soheiiil 24251 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ - صبح توي صف شير ، يادم مي افتد كه كليد خانه را ندارم و براي اينكه بتوانم بروم خانه ، بايد تا نيم ساعت ديگر صبر كنم . به سرم مي زند كه براي وقت كشي هم كه شده ، بروم ته صف. پيرمردي ته صف ايستاده ؛ به او پيشنهاد مي كنم كه برود و جاي من بايستد. ديگران طوري نگاهم مي كنند كه گويي قهرمان ام. لابد پيش خودشان مي گويند چه پسر با شخصيتي! - فردا صبح، توي اتوبوس نشسته ام كه يك پيرمرد فرتوت سوار مي شود. ديشب زمين خورده ام و مچ پايم دررفته. نمي توانم بلند شوم تا به رسم ادب و احترام، پيرمرد فرتوت بنشيند. مرد ميانسالي كه روبرويم نشسته، جايش را به پيرمرد مي دهد و طوري نگاهم مي كند كه گويي يك فرشته دارد به شيطان نگاه مي كند. لابد پيش خودش مي گويد چه پسر بي شخصيتي! - ظهر همان روز، راننده تاكسي بقيه كرايه ام را مي دهد. پانصد تومان زياد داده ؛ پسش مي دهم. لبخندي مي زند و تشكري مي كند و موقع پياده شدن، خداحافظي مي كند.لابد پيش خودش مي گويد چه پسر باشخصيتي! - عصر همان روز، توي ميوه فروشي، پاي يك آقا را لگد مي كنم؛ ولي خودم متوجه نمي شوم. آقا چپ چپ نگاهم مي كند و لابد توي دلش مي گويد چه پسر بي شخصيتي! من هم كه دليل چپ چپ نگاه كردنش را نمي دانم، توي دلم مي گويم چه آقاي بي شخصيتي! - وقتي از مغازه بيرون مي آيم؛ تازه دوستم مرا توجيه مي كند كه پاي آن آقا را لگد كرده ام و من تازه مي فهمم كه چطور راجع به شخصيت آن آقا قضاوت كرده ام. برمي گردم توي مغازه و كلي معذرت خواهي و آن آقا هم ديگر چپ چپ نگاه نمي كند. حتي لبخندي هم بر لب دارد. لابد حالا توي دلش مي گويد چه پسر با شخصيتي! - لابد هركدام از ما، روزي هزار بار در مورد شخصيت افراد خيالبافي مي كنيم و لابد نهصد بار از اين هزار بار را اشتباه كرده ايم. گاهي اوقات چقدر ناكارآمد مي شود اين طبيعت آدمي و ما باز دلمان خوش است به آدم بودن. اصلا مگر به جز دلخوشي، كار ديگري هم از دستمان برمي آيد؟ 23 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ لابد هركدام از ما، روزي هزار بار در مورد شخصيت افراد خيالبافي مي كنيم و لابد نهصدو نود و نه بار از اين هزار بار را اشتباه كرده ايم.99 درصد اوقات چقدر ناكارآمد مي شود اين طبيعت آدمي و ما باز دلمان خوش است به آدم بودن (چه واژه ی غریبی!)....اصلا مگر به جز دلخوشي، كار ديگري هم از دستمان برمي آيد؟ تا تونستم برات منفی تر کردم این نتیجه گیری رو........:girl_yes2: ولی این جوریاام نیست..... ببین فقط تمرین میخواد به نظرمن....هر موقع یاد گرفتیم دروغ نگیم... بدگویی و غیبت نکنیم....توهین نکنیم...به عقاید همدیگه احترام بزاریم.... یاد بگیریم محبت کنیم.... زیر آب همدیگرو نزنیم... بفهیم واقعا لذت گذشت از انتقام بیشتره.....یا حتی گاهی سکوت کردن رو یاد بگیرم..... وَ ....وَ ....وَ.... اون موقع میایم پیش داوری نکردن وقضاوت درست کردن رو هم یاد میگیریم.....:girl_yes2: حالا مافرض میکنیم یاد گرفتیم اونارو.... دیگه کنترل افکار خودمون که دیگه دست خودمونه..... تا مطمئن نشدی قضاوت نکن... تا مجبور نشدی هم قضاوت نکن.... اصلا یه اپسیلن شک هم میتونه تو قضاوت تو تاثیر داشته باشه...پس همون یه کوچولو شبهه رم حل کن بعد قضاوت کن.... چشماتو روی حقیقت ها نبند.... حواست باشه با کوچکترین قضاوت نادرستت ممکنه حق بزرگی از کسی ضایع شه.... سهیل جان دوم شخصه جسارت نکردما... با خودم داشتم حرف میزدم!!! 6 لینک به دیدگاه
soheiiil 24251 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ لیلا جان حرفاتو قبول دارم ولی موضوع عمیقتر از این حرفاس جبر ما همه اسیر جبریم البته به نظرم تو هر چه قدر هم که تمارض به خوب بودن بکنی اگه سرشتت بد باشه بالاخره قیمتی هست که این نقاب تو رو میخره باید ذاتا خوب بود که اونم دست ما نیست 2 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ چند درصد ادمای روی زمین ذاتا خوب نیستن!!؟؟؟! حرفی میزنیا!!! این دیگه خیلی بد بینیه!!! من موافقم که ذات آدما تغییر نمیکنه و تو کردارشون تاثیر داره.....ولی به نظر من ذات هیچ آدمی بد نیست....اونایی که ما فک میکنیم که ذاتشون اصطلاحا خرابه و ... به نظر من زندگی ازشون یه همچین ادمایی ساخته..... بازم توش جبری نمیبینم.....ادمها تو وضعیت های مشابه رفتارهای متفاوت از خودشون نشون میدن....بودن کسانی که از رنجی که سرنوشت براشون رقم زده جز یاس و سرشکستگی چیزی براش نمونده و کسانی که از همون موقعیت سربلند و پر از تجربه بیرون اومدن...... 1 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ لابد هركدام از ما، روزي هزار بار در مورد شخصيت افراد خيالبافي مي كنيم و لابد نهصدو نود و نه بار از اين هزار بار را اشتباه كرده ايم.99 درصد اوقات چقدر ناكارآمد مي شود اين طبيعت آدمي و ما باز دلمان خوش است به آدم بودن (چه واژه ی غریبی!)....اصلا مگر به جز دلخوشي، كار ديگري هم از دستمان برمي آيد؟ تا تونستم برات منفی تر کردم این نتیجه گیری رو........:girl_yes2: ولی این جوریاام نیست..... ببین فقط تمرین میخواد به نظرمن....هر موقع یاد گرفتیم دروغ نگیم... بدگویی و غیبت نکنیم....توهین نکنیم...به عقاید همدیگه احترام بزاریم.... یاد بگیریم محبت کنیم.... زیر آب همدیگرو نزنیم... بفهیم واقعا لذت گذشت از انتقام بیشتره.....یا حتی گاهی سکوت کردن رو یاد بگیرم..... وَ ....وَ ....وَ.... اون موقع میایم پیش داوری نکردن وقضاوت درست کردن رو هم یاد میگیریم.....:girl_yes2: حالا مافرض میکنیم یاد گرفتیم اونارو.... دیگه کنترل افکار خودمون که دیگه دست خودمونه..... تا مطمئن نشدی قضاوت نکن... تا مجبور نشدی هم قضاوت نکن.... اصلا یه اپسیلن شک هم میتونه تو قضاوت تو تاثیر داشته باشه...پس همون یه کوچولو شبهه رم حل کن بعد قضاوت کن.... چشماتو روی حقیقت ها نبند.... حواست باشه با کوچکترین قضاوت نادرستت ممکنه حق بزرگی از کسی ضایع شه.... سهیل جان دوم شخصه جسارت نکردما... با خودم داشتم حرف میزدم!!! شما چند سال دارید که میخواهید همه آنچه را که میگوئید بتونید از این به بعد یاد بگیرید؟ مگر اینها را تا به حال یاد نگرفته اید؟ حتمآ منظور شما بچه های کوچلو هستند والا هر کسی اینها را تو بچگی یاد میگیرد. حتی تو دبستان . شما حتما دارید جدی نمیگید. 1 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ چند درصد ادمای روی زمین ذاتا خوب نیستن!!؟؟؟! حرفی میزنیا!!! این دیگه خیلی بد بینیه!!! من موافقم که ذات آدما تغییر نمیکنه و تو کردارشون تاثیر داره.....ولی به نظر من ذات هیچ آدمی بد نیست....اونایی که ما فک میکنیم که ذاتشون اصطلاحا خرابه و ... به نظر من زندگی ازشون یه همچین ادمایی ساخته..... بازم توش جبری نمیبینم.....ادمها تو وضعیت های مشابه رفتارهای متفاوت از خودشون نشون میدن....بودن کسانی که از رنجی که سرنوشت براشون رقم زده جز یاس و سرشکستگی چیزی براش نمونده و کسانی که از همون موقعیت سربلند و پر از تجربه بیرون اومدن...... من وقتی در ایران بودم با همه چیز سر جنگ داشتم . یکی دو بار هم توسط پلیس دستگیر شدم. همیشه هم قرص اعصاب میخوردم. پدرم میگفت من بالاخره یا دیوانه میشوم و یا زندانی ابد. از ایران فرار کردم و به ترکیه رفتم و روز un توانستم اقامت کانادا را بگیرم. الان 5 سال هست که اینجام. هم درس میخوانم و هم جزو یکی از دانشجویان خوش اخلاق و مرتب و جنتلمن دانشگاهمون هستم. تا به حال حتی یک اخطار شهروندی هم نگرفته ام. همه دوستانم هم به من افتخار میکنند. حالا اینها کدامشان مربوط به ذات من میشوند؟ من فهمیدم که محیط زندگی انسان از همه چیز مهم تر است. من در یک مزرعه پرورش اسب کار میکنم و همه از من راضی هستند. شما مطمئن باشید که هر بلایی که بر سر انسان می اید از بدی محیط زندگی اوست و همه پیشرفت یک انسان از محیط متمدن اوست. 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ شما چند سال دارید که میخواهید همه آنچه را که میگوئید بتونید از این به بعد یاد بگیرید؟ مگر اینها را تا به حال یاد نگرفته اید؟ حتمآ منظور شما بچه های کوچلو هستند والا هر کسی اینها را تو بچگی یاد میگیرد. حتی تو دبستان . شما حتما دارید جدی نمیگید. اتفاقا من حتما دارم جدی میگم!!! بزرگتر از من هاش هنوز یاد نگرفتن پیش داوری نکنن!!! شاید باورتون نشه ...ولی من از نزدیکترین دوستام به خاطر بدگوییها و غیبتهایی که از من پیش دیگرون کردم ضربه های خیلی بدی خوردم....... کسانی که اون بدگویی هارو شنیدن و باور کردن به نظر شما تو بچگی یاد گرفته بودن که نباید تا موقع ای که از چیزی مطمئن نشدن قضاوت نکنند!!! جدا االان همه ادم بزرگا بلدن که دروغ نگن!؟!؟ این موضوع ها از جمله چیزهاییه که ربطی به سن و سال نداره.....اگه شما تو کودکی این چیزارو یاد گرفتید.....ادم واقعا خوشبختی هستید!!! لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ من وقتی در ایران بودم با همه چیز سر جنگ داشتم . یکی دو بار هم توسط پلیس دستگیر شدم. همیشه هم قرص اعصاب میخوردم. پدرم میگفت من بالاخره یا دیوانه میشوم و یا زندانی ابد. از ایران فرار کردم و به ترکیه رفتم و روز un توانستم اقامت کانادا را بگیرم. الان 5 سال هست که اینجام. هم درس میخوانم و هم جزو یکی از دانشجویان خوش اخلاق و مرتب و جنتلمن دانشگاهمون هستم. تا به حال حتی یک اخطار شهروندی هم نگرفته ام. همه دوستانم هم به من افتخار میکنند. حالا اینها کدامشان مربوط به ذات من میشوند؟ من فهمیدم که محیط زندگی انسان از همه چیز مهم تر است. من در یک مزرعه پرورش اسب کار میکنم و همه از من راضی هستند. شما مطمئن باشید که هر بلایی که بر سر انسان می اید از بدی محیط زندگی اوست و همه پیشرفت یک انسان از محیط متمدن اوست. پس با این اوصاف همه ی ماهایی که تو ایران هستیم ....انسان های غیر متمدن.... و یاغی هستیم که نه ارزش زندگی رو میدونیم نه نحوه ی درست زندگی کردن رو!!!! :JC_thinking: 2 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ پس با این اوصاف همه ی ماهایی که تو ایران هستیم ....انسان های غیر متمدن.... و یاغی هستیم که نه ارزش زندگی رو میدونیم نه نحوه ی درست زندگی کردن رو!!!! :jc_thinking:منظور من این نبود. لینک به دیدگاه
سیندخت 18786 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ - لابد هركدام از ما، روزي هزار بار در مورد شخصيت افراد خيالبافي مي كنيم و لابد نهصد بار از اين هزار بار را اشتباه كرده ايم. گاهي اوقات چقدر ناكارآمد مي شود اين طبيعت آدمي و ما باز دلمان خوش است به آدم بودن. اصلا مگر به جز دلخوشي، كار ديگري هم از دستمان برمي آيد؟ حالا مافرض میکنیم یاد گرفتیم اونارو.... دیگه کنترل افکار خودمون که دیگه دست خودمونه..... تا مطمئن نشدی قضاوت نکن... تا مجبور نشدی هم قضاوت نکن.... اصلا یه اپسیلن شک هم میتونه تو قضاوت تو تاثیر داشته باشه...پس همون یه کوچولو شبهه رم حل کن بعد قضاوت کن.... چشماتو روی حقیقت ها نبند.... حواست باشه با کوچکترین قضاوت نادرستت ممکنه حق بزرگی از کسی ضایع شه.... سهیل جان دوم شخصه جسارت نکردما... با خودم داشتم حرف میزدم!!! لیلی جان درسته ولی گفتنش راحته. این که تا مطمئن نشدی قضاوت نکن و این حرفا. ولی وقتی تو موقعیتش قرار می گیری، بخوای و نخوای قضاوت می کنی. خود من صادقانه اعتراف کنم که معمولا آدمایی که تو نگاه اول اصلا ازشون خوشم نمیاد، بعدا تبدیل می شن به شخصیت محبوبم. و البته باالعکس. یکی از بهترین دوستانم رو روز اولی که دیدم یادمه پیش خودم فکر کردم، من اصلا چشم دیدن این آدم رو ندارم ! آره راه چاره داره. ولی فقط باید تمرین کرد و قدم اول هم خودمونیم. از خودمون باید شروع کنیم. 1 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ اتفاقا من حتما دارم جدی میگم!!! بزرگتر از من هاش هنوز یاد نگرفتن پیش داوری نکنن!!! شاید باورتون نشه ...ولی من از نزدیکترین دوستام به خاطر بدگوییها و غیبتهایی که از من پیش دیگرون کردم ضربه های خیلی بدی خوردم....... کسانی که اون بدگویی هارو شنیدن و باور کردن به نظر شما تو بچگی یاد گرفته بودن که نباید تا موقع ای که از چیزی مطمئن نشدن قضاوت نکنند!!!جدا االان همه ادم بزرگا بلدن که دروغ نگن!؟!؟ این موضوع ها از جمله چیزهاییه که ربطی به سن و سال نداره.....اگه شما تو کودکی این چیزارو یاد گرفتید.....ادم واقعا خوشبختی هستید!!! حالا شما چکار با این کار ها دارید؟ آیا کسی چیزی گفته؟ کسی شما را ناراحتتون کرده؟ چرا اصل موضوع را مطرح نمیکنی؟ دیگران و کارهایشان که به ما مربوط نمیشه. مگه اینکه به ما بدی کنند. من در طول این 5 سال حتی یکبار هم از کسی دروغ نشنیدم. باور کن. اصلا کسی با دیگری کاری ندارد. چرا این حرفها را مطرح میکنید؟ آیا نگران هستید؟ چرا ؟ 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ حالا شما چکار با این کار ها دارید؟ آیا کسی چیزی گفته؟ کسی شما را ناراحتتون کرده؟ چرا اصل موضوع را مطرح نمیکنی؟ دیگران و کارهایشان که به ما مربوط نمیشه. مگه اینکه به ما بدی کنند. من در طول این 5 سال حتی یکبار هم از کسی دروغ نشنیدم. باور کن. اصلا کسی با دیگری کاری ندارد. چرا این حرفها را مطرح میکنید؟ آیا نگران هستید؟ چرا ؟ :w58: شما فک کردید که من شوخی کردم....منم براتون توضی دادم که شوخی نبود...کاملا جدی بود...تجربه ای بود که من تو زندگیم داشتم..... شما گفتید به سن مربوطه منم توضی دادم که از نظر من اصلا به سن مربوط نیس!!! همین!:girl_yes2: دیگران و کارهاشون به ما مربوط نمیشه مگر اینکه تو زندگی ما تاثیر گذار باشه!!! :girl_yes2: نگران چی؟! چقد مباحثو با هم قاطی میکنین!! 1 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ :w58: شما فک کردید که من شوخی کردم....منم براتون توضی دادم که شوخی نبود...کاملا جدی بود...تجربه ای بود که من تو زندگیم داشتم..... شما گفتید به سن مربوطه منم توضی دادم که از نظر من اصلا به سن مربوط نیس!!! همین!:girl_yes2: دیگران و کارهاشون به ما مربوط نمیشه مگر اینکه تو زندگی ما تاثیر گذار باشه!!! :girl_yes2: نگران چی؟! چقد مباحثو با هم قاطی میکنین!! قبول میکنم. 1 لینک به دیدگاه
DCBA 8191 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ لیلی جان درسته ولی گفتنش راحته.این که تا مطمئن نشدی قضاوت نکن و این حرفا. ولی وقتی تو موقعیتش قرار می گیری، بخوای و نخوای قضاوت می کنی. خود من صادقانه اعتراف کنم که معمولا آدمایی که تو نگاه اول اصلا ازشون خوشم نمیاد، بعدا تبدیل می شن به شخصیت محبوبم. و البته باالعکس. یکی از بهترین دوستانم رو روز اولی که دیدم یادمه پیش خودم فکر کردم، من اصلا چشم دیدن این آدم رو ندارم ! آره راه چاره داره. ولی فقط باید تمرین کرد و قدم اول هم خودمونیم. از خودمون باید شروع کنیم. ای ول مریم!!! من دقیقا منظورم اون قسمت قرمز رنگ بود!!! برای به دست اوردن بهترینها بالاخره باید سختی کشید دیگه!!! میدونی وقتی تک تک همین خصلتارو تو خودت پرورش میدی به یه ارامشی میرسی.....ارامشی که گذرا وسطحی نیست...... مثلا من به خاطر شیطنتام تو دوران مدرسه دروغ میگفتم.....داستانهایی میبافتم که گاهی حتی خودمم باورم میشد که جریان همون طوره که خودم دارم میگم.....ولی هیچ وقت ارامش نداشتم .....چون همیشه ذهنم در حال فعالیت بود...... که اگه لو رفتم فلان حرفو بزنم .....فلان قصه رو بگم که طبیعی تر جلوه کنه و این حرفا.....:icon_pf (34): ولی اتفاقی که حدودای سال 86 برام افتاد و دروغ رو به معنای واقعی کنار گذاشتم..... به هیچ وجه دیگه دروغ نگفتم....حتی زمانی که به ضررم بود.....ارامشی که من از همین یه خصلت بدست اوردم و با هیچ چیز حاضر نیستم عوض کنم!!! 2 لینک به دیدگاه
غایب 4790 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 شهریور، ۱۳۸۹ ای ول مریم!!! من دقیقا منظورم اون قسمت قرمز رنگ بود!!! برای به دست اوردن بهترینها بالاخره باید سختی کشید دیگه!!! میدونی وقتی تک تک همین خصلتارو تو خودت پرورش میدی به یه ارامشی میرسی.....ارامشی که گذرا وسطحی نیست...... مثلا من به خاطر شیطنتام تو دوران مدرسه دروغ میگفتم.....داستانهایی میبافتم که گاهی حتی خودمم باورم میشد که جریان همون طوره که خودم دارم میگم.....ولی هیچ وقت ارامش نداشتم .....چون همیشه ذهنم در حال فعالیت بود...... که اگه لو رفتم فلان حرفو بزنم .....فلان قصه رو بگم که طبیعی تر جلوه کنه و این حرفا.....:icon_pf (34): ولی اتفاقی که حدودای سال 86 برام افتاد و دروغ رو به معنای واقعی کنار گذاشتم..... به هیچ وجه دیگه دروغ نگفتم....حتی زمانی که به ضررم بود.....ارامشی که من از همین یه خصلت بدست اوردم و با هیچ چیز حاضر نیستم عوض کنم!!! من میتوانم دروغ بگویم. اما میبینم نیازی نیست که اینکار را بکنم. من از کسی حساب نمیبرم. از خودم حساب میبرم. من تنهای تنهام و اگر هم بخواهم دروغ بگویم باید سر خودم کلاه بگذارم که در این صورت بیچاره میشوم و شاید تصمیم بگیرم که دیگر نباشم. پس دروغ نمیگویم. 2 لینک به دیدگاه
ne_sh67 1947 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 شهریور، ۱۳۸۹ من به نظرم پیش داوری کردن اصلا قابل جلوگیری نیس!!یعنی اینا همش شعاره که نباید زود قضاوت کرد . ما از نوع برخوردمون تو ذهن افراد نوعی ( scar ) اثر میگذاریم و آدمها بر اساس اون برداشت های آزاد میکنن و این اصلا قابل پیشگیری نیس.. . اگه این نباشه یعنی ما هیچ تلاشی نمیکنیم تا خوب باشیم...با ذات بد داشتن هم شدیدا مخالفم و معتقدم محیط تأثیر چشم گیری روی افراد داره... یعنی فرضا کسی که یه بار دروغ میگه و اطرافیان بدون هیچ سوال و جوابی باور میکنن محیط فرد و برای بیشتر دروغ گفتن تحریک میکنه در حالیکه اگه یه بار دروغ بگی و با سوال و جوابها رسوا بشی تا ابد تو ذهن آدم میمونه.... من فک میکنم پیش داوری جز لاینفک زندگی همه آدمها مخصوصا ما ایرانی ها است...چند پیش اومده که تو خیابون فرد اشنایی و دیدم که مثلا دستش تو دست یه پسر یا دختره؟!؟!چقد فکر ناجور کردیم؟!؟!چند تا وصله بهش چسبوندیم؟!؟!به چند نفر در موردش گفتیم؟!؟!چند بار تو لفافه بهش طعنه زدیم؟!؟! درحالیکه شاید خودمون تو زندگیمون در این حد اهل جانماز اب کشیدن هم نباشیم !!! تازه این مثالها حوزه زندگی خصوصی افراد و تأثیر مستقیمی رو زندگی دیگران نمیزاره . این یه مثال بود که من بارها باهاش مواجه شدم در مورد خودم یا دیگران!!! ما ها تو این محیط ها بزرگ شدیم چه تو محیط آموزشیمون چه تو جامعه!! و این اصلا جدید نیست از زمانی که خضر کشتی و سوراخ میکنه تا آدماش از نون خوردن نیفتن پیش داوری وجود داشته تا امروز . خودتون بگید چند سال از اون زمان گذشته؟!؟چرا ما یاد نمیگیریم شعار ندیم!!! من همیشه به این جمله معتقدم که چیزی که عوض داره گله نداره!!!قضاوت میکنیم و مورد قضاوت واقع میشیم!! یاد گرفتیم که اینطوری باشیم!!! 2 لینک به دیدگاه
yasi * m 5032 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 شهریور، ۱۳۸۹ من به نظرم پیش داوری کردن اصلا قابل جلوگیری نیس!!یعنی اینا همش شعاره که نباید زود قضاوت کرد . ندا من چه قد با تو تفاهم دارم!! ولی این اصلا چیز مهمی نیست..... چه فرقی میکنه یکی تو خیابون که از بغلت رد میشه چی در بارت فکر میکنه!!؟ واقعا نمیدونم چرا اصلا باید مهم باشه؟!! خوب مسلما واسه کسی که ما هم دربارش قضاوت میکنیم مهم نیست.... اینجوری زندگی خیلی سخته..... سخت که هیچی ، بیهوده میشه....چون پره از فکرای بیخود...!! به نظرم آدم باید رد بشه و گذر کنه....توی این جور افکار نمونه... 3 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده