Mohammad Aref 120450 اشتراک گذاری ارسال شده در 7 اسفند، ۱۳۹۴ در سال 1996، بیتریز کلمبیا، استاد معماری و بنیانگذار مدیر برنامه در رسانهها و مدرنیته در دانشگاه پرینستون، کتاب پیشگامانه ای منتشر کرد، خصوصی و عمومی: معماری مدرن با عنوان رسانههای جمعی. در این کتاب، او استدلال میکند که اشکال جدیدی از رسانههای جمعی در قرن 20 پدید آمده است، مانند فیلم، عکاسی، تلویزیون، و تبلیغات، که اینها راه و هدف معماری مدرنی که اخیراً تولید شده را تغییر دادهاند. بر اساس کتاب او، این تغییر به شدت رابطه بین عمومی و خصوصی در تجربه معماری را تغییر داده است- با عمومی جلوه دادن و تبلیغ آنچه سابقاً خصوصی بود، در نتیجه اساساً تجربه ما از معماری و فضا را دگرگون میکند. پس از سالهایی که کلمبیا کار اصلیاش را منتشر کرد، تحول معماری و رسانه جمعی سرعت بخشیده شد. با این نیت، من با او مصاحبه کردم تا بفهمم که او از چه طریقی پی برد که ما امروز با این دوگانگی عمومی/ خصوصی در چالش هستیم. چرا رابطه عمومی در مقابل خصوصی با معماری اهمیت دارد؟ چگونه این امر به تجربه کلی از شهر بر میگردد؟ معماری همواره در مورد آنچه که خصوصی و یا عمومی است بوده و هرگز خط روشنی بین آنها وجود نداشته است. بسیاری از کارهای من بر این واقعیت اختصاص یافته که خصوصی و عمومی در یک رابطه ناپایدار دائمی قرار دارند. چندین نوع عمومی و خصوصی متعدد وجود دارد. شما میتوانید در یک فضای بسیار خصوصی در فضای عمومی و بالعکس در یک وضعیت بسیار عمومی در خلوت باشید. این امر با فن آوری های جدید تشدید شده است. ما حتی میتوانیم بگوییم که صحنه بندی و تفکیک حریم خصوصی در عمومی به یک نوع هنر تبدیل شده است. آیا معماران و برنامه ریزان مسئولیتی دارند که این قضیه را در کار خود در نظر بگیرند؟ آیا آنها انتخابی دارند؟ به وسیله رسانههای جدید، ما همگی در پیاده سازی صحنه زندگی خصوصی خود متخصص شدهایم. بنابراین ما زیاد حریم خصوصی خود را در معرض عموم قرار نمیدهیم. این است که ما تبدیل به بازیگران زندگی خصوصی خود شدهایم. به قدری که معمار برای ارائه صحنه تلاش میکند، معمار در این عملکرد به یک همکار تبدیل میشود. من از معماران جوان چیزهایی شنیدهام که شگفت زده شدم، مانند Andres Jaque، که در مورد اینکه مشتریان جوان فضاهایی درخواست میکنند که ظاهر خوبی در پس زمینه تصاویر رسانههای اجتماعی داشته باشد، صحبت میکرد. این امر مرا به یاد بحثی در قرن 20 ام انداخت که در مورد معماری طراحی شده با ظاهر خوب در عکسها بود. چگونه تجربه عمومی/ خصوصی معماری و برنامه ریزی امروز از دوران مدرن متفاوت شده است؟ عکاسی، فیلم، تلفن، رادیو، و غیره. عمیقاً حسی که در مورد خصوصی و عمومی وجود داشت را تغییر دادهاند، چه در داخل و چه در خارج. به عنوان مثال، با تلفن و رادیو، شما به اصطلاح، فضای عمومی را به داخل حریم خصوصی خود میکشید (منظور گفت و گوهایی است که قبلا در محیط عمومی صورت می گرفت). در دو دهه گذشته یک انقلاب غیرمنتظره، با حداقل اهمیت چیزهایی که در رسانههای مدرن آورده میشود، صورت گرفت. اینترنت، ایمیل، وبلاگها، گوگل، توییتر، یوتیوب، فیس بوک، اینستاگرم و… که عمیقاً کار، نوشتن، تجزیه و تحلیل، تعامل، بازی، و حتی عاشق شدن ما را تغییر دادهاند. آیا ما میتوانیم انتظار داشته باشیم که معماری تحت تأثیر قرار نگرفته باشد؟ نتیجه پایانی: موضوع فضای خصوصی و عمومی یک بخش اساسی از گفتگو در آزمایشگاهی در بمبئی بود، که ما بحث کردیم در مورد اینکه چگونه مردم بمبئی حریم خصوصی را در حالات عمومی و داخلی تعریف میکنند، و اینکه چگونه و کجا آن را تجربه میکنند. اما کار و بینش کلمبیا نشان میدهد که مسئله حفظ حریم خصوصی تنها یک مورد از تجربیات فردی نیست و از حالت های عمومی در روش خصوصی استفاده میشود، اما چگونه تجربیات خصوصی شهری به طور فزاینده ای در حال تبدیل شدن به عمومی هستند، و چگونه است که، به نوبه خود، شهرهای ما را به طور فعال شکل میدهند. منبع: سایت آقای شهردار لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده