farzandezamiin 7 اشتراک گذاری ارسال شده در 22 دی، ۱۳۹۷ دویدیم و دویدیم به جایی نرسیدیم ما نوک پرگار بودیم به دور خود چرخیدیم _ تلخی طعم زندان خنده رو از ما گرفت پشت نقاب خنده,با غصه ها جنگیدیم _ کلید شادی هامون تو قفل غم شکسته دری برای رفتن از این کویر ندیدیم _ مثل یه برگ جوون که افتاده رو زمین زیر پای روزگار تو سختی ها قلتیدیم _ «دویدیم و دویدیم تا رسیدیم به دیوار» دیدیم که روی دیوار نوشته ما تبعیدیم _ شاعر: ابوالقاسم کریمی(فرزندزمین) شنبه 22 دی 1397 نقل قول لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .