rezanassimi 9036 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۸۹ چند روز پیش در خونه دوستم منتظرش وایساده بودم که بیاد پایین و چیزی برام بیاره. دیر وقت بود و کوچه خلوت. دو سه قدمی جلوتر از من یه پیرمرد بیچاره داشت چند تا سطل آشغالو میگشت و پلاستیک و اینجور چیزا رو جمع میکرد و یکم آشغال روی زمین بخش و پلا کرده بود... یدفه ماشین که معلوم بود از پیکنیک بر میگردن کنارش ایستاد و یه مرد قوی هیکل ازش پیاده شد. پیرمرد بیچاره از جاش تکون خورد و معلوم بود ترسیده بود. مرده یه مقدار نون بهش داد و به نظرم اومد یه غذایی مثل سالاد الویه یا همچین چیزی روش بود و بهش گفت غذاتو که خوردی آشغالا رو جمع کن و سوار ماشین شد و رفت. اشک من خیلی دیر در میاد ولی برق اشک پیر مرده موقع گاز زدن نونش بد جوری اشکمو در آورد. غذاش که تموم شد. پلاستیکا رو توی گونیش گذاشت و آشغالای روی زمینو جمع کرد و با کمر دولا گونیشو برداشت و رفت... دلم بهیچ عنوان راضی نشد ازش عکس بگیرم. فقط اشک ریختم... 20 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۸۹ تو اون لحظه ها داشتم به ضیافتهای میلیاردی شام آقایون فکر میکردم. ولی وقتی یاد مردم مسلمان لبنان افتادم دیگه غصه نخوردم! آخه اونا بیشتر از ما به کمک نیاز دارن. بیچاره ها این روزا خیلی زحمت میکشن. علاوه بر کشور خودشون تو کشورای دیگه هم اضافه کاری میکنن! خیلی دلم براشون میسوزه وقتی میبینم پوستشون به استخون چسبیده: بیشتر دلم برا دختراشون میسوزه. آخه از شدت نداری لباساشون بهشون کوچیک شده کمرشون بیرون افتاده ! 17 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۸۹ نیازی به عکس گرفتنم نبود. این چیزا خیلی زیاد دیده میشه : همه اینارو ولش کن... تمام مشکلات مملکت ما اینه: اگه شما خانوما حجابتونو رعایت میکردین الان نه خودمون فقیر داشتیم نه مردم مسلمان لبنان ! 18 لینک به دیدگاه
نگين...NeGiN 1499 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۸۹ فقط تاسف . . . همين !!!":( :icon_pf (34): 1 لینک به دیدگاه
pesare irani 41805 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۸۹ ت بیشتر دلم برا دختراشون میسوزه. آخه از شدت نداری لباساشون بهشون کوچیک شده کمرشون بیرون افتاده ! :ws44: :ws44: :ws44: بدبخت هاااااااااااااااا لباس ندارن بپوشن :ws44: 3 لینک به دیدگاه
باهوش 26 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۸۹ خيلي تعجب از خودت تراوش كردي ها بابا تعجب نداره ............... ايرانه ديگه ................. ولي ................. اي خدا 2 لینک به دیدگاه
باهوش 26 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۸۹ نیازی به عکس گرفتنم نبود. اگه شما خانوما حجابتونو رعایت میکردین الان نه خودمون فقیر داشتیم نه مردم مسلمان لبنان ! فاطي كامندو ها رووووووووووووووووووووووووووووو ..او ..........او .......... خطرناك شد 3 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۸۹ خيلي تعجب از خودت تراوش كردي ها بابا تعجب نداره ............... ايرانه ديگه ................. ولي ................. اي خدا تعجب نکردم چون بقول شما .... ولی همیشه از دور میدیدم اینارو. اشک شوق اون ته مونده غذا رو ندیده بودم... اونم از یه پیر مردی که الان وقت استراحتشه 7 لینک به دیدگاه
سمندون 19437 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 مرداد، ۱۳۸۹ تو ای باران! تند تر ببار باران! تا بشورانی چرکِ جهل را از زخمِ فقرِ مردمِ بی نان ببار باران تا بروبی قیر شب را از بر رویِ صبح در زندان تو ای باران تا به کی باید بباری بلکه برگ سبز آبادی بتابد بر تنِ این خسته جانِ بی سر و سامان ببار بر رودهای تشنه لب بر صحرای خالی از ایمان به باد بی وطن برسان سلامی و بگو پیغامی از جنس رهایی که بر بادبادکهای شادی، نبندد راهی در آسمان ببین باران چه خشکیدست خاکِ رزهایِ قرمزِ ایران نبار بر لاله ها دیگر، که بس روییدنِ قربانیانی بی سر و بی جان! تو ای باران تندتر ببار باران! برِ دریایی دزدیده ز ملت پیِ یک فرمان بزن بوسه به لبهایِ جوانه هایِ روییده ز خاک درد ای جانان بگیر خانه به قلب غنچه هایِ تب زشورشهای بی پایان بخوان موسیقی شادی بر این افسرده بی حالان که تبعیدند نت های غزل به شور مرتدانِ کافر ای باران به سیلابی بشور آن بی خدا رهبان که بسته راه شادی را به نام عفت و ایمان برو از جویبار کوچه های غم به شهر طرب خوانی بگو از قصه های پیچک خشکیده بر ایوان ببار باران ببار اما به ابران سیه بسپار نقاب جهل برگیرند زین همه شوریدگی خفته و پنهان تا که بسپارم نگاهم را به دنبال شهاب آرزوهایم در این آسمان تو ای باران! تندتر ببار باران! تو ای باران... اگرچه اشکهای دیدگانم بس برای این همه عصیان ببار باران ببار باران ملیکا علیپور 7 لینک به دیدگاه
m.urbanism 186 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ الهی منم مثل توام هر وقت یه کسی ایجوری می بینم گریم می گیره به این همه بی عدالتی که جهان و پر کرده بعد می گن خدا عادله ...واقعا منم متاسف شدم:w00::w00::ws44: 5 لینک به دیدگاه
mahan2 206 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ بنظرک از این جور چیزا زیاد دیده میشه... من که خیلی دیدم. ولی لبنانیها رو خوب اومدی... 4 لینک به دیدگاه
rezanassimi 9036 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ الهی منم مثل توام هر وقت یه کسی ایجوری می بینم گریم می گیره به این همه بی عدالتی که جهان و پر کرده بعد می گن خدا عادله ...واقعا منم متاسف شدم:w00::w00::ws44: فکر میکنم فقط مسلمانها هستند که میگن خدا عادله درحالیکه تو خود قرآن هم بارها گفته به هرکی بخواد میده و به هرکی نمیخواد ... ! فقط من موندم که اگه قراره عدالتش همه جا گسترده باشه چرا همش خوشبختها خوشبخت تر و بد بختا بدبخت تر میشن... 3 لینک به دیدگاه
سـارا 20071 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 مرداد، ۱۳۸۹ متاسفانه از این چیزا خیلی زیاده منم همش یه پیرمردی رو تو مسیر رفت و آمدم میبینم که ملتمسانه به دست مردم نگاه می کنه.گاهی هم یه بنده خدایی براش غذا می بره که نمی دونم کیه.... فقط دلم می خواد بدونم کی باید به داد این برسه؟؟ تا کِی باید هرروز از یکی غذا بگیره؟؟ هیچ نهاد و سازمانی مسئولیت این آدمارونباید به عهده بگیره؟ تو کشور خودمون پره از اینجور آدما اونوقت ما غصه مردم کشورای دیگه رو می خوریم.... وای بر ما که چشممنون رو رو حقایق بستیم....:icon_pf (34): 4 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده