رفتن به مطلب

آموزش مرحله به مرحله vb 6


mona_serendipity

ارسال های توصیه شده

visual Basic (که زين پس آن را VB خواهيم خواند) از زبانهای برنامه نويسی تحت Windows می باشد که برای کدنويسی از دستورات زبان Basic سود می برد.

 

در حال حاضر، به جرأت می توان گفت که يکی از انتخاب های اصلي برنامه نويسان حرفه ای در سطح جهان برای تهيه پروژه های با قابليت های ويژه، VB می باشد، خصوصاً از VB6 که مايکروسافت عملاً با افزودن توانايی های متنوع بسيار به VB، حتی حاضر شد از ديگر زبانهای معروف تحت ويندوز خود مانند Visual C++ و Visual Foxpro بگذرد و سعی در هدايت تمام برنامه نويسان به سوی VB داشته باشد.

 

خوانندگان عزيز توجه داشته باشند که برای فراگيریVB، آشنايی با ويندوز و Basic لازم است. همچنين بهتر است در هنگام مطالعه، VB باز باشد و مطالب را در همان لحظه کار کنند. VB (مانند تمام زبانهای برنامه نويسی تحت ويندوز) با استفاده از تمام امکانات زيبای ويندوز (که باعث فراگيرشدن اين سيستم عامل زيبا و توانمند در ميان کاربران شده است)، طراحی محيطی زيبا و قدرتمند را برای پروژه مورد نظر، بسيار ساده می نمايد.

 

 

لینک به دیدگاه

معرفی بخشهای VB

 

هنگامی که VB اجرا می شود، توسط پنجره ای (شکل1)، نوع پروژه ای که می خواهيد طراحی کنيد از شما خواسته می شود.

 

vb2ht6.jpg

 

همان طور که ملاحظه می فرماييد، انواع مختلفی از پروژه ها در اين پنجره وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها خواهيم پرداخت، ولی فعلاً نوع استاندارد پروژه های VB يعنی نوع Standard EXE را انتخاب و آن را باز(Open) می کنيم. اين نوع پروژه (که غالب پروژه ها را در بر می گيرد) برای تهيه برنامه های کاربردی(Applications) مورد استفاده قرار می گيرد.

پس از باز کردن پروژهStandard Exe ، پنجره اصلیVB (شکل 2 ) برای اين نوع پروژه باز می شود:

 

vb2ht8.jpg

 

اين پنجره، علاوه بر آنچه عموماً در پنجره های ويندوز می بينيم (مانند Title Bar وMenu Bar)، شامل چند بخش بسيار مهم می باشد:

1- يک فرم(Form) خالی با عنوان (Caption)برابر Form1 وجود دارد. اين همان فرمی است که بلافاصله پس از اجرا (Run) شدن برنامه، روی صفحه نمايش، قرار می گيرد (اين پيش فرض قابل تغيير است).

2- نوار ابزار Standard Buttons که دکمه هايی با کاربرد معمولاً بيشتر را شامل می شود. تعدادی از اين دکمه ها را در ويندوز می شناسيد (مانند Copy, Paste, Undo, Redo, Open وSave) و برخی ديگر را در ادامه خواهيم ديد.

3- پنجره ای سمت چپ تصوير ديده می شود. اين پنجره شامل برخی از کاربردي ترين کنترلهای قابل ديدن (VCL) می باشد. در ادامه با VCLها آشنا خواهيم شد و از آنها بسيار بهره خواهيم برد. به اين پنجره Tool Bar (جعبه ابزار) گفته می شود.

4- در سمت راست تصوير سه پنجره ديگر ديده می شود. در بالا، پنجره پروژه (Project)، سپس پنجره مشخصات(Properties) و در پايين، پنجرهForm Layout قرار دارد. پنجرهProject شامل نام تمام اجزای پروژه مانند فرمها، ماژولها(Moduls)،Activex ها و ... می باشد. مثلاً اگر در پروژه ای چند فرم وجود داشته باشد و بخواهيم به فرم ديگری برويم، کافی است نام آن را در اين پنجره دابل کليک نماييم. پنجره Properties، برخی از مشخصه(Property) های مربوط به VCL ای که انتخاب شده (Select) باشد را نمايش می دهد که می توان آنها را در هنگام طراحی(Design Time) تغيير داد (ساير مشخصه ها بايد در هنگام اجرا(Run Time) تنظيم شوند.) در پنجرهForm Layout نيز می توان مکان قرار گيری Form هنگام اجرای برنامه(Run Time) بر روی صفحه نمايش را تعيين کرد (همچنين اين کار را توسط کدنويسي نيز می توان انجام داد و عموماً همين روش هم توصيه می شود و لذا عموماً حتی می توان اين پنجره را به کل بست).

در اين بخش با شمای کلیVB آشنا شديم، در ادامه درباره VCL ها و نحوه کدنويسي برای آنها مطالب مفيدی خواهيم آموخت.

لینک به دیدگاه

مفاهيم بنيادی

 

درVB، شئ (Object) های بسياری وجود دارد مانند فرمها، دکمه ها، برچسب ها، تصاوير و ... . همانطور که می دانيم هر شئ(Object) دارای يک سری مشخصات(Properties) می باشد. به عنوان مثال اگر يک اتومبيل را به عنوان يک شئ در نظر بگيريم، اين اتومبيل دارای مشخصاتي چون رنگ خاص، وزن خاص، طول و عرض و ارتفاع خاص، ميزان خاص مصرف بنزين و ... می باشد که در تمايز دو اتومبيل از هم، همين مشخصات هستند که به ما کمک می کنند.

درVB نيز هر Object دارای يک تعداد مشخصه (Property) می باشد. به عنوان مثال يک دکمه(Button) دارای مشخصاتی چون عرض(Width) و ارتفاع(Height) خاص و يا يک عنوان(Caption) خاص و ... می باشد.

برخی شئ(object) ها درVB، فقط در کدنويسي قابل دسترسی هستند(مانند شئADODB که در آينده با آن آشنا خواهيد شد) اما برخی ديگر علاوه بر زمان کدنويسي، در زمان طراحی (Design) نيز می توان آنها را بر روی فرمها و در جای دلخواه قرار داد و آنها را تنظيم (Set) نمود. به اشياء نوع اخير، کنترل (Control) گفته می شود.

کنترل ها خود دو گونه اند، برخی علاوه بر زمان طراحی (Design) در زمان اجرا (Run Time) نيز ديده می شوند، به اين نوع کنترل در اصطلاح(Visual Control) VCL گفته می شود که بيشترين انواع کنترلها را در بر می گيرند (مانند دکمه ها، جدولها، برچسبها و بسياری ديگر که در ادامه خواهند آمد) اما برخی ديگر از کنترل ها فقط در هنگام طراحی (Design) ديده می شوند و در هنگام اجرا تنها عمل خاصی انجام می دهند و خود ديده نمی شوند (مانند کنترلTimer)، به اين نوع کنترلها،Non-Visual Control گفته می شود. بايد توجه داشته باشيدکه کنترلهایNon-Visual، ذاتاً درRun Time ديده نمی شوند ولی ممکن است بنابر نيازی و در زمانی خاص از اجرا، خودمان برای يک يا چند VCL نيز مقدار مشخصه Visual آنها را برابرFalse قرار دهيم که مسلماً در اين حالت با وجود اينکه در آن زمان، اين کنترلها ديده نمی شوند ولی VCL بودن آنها تغييری نکرده است.

کنترل ها (اعم ازVCL ها و غير آن) معمولاً دارای تعدادی Event می باشند. Event ، رويداد يا رخدادی است که توسط کاربر و معمولاً با استفاده از ماوس يا صفحه کليد برای يک کنترل خاص روی می دهد.مثلاً يک کنترل ممکن است دارای رويداد (Event) Click باشدکه اين نوع رويداد زمانی که کاربر در هنگام اجرای برنامه (Run Time) بر روی آن کنترل خاص کليک نمايد رخ می دهد.برخی Event های معمول ديگر برای کنترلها عبارتند از: DoubleClick (زمانی که بر روی آن کنترل دابل کليک شود) ، MouseMove (زمانی که نشانگر ماوس بر روی آن کنترل قرار دارد) ، KeyPress (زمانی که کليدی از صفحه کليد زده شد) ، KeyDown (زمانی که کليدی از صفحه کليد پايين بود) ، KeyUp (زمانی که کليد زده شده برداشته شد) ، MouseDown ، MouseUp و ... که در ادامه با آنها بيشتر آشنا خواهيم شد.

برای هر Event (رويداد) می توان يک Event Procedure داشت. Event Procedure پاسخی است که يک کنترل زمانی که يک Event رخ می دهد، از خود نشان می دهد. در واقع Event قطعه برنامه ای است که زمانی که بر روی يک کنترل، يک Event رخ می دهد، به طور اتوماتيک اجرا می شود.

کنترلها معمولاً علاوه بر يک سری مشخصات (Properties) و يک سری رويداد (Event) ، دارای تعدادی نيز متد (Method) می باشد. متدها عملياتهای تعريف شده ای هستند که توسط آنها يک عمل خاص بر روی کنترلها انجام می شود.

توجه داريم که تفاوت متدها و Event Procedure ها در اين است که متدها توسط VB ، شناخته شده اند و عملشان هميشه ثابت است، اما Event Procedure ها توسط برنامه نويس و به دلخواه او تهيه می شود، بنابراين Method های مشابه بر روی کنترلهای متفاوت، پاسخ مشابهی دارد ولی ممکن است Event های مشابه بر روی کنترلهای متفاوت با توجه به Event Procedure های مخصوص هر يک، متفاوت باشد (مثلاً رويداد Click برای يک کنترل، کاری انجام دهد و برای کنترلی ديگر، کاری ديگر).

نکته ديگری که بايد به آن توجه داشت اينست که Procedure ها به طور مستقيم اجرا نمی شوند بلکه فقط زمانی که نامشان فراخوانی شود اجرا می شوند. بنابراين مثلاً در مورد Event Procedure ها بايد بدانيم که با اينکه کد مربوط به آنها نوشته شده است ولی تا وقتی که آن Event خاص (که باعث فرا خوانی Event Procedure مربوط می شود) روی ندهد، اين کدها اجرا نخواهند شد.

لینک به دیدگاه

اولين پروژه و آشنايی با برنامه نويسی بوسيله VB

 

به عنوان اولين پروژه، قصد داريم فرمی داشته باشيم با دو دکمه Message و Exit که اگر در دکمه Message کليک شد، پيغامی نمايش داده شود و اگر دکمه Exit کليک شد از برنامه خارج شود(شکل3):

 

vb2ht2.jpg

 

ابتدا فرمی که بر روی صفحه نمايش باز است (فعلاً به نام Form 1 ) را به اندازه دلخواه در می آوريم و در حالی که Select است، از پنجره Properties (سمت راست تصوير) ، مشخصه (Property) های زير را چنين Set می کنيم:

 

1- مشخصه Name آن را به frmFirstProject تغيير می دهيم.

2- مشخصه Caption آن را به First Project تغيير می دهيم.

 

مشخصه Caption معمولاً عنوانها را تغيير می دهد. مثلاً در مورد فرمها، آنچه در اين مشخصه Set شود در Title Bar از آن فرم ديده می شود يا در مورد دکمه ها، آنچه در اين مشخصه قرار داده شود، آن چيزی است که بر روی دکمه ( به عنوان نام دکمه ای که ُکاربر می بيند) ديده می شود.

 

مشخصه Name يکی از مهمترين مشخصه هايی است که بايد برای تمام کنترلها Set شود. آنچه در اين مشخصه قرار گيرد، نامی است که VB آن کنترل را به اين نام می شناسد (و خصوصاً در هنگام کدنويسی و برای دسترسی به کنترلها، بسيار مورد استفاده واقع می شود). به طور پيش فرض VB برای هر کنترل يک Name در نظر می گيرد، اما در پروژه های واقعی ، معمولاً تعداد کنترلها آنقدر زياد می شوند که نامهای پيش فرض به سختی در ذهن می ماند. برای اين منظور بهتر است به کنترلها، نامهايی را نسبت دهيم که از جهتی با او متناسب باشد. لذا بهتر است اولاً در نام آنها چيزی باشد که نشان از نوع آن کنترل باشد و عبارتی نيز باشد که بيانگر موضوع يا کار فعلی آن باشد. به عنوان مثال شما می بينيد که ما در مشخصه Name از form ، گفتيم که قرار دهيم: frmFirstProject که frm به خاطر تشخيص Form بودن آن است و First Project به خاطر تشخيص اينکه اين فرم برای First Project است. يا مثلاً به فرض اگر بخواهيم دکمه ای به نام Exit بر روی فرمی داشته باشيم، من ترجيح می دهم که نام آن را cmdExit بگذارم که cmd را از Command Button گرفته ام. توجه داريم که اين نامی است که VB آن را می شناسد وگرنه برای زيبايی کار Caption اين دکمه را همان Exit می گذاريم و اين نام گذاری به زيبايی پروژه ما لطمه ای وارد نمی کند.

 

برای ادامه، دو دکمه (Command Button) بر روی فرم قرار می دهيم (که برای اين منظور از پنجره Controlها که در سمت چپ تصوير است، کنترل Command Button به شکل image0ugu.jpg را دابل کليک می کنيم و يا با يک Click و انتخاب آن، بر روی فرم، به اندازه دلخواه Drag & Drop می کنيم) و جای آنها را به مکان دلخواه مورد نظر (به وسيله Drag & Drop آنها) تغيير می دهيم. آنگاه برای يکی از آنها:

 

1- مشخصه Name را به cmdMessage تغيير می دهيم.

2- مشخصه Caption را به Message تغيير می دهيم.

 

و برای ديگری تغيير می دهيم:

 

1- مشخصه Name را به cmdExit .

2- مشخصه Caption را به Exit .

 

که پس از اين، شمای ظاهری (Interface) برنامه کامل شده است و بايد به کدنويسي آن پرداخت.

 

اگر بر روی دکمه Exit دابل کليک کنيد (البته هنوز در Design Time هستيم و نه Run Time)، Event Procedure مربوط به رويداد Click (Event) از آن را به صورت زير باز می کند:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

که هر دستوری که در اين Procedure (يعنی بين خط Private و خط End Sub) نوشته شود، در زمان اجرا، وقتی کاربر روی دکمه Exit کليک می کند، اين دستورات اجرا خواهند شد.

 

دستوری که بايد در cmdExit_Click نوشته شود بسيار ساده است:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

دستور End هر جايی از برنامه که اجرا شود فوراً اجرای برنامه را متوقف و از آن خارج می شود.

 

حال اگر به ترتيبی که در بالا ذکر شد، Event Procedure مربوط به رويداد click از دکمه Message را نيز باز می کنيم و آن را به صورت زير تغيير می دهيم:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

پروژه مورد نظر آماده شده شده است. دستور MsgBox (مخفف Message Box )باعث می شود تا يک کادر پيغام بر روی صفحه نمايش ظاهر شود و تا زمانی که دکمه OK از آن را فشار دهيم، پيغامی را نمايش دهد. در اين دستور پارامتر اول، پيغام مورد نظر را به صورت string (يک داده متنی) دريافت مي کند (در VB هر عبارتی که بين دو علامت " " قرار گيرد، string فرض می شود) و پارامتر سوم نيز به عنوان Message Box (که در Title Bar آن آورده خواهد شد) را به صورت متنی دريافت می کند. توجه داريم که بين هر دو پارامتر از علامت کاما (,) استفاده می کنيم و بنابراين در دستور MsgBox برنامه مان برای اينکه پس از پارامتر اول، پارامتر سوم را وارد کنيم بين آن دو پارامتر، دو بار کاما گذاشته ايم.

 

حال برنامه تان را اجرا کنيد و نتيجه کار را ببينيد (اجرای برنامه در VB توسط کليد F5 صورت می گيرد.

 

ذکر چند نکته:

 

1- اگر بخواهيد فشردن ALT+X همان عمل دکمه Exit را انجام دهد(ايجاد(Hot key) ، کافی است در Caption اين دکمه چنين بنويسيد: E&xit که در اين صورت در زمان اجرا، زير حرف x يک underline (زير خط) می کشد که در ويندوز اين حالت نشانگرHot key داشتن آن حرف است ، همين کار را هم در مورد دکمه Message انجام دهيد.

 

2- در هنگام کدنويسي اگر چند حرف اول يک کلمه شناخته شده VB (مانند نام کنترلها و يا Property ها، Method ها و ...) را بنويسيم و CTRL+Space را فشار دهيم، اگر تنها يک کلمه با حرف اول برابر آنچه شما نوشته ايد پيدا کند، بقيه حروف را خود، کامل می کند و اگر تعدادی کلمه با اين مشخصات پيدا کند، ليست آنها را نمايش می دهد که می توانيد يا يکی از آنها را انتخاب کنيد (بر روی کلمه از ليست برويد و کليد space را بزنيد) و يا تعدادی از حروف آن را بنويسيد تا محدوده کلمات مشابه کوتاهتر شود. اين کار را حتماً امتحان کنيد!

 

3- زمانی که يک فرم باز می شود، به ترتيب چهار Event بر روی آن رخ می دهد:

  • Initialize
  • Load
  • Activate
  • Got focus

که زمانی که رويداد اول رخ می دهد، هنوز object های روی فرم ايجاد نشده اند و قابل دسترسی نيستند. اين object ها در load ساخته می شوند، اما هنوز فرم نمايش داده نشده است. وقتی فرم نمايش داده می شود، رويداد Activate و وقتیfocus به آن داده می شود، رويداد Got focus روی مي دهد. (منظور از گرفتن focus اينست که آن کنترل خاص که در اينجا فرم است، کانون تمام پيامها شود، مثلاً اگر کليدی زده شد به آن فرستاده شود و ...).

 

4- برای ذخيره کردن پروژه از منوی فايل و گزينه Save استفاده می شود که بايد تمام فرمها، ماژولها، ... و اصل پروژه را جداگانه ذخيره کرد. لذا اگر شما برنامه First Project راsave کنيد، يکبار نام فرم را save می کند (با پسوند.frm) و يکبار فايل پروژه را (با پسوند.VBP).

لینک به دیدگاه

مثالی ديگر و استفاده از Label و TextBoxها

 

فرض کنيد بخواهيم فرمی داشته باشيم که دارای دو Text Box (که در VB برای عمليات دريافت اطلاعات از کاربر (DataEntrq) معمولاً از اين کنترل استفاده می شود) برای درجه سيلسيوس و درجه فارنهايت باشد و توسط يک دکمه (و در واقع با فشردن آن توسط کاربر) مقداری که در Text box مربوط به درجه سيلسيوس نوشته شده بود را به فارنهايت تبديل کند و نتيجه را در Text Box مربوط به آن درج نمايد. (توجه: اگر Cمقدار درجه برحسب سيلسيوس و F مقدار درجه برحسب فارنهايت باشد، تبديل سيلسيوس به فارنهايت از فرمول F=9/5 C+32 محاسبه می شود). شکل نهايی فرم را می توانيد در شکل 4 ببينيد.

 

vb5ht2.jpg

 

برای اين منظور، از جعبه ابزار (جعبه حاوی کنترلها) ، دو برچسب (Label) که در جعبه ابزار به شکل image0qvq.jpg ديده می شود را بر روی فرم قرار می دهيم(برچسب(Label) ها در VB معمولاً زمانی استفاده می شود که بخواهيم بر روی فرم، عبارتی را به کاربر نشان دهيم که او قابليت تغيير آن را نداشته باشد.) آنها را بوسيله Drag & Drop به مکان دلخواه منتقل می کنيم و برای يکی از آن دو:

 

1- مشخصه Name را به lblCelsius

2- مشخصه Caption را به Celsius

 

و برای ديگری:

 

1- مشخصه Name را به lblFahrenheit

2- مشخصه Caption را به Fahrenheit

 

تغيير می دهيم. توجه داريم که در نامگذاری Label ها با سه حرف اول lbl آغاز کرده ايم. همچنين توجه داريم که در شکل 4 ، بر روی فرم، عبارات Celsius و Fahrenheit در واقع همين دو Label هستند.

 

نکته: برای Label هايک مشخصه (Property) ديگر به نام Auto Size وجود دارد که اگر مقدار آن را به True تغيير دهيم، اندازه (size) آن به طور اتوماتيک به اندازه متن (caption) داخل آن خواهد شد و بنابراين معمولاً بهتر است اين مشخصه را نيز set کنيم.

حال دو Text Box (جعبه متن) در مقابل اين Label (Text Box ها در جعبه ابزار به شکل image0ptp.jpg ديده می شوند، معمولاً برای نمايش و دريافت اطلاعات به طور توأم به کار می رود (بر عکس Label ها که فقط وظيفه نمايش اطلاعات را به عهده داشتند) و خصوصاً برای فرمهای DataEntrq (دريافتی اطلاعات) بسيار مناسب هستند. پروژه فعلی ما، نمونه ای کوچک از فرمهای DataEntrq است) و مناسب با هر يک از برچسب ها، برای يکی از آن دو Text Box :

 

1- مشخصه Name رابه txtCelsius تغيير می دهيم.

2- مشخصه Text را خالی می کنيم.

 

و برای ديگری:

 

1_ مشخصه Name را به txtFahrenheit تغيير می دهيم.

2- مشخصه Text را خالی می کنيم.

 

واضح است که در نامگذاری TextBox ها نيز از قرارداد سه حرف اول متناسب با نوع شئ، استفاده کرديم و سه حرف اول آنها را txt گذاشتيم.

 

مشخصه Text در Textbox ها آن متنی است که داخل آن متنی است که داخل آن نوشته می شود(شبيه مشخصهCaption در Label ها) و چونقرار است کاربرما آن را وارد کند، آن را خالی (NULL) کرديم.

 

حال يک دکمه (Command button) نيز به فرم اضافه و:

 

1- مشخصه Name را به cmdConvent

2- مشخصه Caption را به convent

 

تغيير می دهيم.

 

خوب، ظاهر (Interface) برنامه آماده شد. حال به کدنويسی برای آن می پردازيم. اين اولين باری است که می خواهيم در زمان اجرا (Run Time) از مشخصه ای استفاده کنيم (مشخصه Text از txtCelsiusکه توسط کاربر وارد شده) و مشخصه ای را در اين حال (Run Time) تغيير دهيم (مشخصه Text ازtxtFahrenheit که بايد نتيجه را بنويسد)

 

در VB هنگام کدنويسی برای Run Time هر زمان بخواهيم از يک Object استفاده کنيم، کافی است نام (Name) آن را بنويسيم و اگر بخواهيم به يکی از مشخصه های آن دست يابيم، کافی است پس از نام آن يک نقطه (Dot) قرار دهيم و سپس نام مشخصه (Property) مورد نظر خورد را بنويسيم.

 

با توجه به اين مطلنب، ديگر نوشتن کدهای مثال فوق کار چندان دشواری نيست. اگر بر روی دکمه Convent (البته در Design Time ) دابل کليک نماييد، در اينصورت Procedure مربوط به رويدادِ(Event) کليک از آن باز می شود که کافی است در آن نوشته شود:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

یعنی Procedure بايد به شکل زير شود:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

واضح است که وقتي مشخصه Text از يک Text Box در سمت يک تساویِ جايگزينی قرار می گيرد، مقدار فعلی آن در عمليات شرکت می کند و وقتی اين مشخصه در سمت چپ اين جايگزين قرار می گيرد، مقادير محاسبه شده در آن قرار می گيرد.

بنابراين، Procedure فوق می گويد که وقتی بر روی دکمه Convent کليک شد، هر مقداری که کاربر، داخل جعبه Celsius نوشته باشد را در 9/5 ضرب و با32 جمع کن و مقدار نهايی را داخل جعبه مربوط به Fahrenheit بنويس.

اين برنامه را حتماً بنويسيد، آن را اجرا منيد و با نحوه استفاده از Property ها در اين کدنويسی بری Run Time آشنا شويد. در ادامه، بيشتر با اين نوع استفاده از Property ها (يعنی set کردن در کدنويسی بجای set کردن در پنجره Properties از Design Time) مواجه خواهيم شد. و مهم است که اين نوع استفاده را خوب درک کنيم.

 

نکته: مشخصه Text برای Text Box ها و مشخصه Caption برای Label ها، مشخصه های پيش فرض آنها محسوب می شوند و اگر نام آنها را بدون هيچ مشخصه ای بنويسيمف اين مشخصه ها در نظر گرفته می شود، اذا مثلاً در Procedure بالا می توانستيم بجای txtCelsius.Text از خود txtCelsius نيز استفاده کنيم.

لینک به دیدگاه

تغييری در وضعيت مثال قبل و استفاده از رويداد KeyUp

 

فرض کنيد بخواهيم مثال قبل را طوری تغيير دهيم که با نوشتن هر رقمی در txtCelsius ، بدون نياز به فشردن کليد، نتيجه به طور خودکار در txtFahrenheit نوشته شود.مثلاً به محض اينکه عدد8 رازديم، تبديل شده 8 را به فارنهايت بنويسيد و به محض فشردن کليد 0 (روی هم شده است80) تبديل شده 80 را به فارنهايت بنويسد و ...

 

ابتدا کدهای نوشته شده برای cmdconvert را پاک کنيد و سپس خود کليد را نيز از روی فرم حذف کنيد تا به سراغ کدنويسی برای خود Text Box ها برويم.

 

Text Box ها دارای جهار رويداد (Event) مهم می باشند:

 

KeyDown – KeyUp – KeyPress – Change

 

زمانی که فوکوس(تمرکز) به يک Text Box داده شود، اگر کليدی از صفحه کليد زده شود، ابتدا رويداد KeyPress رخ می دهد ( و اين به سيستم می فهماند که يک کليدی فشرده شد) ، سپس رويداد KeyDown رخ می دهد ( و اين به سيستم می فهماند که کليد زده شده، تازه زده شده است و هنوز فشرده است) و وقتی دستمان را از روی کليد برداريم، رويداد KeyUp رخ می دهد.

 

رويداد Change نيز زمانی که هر تغييری در مقدار داخل Text box انجام شود، روی می دهد (و لذا مثلاً اگر کليدی مثل Arrow Keys (کليدهای حرکتی) که تغييری در مقدار داخل Text Box انجام نمی دهد زده شود، رويداد Change رخ نمی دهد.)

 

توجه داشته باشيم که KeyDownKeyUp) برای همه کليدهای صفحه کليد رخ می دهد اما رويداد KeyPress برای برخی مثل Arrow Keys رخ نمی دهد.

 

Event Procedure مربوط به KeyDown و KeyUp دارای دو آرگومان (پارامتر) هستند:

 

1- پارامتر keycode که کد اسکی کليد فشرده شده را بر می گرداند.

 

2- پارامتر Shift که يکی از چهار مقدار 0 و 1 و 2 و 3 را بر می گرداند. اگر مقدار برگشتی آن يک باشد، يعنی در حال فشردن کليد زده شده، کليد Shift پايين بوده، مقدار برگشتی دو نشانگر پايين بودن کليد Alt و مقدار برگشتی برابر سه، نشانگر پايين بودن کليد Control می باشد و صفر بودن آن، فشردن کليد بدون پايين بودن هيچ يک از اين سه کليد می باشد. و Event Procedure مربوط به KeyPress تنها يک آرگومان KeyAscki دارد که کد اسکی کليد فشرده شده را برمی گرداند.

 

با توجه به مطالب گفته شده، کافی است برای رويدادِ (Event) KeyUp از txtCelsius چنين بنويسيم:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

ذکر چند نکته:

1- اگر بر روی يک Text Box در Design Time دابل کليک کنيد، به طور پيش فرض، رويداد Change از آن را برای کدنويسی باز می کند. اگر می خواهيم Event Procedure رويدادهای ديگر را بياوريم، کافی است از Combo Box منوی باز شونده عمودی کرکره ای که يک فلش رو به پايين سمت راست خود برای باز شدن منو دارد) سمت راست بالای صفحه کدنويسی، يکی از Event Procedure ها را به دلخواه انتخاب کنيم. Combo Box سمت چپ آن هم نام تمام Object های استفاده شده در آن فرم خاص را دارد که هر کدام انتخاب باشد، در Combo Box سمت راست، Procedure های آن Object خاص را ليست خواهد کرد. در شکل 5 برخی از رويدادهای مربوط به txtCelsius را می بينيد.

 

vb6ht4.jpg

 

- همانطور که می بينيم در Procedure فوق برای Text Box ها، نام هيچ مشخصه ای را نياورديم که همانطور که قبلاً توضيح داده شد، در اينصورت به طور پيش فرض، مشخصه Text برای آنها در نظر گرفته می شود.

 

3- تابع Val (مخفف Value) مقدار عددی يک string را برمی گرداند. از آنجا که مقدار داخل txtCelsius از نوع string 0 متنی) است ولی بايد بر روی آن عمل ضرب و تقسيم و جمع را انجام دهيم. ابتدا آن را توسط تابع Val، عددی نموديم. (هر چند VB تا جای ممکن سعی می کند خودش اين تبديلات را اگر ما هم نگذاريم، انجام دهد ولی بهتر است عادت شود، برای جلوگيری از خطاهای احتمالی، شرايط هر موقعيت را فراهم آوريم.)

 

ادامه:

آخرين کاری که بايد برای پروژه Second Example انجام دهيم، جلوگيری از خطای Type Miss Mach است. اين خطا زمانی روی می دهد که در يک عمليات، مقادير مناسب نباشند. مثلاً اگر بخواهيم مقدار متنی “Ali” را در مثلاً 5 ضرب کنيم، اين خطا (که در VB، خطای شماره 13 است) رخ می دهد.

 

در برنامه ما هم، اگر کاربر، در txtCelsius بجای يک عدد، حرفی را بنويسد، هنگام ضرب شدن در 9/5، همين خطا رخ خواهد داد.

 

برای جلوگيری از بروز خطا و گرفتن کنترل خطا بدست برنامه، از تابع On Error استفاده می کنيم. اگر Procedure مربوط به رويداد Key Up از txtCelsius را به صورت زير تغيير دهيم:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

در اينصورت تابع On Error می گويد که وقتی به خطايی در ادامه برخوردی به خطی از Procedure که دارای برچسب xx (يک برچسب اختياری) است برو (Goto xx) . اگر برنامه به اين خط برود (يعنی وقتی خطايی رخ داد) ، بررسی می کند اگر شماره خطای رخ داده شده (Err يک Object هميشگی در VB است که مشخصه number از آن، شماره شماره خطای رخ داده را در خود نگهداری می کند) برابر B بود، بجای convert کردن، در txtFahrenheit بنويسيد” can’t convert “ (اميدوارم نحوه بکارگيری دستورات شرطی (IF sentences) را بدانيد). تنها نکته ای که هست اينکه اگر خطا رخ نداد و convert انجام شد، ديگر نبايد به خط xx وارد شود و لذا از دستور Exit sub استفاده کردع ايم. اين دستور در هر جايی از يک sub اجرا شود، بلافاصله از آن خارج می شود و دستورات ديگر را اجرا نمی کند.

لینک به دیدگاه

مثالی برای رويداد KeyPress

 

فرض کنيد بر روی فرم، يک Text Box به نام txtUserName قرار داده ايم و بخواهيم کاربر، هر حرفی را داخل آن نوشت، با حرف بزرگ انگليسی زده شود (يعنی اگر وارد کرد a، در Text Box درج شود A) در اين صورت کافی است برای رويداد KeyPress از آن بنويسيم:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

دستور بکار رفته در اين Procedure می گويد که کد اسکی کليد فشرده شده را (توسط آرگومانِ keyAscii) دريافت کن، کاراکتر آن را (توسط تابع Chr) پيدا کن، آن کاراکتر را به حرف بزرگ تبديل کن (توسط تابع Ucase مخفف Upper Case) و آنگاه کد اسکی حرف تبديل يافته را (توسط تابع ASC) پيدا کن و دوباره در آرگومان keyAscii قرار بده. به اين ترتيب کاربر هر کليدی را که فشار دهد، حرف بزرگ آن در Text Box درج می شود.

 

برخی مشخصه های Text Box ها:

 

Name -1 : نامی که VB آن را با اين نام می شناسد.

 

Alignment -2: تراز متن داخل Text Box (راست چين، وسط چين، چپ چين)

 

Appearance -3: با مقدار Flat و 3D که سه بعدی بودن يا تخت بودن آن را مشخص می کند.

 

Back Color -4: رنگ زمينه Text Box

 

Border Style -5: که تعيين می کند که text Box حاشيه داشته باشد (fixed Single) و يا خير (None)

 

Enable -6: اين مشخصه برای هر کنترلی False باشديعنی آن کنترل غير فعال است (رنگ خاکستری شده کنترلها در ويندوز نمايشگر False بودن Enable آن است).

 

Font -7: نوع فونت متن

 

Fore Color -8: رنگ متن

 

Height -9: ارتفاع Text Box

 

Left -10: فاصله گوشه چپ و بالای Text Box از Container (دربرگيرنده) آن (تا به حال يک دربرگيرنده (container) را ديده ايم که فرمها می باشند. Container ها به کنترلهايی گويند که کنترلهای ديگر می توانند بر روی آن قرار گيرند مثل کنترل Frame يا کنترل Picture).

 

Locked -11: که اگر مقدار آن True باشد، Text Box توسط کاربر، قابل ويرايش (Edit) نخواهد بود.

 

Max Length -12: حداکثر تعداد کاراکتری که می تواند داخل Text Box قرار گيرد که اگر مقدار آن صفر باشد، محدوديت تعداد نخواهد داشت.

 

Mouse Icon -13: آيکون ماوس وقتی روی آن قرار می گيرد (به شرطی که مشخصه بعدی يعنی Mouse Pointer بابر Custom تغيير داده شود.

 

Mouse Pointer -14: نمايشگر ماوس وقتی روی آن است که اگر برابر Custom شود، هر چه در Mouse Icon، set شده باشد، آيکون ماوس می شود.

 

Multi Line -15: اگر مقدار آن برابر True شود، می توان در Text Box، چند خطی نوشت و در واقع آن را شبيه يک Editor نمود.

 

Password Char -16: گه اگر يک کاراکتر در آن قرار گيرد، هرچه داخل Text Box نوشته شود، با آن کاراکتر ديده می شود (شما در وارد کردن Password در هر ويندوز مسلماً با مقدار * برای Password برخورد داشته ايد).

 

Right To Left -17: که اگر مقدار آن True باشد، پاراگراف راست به چپ می شود (مثل آنچه ما در فارسی نوشتن به آن نيازمنديم).

 

Scroll Bars -18: اگر مقدار Multi Line برابر True باشد، توسط مشخصه Scroll Bars می توان وجود scrollbar عمودی (vertical) ، افقی (horizontal) و يا ترکيبی از آن دو (Both) را داشت.

 

Tab Index -19: ترتيب پرش از کنترل به کنترل ديگر هنگام زدن کليد Tab. مثلاً اگر سه Text Box بر روی فرم داشته باشيم و مقدار Tab Index آنها به ترتيب 0 و 1 و 2 بگذاريم، در هنگام اجرا، فوکوس به Text Box با مقدار Tab Index برابر صفر داده می شود که اگر کليد Tab را بزنيد، فوکوس به Text Box با مقدار Tab Index ببرابر يک داده خواهد شد و الی آخر.

 

Tab Stop -20: که اگر مقدار آن برای کنترلی False باشد، با زدن کليد Tab هيچگاه فوکوس به آن داده نخواهد شد (با Tab نمی توان روی آن رفت).

 

Tag -21: عملاً کار خاصی انجام نمی دهد و فقط می توانيم چيزی را در آن ذخيره کنيم که بعداً خودمان از آن استفاده کنيم.

 

Tool Tip Text -22: که مقدار آن هر چه باشد وقتی در Run Time ماوس را لحظه ای روی آن کنترل خاص نگه داريم، يک راهنمای کوتاه زرد رنگ با متن برابر مقدار تعريف شده در Tool Tip Text از آن بيرون خواهد آمد.

 

Top -23: فاصله گوشه راست و بالای کنترل از container (دربرگيرنده) خود.

 

Visible -24: که اگر مقدار آن False باشد، آن کنترل توسط کاربر (يعنی در Run Time) ديده نخواهد شد.

 

Width -25: عرض کنترل

 

توجه:

 

1- بسياری از مشخصات فوق در کنترلهای ديگری غير از Text Boxها هم با همان کاربرد، وجود دارند.

 

2- از مشخصاتی که در بالا آورده نشد، بزخی را در جای خود توضيح خواهيم داد.

 

نکته:

 

می توان برنامه را توسط کليد F8، خط به خط اجرا کرد. در اين حال اگر ماوس را روی هر متغيری در پنجره کدنويسی نگه داريم، مقدار فعلی آن را به صورت Tool Tip می نويسد.

 

از اين مورد، در Debug کردن و يافتن خطاهای برنامه کمک بسياری می توان گرفت.

 

همچنين اگر در پنجره Immediate در هنگام Run Time دستوری را بنويسيم، اين دستور بلافاصله اجرا خواهد شد. مثلاً می توانيم يک متغير را فوراً مقدار دهی کنيم يا ...

 

همچنين اگر بر روی هر خطی کليد F9 را بزنيم، يک Break (شکست) روی آن خط ايجاد می کند، حال اگر کليد F5 را بزنيد، برنامه اجرا می شود تا به آن خطِ Break شده برسد و در آنجا متوقف می شود. که برای ادامه برنامه می توان بسته به مورد، از F5 يا F9 استفاده کرد.

لینک به دیدگاه

مشخصه Causes Validation

 

شايد زمانی که داشتيد روی مشخصات (Properties) مربوط به Text Box نظر می کرديد، مشخصه causes Validation را نيز ديده باشيد که ما در بخش قبل از آن نام نبرديم. اين مشخصه در بسياری از VCLها نيز وجود دارد و دارای کاربرد بسيار زيبايی است که شايد اگر وجود نداشت، برای شبيه سازی آن بوسيله کدنويسی، زمان زيادی را صرف خود می کرد.

 

فرض کنيد بر روی فرم يک Text Box به نام txtNumber وجود دارد که برای دريافت نمره يک درس دانش آموزی از کاربر، استفاده می شود. ترجيح می دهيم کاربر نتواند اين فرم را save کند (نتواند به سراغ کليد cmdSave برود) مگر اينکه نمره صحيح (که در فاصله صفر تا بيست است،) را وارد نموده باشد. اما مثلاً بتواند روی دکمه cmdCancel برود و فرم را Cancel نمايدو يعنی می خواهيم اگر نمره در دامنه صحيح خود نبود روی برخی ديگر از آنها نرود.

 

اگر برای رويدادِ(Event) Validate از txtNumber ، چنين داشته باشيم:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

فوق می گويد هر وقت که txtNumber ، Validate شد، بررسی کن که آيا نمره کمتر از 20 هست يا خير که اگر نبود، پارامتر Cancel را True نمايد. حال اگر مشخصه Causes Validation از هر کنترلی را True نماييم، در صورتی که Val(txtNumber)>20 باشد، کاربر نمی تواند، آن کنترل را فوکوس دهد. لذا اگر مشخصه مذکور را برای کليد cmd Save برابر True و برای cmdCancel برابر False تغير دهيم، درصورت نبودن نمره در فاصله مناسب، کاربر می تواند عمليات دکمه Cancel را انجام دهد اما عمليات دکمه Save را خير مگر اينکه دوباره Text Box مذکور را با عددی مناسب Validate نمايد.

 

توجه کنيد که می توانيد برای زيبايی برنامه مذکور برای رويداد Key up از txtNumber نيز چنين داشته باشيم.

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

که برای نمايش اينکه با وارد نودن نمره ای به کاربر خطايی رخ داده است، رنگ متن آن را به رنگ قرمز (Red) در می آوريم و در غير اينصورت (يعنی بدون خطا) رنگ متن را به رنگ سياه (Black) در خواهيم آورد.

 

ذکر چند مشخصه ديگر:

 

1- اگر برای يک کليد (Command Button)، مشخصه Cancel را به True قرار دهيم، در صورت زدن کليد (Escape) ESC توسط کاربر، رويداد Click از اين کليد روی می دهد.

 

2- اگر برای يک کليد، مشخصه Default را به True تغيير دهيم، در صورت زدن کليد Enter توسط کاربر، رويداد Click از آن روی خواهد داد.

 

3- اگر برای يک فرم، رويداد Key Preview را به True تغيير دهيم، هر کليدی را کاربر از صفحه کليد فشار دهد، ابتدا اين کليد به رويداد KeyPress از فرم فرستاده می شود و آنگاه به رويداد Key Press از کنترلی که Focus در اختيار آن است، فرستاده می شود.

لینک به دیدگاه

تعريف متغيرها

 

به اطمينان، قبلاً در برنامه نويسی (لااقل در Basic که پيش فرض بحث ما معرفی شده بود) از متغيرها زياد استفاده کرده ايد. در برخی زبانهای برنامه نويسی (مثل Basic) ، نوع متغيرهای بکار رفته در برنامه، لازم نيست از قبل تعريف شده باشد و در هنگام اجرا، کامپايلر، خود، آن را به نوع مورد نياز (مثل Integer برای برای داده های عددی صحيح، يا String برای نوع داده رشته ای و کاراکتری و ...) تعريف و اجرا خواهد کرد. اما در برخی ديگر (مانند زبان برنامه نويسی Pascal)لازم است، نوع داده متغيرهای بکار رفته، در جايی از برنامه (و عموماً قبل از استفاده از آن) تعريف شوند.

 

در VB، از آنجا که VB از Basic برای کدنويسی استفاده می شود، به طور معمول، نياز به تعريف نوع داده ها نيست. اما از آنجا که امروزه برنامه نويسان ترجيح می دهند که از کامپايلری برای برنامه نويسی استفاده کنند که او را به تعريف تمام متغيرها مجبور کند (زيرا اگر چنين نباشد، اگر او به اشتباه دستوری را غلط تايپ کند (مثلاً بجای then بنويسد Then) ، کامپايلر آن را به عنوان متغيری فرض می کند و در واقع بدون اينکه ما خطايی را دريافت کنيم، در روند برنامه مان مشکل پيدا می شود و خطايی رخ می دهد که شايد تشخيص علت آن سخت تر شود) ، می توانيم VB را موظف سازيم تا ما را مجبور به تعريف نوع داده متغيرها نمايد.

 

اگر در ابتدای هر يونيت (Unit) عبارت Option Explicit نوشته شود، VB ما را مظف می کند که در آن يونيت، هر متغيری که بخواهيم استفاده کنيم، آن را قبل از استفاده، تعريف نماييم (لذا بهتر است ابتدای همه Unitها عبارت مذکور باشد) . يونيت (Unit) ها، بخش هايی از برنامه اند که در آنها کدنويسی می شود. مثلاً هر فرم، دارای يک Unit مخصوص به خود است که تمام Event Procedure هايی که تا بحال می نوشتيم، در آن قرار می گرفت.

 

همچنين اگر از منوی Tools گزينه Options را اتنخاب کنيم، و از لبه General (Tab Sheet) ، گزينه Require Variable Declare را چک مارک بزنيم، از اين پس، VB هر فرمی که ايجاد می شود، به طور پيش فرض عبارت Option Explicit را در ابتدای آن خواهد نوشت و در واقع هميشه ما را موظف می سازد که متغيرها را تعريف نماييم.

 

برای تعريف متغيرها از دستور Dim به شکل کلی زير استفاده می شود:

Dim variableNames As variablsType

 

به عنوان مثال دستور Dim a,b As Integer متغيرهايی را به نام a,b از نوع داده Integer (نوع داده عددی صحيح) تعريف می کند و سپس از آن می توانيم متغير a را در برنامه مقداردهی نماييم.

 

متغيرها را می توان در سه سطح تعريف نمود (Space of Variables) :

 

1- سطح پروسيجر (procedure Level) :

 

اگر متغيری در يک Procedure (و معمولاً ابتدای آن) تعريف کنيم، آن متغير را فقط در همان Procedure می توان استفاده نمود و در واقع برای همان Procedure خاص تعريف شده است.

 

2- سصح فرم (Form Level) :

 

در سطح فرم (يعنی در ابتدای Unit مربوط به فرم و پس از عبارت Option Explicit) ، متغيرها می توانند به دو نوع تعريف شوند:

 

2-1- تعريف به صورت Private (شخصی) :

اگر متغيری در سطح فرم به صورت Private و به شکل کلی:

Private variableNames As variableType

 

تعريف شود، آن متغير فقط در تمام Procedure های فرم قابل استفاده است و در فرم های ديگر قابل دسترسی و استفاده نمی باشد (مگر اينکه در آنها هم جداگانه تعريف شده باشد) .

 

2-2- تعريف به صورت Public (عمومی) :

اگر متغيری در سطح فرم، به صورت Public و به شکل کلی:

Public variableNames As variableType

 

تعريف شود، در اين صورت آن متغير علاوه بر دسترسی در همان فرم (بوسيله نام آن متغير) ، در فرمهای ديگر (در واقع در کل پروژه) قابل دسترسی خواهد بود. فقط در صورت نياز به استفاده در فرمهای ديگر لازم است نام فرمی را که متغير در آن تعريف شده است ذکر شود (البته اگر آن فرم load باشد) و سپس پس از يک نقطه (Dot) نام آن متغير آورده شود. به عنوان مثال اگر در ابتدای يونيت مربوط به Form1 نوشته شده باشد:

 

Public Number As Integer

 

و بخواهيم در فرمی ديگر، به آن مقداردهی کنيم، لازم است چنين بنويسيم:

Form1.Number = 15

 

توجه: اگر در سطح فرم از Dim برای تعريف استفاده شود، به طور پيش فرض آن را Private در نظر خواهد گرفت.

 

3- سطح ماژول (Module Level) :

 

ماژولها بخشی از پروژه هستند که متغيرها، توابع و Procedure های عمومی (Global) را در آن تعريف می کنيم. اگر تعريفی (مثل تعريف نوع داده متغير يا يک Procedure) با Private انجام گيرد، فقط در همان ماژول قابل استفاده می باشد و اگر با Public صورت گيرد، در هر فرمی و بدون نياز به نوشتن نام ماژول در ابتدای آن، قابل استفاده خواهد بود. نکته ای که بايد توجه داشت اينکه اگر بخواهيم از متغيريا Procedure ای که در يک ماژول به صورت Public تعريف شده است، در ماژولی ديگر استفاذه کنيم، ذکر نام ماژول در ابتدای آن به همراه يک نقطه (Dot) ضروری است.

 

معمولاً از تعريف Public در ماژول زمانی استفاده می کنيم که بخواهيم متغير يا Procedure ای به صورت Global (عمومی) در سراسر پروژه استفاده شود. شايد بگوييد می شود در هر فرمی که به آن نياز داريم، همانجا متغير را تعريف می کنيم، پس چه نيازی به ماژول داريم؟

 

هر چند اين کار باعث می شود که برنامه خطای دستوری از ما نگيرد اما در اينصورت وقتی از فرمی به فرم ديگر می رويم مقدار موجود در آن متغير، پس از تعريف مجدد، دوباره Null (تهی) می شود، در حاليکه اگر از يکبار تعريف Public در ماژول استفاده کنيم، پس از مقدار دهی در جايی از پروژه، تا مقداردهی مجدد، اين مقدار در تمام پروژه قابل دسترسی است.

 

برای افزودن يک ماژول به پروژه کافی است از منوی Project گزينه Add Module را انتخاب کنيد و آن را (با پسوند .BAS) save نماييم.

 

همانطور که ملاحظه می فرماييد، ماژولها تنها بخش کدنويسی (Unit) دارند بر خلاف فرمها که يک بخش Interface (ظاهری) داشتند که کنترلها را به صورت Visual روی آن قرار می داديم و يک بخش کدنويسی (Unit) که کدهای مربوط به Event Procedure ها را در آن می نوشتيم. همچنين ملاحظه می فرماييد که با توجه به وظيفه ماژولها، معمولاً در کل پروژه اولاً به يک ماژول نيازمنديم ثانياً به بيش از يک ماژول احتياجی پيدا نمی کنيم.

 

نکته: علاوه بر متغيرها می توانيم از ثوابت (Constants) نيز در پروژه استفاده کنيم. ثوابت، بخشی از پرونده اند که هنگام تعريف، مقداردهی می شوند و تا پايان پروژه مقدارشان ثابت می ماند. برای تعريف ثوابت از دستور Constant استفاده می شود به عنوان مثال:

Const PI As single = 3.14

لینک به دیدگاه

ر

 

در VB، علاوه بر Event Procedure ها که به ازای رويداد (Event) های مشخصی انجام می شوند، می توانيم تعدادی پروسيجر را نيز خودمان تعريف کنيم که به اين نوع پروسيجر، General Procedure (پروسيجر عمومی) گفته می شود که برای اجرای آنها می بايست نام آنها در جايی از برنامه، فراخوانی شود.

در VB (مشابه Basic) دو نوع پروسيجر داريم:

 

1- تابع (Function)

 

2- روال (Sub) .

توابع قطعه برنامه هايی هستند که هرگاه نام آنها در برنامه فراخوانی شود، لزوماً يک و فقط يک مقدار را به عنوان خروجی برمی گرداند در حالی که روال (ساب روتين) ها، قطعه برنامه هايی هستند که ممکن است به تناسب دارای يک يا چند خروجی و يا حتی بدون خروجی باشند.

توابع و روالها می توانند شامل تعدادی آرگومان (پارامتر) باشند که پارامترها در توابع فقط نقش ورود اطلاعاتی از برنامه به تابع را ايفا می کنند و نام خود تابع به عنوان خروجی تابع استفاده می شود در حالی که در روالها ورود و خروج داده ها، هر دو توسط همين پارامترها انجام می شود.

شکل کلی توابع به شکل زير است:

Function functionName (Parameters) As variableType

_____________

_____________

_____________

 

End Function

 

و همچنين شکل کلی روال ها:

Sub subName (Parameters)

______________

______________

______________

End Sub

 

لینک به دیدگاه

نکاتی درباره پروسيجرها

 

توجه داشته باشيد که در ابتدای تعريف توابع و روالها می توانيم از Private يا Public نيز استفاده کنيم و تمام سطوحی که برای تعريف متغيرها گفته شد (خصوصاً سطح فرم و سطح ماژول) ، در اينجا نيز عيناً کاربرد دارند. (پيش فرض در اينجا هم Private است).

 

به عنوان مثال اگر بخواهيم تابعی به نام Square ايجاد نماييم که هر عددی را دريافت کرد، مربع آن را برگرداند، کافی است چنين بنويسيم (مثلاً به صورت Public در يک ماژول) :

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

ملاحظه می کنيد که در اينصورت اگر هر جايی از برنامه نام تابع را به همراه يک مقدار عددی Integer به عنوان پارامتر آن ذکر کنيم، مقدار عددی مذکور به متغير I داخل تابع منتقل شده و عمل I*I روی آن انجام می گيرد و از آنجا که گفتيم خرجی توابع نام آنها هستند، خروجی (يعنی مقدار I*I را) را به نام تابع جايگزين کرديم (يعنی Square = I*I) . حال مثلاً اگر در جايی از برنامه دستور b = Square (5) را وارد کنيم، مقدار متغير b برابر 25 خواهد شد.

 

توجه داريم که اگر تابع بيش از يک پارامتر ورودی داشت، بايد نام آنها با کاما (,) از هم جدا کنيم که در اينصورت در هنگام فراخوانی بايد به تعداد پارامترها، آرگومان قرار دهيم که به ترتيب در متغير مربوط جايگزين (وارد) می شود. مثلاً اگر بخواهيم تابعی به نام Multiple ايجاد کنيم که حاصلضرب دو پارامتر ورودی اول را با پارامتر ورودی سوم جمع کند و نتيجه را برگرداند، کافی است بنويسيم:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

که در اينصورت دستورات زير در محلی از پروژه (که البته دسترسی Private به تابع مذکور داشته باشد)، مقدار 17 را در Text Box به نام txtResult قرار می دهد:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

 

توجه داريم که مقادير استفاده شده به عنوان آرگومانهای تابع بايد با متغيرهای به کار رفته در پارامترهای تعريف تابع از لحاظ نوع داده، يکسان باشند.حال به عنوان مثالی برای روالها فرض کنيد بخواهيم روالی به نام TF ايجاد کنيم که دو عدد را دريافت کند، بررسی کند که اگر اين دو عدد برابر بودند، جواب True و همچنين حاصلضرب آن دو را برگرداند. برای اين منظور اگر مثلاً در يک ماژول تعريف کنيم:

 

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

می توان در جايی از پروژه، روال مذکور را فراخوانی نمود، فراخوانی روالها توسط دستور Call صورت می گيرد، مثلاً اگر در جايی از پروژه، روال فوق را به صورت زير فراخوانی نماييم:

برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید.

در صورتی که متغيرهای a و s و p تعريف شده باشند آرگومان a به پارامتر x از روال، آرگومان 15 به پارامتر y از روال، آرگومان s به پارامتر T از روال و آرگومان p به پارامترM از روال منصوب می شود. دستور InputBox يک جعبه محاوره‌ای برای کاربر نشان می دهد که پيغامی را (در اينجا پيغام Please Enter a Number) شامل می شود و در يک جعبه متن خاص، مقداری را از کاربر مطالبه می کند که پس از وارد کردن توسط کاربر مقدار وارد شده را برمی گرداند (و در اينجا در متغير a جايگزين می کند). حال اگر کاربر مقدار 15 را وارد کند، مقدار متغير s (که بايد Boolean تعريف شده باشد) برابر True و در غير اينصورت مقدار False را شامل می شود و در هر صورت متغير p نيز حاصلضرب a و 15 را در خود شامل می شود.

 

تأکيد می کنيم که نوع داده آرگومانها و پارامترهای تعريف لزوماً بايد به ترتيب متناسب باشد که در غير اينصورت VB به ما خطا صادر می کند.

 

لینک به دیدگاه

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

×
×
  • اضافه کردن...