سارا-افشار 36437 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۴ این دقیقا همون نکتست...ک گفتم تو شرایط مختلف متغییره از اول نمیتونی خودت رو توی تمام شرایط کنترل کنی..اصلا نشده....حتی نمیشه هیچوقت ب حد مطلق رسید...تمام این صحبتها نسبی هستن.....خوب ب هر حال انسان هستیم و کنترل نفسمون خیلی مشکله....اما کم کم میشه....مثلا تو ماه های اول تنها پشیمونی از اینکه چرا نتونستی رفتارت رو اونطور ک میخواستی انجام بدی بهت دست میده...چون واقعا از ماه های اول نمیشه ک ب نقطه اوج ک ن...حتی ب 1/8راه رسید....اما همون حسه پشیمونی و عدم رضایت از خودت...گوشه ذهنت هر بار تثبیت و پررنگ تر میشه و کم کم تو رفتار شهود پیدا میکنه...وقتی ب نقطه شهود رسید دیگه وقتی میخوای اون رفتار رو انجام بدی مثل اینه ک تو اون لحظه زمان برات می ایسته و کامل همه چی از حرکت وایمیسه و تو میمونی و خودت....اون لحظه ست ک جنگی ک گفتم با خودت شروع میشه....و اونجاست باید پا روی خودت و رفتارت بذاری...تا برای همیشه اون رفتار رو تو خودت بکشی....و در این حالت مطمئن باش دیگه سمتش برنمیگردی خود اگاهی از خودش رو ادم باید از فیدبک هایی ک میگیره ..بدست بیاره...باید ریزبینانه تر ب خودت و اطراف نگاه کنی...خودت رو هر روز از صبح زیر ذره بین ببر....تو شرایط مختلف ببین چطور رفتار میکنی عکس العملها و ری اکشن هات رو دقیق بشناس...بعد وقتی یک سمت معادله رو داشته باشی تازه برای حل سمت دیگر تساوی میتونی جلو بری....اون وقت وقت امتحان خودته...ببین تو شرایط مختلف چ حساسیت های نادرستی داری...اونارو شناسایی کن...و در برخورد مجدد کاری ک پاراگراف بالا گفتم رو انجام بده....کم کم و اهسته بازم اگر شفاف توضیح ندادم..در خدمتم.... درسته پس بايد هر لحظه ناظر خودم باشم به نظرت اين تكنيك هايي مثل مديتيشن و اينا چقدر موثره مهنازي ؟ 4 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۴ گاهی به جای تغییر خودمون باید محیطمون تغییر کنه اینطوری خودمونم اصلاح میشیم. حرفتون كاملا متين من اينو به عينه تجربه كردم ولي بازم حتي اگه محيط تغيير كنه و من نوعي نخوام و يا همش عيب و كاستي ها رو اون بيرون ببينم بازم بعد از يه مدت اون محيط جديد هم برام عادي ميشه اولين قدم براي تغيير پذيرفتن تمام مسووليت زندگيته به اين ويدئو كليپ هر روز هر موقع كه نااميدي و خستگي به سراغم مياد گوش ميدم بهم نيروي دوباره ميده برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام 4 لینک به دیدگاه
سارا-افشار 36437 مالک اشتراک گذاری ارسال شده در 5 آبان، ۱۳۹۴ ... ما نیاز داریم شجاعت به خرج بدیم و بگیم و ماسک رو برداریم .... این برداشتن ماسک خیلی شجاعت میخواد به غرورم برنخوره بردارم بهتره .... مرسی سارا .... من بودم اسم تاپیک رو میزاشتم چهره پشت ماسک ...... مرسي مهندس ولي اون چيزي كه شما ميگيد يعني برداشتن ماسك قضيه اش كمي فرق داره اونجا شما داريد خودتونو به دنيا فاش مي كنيد اما فاش كردن خالي فايده نداره قبلش بايد تو خودت قدرت رويارويي با حقايق و واقعيت هاي زندگي اجتماعيي رو ايجاد كرده باشي وقتي من و شما آروم آروم شروع به ايجاد تغيير و اصلاح درون خودمون و رفتارهامون كنيم و عزت نفسمون بالا بره كم كم خودبخود ديگه يه روز به خودمون مياييم مي بينيم لازم نيس با ماسك ها و نقابهاي دوغين شخصيتي جلو مردم ظاهر بشيم چون همين خودمون خود واقعيمون ارزشمنده براي باز تعريف خودمون لازم نيس به ميز و مقام و شغل و ماشين و خونه و لباس و جراحي هاي مصنوعي و ... متوسل بشيم خلاصه بگم اول بايد من نوعي بتونم با خودم روبرو بشم بعد نوبت به روبه رو شدن با جامعه حال حاضرم پيدا كنم والا برداشتن ماسك بيشتر خلع سلاح كردن خودته 3 لینک به دیدگاه
Lean 56968 اشتراک گذاری ارسال شده در 6 آبان، ۱۳۹۴ عادات بد زیاد دارم اما 7 تا از مهماشو نوشتم و گذاشتم زیر شیشه میزم تا هر روز جلو چشمم باشه ، دو تا از بدترینا منفی بافی و غر زدن تو محل کاره که نمیدونم چرا مثل کنه بهم چسبیده 5 لینک به دیدگاه
Mahnaazz 13133 اشتراک گذاری ارسال شده در 10 آبان، ۱۳۹۴ درسته پس بايد هر لحظه ناظر خودم باشم به نظرت اين تكنيك هايي مثل مديتيشن و اينا چقدر موثره مهنازي ؟ اره عزیزم....اما خیلی سخته...من خودم تو جایگاه هایی واقعا فراموش میکنم....اما همیشه سعیم رو میکنم.... مدتیشن رو من امتحان نکردم......اما شرق دور برای ارامش روح و تمرکز ذهن استفاده میشه....اگر استفاده کردی حتما ب من هم نتایجش رو بگو ساراجان 2 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 25 آبان، ۱۳۹۴ كاترين پاندر مي گه :"هر گاه امور زندگيتان، ناهماهنگ و بي نظم به نظر مي رسه، مثل ديوانه ها سراسيمه اين و و آنسو نپريد تا از راههاي بيروني، به كارهايتان سامان بدهيد، يا بكوشيدديگران را عوض كنيد، و به آنها نظم و ترتيب بيشتري را بياموزيد. به جاي اين كار،به خاطر بياوريد كه بي نظمي نخست در خودتان است.اگر بتوانيد انديشه ها و احساسات خود را منظم كنيد، مردم و اوضاع و شرايط و جهان پيرامونتان هم به شيوهاي منظم تربه شما پاسخ خواهند داد." 5 لینک به دیدگاه
fakur1 10129 اشتراک گذاری ارسال شده در 26 آبان، ۱۳۹۴ چن روز پيش تاپيك رئيس انجمن ( محمد ادمين ) رو در مورد پشت همديگه حرف در آوردن ديدم و خب چند پست اول رو مطالعه كردم چيزي كه برام جالب اومد اين بود كه تقريبا تو اون چن پست كه خوندم و احتمالا بقيه پستها، افراد اين رفتار رو نكوهش كرده بودن ولي هيچ كس جرات نداشت بياد بگه من هم چنين خصلت رفتاري گهگاه تو مجموعه رفتارهاي اجتماعيم ديده ميشود گفتم نظرمو همون جا بنويسم ولي بعدا ديدم من خودم مجموعه اي از رفتارها و عقايدي دارم كه بد هستند و نياز به باز بيني و اصلاح اونا دارم ...... يكي از رفتارهاي بد من اينه كه زود در مورد اطرافيانم قضاوت مي كنم ديد منفي افكارم در مورد انسانهاي دور و برم بر ديد مثبتم هميشه چربيده و هميشه اين رفتار بد باعث شده هزينه هاي بيش از اندازه لازمي در روابط اجتماعيم پرداخت كنم اما نكته مثبت قضيه مي تونه اين باشه كه من به اين خصلت هاي فكري و رفتاريم خودآگاه شدم و تصميم گرفتم بيشتر روي خودم كار كنم حتي از شما دوستانم چه پنهون به فكر مشاور و روان شناس هم افتاده بودم تا اينكه حدود دو سه ماه پيش از طريق يكي از دوستانم با فايل هاي صوتي محمد رضا شعبانعلي اشنا شدم در مورد ايشون اگر كنجكاو بوديد مي تونيد تو گوگل اسمشو بزنيد و بيشتر باهاشون اشنا بشيد فايل هاي صوتي بنام عزت نفس به عنوان مسير اصلي هر روز موقع رفتن به كار حين صبحانه خوردن و اماده شدن به اين فايل صوتي گوش مي كردم و سعي مي كردم بيشتر نقاط منفي شخصيتي و رفتاري خودمو كالبدشكافي كنم و بيشتر به دنبال رفع اونا باشم راستش هنوز موفق نشدم ولي ناميد هم نيستم گفتم اين فايل هاي صوتي رو اينجا هم لينكشو بزارم شايد كساي ديگه اي مثل من باشند كه مايل به رفع عيب هاي شخصيتي و رفتاري و همچنين فكري - عقيدتي خود هستند اولين قدم اينه قبول كنيم ما هم نقص هاي شخصيتي ، رفتاري و فكري داريم به اين باور برسيم كه براي موفقيت در دنياي امروز ارتباطات بايد و بايد مهارتهاي اجتماعي و زندگي مونو بهبود ببخشيم شايد من يا شما بهترين متخصص تو كار خودمون باشيم اصلا خداي رشته تخصصي خودمون باشيم ولي اگه اخلاق كاري و مهارتهاي اجتماعي و چگونگي ارتباط با ديگران رو ندونيم خيلي زود از زمين بازي كنار گذاشته ميشيم در نهايت ببخشيد اگه پرگويي كردم هدفم و نيتم از زدن اين تاپيك فقط تلنگر زدن اول به خودم بعد معرفي اين فايل صوتي بود كه ناچاربايد مقدمه اي برايش مي نوشتم برای مشاهده این محتوا لطفاً ثبت نام کنید یا وارد شوید. ورود یا ثبت نام سارا جان , منو نخندون . تو یکی هیچوقت عوض نمیشی . لینک به دیدگاه
sam arch 55879 اشتراک گذاری ارسال شده در 11 آذر، ۱۳۹۴ چقد سخته....که آدم بگه مثلا: من دورغ گو هستم!..من شکاک هستم!....من نفاق تو رفتارم هست!....من دو بهم رن هستم!...من زالو صفت هستم!...من عادت دارم از پشت خنجر بزنم!... می بنین اصلا می خونین هم حس منفی به آدم دست می ده...چه برسه که اعلام کنه...یا اینکه باور کنه که اون هست...باور خیلی مهمه..بعضی ها اصلا باور ندارن که واجد این صفات هستن..چون تعاریف براشون فرق می کنه.... ولی خیلی راحت می شه گفت: من راستگو هستم!...من مهربون هستم!....من به همه کمک می کنم!..من اصلا در مورد دیگران قضاونت نمی کنم!....من بد هیشکی رو نمی خوان حتی دشمنم!...من عصبانی نمی شم!...من یک سیلی بزنن تو گوشم..اونور صورتم رو می گیرم می گم یکی دیگه بزن تو گوشم!.... حالا بر فرض مثال..با خودت صادق هستی...و خودت به صفات بد می رسی...پس خودت برو دنبال تغییرش...یا فوق برو سراغ کسی که مورد اطمینان باشه و با اون مشورت کن که کمک کنه.... اینکه اعلام کنی...یا تو یک محیط ابراز کنی که انسان هایی باشن که شاید وجه خوبت رو نشناسن... و مثلا بگی من بعضی اوقات دروغ می گم...و می خوام اصلاح کنم خودم رو...کسی اون قسمت می خوام خودم رو اصلاح کنم غالبا نمی شنوه..اون قسمت من دروغ می گم رو می شنوه...حتی اون قسمت که گفتی بعضی اوقات رو هم حذف می کنه ذهنش..و فقط قسمتی که دروغ می گم رو ثبت می کنه!..بیشتر مواقع... این می شه که بعدها تو ارتباطات اجتماعی منزوی می شی...و تازه جَری می شی که دیدی من خواستم اصلاح کنم ولی اینجوری شد.... اعتقاد دارم که خیلی خوبه آدم بفهمه...و خودش..و نهایتا یکی نفر دیگه که می تونه آدم اگاهی در این حوزه باشه کمکش کنن..نیازی نیست..بشین یک جا در یک جمعی اعتراف کنه....مثلا من این ایراد رو دارم و این اسمش بشه شجاعت.... آره شجاعته...آره اگه اون جمع به این سطح از دانش رسیده باشن که درک کنن...و اون قسمت من دروغ می گویم رو نشنون فقط و قسمت بعدش که من می خوام اصلاح بشم رو بشنون خیلی خوبه... ولی کی می تونه تضمین کنه که چنین جمعی می تونه وجود داشته باشه یا نه؟! البته می تونه وجود داشته باشه...اما عمومیت داره؟ من هم بدی هایی دارم... اما با تعریفی که گفتم..اون رو درون خودم دارم حل می کنم...متاسفانه یکی از اون حتی باعث شده که کمتر سعی کنم با آدم ها ارتباط برقرار کنم... عدم اعتماد... می تونم به جرات عرض کنم...این عدم اعتماد و اطمینان به افراد...می تونه به انزوا برسه...که من هم بهش رسیدم...البته نه در حوزه ی اجتماعی...در حوزه ی گروه های دوستی... دارم یک کارهایی می کنم...(شکلک مو افشان با نیش باز) بدی رو گفتم که می شه تو جمع گفت....تناقض با حرفهای سطور گذشتم نداره(شکلک مو افشان با نیش باز) آرامش...آرامش کلید همه ی تغییرات هست...آرامش پیشکش لحظه هاتون 6 لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده