panoram 5055 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۸۹ میدان، عنصر فرهنگساز شهری میدان به فضایی گفته میشود که در میانه ساختارهای معماری شکل میگیرد. این فضا در طول تاریخ تکامل شهرسازی و نسبت به ضرورتهای موجود زمان و مکان شکلگیری، کاربریهای متفاوتی داشته است و در گذشته بیشتر فعالیتهای اقتصادی و عملکردهای گوناگون حکومتی و اجتماعی در این فضای روباز انجام میگرفته است. شهرهای با سابقه تاریخی، دارای میدانهای معروفی هستند که جزئی از خاطرات مردم و هویت تاریخی این شهرها به شمار میروند. بناهایی که میدان را احاطه میکنند نسبت به شرایط به وجود آمدن میدان دارای ویژگیهایی هستند که این ویژگیها تنوع میدان را موجب میشود: • جایگیری یک ساختمان مهم نظیر کاخ سلطنتی در یک جانب و فضای باز مقابل آن که به منظور بهرهبرداریهای خاص ایجاد میشود (میدان ارگ تهران) • فضای محصور از سه جانب که ضلع چهارم آن باز است و خیابان یا معابری از مقابل آن میگذرد (سبزه میدان در تهران) • قرارگیری چند فضای معماری که کاربریهای متفاوت ولی مکمل و مرتبط با یکدیگر دارند و کالبد مشترکی را ایجاد میکنند و از طرحی منظم و هماهنگ برخوردارند نیز نوعی دیگر از میدان را به وجود میآورند که از معروفترین این گونه میدانها در جهان میتوان به میدان «سنمارکو» در ایتالیا، میدان «مایور»، در اسپانیا و میدان امام (نقش جهان) در ایران اشاره کرد. ترکیب ساختمانهایی با عملکرد متفاوت در اطراف یک میدان نمایانگر آن است که سعی بر گردآوری شهروندان در یک فضای عمومی و تقویت روابط اجتماعی از بیشترین اهمیت در طراحی این میدان برخوردار بوده است. میدان نقش جهان اصفهان این ویژگیها را به کاملترین شکل در میان میدانهای تاریخی جهان به همراه دارد. مقر حکومتی، جایگاه مذهبی، فعالیت اقتصادی و زمین ورزشی (بازی چوگان) کمال یافتگی و شکوه و زیبایی را در این میدان به نمایش گذاشته و آن را در جهان بیهمتا کرده است. با ورود اتومبیل و پررنگتر شدن حضور آن در زندگی ساکنان شهرها عملکرد میدان از حالت سنتی خود خارج شده و مفهوم جدیدی پیدا میکند هر چند در طراحی این میدانها نیز اصول کلی زیبایی شناختی در اجزای معماری محصور کننده میدان رعایت شده و فرم و مصالح به کار رفته در بعضی میدانها در نهایت هماهنگی بوده و در واقع یک نما در اطراف میدان تکرار میشود. علاوه بر بدنههای متناسب و موزون، آبنماسازی و ایجاد فضای سبز نیز جزو اجزای شکلدهنده میدان به شمار میرود و گاهی نیز نصب و ایجاد یک عنصر مشخص هنری مانند مجسمه شخصیتهای فرهنگی و اسطورهای در وسط میدان موجب تقویت نمادهای شهری و شکلدهی هر چه بیشتر فضای میدان به عنوان یک فضای عمومی خاطرهانگیز میشود. «میکل آنژ» در طرح بهسازی و تکمیل میدان «گامپیدولیو» بر بالای تپه «کامپیتولینه» به سال ۱۵۳۹ _ ۱۵۳۷ میلادی علاوه بر ساخت و سازهای مناسب با ساختارهای موجود و ایجاد هماهنگی در بدنههای میدان اقدام به کفسازی آن و با انتقال مجسمه «مارکوس اورلیوس» به دستور «پاپ پل سوم» و نصب آن در مرکز این میدان روی سکویی که به همین منظور طراحی کرده بود، نبوغ خود را در درک فضاهای شهری و به وجود آوردن و القا شکوه و عظمت و تهییج شور و شوق ملی و ایجاد یک فضای دلنشین که در گذشته نیز مرکز حکومتی رم باستان به شمار میرفت، به نمایش گذاشت. پس از گذشت حدود پانصد سال از اجرای طرح میکل آنژ ساخت و ساز مرتفع در ضلع جنوب غربی میدان فردوسی تهران که نام شاعر حماسهسرای بزرگ ایران و جهان بر آن نهاده شده است، مجسمه او را که نماد فرهنگی و ملی ایرانیان در پایتخت کشور است به گونهای تحقیرآمیز تحتالشعاع قرار داده و با خودنمایی در هر چه محقر جلوه دادن فضای میدان، تناسب نسبی بناهای اطراف را نیز بر هم زده و خود را پیش از مجسمه و اجزای دیگر میدان بر بیننده تحمیل کند. سوالی که به ذهن متبادر میشود این است که چه کسانی مسئول چنین خطاهایی در منظر شهری هستند و تا چه زمانی این اشتباهات در شهر تهران و سایر شهرهای ایران تکرار خواهد شد؟ آیا مدیران شهری به زیبایی شهر و حفظ هویت آن توجهی دارند؟ آیا حضور سرسامآور اتومبیل در تهران به خصوص در بافت مرکزی و آلودگی ناشی از آن زنگ خطری برای جلوگیری از تراکم نیست؟ چه کسانی باید پاسخگوی ناهنجاریهای موجود باشند که در اثر تکرار اشتباهات پیش آمده است؟ آیا آن قدر که برخی مدیران شهری به درآمدزایی میاندیشند به فکر روح و روان و سلامتی شهروندان هستند؟ تا کی بیتفاوتی نسبت به ارزشهای تاریخی و هنری ادامه خواهد یافت؟ تهران باید نمادی از الگوهای فرهنگی ایران اسلامی در جهان باشد، آیا با بیاعتنایی به روند کنونی تخریب ساختارهای تاریخی میتوان به این مهم دست یافت؟ نویسنده: مهدی معمارزاده، کارشناس میراث فرهنگی 4 لینک به دیدگاه
asal sadra 3752 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۸۹ یکم این نوشته هاتو مرتب کن بولد کن بعضی قسمتاشو رنگی کن.. تراز از راستشم کن..:w00: بنظرم بهتر تو بخش طراحی شهری باشه هاا 3 لینک به دیدگاه
asal sadra 3752 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۸۹ میدان، عنصر فرهنگساز شهری میدان به فضایی گفته میشود که در میانه ساختارهای معماری شکل میگیرد. این فضا در طول تاریخ تکامل شهرسازی و نسبت به ضرورتهای موجود زمان و مکان شکلگیری، کاربریهای متفاوتی داشته است و در گذشته بیشتر فعالیتهای اقتصادی و عملکردهای گوناگون حکومتی و اجتماعی در این فضای روباز انجام میگرفته است. شهرهای با سابقه تاریخی، دارای میدانهای معروفی هستند که جزئی از خاطرات مردم و هویت تاریخی این شهرها به شمار میروند. بناهایی که میدان را احاطه میکنند نسبت به شرایط به وجود آمدن میدان دارای ویژگیهایی هستند که این ویژگیها تنوع میدان را موجب میشود: • جایگیری یک ساختمان مهم نظیر کاخ سلطنتی در یک جانب و فضای باز مقابل آن که به منظور بهرهبرداریهای خاص ایجاد میشود (میدان ارگ تهران) • فضای محصور از سه جانب که ضلع چهارم آن باز است و خیابان یا معابری از مقابل آن میگذرد (سبزه میدان در تهران) • قرارگیری چند فضای معماری که کاربریهای متفاوت ولی مکمل و مرتبط با یکدیگر دارند و کالبد مشترکی را ایجاد میکنند و از طرحی منظم و هماهنگ برخوردارند نیز نوعی دیگر از میدان را به وجود میآورند که از معروفترین این گونه میدانها در جهان میتوان به میدان «سنمارکو» در ایتالیا، میدان «مایور»، در اسپانیا و میدان امام (نقش جهان) در ایران اشاره کرد. ترکیب ساختمانهایی با عملکرد متفاوت در اطراف یک میدان نمایانگر آن است که سعی بر گردآوری شهروندان در یک فضای عمومی و تقویت روابط اجتماعی از بیشترین اهمیت در طراحی این میدان برخوردار بوده است. میدان نقش جهان اصفهان این ویژگیها را به کاملترین شکل در میان میدانهای تاریخی جهان به همراه دارد. مقر حکومتی، جایگاه مذهبی، فعالیت اقتصادی و زمین ورزشی (بازی چوگان) کمال یافتگی و شکوه و زیبایی را در این میدان به نمایش گذاشته و آن را در جهان بیهمتا کرده است. با ورود اتومبیل و پررنگتر شدن حضور آن در زندگی ساکنان شهرها عملکرد میدان از حالت سنتی خود خارج شده و مفهوم جدیدی پیدا میکند هر چند در طراحی این میدانها نیز اصول کلی زیبایی شناختی در اجزای معماری محصور کننده میدان رعایت شده و فرم و مصالح به کار رفته در بعضی میدانها در نهایت هماهنگی بوده و در واقع یک نما در اطراف میدان تکرار میشود. علاوه بر بدنههای متناسب و موزون، آبنماسازی و ایجاد فضای سبز نیز جزو اجزای شکلدهنده میدان به شمار میرود و گاهی نیز نصب و ایجاد یک عنصر مشخص هنری مانند مجسمه شخصیتهای فرهنگی و اسطورهای در وسط میدان موجب تقویت نمادهای شهری و شکلدهی هر چه بیشتر فضای میدان به عنوان یک فضای عمومی خاطرهانگیز میشود. «میکل آنژ» در طرح بهسازی و تکمیل میدان «گامپیدولیو» بر بالای تپه «کامپیتولینه» به سال ۱۵۳۹ _ ۱۵۳۷ میلادی علاوه بر ساخت و سازهای مناسب با ساختارهای موجود و ایجاد هماهنگی در بدنههای میدان اقدام به کفسازی آن و با انتقال مجسمه «مارکوس اورلیوس» به دستور «پاپ پل سوم» و نصب آن در مرکز این میدان روی سکویی که به همین منظور طراحی کرده بود، نبوغ خود را در درک فضاهای شهری و به وجود آوردن و القا شکوه و عظمت و تهییج شور و شوق ملی و ایجاد یک فضای دلنشین که در گذشته نیز مرکز حکومتی رم باستان به شمار میرفت، به نمایش گذاشت. پس از گذشت حدود پانصد سال از اجرای طرح میکل آنژ ساخت و ساز مرتفع در ضلع جنوب غربی میدان فردوسی تهران که نام شاعر حماسهسرای بزرگ ایران و جهان بر آن نهاده شده است، مجسمه او را که نماد فرهنگی و ملی ایرانیان در پایتخت کشور است به گونهای تحقیرآمیز تحتالشعاع قرار داده و با خودنمایی در هر چه محقر جلوه دادن فضای میدان، تناسب نسبی بناهای اطراف را نیز بر هم زده و خود را پیش از مجسمه و اجزای دیگر میدان بر بیننده تحمیل کند. سوالی که به ذهن متبادر میشود این است که چه کسانی مسئول چنین خطاهایی در منظر شهری هستند و تا چه زمانی این اشتباهات در شهر تهران و سایر شهرهای ایران تکرار خواهد شد؟ آیا مدیران شهری به زیبایی شهر و حفظ هویت آن توجهی دارند؟ آیا حضور سرسامآور اتومبیل در تهران به خصوص در بافت مرکزی و آلودگی ناشی از آن زنگ خطری برای جلوگیری از تراکم نیست؟ چه کسانی باید پاسخگوی ناهنجاریهای موجود باشند که در اثر تکرار اشتباهات پیش آمده است؟ آیا آن قدر که برخی مدیران شهری به درآمدزایی میاندیشند به فکر روح و روان و سلامتی شهروندان هستند؟ تا کی بیتفاوتی نسبت به ارزشهای تاریخی و هنری ادامه خواهد یافت؟ تهران باید نمادی از الگوهای فرهنگی ایران اسلامی در جهان باشد، آیا با بیاعتنایی به روند کنونی تخریب ساختارهای تاریخی میتوان به این مهم دست یافت؟ نویسنده: مهدی معمارزاده، کارشناس میراث فرهنگی خب چندتا میدان دیگه هم واسه نمونه بذار.. واسه تحلیل فضای شهری به درد بچه ها میخوره.. 3 لینک به دیدگاه
Miladt 3681 اشتراک گذاری ارسال شده در 8 مهر، ۱۳۸۹ ممنون از مطالب خوبی که تو سایت میزاری!!! در مورد میدان باید بگم که میشه میدان رو به عنوان اصلی ترین فضای شهری یک شهر در نظر گرفتهمتنگونه که در گذشته از میدان برای محل تجمعات و سخنرانی ها استفاده میشد و همچنین مراکز اصلی حکومتی نیز در میدان قرار میگرفت!برای مثال میدان اصلی شهر کامپیدولیو بر فراز تپه باستانی کاپیتوینه که دید خوبی بر شهر رم داشت.این میدان بیضی شکل که توسط میکل آنژ طراحی شده به گونه ایست که که زاویه بین کاخ شهرداری و مجلس سنا 80 درجه و همچنین بین کاخ شهرداری و موزه نیز 80 درجه است و تندیس مارکوس آورلیوس نیز در میانه میدان میباشد.این نحوه طراحی باعث شد که چشم انداز پاپ به شهر رم باز باشد! امروزه اما به دلیل وجود اتومبیل کارکرد اصلی میدان که همان تعاملات اجتماعی در امنیت اجتماعی و کالبدی است زیر سوال رفته و عموم مکان هایی که باید کارکرد میدان داشته باشند و از ورود اتومبیل به حوزه آنها خودداری شود تبدیل به فلکه شدند که کارکدی کاملا گذری دارد!که این جایجایی عملکردی مشکلات زیادی رو هم برای اتومیبل و هم برای عابرین به وجود آورده!!برای مثال میدان انقلاب اصفهان(شمال 33 پل) طراحی برای عملکرد میدان دارد به گونه ای که در اطراف آن انواع کاربری های تجاری تفریحی مشاهده میشود(که یکی از عناصر شکل دهنده میدان میباشد) اما به دلیل حضور بیش از اندازه اتومبیل دارای کارکرد فلکه هم میباشد. 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده