رفتن به مطلب

معیارهای عام زیبایی شناسی شهری


ارسال های توصیه شده

به طور کلی می توان نیازهای روانی انسان – محیطی مردم را به سه مقوله اصلی یعنی ادراک فضایی ،احساس تعلق واحساس زیبایی تقسیم کرد:

  1. ادراک فضایی: شناخت محیط و احساس هویت فضایی
  2. احساس تعلق: ایجاد دلبستگی و خاطره نسبت به محیط
  3. احساس زیبایی: احساس لذت ذوقی و هماهنگی عاطفی با محیط

 

این سه پدیده ارتباطی اندام وار با یکدیگر دارند که باهم موجب ایجاد رضایت، آسایش، ایمنی و لذت برای انسان می شوند. در واقع بدون احساس تعلق نمی توان به احساس زیبایی و لذت زیباشناختی دست یافت. هر گونه اختلال و ناکامی در این فرآیند به احساس زشتی، رنج و تنش منجر می شود. به طور کلی منظور از ” کیفیت محیط ” مجموعه شرایط و عواملی است که بتواند هر چه بیشتر به نیازهای مادی و روانی انسان پاسخ گوید و باعث آسایش و رضایت وی شود. عوامل موثر در کیفیت محیط شهری بسیار متنوع و متعدد است که می توان آنها را به سه گروه اصلی کیفیت های فضایی تقسیم کرد:

  1. کیفیات کارکردی : دسترسی به تامین نیازهای زیستی، سلامتی، ایمنی، آسایش، جهت یابی و…
  2. کیفیات اجتماعی : احساس تعلق، تعامل جمعی، سرزندگی، مشارکت و…
  3. کیفیات زیباشناختی : نظم فضایی، تنوع، انگیزش، زیبایی منظر، خوانایی، تداعی و…

 

عوامل پدیدآورنده زیبایی محیط را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:

 

الف -تنوع و پیچیدگی(diversity)

وجود تنوع و پیچیدگی و تضاد در محیط، مثل هر اثر هنری، باعث تحریک حواس، کنجکاوی و تخیل می گردد و بنابراین به احساس اشتیاق و لذت کشف منجر می شود.

 

ب- ترکیب بندی (composition)

ترکیب بندی چه در طبیعت و چه در آثار هنری از عوامل اصلی پیدایش کیفیت زیبایی و شکل زیبا است. چراکه از طریق ترکیب ویژه عناصر و اجزای پراکنده و بی معنا، واقعیت جدیدی آفریده می شود که برای حواس انسان قابل درک و معنادار می شود. بدیهی است که ترکیب بندی خود دارای معیارها و موازین مختلف مثل تناسب، هماهنگی، تعادل، مقیاس و… است که هدف اصلی آن نظم بخشی به جهان بیرونی و تجلی آن در روان انسان است.

 

در عرصه معماری و طراحی شهری، ترکیب بندی در مقیاس وسیع، به عنوان نحوه انتظام مجموعه عناصر کالبدی، انسانی، اجتماعی، فضایی، نمادین و … مطرح است. این همان فرآیندی است که به انسجام و کلیت شهر می انجامد و امکان خوانایی و تصورپذیری کل شهر را پدید می آورد. در واقع از طریق ترکیب بندی است که دو اصل تنوع و وحدت با هم متحد می شوند.

 

ج- ابهام ( ambiguity)

ابهام یا رازآمیزی یکی از ویژگی های ادراک انسانی است، که تا حد معین، چه در عرصه طبیعت و چه اثر هنری موجب تحریک حواس، کنجکای و انگیزش عواطف می شود. در عرصه معماری و طراحی شهری، پدیده ابهام در متن خوانایی کل شهر تا آنجا که مخل شناخت عمومی محیط نباشد، به جاذبه فضایی کمک می کند به همین دلیل فضاها و حجم های کاملاً روشن، صریح، قابل رویت، از نظر زیباشناسی چندان مطلوب نیست و بر عکس فضاهای تودرتو، پر سایه و قابل کشف، بیشتر بر ذهن و عاطفه ناظر تأثیر می گذارد.

 

د- انگیزش تداعی و خاطره (association)

یکی از قوانین و نیروهای مهم روان شناختی است که از طریق یادآوری و احیای خاطره ها میان انبوه تصاویر ذهنی وادراکات حسی رابطه برقرار می کند و باعث تحرک و خلاقیت در دنیای ذهنی آدمی می شود.

 

ه- معنا (meaning)

بدون رسیدن به حس معنا در محیط و فضا، انسان احساس ناشناختگی، غریبگی و بی معنایی می کند و بنابراین نمی تواند به احساس لذت، اشتیاق و آرامش دست یابد.

 

در نهایت می توان گفت که عنصر زیبایی یکی از لوازم کیفیت محیط است و به تنهایی نمی تواند محیط را برای انسان مطلوب و دوست داشتنی سازد. از سویی دیگر زیبایی صرفاً منحصر به عناصر و ادراک بصری نیست بلکه با خاطرات جمعی، نظام رفتاری، فرهنگ عمومی، انگیزش و هیجان و… نیز مرتبط است. زیبایی در مفهوم وسیع و عمیق خود با تمام حواس و با تمام خاطرات و تجارب ذهنی سر و کار دارد. به همین دلیل کیفیات زیبا شناختی جدا از کیفیات اجتماعی و کارکردی نیست، بلکه میان آنها نوعی روابط متقابل و جدایی ناپذیر بر قرار است. از این رو دانش ما از زیبایی وقتی می تواند به اهداف نهایی و عالی خود برسد که بتواند به اعتلای کیفیت محیط، در کلیت خود یاری رساند.

 

منبع: پژوهشکده شهرسازی و معماری سپیدار

لینک به دیدگاه
×
×
  • اضافه کردن...