Mohammad Aref 120450 اشتراک گذاری ارسال شده در 23 شهریور، ۱۳۹۶ در این مقاله, مواردی همچون روشهای تولید, خواص و کارکردی سازی فولرینها مورد بحث قرار میگیرد . اولین فولرین كشفشده باكیبال بود، كه به علت شباهت با گنبد ژئودزی آرشیتكت معروف باكمینستر فولر، باكمینستر فولرین نیز خوانده میشد. این ماده را ریچارد اسمالی، رابرت كرل و هاری كروتو در سال ۱۹۸۵ در دانشگاه رایسِ هوستون، خلق كردند. این افراد به خاطر اكتشافشان در جایزه نوبلِ ۱۹۹۶ با یكدیگر شریك شدند. باكیبال مولكولی از ۶۰ اتم كربن (C۶۰) به شكل یك توپ فوتبال است، كه به صورت ششضلعیها و پنجضلعیهای بههم پیوستهای آرایش یافتهاند. در اندكزمانی، فولرینهای دیگری كشف شدند كه از ۲۸ تا چندصد اتم كربن داشتند. با این حال C۶۰ ارزانترین و سهلالوصولترین آنهاست و فولرینهای بزرگتر هزینه بسیار بیشتری دارند. لغت فولرین كل مجموعه مولكولهای توخالی كربنی را كه دارای ساختار پنجضلعی و ششضلعی میباشند، پوشش میدهد. نانولولههای كربنی- كه از لولهشدن صفحات گرافیتی با آرایش ششضلعی ساخته میشوند- در صورت بستهبودن انتهایشان، خویشاوند نزدیك فولرین به حساب میآیند. در واقع آنها به مثابه فولرینهایی میباشند كه با قراردادن كربن در نصفالنهارشان به صورت لوله درآمدهاند. با این حال در اینجا لفظ فولرینها دربرگیرنده نانولولهها نیست. روشهای تولید درواقع فولرینها به مقدار اندكی در طبیعت، در حین آتشسوزی و صاعقهزدگی پدید میآیند. شواهدی وجود دارد كه انقراض موجودات دورة پرمین در ۲۵۰ میلیون سال پیش، حاصل برخورد یك شیء حاوی باكیبالها بوده است. با این حال فولرینها اولینبار در دودة حاصل از تبخیر لیزری گرافیت كشف شدند. اولین فرآیند تولید انبوه، روش تخلیة قوس الكتریكی (یا كراچر- هوفمن) بود، كه در سال ۱۹۹۰ با استفاده از الكترودهای گرافیتی توسعهیافت. در این فرآیند بیشتر C۶۰ و C۷۰تشكیل میشود. اما میتوان با تغییراتی مثل استفاده از الكترودهای متخلخلتر به فولرینهای بالاتر نیز دست یافت. با استفاده از حلالهایی همچون تولوئن میتوان بهC۶۰ با خلوص تقریباً ۱۰۰% دست یافت. اندكی بعد، گروهی درمؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) شروع به تولید C۶۰ در شعله بنزن كردند. از پیرولیزِ[۱] تركیبات آروماتیك بسیاری برای تولید فولرینها استفاده شد. ثابت شده كه روشهایی همچون اسپاترینگ و تبخیر با پرتو الكترونی (روی گرافیت)، موجب افزایش بازده تولید فولرینهای بالاتری همچون C۷۸, C۷۶, C۷۰ و C۸۴ میشود. دانشگاه كالیفرنیا در لوس آنجلس (UCLA) در این زمینه اختراعاتی را به ثبت رسانده است. خواص فولرین ها باکیبالها از نظر فیزیکی مولکولهایی بیش از حد، قوی هستند و قادرند فشارهای بسیار زیاد را تحمل کنند، به طوری كه پس از تحمل ۳۰۰۰ اتمسفر فشار به شکل اولیه خود برمیگردند. به نظر میرسد استحکام فیزیکی آنها در بخش مواد دارای توان بالقوهای باشد. با این حال آنها مثل نانولولهها به جای پیوند شیمیایی، با نیروهای بسیار ضعیفتری (نیروهای