Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 اردیبهشت، ۱۳۹۷ شهرسازی اقتدارگرایانه هوسمان مهندسی شهر و ابداع مدل شهرساز – متخصص بارون هوسمان دولت مرد و شهرساز فرانسوی قاضی و کارمند دولت و یک پروتستان بوده است. او در زمان ناپلئون سوم مجری طرح پاریس شد و آن را به کلی دگرگون ساخت. هوسمان سعی در به وجود آوردن نقشه ای اندیشیده داشت که هم حافظ سنت تاریخی عظیم پاریس و بناهای تاریخی آن باشد و هم این شهر را به نخستین شهر بزرگ عصر صنعت تبدیل نماید. اساساً تأثیر شرایط اجتماعی – اقتصادی زمان هوسمان را نمی توان در فعالیت ها و اقدامات او نادیده گرفت. با روی کار آمدن گروههای محافظه کار از جمله ناپلئون سوم، شهرسازی به ابزار نیرومند در دست صاحبان قدرت در آمد و در اصطلاحاتی که به دست آنان انجام می شد نقش مهمی بازی می کرد. هوسمان قبل از اقداماتش معتقد بود باید پاریس را دوباره تصرف کرد. هوسمان یک تیم برای پروژه ها ترتیب داده بود که در دو جهت ۱- برنامه ریزی کاری و اجرایی و ۲- برنامه ریزی مالی فعالیت می کنند. هوسمان در رویارویی با شهر جنبه های فنی و مهندسی شهر را مد نظر قرار داده و در این روند از مهندسان راه و ساختمان و دیدگاه های آنان بسیار کمک می گرفت. در واقع در زمانی که شهرسازی به صورت جا افتاده نیست، همانند یک شهرساز تمام ابعاد شهر را می بیند و با تشکیل یک تیم کاری اول تیغه نقشه ها انجام می شود و دوم برنامه ریزی برای چگونگی نقشه ها صورت می پذیرد. مجموعه اقدامات انجام شده نمایانگر قدرت استبدادی است و با مجموعه این اقدامات پاریس تبدیل به نخستین متروپل عصر صنعت می گردد. در اقدامات هوسمان مسائل آمد و شد و ترافیک در صدر همه اقدامات بود زیرا باور داشت که شهر می باید پذیرای جمعیت روز افزون، متحرک و جابجا شونده ای باشد که بنا بر تمایلات سرمایه داری انباشت دارایی، فعال هستند. مسائل بهداشتی در گام بعدی اهمیت قرار داشته که از راه ایجاد منافذ شهری یا فضاهای باز تلاش در بهبود آن می نمود. طرح او نقشه کاملی از پاریس فراهم نمود که با روش مثلث بندی انجام شد. وی سال به سال نقشه های جدیدی از شهر تهیه می نمود و کارهای انجام شده را با نقشه های آینده مربوط می ساخت زیرا دریافته بود که شهر نیز مانند هر موجود زنده ای در سیر تکامل خود، پیرو روند زمان و تحولات نهفته در آن است. ژرژ اوژن هوسمان (بارون هوسمان) (۲۷ مارس ۱۸۰۹ تا ۱۱ ژانویه ۱۸۹۱) از دید نوع اقدامات، کارهای هوسمان را می توان به چهار دسته تقسیم نمود اول- کارهای منحصراً ساختمانی دوم- احداث باغ ها و پارک های عمومی سوم- نوسازی تأسیسات آب و فاضلاب و زیرساخت های شهری چهارم- بازسازی سازمان های اداری شهر پاریس که برای هماهنگی و تحققپذیری طرح هایش به آن ها نیاز داشت. اصول برنامه های هوسمان در ملاحظات شهرسازانه او در پاریس عبارت بودند از: اصل یکم: پیرامون ساختمان های بزرگ، قصر و سربازخانه ها فضای بیشتری پدید آمد تا دید به آنها چشم را بنوازد و دسترسی به آن آسان باشد و دفاع از آن ها در هنگام شورش به سادگی صورت گیرد. اصل دوم: بهبود وضعیت بهداشتی شهر با از میان برداشتن و تخریب روشمند کوچه پس کوچه های بافت ارگانیک و سنتی پاریس که آلوده و خاستگاه بیماری های واگیردار بسیاری شده بود. اصل سوم: ایجاد بلوارهای گسترده و طولانی که به صورت شعاعی (مدل باروک) به یک رشته میدان های مدور می پیوست و این کار در جهت تأمین آسایش عمومی و به ویژه تضعیف امکان شورش صورت گرفت. اصل چهارم: خیابان هایی باید ساخته می شد که مردم بدون تأخیر و ازدحام و به دور از خطر حوادث آمد و شد، به آسانی به ایستگاه های راه آهن ، مراکز بازرگانی و مکان های تفریحی دسترسی یابند. (تأکید بر خیابان کشی های مستقیم) خیابان اپرا به عنوان شاهکار شهرسازی هوسمان به مانند پلی، بسیاری از خیابان های اصلی پاریس را به هم پیوست. هوسمان مهارت چشم گیر و شگفت انگیز خود را در سازمان دهی نقاط مختلف و پیوست میان آنها نشان داد، اما در این سازمان دهی آشکارا نسبت به نقاطی که دارای اهمیت بصری یا کارکردی هستند توجهی خاص نشان داد بناهایی چون: نشانههای ملی، کلیساهای مادلن و نوتردام، کاخ شهرداری، طاق پیروزی (نصرت)، ساختمان اپرا و … این مدل یادآور شبکه محوری باروک است. هوسمان مدل شهر ساز- متخصص را به وجود آورد یعنی آدمی که دارای هیچ گونه پیش داوری نیست (مفهوم آن در عمل، شهرسازی ای است که در اختیار و خدمت رهبری جدید قرار دارد). اصل توجه او به مسائلی بود که برای نخستین بار مطرح می شد؛ یعنی حل مسائل و مشکلات فنی یک شهر پرجمعیت در عصر صنعت که این خود توجیهی است برای دور شدن وی از معماران و روی آوردن به مهندسان متخصص در کارهای شهری. دلبستگی او به حل مسائل آمد و شد سبب بی توجهی او به مسئله مسکن شد. در واقع بلوارهای هوسمان بخش های مختلف شهر را از هم گسست. تنها ساختمان ای رو به خیابان ظاهری آراسته یافت و در پشت آن به انبوه در هم خانه ها توجهی نشد. کارهای هوسمان یکسره بر شهرسازی معاصر اثر گذاشت و در تمام شهرهایی که بعد از پاریس به جاده صنعتی گام نهادند اثری از نقشه های هوسمان دیده می شود، کارهای او با همه کاستی ها و محاسنش در تمام شهرهای اروپا به ویژه پس از ۱۸۷۰ تقلید شد. (ویکتور هوگو ادیب فرانسوی معتقد بود تمامی اقدامات شهرسازی هوسمان در جهت مقابله با شورش های مردمی بوده است.) هوسمان معماران را کنار می گذارد زیرا معتقد است کار رسیدگی به شهر با اهل فن ( مهندسین ) است و معماری و هنر در آن هیچ جایی ندارد. در تفکر هاسمانی جای میدان را یک بلوار وسیع می گیرد و شانزه لیزه به عنوان بلوار اصلی شهر معرفی می گردد. در این دوره وی تعریف جدیدی از دروازه ها ارائه می دهد و آن این است که دروازه ها درون شهر تعریف می گردد (ایستگاه راه آهن). تمامی خیابان ها با یک بنای یادمانی تعریف می شوند. شهر هاسمانی با نظم خیابانی نظم پیدا می کند تا جایی که هوسمان فقط به نمای کنار خیابان می پردازد و به قطعات پشت کاری ندارد و همین ردیف سازی سبب می گردد تا نوعی از طبقات اجتماعی شکل گیرد. تکمیل سیستم فاضلاب و آب به عنوان الگو برای شهرهای دیگر می شود و یک شهر نو باروکی ظهور پیدا می کند. شهر هاسمانی شهری است کاملاً عملکردی (نزدیک به دیدگاه مدرنیسم). مواردی که پس از کارهای هوسمان در شهرسازی متداول شد فلکه: پیش از آن میدان ها در محل های دور از رفت و آمد قرار داشتند اما پس از او ساختن میدان های شلوغ و پر سر و صدای عبور و مرور (فلکه) معمول شد. تازگی آن این بود که این میدان ها بر روی مردم گشوده شد. بلوار: در ابتدا بلوار به دیوارهای دفاعی شهر گفته می شد. از زمانی که این دیوارها خراب شد به جای آن ها خیابان هایی پر درخت ساختند ، این خیابان ها بلوار نام گرفتند. در زمان هوسمان بلوارها برای وسایط نقلیه سنگین آن زمان (درشکه و کالسکه) ساخته شد. پارک ها: در زمان هوسمان پارک ها از نظمی چشمگیر برخوردار شد و بیشتر به شیوه رمانتیک ساخته می شد. از زمان او پارک ها به صورت گردشگاه های همگانی برای روزهای تعطیل و تفرج مردم عادی در آمد. خیابان های بی انتها: این خیابان ها با ردیف درختان در دو سوی آن، ریشه در اصل شهرسازی باروک دارند. در دوره هوسمان خیابان به عنوان عنصری غالب تبدیل گشت و عظمت ساختمان های اطراف در عظمت خیابان ها گم شد. (خیابان مهمترین عنصر شهر شد) نماهای هومسان : هوسمان از ساختن نماهای تصنعی جلوگیری می کرد و ایجاد نماهایی همسان را که بسیار بی تکلف و ساده هم بود در سراسر پاریس متداول نمود. نگاه هوسمانی به شهر تا سال ۱۸۹۰ م ادامه پیدا می کند. ولی در سال ۱۸۹۰ دگرگونی در مفهوم هنر پدید می آید. نقاشان و هنرمندان سعی می کنند نابسامانی های موجود در شهر هاسمانی را نشان دهند. در این دوران رئالیست اجتماعی رشد پیدا می کند و این تفکر به فضاها و نماهای شهری کشیده می شود. شروع دگرگونی در مفهوم هنر توسط سزان صورت می گیرد. او کوبیسم را مطرح می کند. با تولد این نگاه نوعی باروکیسم احیا می شود که در آن ریزه کاری و تزئین وجود دارد و می خواهد خود را از هنر خشک مهندسی نجات دهد. منبع: کیمیافکر بزرگ لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده