Astraea 25351 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۸۹ «برند». احتمالا شما بارها و بارها به این واژه برخود کردهاید و حتی خود بارها از آن استفاده کردهاید، اما آیا واقعا میدانید معنی و مفهوم «برند» چیست و آیا مطمئن هستید که این واژه را غلط یا نا به جا مورد استفاده قرار ندادهاید؟ این مطلب میکوشد تعریفی درست از این مفهوم حیاتی در اقتصاد امروز جهان ارائه دهد. احتمالا عامیانهترین و دم دستترین تعریف ممکن برای واژه «برند» این است: «نامی که مستقیما دلیل فروش کالاها یا استفاده از خدمات مورد استفاده قرار میگیرد». مشخص است که برند فقط یک نام نیست بلکه بک نشانه یا سمبل یا آرم گرافیکی نیز دارد که منحصر به فرد است بنابراین میتوان این مفهوم را برای «برند» ارائه داد: «برند نام یا نمادی است که با هدف فروش کالاها یا ارائه خدمات مورد استفاده قرار میگیرد». اما قطعا اگر اندکی تامل کنید متوجه میشوید که هدف از ایجاد یک برند، چیزی فراتر از فروش کالا یا ارائه خدمات هدف است. برند علاوه بر اینکه سهم بازار را زیر تسلط خود نگه دارد، برای رشد کسب و کار هم راههایی را مطرح میکند و کارکنان ماهر و مستعد را جذب و حفظ میکند و ارزش خود را نزد سهامداران مجموعه هم ارتقا میبخشد. 5 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۸۹ اینگونه است که جان میلیر و دیویدمور این تعریف را برای برند ارائه می دهند: «برند نام یا نمادی است که سازمان آن را با هدف ارزش آفرینی برای محصولات خود مورد استفاده قرار میدهد». اما مسئله اینجا است که حالا «برند» صرفا یک نام یا نمادی نیست بلکه عناصر دیگری چون تجربهها، شنیدهها، روایات و خاطرههای ذهن افراد، ویژگیهای خاص افراد مصرف کننده از آن و حتی موقعیت مکانی مراکز فروش یا ارایه محصولات و قیمت آنها هم در این مجموعه در هم تنیده شده و همه آنها با هم مفهوم «برند» را بوجود آوردهاند». در مجموع یکی از بهترین تعریفهای برند توسط گاردنر و لوی در سال 1955 ارائه شده است: «برند عادی پیچیده است که دامنه متنوعی از ایدهها و ویژگیها را در بر میگیرد. برند نهتنها با استفاده از آهنگ خود (و نیز معنی و مفهوم لغوی خود)بلکه مهمتر از آن با استفاده از هر عاملی که در طول زمان با آن آمیختهاند و در جامعه به صورت هویتی شناخته شده و نمود یافته است، با مشتری سخن میگوید». برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 3 لینک به دیدگاه
Astraea 25351 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۸۹ در عصر ما نوآوری به منزله عامل اصلی و کلیدی موفقیت کسب و کارها است و شعار مدیران موفق امروزی؛ « نوآوری یا نابودی » است. اندرز بسیاری از استادان عرصه مدیریت این است که « روح و جان کارآفرینی، نوآوری و خلاقیت است ». اگر ایجاد نوآوری در کسب و کار خود را صرفا عامل سودآوری در نظر بگیریم، خطای بزرگی مرتکب شده ایم. شرکت Apple – بهترین نمونه از شرکتی نوآور- از برند قدرتمندی برخوردار است که به خوبی توسط کارکنان و مشتریان درک شده و دارای هدف روشنی است. هدف Apple این است؛ « توسعه تکنولوژی هایی که امکان برخورداری از مزیت ها و امکانات تصویری، ویدئویی و موسیقی را برای افراد فراهم می آورد ». برخورداری از این هدف روشن، نام Apple را با تعالی در عرصه طراحی و نوآوری تکنولوژیکی مترادف کرده است. به این ترتیب نام Apple به برند معروف و محبوب کارکنان و مشتریان خود، تبدیل شده است. برخورداری از این ویژگی برای شرکت مزیتی منحصر به فرد است. کارکنانی که در زمینه تولید محصولات جدید فعالیت می کنند، دلیل محبوبیت Apple را در نزد مشتریان خود به درستی درک می نمایند. آنها انتظارات مصرف کنندگان را دانسته و ویژگی هایی را که می تواند محصول را برای آنها جذاب و شگفت آور نماید، تشخیص می دهند. قدرت این برند گرایش و جهت گیری های خاصی را نسبت به بازار ارائه کرده و فعالیت های نوآورانه آن را هدفمند می کند. 5 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده