نوشتن با چشم هاي بسته !

[نگين...NeGiN 1,499]

مي نويسم تا گذشته رو فراموش نكنم

قدر حال رو بدونم

آيندرو بسازم

 

سر در ورودي شهر

منتظر عزيز سفر كرده اي هستم

عده اي گريان

عده اي خندان

من حال خود را نميدانم

آيا او باز خواهد گشت ؟

 

 

اين انتظار تا به كي . .

 

 

 

 

 

 

[نگين...NeGiN 1,499]

سالها از آن روز ميگذرد

كجا گمت كردم

نميدانم

باري ديگر صدايت ميزنم

شايد نشاني از تو بيابم

عزيز درونم

خودم

كجايي

 

.

.

.

خودم را كجا گم كرده ام ؟؟؟

 

 

 

 

 

[نگين...NeGiN 1,499]

راستي

چرا زمين ميچرخد ؟

به دور خودميچرخد

يا به دور خورشيد . .

به عشق خود ميچرخد

يا به عشق خورشيد . .

 

 

[nikaaa 4,299]

:w72:

[نگين...NeGiN 1,499]

الف ، لام ، باز لام و در آخر ه

الله

به دنبال واژه نيستم

 

.

.

 

تو مرا گم كرده اي يا من تو را !!

 

[نگين...NeGiN 1,499]

صداي سوت قطارها

نويد آمدنت را ميدهند

اين را ميدانم

.

.

.

.

تو خواهي آمد

 

[نگين...NeGiN 1,499]

حوالي خوابم مي آيي

چشم باز مي كنم نيستي . .

 

گاهي هر از گاهي

اجازه بده

اين رويا ، حقيقت يابد

 

[نگين...NeGiN 1,499]

هر قدم كه بر ميداري

تپش هاي قلب من است

 

.

.

باور نداري

كافيست بايستي . .

 

[نگين...NeGiN 1,499]

تو که می گی من انقدر برات بد بودم

ماهها بعد از جداییمان

.

.

 

یه جوری از خدا بپرس

چرا هنوز دلت اسیرمه ؟؟؟

[نگين...NeGiN 1,499]

هر شب از روحم میخوام , وقت جدا شدن از من هنگام خواب

به خواب تو بیاد

[نگين...NeGiN 1,499]

روزهای بی من را بشمر چون تمام ثانیه های یک دقیقه

تمام دقیقه های یک ساعت

تمام ساعت های یک روز

تمام روزهای یک هفته

تمام هفته های یک ماه

تمام ماههای یک سال

تمام سالهای بی من

برای تو میگذره

اما

یادم توی دلت پر رنگ تر می شه

فراموشم نمیکنی

ولی

پشیمون می شی ...

[نگين...NeGiN 1,499]

بابت مرگ آرزوها

سفید بپوشم به نشانه کفن؟؟

یا سیاه به نشانه عزا؟؟

کدامش ...

[نگين...NeGiN 1,499]

تو دیگر عزیز دوست داشتنی نیستی

حتی لعنتی دوست داشتنی هم نیستی

لعنتی نفرین شده ی من ..