setiya 12665 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 مهر، ۱۳۸۹ آیا تا به حال دقت کرده اید چقدر خانم ها از اینکه روزی پیر شوند می ترسند؟ احتمالاٌ خیلی ها را می شناسید که سنشان را دروغ می گویند. سن خیلی وقت ها از آن حرف های ممنوعه است که جلوی خانم ها نباید حرفی از آن وسط بکشید. اما چرا؟ چرا خانم ها اینقدر از پیر شدن می ترسند؟ به نظر من این تا حد زیادی به وضعیت جامعه برمی گردد. خیلی وقت ها خودِ خانم ها هم در این زمینه مقصر هستند چون بر این عقیده که "خیلی بد است اگر پیر شوند" دامن می زنند. از چه می ترسیم؟ اما ترس ما از چیست؟ وقتی پیر می شوید بدنتان دچار تحولاتی می شود. پوست صورت و دست هایتان شل شده و چروک برمی دارد. زنان دیگر قادر به بچه دار شدن نیستند. اما دیگر از چه واهمه داریم؟ خیلی وقت ها می ترسیم که هرچه که پیرتر شویم شانس کمتری برای عاشق شدن داشته باشیم. یا ممکن است ما عاشق کسی شویم اما طرف مقابل به خاطر پیر بودن ما تمایلی به ما نداشته باشد. چرا از آن می ترسیم؟ با نگاه کردن به هالیوود و هنرپیشه های آن می توانید گذر عمر را حس کنید. معروف ترین و دوست داشتنی ترین هنرپیشه های مرد آن الان پیرتر شده اند. به جرج کلونی فکر کنید یا شان کانری. این هنرپیشه ها با اینکه پیر شده اند اما هنوز معروف هستند. در چشم خانواده هایشان هنوز سمبل جذابیت هستند و فیلم های زیادی هم برای بازی کردن به آنها پیشنهاد می شود. به نظر نمی رسد که پیر شدنشان جلوی موفقیتشان را گرفته باشد. شاید حتی به آن کمک هم کرده است. جراحی پلاستیک مسئله دیگری است که پیر شدن هنرپیشه های زن را پنهان کرده است. الان دیگر خیلی عادی شده است که برای خلاص شدن از شر چین و چروک ها دست به جراحی پلاستیک بزنیم. هرچه خانم ها جراحی پلاستیک بیشتری انجام می دهند بیشتر به بد بودن پیری پی می بریم. اشکالی ندارد که سن ما پنجاه ساله باشد اما نباید پنجاه ساله به نظر برسیم. وقتی خانم ها به پایان ساعت بیولوژیکی بدنشان نزدیک تر می شوند که باعث می شود دیگر نتوانند بچه دار شوند، به نظر می رسد که در نظر بعضی ها شکسته می شوند. بالا رفتن سن بخش مهمی از آنچه که باعث می شود یک زن را زن بنامیم از او می گیرد. اگر دیگر نتوانید بچه به دنیا بیاورید پس دیگر یک زن کامل نیستید. واقعاً ناراحت کننده است که دیگران اینطور فکر می کنند. ما نباید بگذاریم توانایی بچه دار شدن زنانگی ما را تعریف کند که از دست دادن آن از محبوبیتمان بکاهد. چه باید کرد؟ اولین جایی که باید تغییرها را بررسی کرد، درونمان است. اگر بالا رفتن سن در خانم ها را دوست ندارید، از اینکه سنتان را بگویید نترسید. شصت سالتان است؟ چه اشکالی دارد از پشت بام آنرا فریاد بزنید که همه بشنوند. یائسه شده اید؟ به همه بگویید که چقدر عالی است و چه احساس خوبی دارید. وقتی خانم ها سعی کنند با بالا رفتن سن در گروه خودشان کنار بیایند آنوقت به کل جامعه سرایت خواهد کرد. آنوقت می بینید که مردها چطور از جذابیت مریل استریپ داد سخت می دهند. این ممکن است، فقط به کمک همه ما نیاز است. ما در دنیایی زندگی می کنیم که همه دغدغه جوان و زیبا به نظر رسیدن است. خیلی از ما در مواجهه با اینهمه حوان در جامعه احساس ترس، تنهایی و پشیمانی می کنیم که موجب افسردگی می شود و فکر می کنیم که بهترین سالهای عمرمان را پشت سر گذاشته ایم. باید دیدگاهتان را درمورد پیر شدن بطور کلی تغییر دهید. اگر بتوانید لذت و شور جوانی را دوباره به خودتان برگردانید چه؟ اگر زندگیتان را هنوز سرشار از ممکن ها، فرصت ها و هیجانات ببینید چه؟ خیلی وقت ها ناراحتی و درگیری ما با از دست دادن جوانی باعث می شود نتوانیم خوب به تغییراتی که در ما ایجاد می شود و اسراری که پیش رویمان است خوشامد بگوییم. اینجا 8 راه معرفی می کنیم که به شما کمک می کند دیدگاهی مثبت و عالی نسبت به پیر شدن پیدا کنید. 1. روابطتتان را وسعت بخشید. هرچه پیرتر می شویم، اینکه برای کسی مهم باشیم و حداقل با یک نفر احساس ارتباط عمیق کنیم هم مهمتر می شود. این افراد چه خانواده و چه دوستانتان باشند، اگر بطور مداوم با آنها در تماس باشید، مرتب به آنها تلفن کنید و با آنها بیرون بروید، دیگر برایشان مهم نخواهد بود که ظاهرتان چه شکلی باشد و آنچه در عمق وجود شماست برای آنها مهم می شود. تجربیات سخت همیشه ناراحت کننده هستند اما دوستانی که در کنارمان داریم مثل سایبانی ما را از اثرات آن حفاظت می کنند. 2. با معنویت ارتباط برقرار کنید. باید با چیزی غیر از واقعیات و برنامه های روزمره مان تماس داشته باشیم. چه از طریق مدیتیشن باشد چه عبادت یا تجربیات انسانی که انسانیت ما را به ما نشان می دهد، می توانیم به زندگیمان معنا و مفهوم دهیم که باعث می شود فراتر از چیزی رویم که هستیم. 3. تفاوت ایجاد کنید. قدرت و استعداد درونی خود را پیدا کنید، آنرا دنبال کنید تا تغییر در زندگی ایجاد کنید. 4. مراقبت سلامتیتان باشید. همه ما می دانیم که دنبال کردن یک رژیم غذایی سالم از میان همه گروه های غذایی بدنمان را تقویت کرده و از بروز بیماری ها جلوگیری می کند. ورزش مناسب و منظم نیز هم از نظر جسمی و هم فکری به ما انرژی می دهد. اما سعی نکنید دنبال سلامت ایدآل باشید یا از مریض شدن بترسید. آنچه باید را انجام دهید و در گستردگی عمیق تر از خودتان غوطه ور شوید. 5. هوشتان را ورزش دهید. با مطالعه زیاد و خوب گوش دادن می توانیم با افراد و نظرات مختلفی آشنا شویم. زندگی درونی ما تقویت شده و با کنجکاوی و نظم، یادگیری، پذیرش، و ساخت چیزهای تازه گذشته مان را بهتر درک می کند. 6. خلاقیتتان را تقویت کنید. با ارتباط برقرار کردن با زیبایی جهان، قدرت خلاقیت و ساخت چیزهای جدید و پیدا کردن راه حلهای تازه را در خودمان آزمایش می کنیم. چه در هنر باشد، چه در باغبانی، چوب بری و یا در ارتباطاتمان، حس می کنیم چیزی قوی تر ما را سرشار می کند، از ذهن و فکرمان می گذرد و جهان را—و خودمان را—غنی تر و زیباتر می سازد. 7. از طبیعت لذت ببرید. وقتی راه می روید، کوه نوردی می کنید، یا کنار ساحل دریا استراحت می کنید، نفس عمیق بکشید و به زیبایی جنگل ها، کوه ها، و دریاچه ها فکر کنید. با گذشت سالها چنین ارتباطی با طبیعت حس ارتباط با چیزی ماندگار، جادویی و آرامش بخش به ما می دهد. 8. میراثتان را بسازید. وقتی به این فکر می کنم که چطور می توانم به بهترین صورت وقتم را بگذرانم، آنچه که از من پس از مرگم باقی می ماند اهمیت زیادی برایم پیدا می کند. به همین خاطر است که خوب است بیشترین زمانتان را با بچه هایتان بگذرانید و تا می توانید با آنها خوش باشید. با اینکار خوبی درون شما در آنها هم ریشه می دواند و آنها هم تا آخر عمر با آن زندگی می کنند. همه باید کار کنیم تا بتوانیم زندگیمان را بگذرانیم اما هر لحظه ای که پیدا می کنید را برای مرتبط کردن فعالیت هایتان با آنچه از شما باقی می ماند و میراثتان صرف کنید. مثل درخت هایی است که می کارید، یا هنری که نقاشی می کنید، می نویسید یا می سازید. وقتی خودمان را به درون آدم ها و چیزهایی بریزیم که ما را ادامه بدهند بالا رفتن سن کمتر ناراحت کننده خواهد شد. این وظیفه ماست که همه تلاشمان را در این راه به کار بگیریم. بااینکار ممکن است حتی متوجه پیر شدنمان نشویم. لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده