Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 9 بهمن، ۱۳۹۴ با این سه روش میتوان از گوشههای بلا استفاده و قسمتهای مخفی شهر، بیشترین بهره را برد. زیر یک پل هوایی در بزرگراه. یک زمین خالی در اطراف ریل راه آهن. پارکینگی در کنار یک ایستگاه اتوبوس. اگر میخواهید یک شهر معاصر را دگرگون نمایید، ممکن است نقاط فوق الذکر، مناطق آشکاری برای شروع نباشند، ولی اخیراً یک مسابقه ایده، توجه حدود 300 طراح را به این مکانهای حاشیه ای جلب نموده است. آمری کالولی، یکی از بنیانگذاران اینگونه بحثها که اداره فضاهای گمشده در کالگاری که یک بنیاد رقابتی است را به عهده دارد، میگوید: “اینها فضاهایی فاصله انداز هستند که اغلب نادیده گرفته میشوند”. با تمرکز بر این قطعات فضای عمومی، تلاشها نشان میدهند که ایجاد تغییرات کوچک مقیاس، میتواند تأثیرات بزرگی بر فرهنگ و اکولوژی فضا داشته باشد. کالولی میگوید: “ایده این بود که نحوه تفکرمان در مورد شهر را بسط دهیم”. این یک رقابت ایدهها بود. ایدههای برتر، لزومآ عملی نیستند- ولی دارای مبانی و مفاهیم قابل دسترسی هستند که ممکن است به این تغییر کمک کند که چگونه شهر کالگاری، به فضاهای عمومی خود توجه مینماید. این جریان نشان دهنده رویکردی است که برای تغییر بافت شهرهای آمریکای شمالی شروع شده است. از زمانی که محلات مرکزی شهر بسیار شلوغ و متراکم شدهاند، پیاده روی و دوچرخه سواری به طور فزاینده در خیابانهایی مشاهده میشود که قبلآ به وسیله خودروها اشغال شده بودند. این موضوع باعث جلب توجه شهرسازان حرفه ای، طراحان منظر و معماران، به سوی ایجاد تغییر در قلمروی عابران پیاده شده است. معرفت و دانش جین جیکوبز– کسی که بحث هوشمندانه ای را در مورد یک شهر شلوغ و پیچیده مطرح نمود، جایی که در آن شهروندان میتوانند در خیابانها قدم بزنند و دلایلی برای حضور در خیابان دارند- درحال حاضر موضوع اصلی برنامه ریزی شهری میباشد. نیویورک، این دستور کار را در طول دهه گذشته، باوجود مشکلات فراوان اجرا کرد و فضای خیابان را تبدیل به میدانهای شهری عمومی نمود و سپس آنها را دائمی کرد. ولی شهروندان بی حوصله نیز اقدامات خود را انجام دادهاند و به ایجاد پارکینگهای اختصاصی در خارج از فضاهای پارکینگهای عمومی در سان فرانسیسکو و یا توقف گاههای عمومی در تورونتو پرداختهاند، بعضی شهروندان نیز اقدام به ایجاد رمپهایی نمودهاند که به مردم امکان جابجایی و دسترسی به ورودی فروشگاهها را میدهند. این تلاشها، که اغلب شهرسازی تاکتیکی (ماهرانه) نامیده میشود، از سوی برنامه ریزانی مثل مایک لیدون و آنتونی گارسیا ارائه گردید و این نمونه اولیه، تغییر کوچکی بود که به سرعت و بدون نگرانی از تشریفات اداری، با کمک تعداد زیادی از شهروندان جوان انجام شد. کالگاری با وجود اهمیت محلی صنعت نفت و گاز و فرم شهری خودرو محور خود، آماده پذیرش چنین تغییراتی میباشد. این شهر در حال توسعه یک برنامه پایدار است که شامل یک راهبرد برای تشویق پیاده روی میباشد. کالوگی، مؤسس بحث فضاهای گمشده در این رابطه میگوید: “وقتی ما در حال تلاش برای ایجاد هیجان بیشتر در فضای عمومی هستیم، این فضاها فرصت لازم را برای انجام این اقدامات، فراهم میکنند”. او میگوید: “دامنه رقابت در طرحها وسیع بود، از کارتهای تبریک گرفته تا وسایل بازی و ریلهای راه آهن که در طول دههها تغییر خواهند کرد. در ادامه 3 نمونه از طرحهای برنده که از مقیاس گسترده تا مقیاس خرد میباشند آورده شده است. راه آهنهای فراموش شده برنده جایزه اول مسابقه، اداره طراحی کلمبیا است که به برنامه ریزی دهههای آینده که شبیه بسیاری از کارهای معماری منظر امروزی است میپردازد. این طرح، یک پارک را نشان می دهد که به آهستگی در طول دههها رشد میکند و به کسب تجربیات گوناگون در این مدت میپردازد. راه آهن فراموش شده، سه مجموعه از فضاها در کالگاری را دربر می گیرد که عبارتاند از: دشت سیلابی رودخانه کمان و زمینهای اطراف آن، پارک آهو و ریلهای آهن منسوخ شده. این مؤسسه به بومی سازی این مناطق میپردازد و برای شروع، کاشت درختان زیاد در مسیرهای خطوط راه آهن انجام میشود و به معرفی تالاب جدید در امتداد رودخانه میانجامد. در زمان مناسب، کاشت نهالها میتواند در مسیرهای بزرگراهی انجام شود و وقتی رشد کردند و تبدیل به درخت شدند، میتوان آنها را قطع نمود و با آنها، مسیرهای پیاده روی وسیع، نیمکتها و لوازم دیگر ساخته شوند. ادگار مازو، معماری از مؤسسه LAP میگوید: “به نوعی، پارک با استفاده از منابع خود، خودش را در طول زمان خواهد ساخت”. بدین ترتیب، این پارک باعث تبدیل شدن خطوط قدیمی راه آهن به پارکهای خطی بر روی هر دو کناره رود کمان میشود و از خودروهای دارای اتاق و تخت خواب میتوان به عنوان کاربریهای پارک مثل نمایشگاه، و فضاهای رستورانی استفاده کرد. (امروزه این یک تقلید معمولی در طراحی پارکها میباشد؛ زیرا پس از موفقیت نیویورک در بازسازی مسیر بالایی، تعدادی از شهرهای آمریکای شمالی تلاش کردند که شبکههای راه آهن خود را به فضاهای پارکی تبدیل کنند). در کالگاری، خودروهای ریلی و چیزهای آشنا، کمک خواهند کرد که هویت طبیعی را به یک سلسله از فضاهای گسترش یافته در سراسر منطقه توسعه دهند. مازو میگوید که هدف، “تبدیل نیروی بالقوه جدید به چیزی است که قبلآ بلا استفاده مانده بود، یعنی چیزی که هیچ وقت وظیفه مشخصی نداشته است”. استفاده مجدد از ماشینهای ریلی، به ما امکان میدهد که دو کار را در یک زمان انجام دهیم: استفاده جدید از یک وسیله، و تزریق وحدت و یک هویت بصری بسیار قوی به این گونه پارکها. راه آهنهای فراموش شده، از معماران منظر کلمبیا زیر آسمان مرکز کالگاری دارای مسیرهای روگذر فراوانی است و پیشنهاد هنر عمومی از سوی معماران جوان اسپانیایی به نام جرج سان فول جنیسو و جولیو رومرو، نشان دهنده حداکثر استفاده از فضای زیر آنهاست. دو طراح به ارائه یک “صورت فلکی” از این گونه پارکها در فضای زیر این گذرگاهها پرداختند- به همراه کاشت متحدالشکل گیاهان مقاوم بر روی زمین و آثار هنری روی سقف بالایی. این اثر هنری، آسمان شب را به وسیله یک پوسته صاف و نرم و دارای نقاط روشن به وسیله چراغ های LED برای نمایش صورت فلکی، ارائه میدهد. طراحان این اثر هنری، آن را در سراسر مرکز شهر نمایش میدهند که همراه بخشهای بزرگی در اطراف پل لانگوین میباشد که به طور طبیعی به مسیر رود کمان متصل میشود و محلهایی را برای تفکر و همچنین، مناظری را برای ملاقاتها و دیدارها فراهم میآورد. این یک ایده جالب و عملی است که باعث ایجاد پروژههای مشابه در سراسر جهان میشود؛ یکی از بهترین آنها، پارک زیرگذر تورونتو است که نشان میدهد چگونه یک نورافشانی ساده و یک اثر هنری کوچک و نوعی فعالیت مناسب، میتواند یک فضای مرده را زنده نماید. زیر آسمان، از جرج سان فول جنیسو و جولیو رومرو چمن زار اسرارآمیز این پروژه به بررسی اکولوژی شهر و گذشته آن میپردازد که کاشت گیاهان محلی قبل از ساکن شدن مردم، از جمله این اقدامات است. چمن زارها (مثل نیلوفرهای دائمی آبی رنگ) و کاشت گیاهان گل ختمی قرمز رنگ در وسط بلوارها، خیابانها و در امتداد مسیر اتوبوس خط 412، در کالگاری انجام شده است. کیسی کالینز طراح میگوید: “این گیاهان که زمانی در محل کنونی شهر، زمین را پوشانده بودند، نقشی اساسی در فرهنگ و اکولوژی جوامع بومی داشتهاند. اما به نظر میرسد هرگونه اشاره به این منظر اصلی، در جریان انتقال از روستا به شهر از بین رفته باشد”. این نمونههای خاص برای مردم منطقه طنین فرهنگی به حساب میآید- مثل کاشت نیلوفر آبی که برای پیش بینی شدت زمستان آینده استفاده میشد. کالینز و همکارش جودیت اورجلز همچنین نقاشیهای دیواری را تصویرسازی کردند که به نمایش قدرت چمنزار اسرارآمیز که دارای ریشههای عمیق و گسترده است میپردازد و بر روی یک زیرگذر نقاشی شده است و اتوبوسها در طول روز از آن جا عبور میکنند. کالینز میگوید که این پروژه، مسافران را دعوت میکند که تماس بیشتری با محیط اطراف خود داشته باشند. همان طور که کسی وقتی درختها شروع به سبز شدن میکنند، یا اولین گلها آشکار میشوند و آمدن بهار را یادآوری میکنند، هیجان زده میشود- در این موقع است که ما مطمئن می شویم که پروژه ما میتواند عناصر پویا و هیجان انگیز را با سفرهای روزانه ما پیوند دهد. این متعادلترین هدف است اما نباید از آن اجتناب نمود. چنین حرکتهای کوچکی میتوانند حس مکان را به وجود آورند که بسیار با ارزش است. احیای مکانهای گم شده اگر موجب این احساس شود که کالگاری یک منظر قابل قدم زدن، تأثیر گذار و پر هیجان می شود، موفق خواهد بود. کالولی میگوید: “آگاهی بیشتری در میان عموم و شهرهای ما راجع به فرصتها وجود دارد که چگونه چیزهای کوچک میتوانند تفاوت ایجاد نمایند”. چمن زار اسرارآمیز، از کیسی کالینز و جودیت اورگلز منبع: سایت آقای شهردار لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده