دشت ميان گرگان و كرانه هاي تجن جنوبي در پارت شمالي سكونت داشتند كه امروزه محل سكونت تركمنهاي آخال است.نخستين بار نام داهه را در سنگ نبشته خشيارشا در تخت جمشيد ميبينيم.آنها احتمالا در زمان خشيارشا به تابعيت ايران در آمدند. اشکانیان که از قوم پارت بودند از ایالت پارتیا که مشتمل بر خراسان فعلی بود برخاستند . نام سرزمین پارت در کتیبه های داریوش پرثوه آمده است که به زبان پارتی پهلوه می شود . چون پارتیان از اهل ایالت پهله بودند ، از این جهت در نسبت به آن سرزمین ایشان را پهلوی نیز می توان خواند . ایالت پارتیها از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای خزر و از شمال به ترکستان و از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محـدود می شد . قبایل پارتی در آغاز با قوم داهه که در مشرق دریای خزر می زیستند در یک جا سکونت داشتند و سپس از آنان جدا شده در ناحیة خراسان مسکن گزیدند 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۸۹ دورة اشکانی 470 سال امتداد داشت . در اوایل این دوره که تقریباً یک صد سال دوام یافت ، اشکانیان به تحکیم مبانی دولت جوان خود پرداختند و دولت یونانی باختر را در شرق و دولت یونانی سلوکی را در غرب مغلوب نمودند . در اواسط دورة اشکانی که روزگار عظمت ایشان است ، شاهان آن سلسله با بهره مندی در برابر رومیان و مردمان نیمه متمدن آریایی که سکها خوانده می شدند ، می جنگیدند و خود را در عظمت به پای دولت روم رسانیدند . اشکانیان در اواخر عصر خود ، روی به انحطاط گذاشتند و سرانجام به دست ساسانیان منقرض گشتند و مرکز قدرت از خراسان به فارس منتقل گشت . در سال 250 پ م با گزيدن ارشك به فرماندهي خود اعلام استقلال كردند و پايه گذار طولاني ترين دوره حكومت ايراني در ايران شدندو به فرمانروايي برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام كه شديدا كمر به يوناني كردن ايران بسته بودند پايان دادند.پرني ها نيز مانند ديگر قومهاي سكايي مردمي چادر نشين ،سلحشور،تيرانداز وناآرام بودند كه مرگ طبيعي را براي خود شرم ميدانستند.به گزارش استرابون اين قوم در شمال شرقي ايران ميزيستندوهمواره مزاحم همسايگان خود هيركانيان و پارتها بودند.در سال 250پ م ناگهان به سرداري ارشك از سرزمين امروزي تركمنستان به جنوب سرازير شدند و به جلگه هاي حاصلخير اترك حمله كردند.اشك در شهر آساك در نزديكي قوچان به عنوان پادشاه برگزيده شد. جالب توجه اينكه اشك و تيرداد با 5تن از ياران خود هسته قيام را تشكيل ميدهند مانند برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام كه با 6يار خود بر عليه گئومات شوريد.اشك با برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام مبارزه كرد و او را واردار كرد كه اشكانيان را به رسميت بشناسد. پس از اين اشكانيان بر سلوكيان غلبه كردند آنها را از تاريخ سياسي ايران حذف كردند 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۸۹ حدود کشور اشکانی در دورة عظمت آن از طرف مغرب به رود فرات ، و از مشرق پنجاب و سند ، و از طرف جنوب برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام و اقیانوس هند ، و از شمال کوههای هیمالایا و رود سیحون و دریای خزر و کوههای قفقاز بوده است . 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۸۹ تقسيم بندي جغرافيايي اشكانيان به رغم تكه تكه شدن برخي از ايالات در مجموع با تقسيم بندي كشوربه شش ايالت در زمان سلوكيان مطابقت مي كند. ظاهرا بخش علياي امپراتوري اشكاني، متصرفات نخستين پارت ها را شامل مي شود و بخش سفلا را در غرب ايران، متصرفات مهرداد . در طول 470 سال حكومت اشكانيان مرزهاي كشور تقريبا ثابت بوده است و اگر چند باري هم به تيسفون حمله شده است ديري نگذشته است كه مهاجمان عقب نشيني كرده اند.پليني در تاريخ طبيعي خود بخش سفلاي حكومت اشكاني را به 7 قسمت تقسيم كرده است: 1-بين النهرين و بابل 2-آپولونياتيس در سوريه 3-خالونيتيس كه احتمالا اربيل باشد و4-كارينا كه احتمالا كرند باشد 5-كامبادنه پيرامون كرمان 6-ماد عليا 7-ماد سفلا . او همچنين بخش علياي حكومت اشكاني را به يازده قسمت تقسيم كرده است كه شامل 1-خورنه 2-قومس 3-گرگان 4-استان شامل شيروان،بجنوردوقوچان 5-پارت كه با آن آشنا هستيم 6-اپارتيكنه پيرامون ابيورد 7-مرگيان يا مرو 8-اريا يا هرات 9-اناويا در جنوب هرات 10-سكستان و11-هندوستان سفيد يا رخج اين جغرافي دان رومي از شاهك نشين هايي نام ميبرد كه تابع اشكانيان هستند مانند پارس، اليمايي،مسنه،هتره ،اوسروئنه، آديابنه ،آتروپاتن و هيركاني در سنگ نبشته بزرگ شاپور دوم ساساني در كعبه زرتشت كه از استانهاي زمان اشكانيان ياد ميكند به نامهاي ديگري بر مي خوريم.سگان در كرانه درياي سياه،ويروزان در شرق سگان،آرمن يا ارمنستان، بلاسگان در غرب درياي خزر، گلان يا گيلان ،كرمان، مكران، تورگيستان ، هند، سكستان، مرو و خوارزم. اينها مراكزي هستند كه تحت فرمان اشكانيان بوده و در فهرست پليني قرار ندارند تيسفون پايتخت زمستاني وهمدان پايتخت تابستاني اشكانيان بوده است.از جمله شهرهاي آن دوره ،ميتوان به شهرصد دروازه پيرامون دامغان و خبوشان پيرامون قوچان و نيز شهرهاي درگز و عشق آباد امروزي اشاره كرد . 2 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۸۹ گردنبند زرين دوره اشكاني سنجاقهاي زرين اشكاني 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 14 مهر، ۱۳۸۹ مجسمه اي از مرمر ريتون سفالي 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۸۹ اشكانيان در طول فرمانروايي 470 ساله خود از شيوه اداره سپاه و آرايش جنگي خودكه الگويي سكايي داشت جدا نشدند. اين شيوه بسيار ساده و بي نياز از تشكيلات منظم عبارت بود از به هم پيوستن نيروي مستقل چند سردمدار و حمله ناگهاني به دشمن براي يك هدف خاص. يوستين مينويسد اشكانيان همواره بر اسب سوارند.با اسب به كارزار ميروند.با اسب به مهماني ميروند.دادوستد ميكنند،به كارهاي روزمره ميرسند و با يكديگر سخن ميگويند.سپاه اشكاني بر دو اصل تيراندازي و سواري پايه ريزي شده بود.اشكانيان جز در نقاط مرزي سپاه ثابت نداشتندودرون كشور سپاه ثابت به شكل امروزي وجود نداشت. بزرگان هر منطقه براي خود سپاهي داشتند كه در زمان جنگ آنها را در اختيار شاه قرار ميدادندو ارزش ثروت هر كدام از آنها به تعداد سواراني بود كه در روز نياز فراهم مي كردند. سواره نظام بخش اصلي سپاه بودكه به دو دسته تير اندازان و زره پوشان تقسيم ميشدند.اين سواران علاوه بر اسبي كه سوار ميشدند، اسب ديگري به يدك با خود به ميدان جنگ ميبردند و گاهي نيز از شتر استفاده مي كردند.جنگ با طبل شروع ميشد. سواركاران زره مي پوشيدند. هنگامي كه با اسبان زره پوش خود در مقابل نور خورشيد قرار ميگرفتند ،رويين تن به نظر مي آمدند. اشكانيان براي جنگ دراز مدت از بردباري برخوردار نبودند و گاهي در گرماگرم جنگ ميدان را خالي ميكردند.آنها از فن دژگيري و محاصره چيزي نمي دانستند و اصولا ارتشي دفاعي داشتند.پياده ها تير و كمان داشتند و سواره نظام تير و كمان و نيزه حمل ميكردند و هنگام سواري ميتوانستند به هر سمتي تير اندازي كنند.ابتدا جنگ را با تير اندازي شروع ميكردند و سپس سواره نظام سنگين وزن زره پوش به قلب دشمن حمله ميكردند.بزرگ ترين ضعف اشكانيان فرار نيروها به هنگام كشته شدن فرمانده آنها بود.اين مسئله را در دوره هاي ديگر تاريخي ايران هم مي توان ديد. برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 15 مهر، ۱۳۸۹ تصاوير اسب سواران اشكاني در دورا يوروپوس در اوايل قرن سوم ميلادي كشيده شده است 1 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 1 آذر، ۱۳۸۹ در اين دوره نيز همانند گذشته، پوشش زنان ايرانى كامل بوده است. در اين باره چنين مىخوانيم: « لباس زنان اشكاني پيراهني بلند روي زمين، گشاد، پرچين، آستين دار و يقه راست بوده است و پيراهن ديگري روي آن را مي پوشانيده است. قد پيراهن دوم نسبت به اولي كوتاه و ضمناً يقه باز بوده است و روي اين دو پيراهن چادر به سر مي كردند. » پيراهن ها از پارچه هاي منقش (مخصوصاً قلابدوزي شده) تهيه مي شده است. آنان كفش ساده دوران اشكاني را به پا مي كردند و كمربندشان منحصر به نواري بوده كه براي جمع كردن گشادي پيراهن در زير سينه مي بستند. نقش برجسته پالير در موزه لوور زني از دوره اشكاني را نشان مي دهد. اين زن چادر به سر دارد و زير آن عمامه اش :jawdrop:به خوبي نمايان است. بر بالاي پيشاني (پايين عمامه) فلزي پهن منقوش و برجسته چون نواري موهاي جلوي سر را پوشانده و با وضع مطلوبي به عقب سر برده است. در جاى ديگر آمده است: «چادر زنان اشكانى به رنگهاى شاد و ارغوانى و يا سفيد بوده است. گوشه چادر در زير يك تخته فلزى بيضى منقوش يا دكمه كه به وسيله زنجيرى به گردن افكنده شده، بند است. اين چادر به نحوى روى سر مىافتاده كه عمامه (نوعى كلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها مىپوشانيده است. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده