Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 خرداد، ۱۳۹۵ عماری انضباطی و سخت گیرانه: نامی برای نیمکتهایی که راحت نیستند، پارکها با دسترسی دشوار، و نظارت همگانی در تمام اماکن. چند هفته قبل، انتشار خبرهایی پیرامون اختصاص دادن ورودیهای جداگانهی به افراد کم درآمد در ساختمانی در نیویورک با نام “درهای فقیران” جنجال آفرین شد. هرچند پیامد آن چیزی جز تحقیر و هتک حرمت نبود، ولی حقیقت این است طراحی شهری ای که تلاش میکند بین اقشار از لحاظ درآمدی و رفاه، تبعیض قائل شود، چیز جدیدی نیست. قبل از این جریان درهای فقیر، جریانات دیگری نیز وجود داشتهاند، از قبیل گروههای ضد بی خانمان، نیمکتهایی که به ازای نشستن بر روی آنها باید مبلغی پرداخت شود، فضاهای عمومی منزوی در پشت تأسیسات خصوصی و موارد دیگر. ریشههای چنین طراحیهای انحصاری- که طی آن محققان همه چیز را از معماری انضباطی گرفته تا طراحی ناخوشایند، فضای بازدارنده مینامند- ظاهراً در حسن نیتی است: برای حفظ نظم عمومی و کاهش ترس از جرم و جنایت بی انتها در میان ساکنان شهر. اعتبار این استدلال قابل بحث است، اما آن چیزی که واضح میباشد این است که اینگونه طراحیها، حال با هر اسمی، عموماً اقلیتهای فقیری که قدرت سیاسی قوی ای ندارند را هدف قرار میدهند. “طراحی شهری ای که تلاش میکند بین اقشار از لحاظ درآمدی و رفاه، تبعیض قائل شود، چیز جدیدی نیست.“ استیون فلاستی، کسی که فضای بازدارنده را در لس آنجلس در دهه 1990 مستند کرد، میگوید: “نکتهایی که من فکر میکنم در مورد این طرح، جهانی است و فرقی نمیکند کجای این دنیا باشید، اثر جداسازی جمعیت کم و انگشتشمار قشر مرفه از اکثریت جمعیت جهان است. شما نمیتوانید هرچیزی مثل یک جامعه متساوی و عادلانه را داشته باشید، مگر آنکه آن جامعه دارای فضاهای تعریف شده باشد.” در رساله ای در سال 1994 با عنوان “ساختن خیال”، فلاستی تقسیمبندی پنجگانه ای از معماری انضباطی ارائه کرده که میتواند باعث تداوم این بیعدالتی فضایی در شهر شود. ساکنان شهرهای امروز، سریعاً متوجه خواهند شد که چگونه دسته بندیهای باقی مانده را اجرا و مناسب سازی کنند. “امروزه ازنتایج مستقیم معماری انضباطی و سختگیرانه، افزایش نابرابری و به ستوه آمدن بیشتر شهرهای آمریکا است.” پنهان بودن: فضای پنهان، درحالی که به ظاهر عمومی باشد، برای پیدا کردن سخت است. ممکن است هیچ نشانهی واضحی برای آگاه ساختن از فضای پنهان نباشد، یا شاید فقط از دید مخفی باشند. در سال 2009 مؤسسه غیرانتفاعی اسپور، دهها مورد از اماکن عمومی متعلق به بخش خصوصی در سراسر سان فرانسیسکو را ثبت و نقشه برداری کرد- اغلب این مکانها یا خوب نشانه گذاری نشده بودند یا توسط عابران پیاده غیرقابل دسترس بودند، درحالی که به عنوان مکانهایی برای استفاده عموم طراحی شده بودند. در برخی موارد، فضای عمومی در پشت یک ساختمان امنیتی مکان گزینی شده بود. لغزنده بودن: نمونه ای مشابه با فضاهای پنهان، فضاهای لغزنده هستند که دیده میشوند اما توسط عابران به راحتی قابل استفاده نیستند. در بررسی ای که اخیراً توسط نیویورک وورلد انجام شده، نمونهی خوبی از یک فضای لغزنده نشان داده شده است: پارکی در خیابان هشتاد شرقی، که قرار بود برای عموم به طور 24 ساعته قابل دسترس باشد، اما تنها یک راه پله کم رنگ و غیرواضح دارد. نمونههای دیگر شامل تالارهای مرکزی که فقط از طریق پنجرههای ساختمانها قابل روئت هستند و یا فضاهایی که روی طاقچهها قرار گرفتهاند (در جاهای بلند)- منظور محدودههای عمومی واضحی است که هیچ ورودی آشکاری برای عموم ندارند. خشونت: فضای خشن (بدون لطافت) به راحتی قابل دسترس و رسیدن است- اگر توسط دروازهها یا موانع ساختاری راهشان مسدود نشده باشد. این گونه طراحی، منبع مکرر جنجال در مالیبو است، جایی که دروازهها و نیروهای امنیتی، مردم را از سواحل محدوده دور نگه میدارند، در حالی که طبق قانون، سواحل به عنوان دارایی عمومی تلقی میشود. اخیراً تلاشیهایی برای مبارزه با این فضاهای سخت صورت گرفته است، به عنوان مثال طراحی نرمافزاری که به کمک آن میتوانیم راههای میانبر و مخفی دسترسی به سواحل را پیدا کنیم. تیغ دار (آزار دهنده): اینجا جایی است که لبههای تیغ دار و نیمکتهای دردآور نقش خود را ایفا میکنند. توکیو شهری است که اغلب توسط صندلیهای عمومی خاردار خود شناخته میشود. پارکهای این شهر محل انواع نیمکتهایی است که به گونه ای طراحی شدهاند تا برای نشستن در طولانی مدت، ناراحت کننده و عذاب آور باشند: برخی به سمت جلو شیب دار هستند تا روی پاها فشار وارد کنند، برخی دیگر از آلیاژی ساخته شدهاند که در تابستان بسیار سوزاننده و در زمستان بسیار سرد باشند. هدف، به طور واضح مردم بی خانمان بوده است؛ بنابراین خوابیدن بر روی این نیمکتها غیر ممکن شده است. وحشت زدگی (امنیتی): مشخصه فضای وحشت زده، شیوع دوربینهای امنیتی است که درصورت عدم وجود آنها، ممکن است باز و بدون مانع به نظر برسند. درحالی که شهرهای بیشتری به سمت نظارت تصویری از فضاهای عمومی گرایش پیدا میکنند، لندن به طور گسترده ای به عنوان پیشرو در این امر در نظر گرفته میشود (گزارشها نشان میدهند که در بریتانیا، به ازای هر 11 نفر، یک دوربین مدار بسته وجود دارد). یک شاخه پیشرفته تر از طراحی وحشت زده، طراحی فضولانه است، که در آن نه تنها بر فضاهای عمومی نظارت میشود، بلکه افراد در این مکانها از طریق پایگاههای داده شناسایی میشوند. فلاستی معتقد است که امروزه آفت نابرابری درآمدی در بیشتر شهرهای آمریکا، نتیجه مستقیم دههها معماری انضباطی و سختگیرانه و فضای بازدارنده است. او میگوید با جداسازی گروههای اقتصادی در فضا، شهرها و طراحان هردو باعث افزایش و پایدار ساختن قشربندی اجتماعی میشوند. یک رویکرد بهتر برای طراحی فضاهای عمومی که باعث ایجاد نوعی از فضاهای باز و دموکراتیک میشود، توسط ویلیام وایت شهرساز در قرن بیستم به صورت رؤیایی ارائه شده است. فلاستی میگوید: “وقتی شما چشم بر میدان و خیابان و تعاملات مردم بدوزید، انواع تهدیدات دیگر به حداقل میرسد. این یک راه فعال تر و لذت بخش تر برای دستیابی به آن است”. برخلاف تاریخچه نامناسب، معماری انضباطی دارای پتانسیلی برای سودمندی اجتماعی است. برای مثال، طراحی امنیتی در خارج از مرکز شهری سالمندان، علاوه بر این که از وقوع جرم و جنایت علیه سالمندان جلوگیری میکند، همچنین مسئولین را از افتادن یا فوریتهای بهداشتی در مورد آنان مطلع میسازد. دن لاکتون که مطالعاتی در حوزهی “طراحی هدفمند” داشته، معتقد است که تمام مشکلات قابل حل خواهد بود فقط به شرط آنکه طراحان، خود را جایگزین افرادی تصور کنند که طراحی در رابطه با آنها صورت میگیرد. لاکتون میگوید: افرادی که به هر نحوی در این پروژه سهم دارند، بر این باورند که یک طرح، هدف “خوبی” را ارائه میدهد، از دیدگاه آنان، چه مانع از خوابیدن افراد بیخانمان در ورودیها شود، چه باعث متوقف کردن معترضان از اتصال پوستر به مبلمان روشنایی شود، یا اینکه باعث متقاعد کردن افراد چاق به ورزش کردن شود. عدهی خیلی کمی از افراد معتقدند که طراحیهای آنان دارای نیات ضعیف و ناچیزی است”. منبع: سایت آقای شهردار لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده