Mohammad Aref 120452 اشتراک گذاری ارسال شده در 18 شهریور، ۱۳۹۴ مقصود از این بررسی توجه به ابعاد و ویژگی هایی است که قابلیت های بالقوه فضا را به ظهور می رساند. در اینجا تنها به قیاس مختصر عوامل مؤثر بر پاسخدهندگی بین بافت جدید و قدیم بسنده می شود. مطلوب نظر آن است که ایده استفاده ترکیبی از ویژگی های مثبت در هر گونه از بافت شهری، در جهت نیل به ایجاد فضاهای انسانی تر پیش برویم. نفوذپذیری در فضای شهری عواملی مانند تعداد راه های ممکن برای رسیدن به مقصد، چیدمان عناصر و اجزا بر مسیر حرکت، و دسترسی آسان بر اساس سازوکار مشاهده نشانه های شهری از جمله عوامل موثر بر نفوذپذیری بافت شهری می باشند. اغلب بافت های شهری قدیمی (بلوکهای شهری) توانایی پاسخگویی به حرکت سواره و هماهنگ شدن با نیازهای شهرهای امروزی را ندارند، اما از لحاظ قابلیت به هنگام شدن و تقویت هویتمندی نسبت به بافت های جدید شهری از پتانسیل خوبی برخوردار هستند. گوناگونی فضا می تواند از لحاظ رساندن اطلاعات به مردم نقش اساسی ایفا کند که در اغلب فضاهای بافت های قدیمی شهری این ویژگی عیان است. اما با آنکه در ایجاد یک فضای جدید شهری دست برنامه ریز و طراح شهری از هر لحاظ باز است، نقصان گوناگونی عملکرد و فعالیت در اغلب فضاهای شهری بافت های جدید محسوس است؛ و در واقع یکنواختی و سکون حکمرانی می کند. خوانایی محیط می تواند بر چگونگی و سهولت درک مردم از فرصتها و موقعیتهایی که فضای شهری به آنان عرضه می دارد تاثیر بگذارد؛ این کیفیت فضایی خوانایی محیط نام دارد. این ویژگی در بیشتر فضاهای شهری بافت های قدیمی مشهود است. برای نمونه نشانه های شهری، تنوع شکل و فرم، بازی رنگ و نور و … خصایصی هستند که خوانایی محیط را تقویت می کنند. بافت های جدید در مواردی اندک این بُعد از پاسخدهندگی محیط را بروز می دهند که می توان آن را به صنعتی شدن ساخت و ساز و کاهش قابل توجه خلّاقیت در ساختمان سازی و طراحی فضا نسبت داد. انعطاف پذیری یک محیط مطلوب می تواند بر ابعاد توانمندی محیطی جهت پاسخگویی به استفاده های مختلفی که با اهداف انسان سازگار باشد، تاثیر مثبت بگذارد. این کیفیت انعطاف پذیری محیط نامیده می شود. در واقع اشکال و فرم هایی که فضای پیرامون را شکل می بخشند در مواجهه با مخاطب امکان انجام فعالیت های ممکن را اعلام می دارند. در فضاهای شهری بافت قدیمی قابلیت پذیرش فعالیت جدید قابل تشخیص است به طوری که فضای عمومی مثل میدان در طول سال کارکدهای متفاوتی را پذیرا می شود، و یا یک بازارچه می تواند به عنوان یک گذر اصلی نیز مطرح باشد. اما در بافت جدید اگر فضایی برای عملکرد خاصی تعریف شده باشد نمی توان کارکردهای متنوع را برای آن متصور شد که این امر در نحله فکری تفکیک عملکردها و “تابعیت فرم از عملکرد” یا “form follows function” نهفته است. برای مثال اگر فضای شهری خیابان تعریف شده باشد، جز قابلیت عبور اتومویبل ها معنای دیگری را بیان نمی دارد، و حتی عابران پیاده را با اکراه می پذیرد. تناسبات بصری این ویژگی در جزییات ظاهری یک مکان و حس زیبایی شناسی آن قابل تشخیص است. این خاصیت در ارتباط نزدیک با ابعاد و مقیاس انسانی و تعریف صحیح ظرف برای مظروف می باشد. اغلب فضاهای شهری بافت قدیمی به خوبی حس انسانی بودن ابعاد را القا می دارند، و زیبایی را در تناسبات مطلوب ابعاد و اندازه ها به رخ می کشند. اما این مهم به واسطه غلبه ماشین بر فضای شهری در بافت های جدید کمرنگ گشته و ابعاد و تناسبات نه برای باشیدن انسان که برای ماشین تعریف می شود. غنای حسی این ویژگی به نوع و حالت دریافت افراد از محیط های گوناگون برمی گردد و در واقع قوام تجربه حسی مخاطبان محیط را می سنجد. مسلما هر فضایی که در پس خود گذشته ای پر فراز و نشیب داشته و نشان دهنده تاریخ خود باشد دارای غنای حسی بیشتری خواهد بود؛ چرا که اگر مخاطب می تواند درک کند که محیط حرفهای بسیاری با وی دارد و او را برای ساعت ها سرگرم می سازد. در واقع دلیل علاقمندی جهانگردان به پرسه زنی در بافت های قدیمی شهرهای تاریخی ایران همین است. رنگ تعلق در این کیفیت معنای بسیار ساده ای نهفته است. در واقع حد و اندازه ای است که مردم می توانند مهر و نشان خود را در مکان بیابند یا به آن بیفزایند. این بدان معناست که اگر شخص بداند محیط اطراف چگونه، توسط چه کسی، چه زمانی، چرا و به چه منظور ساخته شده و نقش وی در آن فضا چیست به راحتی با آن ارتباط برقرار می کند. عکس قضیه نیز صادق است، به طوری که شخص ساکن در بافت جدید هیچ آگاهی نسبت به فضای پیرامونی خود نمی یابد و احساس خاصی نسبت به آن ندارد. در نتیجه اجتماع تبدیل به مشتی از انسان های ناآشنا و بی علاقه نسبت به محیط شهری می شود که بیشتر از حضور در فضای واقع به مَجاز علاقه مند هستند. در اصل انسان شهری امروز بدون آنکه خود بخواهد، در دور باطل از دست دادن هویت درگیر است که ریشه در مکان زندگی وی دارد. منابع: بنتلی و همکاران: محیط های پاسخده، ترجمه دکتر مصطفی بهزادفر، مرکز انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، 1382 گیدیون،زیگفرید: فضا،زمان،معماری، ترجمه دکتر منوچهر مزینی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1383 منبع: پژوهشکده شهرسازی و معماری سپیدار لینک به دیدگاه
ارسال های توصیه شده