واندروالس) به هم میچسبند، که مشابه نیروهای نگهدارندة لایههای گرافیت است. این مسأله موجب میشود باکیبالها مثل گرافیت دارای قابلیت روانکنندگی شوند؛ هر چند این مولکولها به دلیل چسبیدن به شکافها برای بسیاری از کاربردها خیلی کوچکند. باکیبالهای چند پوسته موسوم به نانوپیازها (Nanonion)، بزرگترند و قابلیت بیشتری برای استفاده به عنوان روانکننده دارند. روش خلق آنها با خلوص بسیار بالا از طریق قوس الکتریکی زیرآبی در دسامبر ۲۰۰۱ توسط گروهی از دانشگاه کمبریج در انگلستان و مؤسسة هیمجی در ژاپن ارائه شد.اینکه باکیبالها به خوبی به یکدیگر نمیچسبند، به این معنا نیست که در جامدات دیگر کاربرد ندارند. واردکردن مقادیر نسبتاً اندک از آنها در یک زمینة پلیمری، موقعیتی برای آنها به وجود میآورد كه بخشی از استحکام بالا و دانستیة پایین آنها را به مادة حاصل میبخشد. تحقیقاتی روی کاهش لغزندگی باکیبالها انجام شده است. کمی قبل از روش فوقالذکر برای تولید نانوپیازها، لارس هولتمن و همکارانش از دانشگاه لینکوپینگ در سوئد برخی از اتمهای کربن باکیبال را با نیتروژن جایگزین کرده، موجب پیوند آنها با هم، به صورت مادهای سخت اما الاستیک شدند. این باکیبالهای اصلاح شده نیز پوستههایی را روی خود شکل داده و به همین علت آنها نیز نانوپیاز خوانده میشوند.فولرینها و مواد مربوطه توانمندی بالایی در كاتالیزگری دارند. گروهی در مؤسسة فریتزهابر در برلین از باكیپیازها (باكیبالهای چندلایه) در فرآیند مهم تبدیل اتیل بنزن به استایرن استفاده كردهاند. حداكثر راندمان راهكارهای موجود ۵۰% است، اما این محققان در تجربیات اولیه خود به راندمان ۶۲% رسیده و انتظار بیشتر از آن را هم دارند. با این حال به نظر میرسد خود باكیپیازها در حین واكنش مقداری از نظم ساختاری خود را از دست بدهند (Angewandte Chemie International Edition, ۴۱, ۱۸۸۵-۱۸۸۸). international SRI نیز متوجه خواص كاتالیزوری فولرینها و مواد وابسته به آنها از جمله دودة حاصلشده در حین روشهای قوس الكتریكی و احتراق شده است. این دوده حاوی انواع اشكال كربن است، كه ممكن است تاحدی ساختار شش و پنجضلعی فولرین را داشته باشند، اما بخشهای بازشدهای هم جهت كاركردهایی به عنوان یك كاتالیزور داشته باشند. از این دوده میتوان برای هیدروژناسیون یا دهیدروژناسیون آروماتیكها، اصلاح روغنهای سنگین و تبدیل متان به هیدروكربنهای بالاتر در فرآیندهای پیرولیتیك یا رفرمینگ استفاده كرد. فولرینها خواص الكتریكی جالبی دارند و به همین دلیل كاربردهای متعددی، از قطعات ذخیرة داده تا پیلهای خورشیدی برای آنها پیشنهاد شده است. محققان Virginia Tech از لایههای آلی انعطافپذیر استفاده كردهاند. در حال حاضر كارآیی این پیلها یكپنجم پیلهای فوتوولتائیك سیلیكونی مرسوم است (حدود ۴-۳% در مقایسه با ۲۰-۱۵% پیلهای خورشیدی مرسوم)، اما محققان امیدوارند با كنترل بهتر نانوساختارها به كاركرد قطعات سیلیكونی یا حتی فراتر از آن دست یابند. از خواص الكتریكی فولرینها میتوان استفادههای بالقوهای نیز در آشكارسازهای نوری اشعه ایكس نمود، كه كارهای Siemens از آن جمله است. یك استفادة دیگر از خواص الكتریكی فولرینها در پیلهای سوختی است. سونی از آنها برای جایگزینی مولكولهای بزرگ پلیمر در غشاهای الكترولیتی پیلهای سوختی متانولی (جهت مصارف الكترونیكی شخصی) سود جسته است. نتیجة كار یك پیل سوختی بوده است كه در دماهای پایینتر از نمونههای دارای غشای پلیمری كار میكند. سونی معتقد است این پیل سوختی میتواند ارزانتر هم تمام شود. سونی از فولرینها در پیلهای سوختی هیدروژنی هم استفاده كرده است تا از قابلیت آنها در انتقال پروتون بهرهبرداری كند (غشاهای تبادل پروتون اساس این پیلهای سوختی میباشند). فولرینها درون نانولولهها نیز قرار داده شدهاند تا چیزی به نام غلاف نخود[۲] پدید آید. اولین كار از این دست در اوایل ۲۰۰۲ در جنوب كره (دانشگاه ملی سئول) و آمریكا (دانشگاه پنسیلوانیا در فیلادلفیا) به ترتیب با استفاده از C۸۲ و C۶۰ صورت گرفت. فولرینها رفتار الكتریكی نانولولهها را تغییر داده، مناطقی با خواص نیمهرسانایی مختلف را پدید میآورند. نتیجه میتواند مجموعهای از ترانزیستورهای پشت سرهم در یك نانولوله باشد. با تغییر مكان فولرینها میتوان این خواص را تغییر داد و حتی محققان دانشگاه ایالتی میشیگان پیشنهاد استفاده از آنها برای خلق قطعات حافظه را دادهاند. با این حال چنین راهكاری بسیار دور از كاربرد است (راهكارهای رقیب بسیاری در نانوالكترونیك و حافظه وجود دارند). "شبیهسازی كامپیوتری یك عنصر حافظه مبتنی بر نانولوله. نانولوله دربرگیرنده یك مولكول C۶۰ است. C۶۰ به دلیل حمل یك اتم قلیایی در قفس خود حاوی یك بار شبكهای است. با اعمال میدان الكتریكی میتوان فولرین را بین دو سر این" "كپسول جابهجا كرد. دو كمینة انرژی این سیستم در هنگام اتصال C۶۰ به دوسر كپسول است، كه از آن میتوان به بیت۰ و بیت ۱ استناد نمود. مواد مبتنی بر فولرینها مصارف مهمی در قطعات فوتونیك دارند (فوتونیك معادل الكترونیك است با این تفاوت كه در آن از نور به جای الكتریسیته استفاده میشود). فولرینها یك پاسخ نوری (تغییر خواص نوری در هنگام تابش نور) بسیار بزرگ را از خود نشان دادهاند و ممكن است برای مصارف مخابراتی مناسب باشند. خواص نوری غیرخطی را میتوان با افزایش یك یا چند اتم فلزی در بیرون یا درون قفس فولرینها ارتقا داد. فولرینها همچنین در نابودی رادیكالهای آزاد- كه باعث آسیب بافتهای زنده میشوند- مفیدند. لذا پیشنهاد شده است از آنها در مواد آرایشی جهت حفاظت پوست یا در درمان آسیبهای عصبی ناشی از رادیكالها- كه نتایج آزمایشهای آنها در خرگوشها موفقیتآمیز بوده است- استفاده شود. C۶۰ هماندازة بسیاری از مولكولهای دارای فعالیت زیستی، همچون داروی پروزاك و هورمونهای استروئیدی است. لذا سنگ بنای مناسبی برای واریانتهای دارای فعالیت زیستی به شمار میرود. باكیبالها كنشگریِ فیزیكی و شیمیایی بالایی نسبت به مكان فعال یك آنزیم مهم HIV، موسوم به HIV پروتئاز دارند و آن را مسدود میكنند. HIV پروتئاز هدف داروهای ضدایدز كنونی است، اما به علت عملكرد مشابه آنها ویروسHIV نسبت به آنها مقاوم شده است. باكیبالها، HIV پروتئاز را به اشكال مختلفی هدف میگیرند و لذا مقاومت فوقالذكر نمیتواند مانع آن شود. همانطور كه پیشتر ذكر شد، پتانسیل C۶۰ در حفاظت از اعصاب اثبات شده است و از محفظههای ساختهشده از آنها میتوان برای دارورسانی سود جست. به مصارف باكیبالهای حاوی اتمهای محبوسشده موسوم به فولرینهای درونوجهی- بعداً اشاره خواهد شد. علاقة قابل ملاحظهای در نیمه دوم ۲۰۰۱ پس از تحقیق آزمایشگاههای بل و لوسنت پدید آمد. این تحقیق نشان داد كه فولرینها در بالای دمای نیتروژن مایع میتوانند ابررسانا شوند. این یافته از آنجا مهم است كه نیتروژن مایع نسبتاً ارزان است اما ایجاد دماهای پایینتر از آن بسیار سختتر است. با این حال ابهاماتی در این مورد پدید آمد، چون محقق مربوطه هندریك شون- چندی بعد در یك مطالعه الكترونیك مولكولی نیز از نمودارهای مشابهی استفاده كرد. بعدها كار باكیبالها نیز مورد تشكیك قرار گرفت و تاكنون كسی كار او را تكرار نكرده است. البته ابررسانایی فولرینها و مشتقات در دماهای بسیار پایین (چند ده درجه كلوین!)، اثبات شده است. در همان زمان ادعای دیگری در مورد خاصیت مغناطیسی یك پلیمر ساختهشده از باكیبالها در دمای اتاق- اولین مغناطیس غیرفلزی- مطرح شد. با این كه اشتباهی در این مورد دیده نشده است، اما این كار هم تكرار نشده است. گذشته از این، كمی بعد پلیمر دیگری گزارش شد كه بدون باكیبال دارای همان خاصیت بود. از فولرینها میتوان به عنوان پیشسازی برای دیگر مواد، همچون روكشهای الماسی یا نانولولهها استفاده كرد (مثلاً سونی با حرارتدادن فولرینها و پلاتین به نانولولهها رسیده است). از فولرینها به طور محدودی در تحقیقات بنیادی مكانیك كوانتومی استفاده شده است؛ چون آنها بزرگترین ذرهای هستند كه در آنها دوگانگی موج- ذره ماده دیده شده است (در این تجربه مشاهده شده كه یك مولكول C۶۰ همزمان از دو مجرای مختلف میگذرد). كاركردیسازی طی فرآیند موسوم به كاركردیسازی(functionalization)، میتوان برای اصلاح خواص فولرینها گروههای شیمیایی را به یك اتم كربن آنها متصل نمود. تعداد زیاد اتمهای كربن موجود باعث ملقبشدن فولرینها به جاسنجاقی مولكولی، مخصوصاً در متون پزشكی شركت CSixty شده است. تحقیقات مربوط به كاركردیسازی فولرینها به طور خاص در چند سال اخیر افزایش یافته است، تا به جای ایجاد پلیمرها، تحقیقات معطوف واریانتهای دارای فعالیت زیستی شود. یك مثال زیبا از گروههای عاملی طولانی، خلق توپ بدمینتون[۳] (شكل) توسط گروهی در دانشگاه توكیو بود. این مولكولها در مصارف بلور مایع كاربرد خواهند داشت، كه میتواند بسیار فراتر از نمایشگرهای بلور مایع و در زمینههایی همچون اپتیك غیرخطی، فوتونیك و الكترونیك مولكولی باشد (Nature ۴۱۹, ۷۰۲-۷۰۵).دانشگاه توكیو كارهای جالبی در زمینه خلق مخلوطهای فروسنها و فولرینها انجام داده است. فروسنها تركیباتی حاوی آهن و گروههای آلی هستند، كه دهها سال پس از زمان كشفشان توجه زیادی را به خود جلب كردهاند. مخلوط آنها با فولرینها میتواند منجر به تولید محفظههای دارورسانی با اساس نانوساختارهای دارای خواص الكترونیكی و فتونیكیِ مفید شود. در این دانشگاه محفظههایی با بیش از حدود ۱۳۰۰۰ مولكول C۶۰ اصلاحشده با نمك پتاسیم پنتافنیل فولرین، ساخته شدهاند. دانشگاه رایس با همكاری مؤسسة فیزیك فشار بالای آكادمی علوم روسیه بر روی فلوریناسیون پلیفولرینها، زنجیرههای پلیمری و صفحات C۶۰ كار میكنند. پلیفولرینها نسبت به پلیمرهای آلی همچون پلیاتیلن، پلیپروپیلن یا نایلون از پایداری بسیار بیشتری برخوردارند و افزایش فلوئور به پلیفولرینها به شیمیدانان كمك میكند تا راحتتر با آنها كار كنند. محققان SRI International نیز روی خلق پلیمرهای مبتنی بر فولرینها با اتصال گروههای آمین به C۶۰ كار كردهاند. نتیجه كار، انواع پلیمرهای دارای اتصالات عرضی بوده است كه برای روكشدهی پاششی، غوطهوری یا چرخشی مناسب میباشند و پایداری حرارتی بالایی دارند. فولرینهای درونوجهی یك عرصه تحقیقاتی كه لااقل به اندازه كاركردیسازی فولرینها فعال است، جایدهی اتمها درون آنهاست. به مواد حاصل، فولرینهای درونوجهی گفته میشود، كه به صورت X@C۶۰ بیان میشوند. (X اتم محبوس و C۶۰ یك فولرین است). عناصر واكنشدهنده را میتوان درون قفس فولرینها تثبیت كرد. عنصر محبوسشده میتواند خواص الكترونی و مغناطیسی فولرین را تغییر دهد (میتواند الكترون خود را به فولرین ببخشد). خلق فولرینهای درونوجهی چالشبرانگیز است. راهكارهای سادة آن، شامل خلق فولرینها در حضور عنصر مورد نظر است، اما راندمان این روش معمولاً كمتر از ۱% است. با این حال برخی از محققان همچون لوتار دانچ از مؤسسه تحقیقات مواد و حالت جامد لایپنیتز ادعا كردهاند، با تنظیم شرایط واكنش میتوان به راندمان و انتخابپذیری بالایی دست یافت. یك راهكار دیگر، مخلوط نمودن فولرینها و مواد مورد نظر و قراردادن آنها در معرض دما یا فشار بالا یا استفاده از یك روش شیمیایی برای باز نمودن فولرینهاست. محققان UCLA نحوه ایجاد حفرات كاملاً بزرگ را كنترل كردهاند، اما بستن آنها هنوز خارج از كنترل است. تعداد فراوانی از عناصر از جمله گازهای بیاثر در فولرینها كپسوله شدهاند. در این حالت اتم محبوسشده تمایلی برای پیوند با اتمهای كربن پیرامون ندارد، اما میتواند مصارفی همچون تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI) داشته باشد. استفاده از فولرینهای درونوجهی برای مصارف تصویربرداری پزشكی نیازمند محلولبودن آنها در آب است. فولرینهای بالاتر (بالاتر از C۶۰) مشتقاتی دارند كه عموماً انحلالپذیرترند اما گرانتر هم میباشند. فولرینهای درونوجهی C۶۰ معمولاً نامحلولتر و حساستر به آباند، اما در عوض ارزانتر میباشند. كاركردیسازی میتواند قابلیت انحلالپذیری در آب و پایداری درهوا را بهتر كند. علاوه براین دیده شده كه مشتقات C۶۰ بهخوبی از بدن دفع میشوند، حال آن كه فولرینهای بالاتر همچون C تمایل خود به تجمع در شش، كبد و استخوان را آشكار كردهاند. سازگاری نسبتاً بالای سیستمهای زیستی به كربن، یكی از دلایل توانمندی باكیبالها در مصارف پزشكی میباشد. از رسانش رادیوایزوتوپها به سلولهای سرطانی تا MRI هرچیزی كه درون حفاظ باكیبالها باشد، از تماس با بدن در امان است. از همه مهمتر این كه باكیبالها آنقدر كوچك هستند كه از طریق كلیه و ترشحات بدن دفع شوند. با این حال سیستمهای زیستی را میتوان نسبت به باكیبالها حساس نمود (مثلاً با استفاده از پادتنها در روی آنها) تا حضور باكیبالها را در بافتها و سیالات زیستی آشكار كنند. محققان دانشگاه رایس مولكولهایی از C۶۰ و دیگر فولرینها را طراحی كردهاند كه دارای یك اتم درونی گادولینیوم و یك ضمیمه شیمیایی (جهت انحلال در آب) میباشند. در عوامل مرسوم ایجاد تباین MRI، اتم گادولینیوم به یك مولكول معمولی متصل میشود و بهسرعت از بدن دفع میگردد، اما گادولینیوم محبوس در فولرین میتواند زمان درازتری را در بدن به سر ببرد. همچنین محققان Virginia Tech سه اتم فلزی را به همراه یك اتم نیتروژن درون قفس فولرین C۶۰ قرار میدهند، تا عوامل ایجاد تباین چندمنظورهای را بسازند- مثلاً دو اتم برای تصویربرداری MRI و یكی برای تصویربرداری اشعه ایكس. جواز این كار به Luna Nanomaterials، كه محصول خود را trimetaspheres میخواند، داده شده است. این شركت مدعی است كه عوامل ایجاد تباین او ۵۰ برابر عوامل مرسوم Magnevist (كه ثبت اختراع آن در حال انقضاست) كارآیی دارد. Luna بازار عوامل ایجاد تباین MRI خود را یك میلیارد دلار برآورد كرده است. Virginia Tech در اوایل ۲۰۰۲ در كاری دیگر، مشتق آلی یك متافولرین را ساخت كه قابلیت انحلال بیشتری دارد و بیشتر به درد مصارف زیستی میخورد. هدف نهایی، چسباندن گروههای محلول در آب همچون پپتیدها یا زنجیرههای آبدوست به آنها میباشد. ساختارهای وابسته به فولرینها هنگام ملاحظه قابلیت فولرینها لازم است به ساختارهای جالب وابسته به آنها، همچون نانولولههای كربنی یا مواد مختلف موجود در دوده فولرینها هم توجه كنیم. علاوه بر این اگر هندسههای محتمل دیگر را درنظر داشته باشیم، وجود حلقههای با بیش از ۶ اتم (مثل هفت و هشت ضلعیها) موجب ایجاد انحنا در خلاف جهت پنجضلعیهای فولرینها میشود. اشكال كربنی مبتنی بر این انحنای منفی مدتها پیش با نام شوارتزیتها مطرح شده بودند و سرانجام در اواخر ۲۰۰۲ ساخته شدند (Applied Physics Letters ۸۱, ۳۳۵۹-۳۳۶۱). این مواد بهشدت متخلخل، قابلیتهایی در كاتالیزگری، ذخیره سوخت و زیستمواد دارند و بنابراین رقیب فولرینها به شمار میآیند. مواد دیگری كه قابل توجهاند، فولرینهایی هستند كه از عناصری به غیر از كربن ساخته شده باشند. Applied Nanomaterials متخصص ساخت معادلهای معدنی نانولولهها و فولرینهاست. آنها ادعا میكنند ساخت این مواد سادهتر است و دارای مصارفی در بازار الكترونیك، كامپوزیتها و روانكنندهها میباشند. نویسندگان : تیم هارپر,کریستینا رومن,پاول هالیستر منبع: آفتاب لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده