simorghsoft 18 اشتراک گذاری ارسال شده در 16 دی، ۱۳۹۱ گِلی خوشبوی در حمام روزی رسید از دست محبوبی به دستم بدو گفتم كه مُشكی یا عبیری كه از بوی دلاویز تو مستم بگفتا من گِلی ناچیز بودم ولیكن مدتی با گُل نشستم كمال همنشین در من اثر كرد وگرنه من همان خاكم كه هستم سعدی لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده