رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'lcd'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. Mehdi.Aref

    مقاله ای در مورد lcd

    مقاله ای در مورد LCD LCDها ابزاری برای نمایش اطلاعاتی هستند که شامل حروف و اعداد و همچنین برخی کاراکترهای گرافیکی می شود. بطور معمول در تجربیات اولیه در نمایش اطلاعات دیجیتال از نمایشگر های هفت قسمتی (seven segment) استفاده می شود که این نمایشگرها فقط ارقام (0 تا 9) و بعضی حروف مثل A b C را بصورت نه چندان زیبا نمایش می دهند. اما با بکار گیری LCD اطلاعات را بصورت زیبا و کاملتر می توان نمایش داد. البته استفاده از LCD برای مدارات ساده توصیه نمی شود و عموما آنرا همرا با میکروکنترلر یا CPU ها بکار می برند. چیزی که از آن بعنوان LCD یاد می شود درواقع یک صفحه نمایشگر LCD مانند صفحه ماشین حساب است که همراه با آی سی کنترلر و مدارهای جانبی اش و عموما با لامپ پشت صفحه در یک بسته پیش ساخته عرضه می شود. همانطور که گفته شد LCD دارای یک کنترلر است که با فرستادن اطلاعات به آن این اطلاعات را در صفحه ای که عموما به چند سطر و ستون تقسیم شده نمایش می دهد. مثلا برای نمایش حرف "M" کافیست کد اسکی این حرف را طبق یک پروتکل ساده به LCD ارسال کنیم. همچنین می توان دستوراتی از قبیل پاک کردن صفحه نمایش، جابجایی مکان نما، خاموش روشن کردن مکان نما و غیره را نیز به LCD ارسال کرد. LCD ها از طریق مقدار اطلاعاتی که میتوانند در صفحه نمایش بدهند انتخاب و خریداری می شوند. انواع معمول آن عبارتند از 16 ، 20 ، 32 و 40 کاراکتر در هر خط در 1 یا 2 یا 4 سطر. مثلا 2 در 16 یعنی صفحه دارای دو خط و هر خط 16 کاراکتر است. همچنین LCD موردنظر میتواند همراه با لامپ پشت صفحه (Back light) یا بدون آن انتخاب شود. LCD ها کاراکتر ها را در ماتریس های 5x7 pixel نمایش می دهند. در تصویر زیر یک نمونه 2 در 16 مشاهده می شود: نمای پشتی: تقریبا همه LCD ها دارای 16 پایه هستند که 8 خط آن مربوط به فرستادن یا خواندن داده ها یا دستورالعمل ها می باشد. پایه های دیگر خطوط کنترل و ولتاژهای تغذیه می باشند. لیست کامل خط ها بقرار زیر است: شماره و نام خط عملکرد 4- RS انتخابگر ثبات دستور / داده انتخابگر ثبات داده / دستور مشخص می کند که چه چیزی به LCD فرستاده می شود. اگر این خط صفر باشد کنترلر LCD بایت موجود روی خطوط 7 تا 14 را بعنوان یک دستور تلقی کرده و اگر این پایه یک باشد اطلاعات را بعنوان یک کد اسکی که باید کاراکتر معادل آنرا نمایش دهد در نظر می گیرد. انتخابگر خواندن / نوشتن جهت اطلاعات را نشان می دهد. اگر این پایه صفر باشد اطلاعات به LCD ارسال می شود و اگر یک باشد عمل خواندن از LCD صورت می گیرد. فعال کننده: برای هر دستور یا داده ای که به LCD میفرستیم یا میخواهیم از آن بخوانیم باید یک پالس پائین رونده (یعنی تغییر از سطح یک به صفر) را به این پایه اعمال کنیم تا دستور یا داده بوسیله کنترلر LCD پردازش شود. در خطوط 7 تا 14 خط 7 کم ارزشترین بیت(LSB) و خط 14 پر ارزش ترین بیت (MSB) می باشد. در صورت تمایل به روشن کردن لامپ پشت صفحه ولتاژ 5 ولت را به پایه 15 اعمال و پایه 16 را به زمین متصل می کنیم. برای آزمایش می توان LCD را به پورت چاپگر متصل و اطلاعاتی را به آن ارسال نمود. در این حالت بطور معمول خطوط داده پورت به خطوط 7 تا 14 و سه خط کنترلی به پایه های 4 تا 6 اتصال داده می شود توجه داشته باشید که ولتاژ تغذیه و لامپ پشت صفحه LCD توسط منبع خارجی تامین می شود. روش فرستادن یک کاراکتر: خط خواندن نوشتن را صفر کنید تا نوشتن انتخاب شود. خط داده / دستور را یک کنید تا داده انتخاب شود. کد اسکی کاراکتر مورد نظر را روی خطوط D0 تا D7 قرار دهید. خط انتخاب را ابتدا یک و سیس صفر کنید. حداقل 450 نانو ثانیه باید این خط را صفر نگه دارید تا داده پردازش شود. بعد از آن حالت خط تاثیری نخواهد داشت. 1- Vss زمین 2- Vcc ولتاژ 5 ولت برای کنترلر 3- Vee ولتاژ تنظیم درخشندگی(contrast) 5- RW انتخابگر خواندن / نوشتن 6- Enable فعال کننده 7-14 Bus 8 خط گذرگاه داد یا دستور 15- ولتاژ 5 ولت برای لامپ پشت صفحه 16- زمین برای لامپ پشت صفحه Vee : برای تنظیم درخشندگی کاراکترها بکار می رود که باید ولتاژی بین صفر و 5 ولت به این پایه اعمال نمود. برای بیشترین درخشندگی این پایه را به زمین متصل کنید.
  2. Mehdi.Aref

    آشنایی با led و lcd

    تفاوت تلویزیون پلاسمایی و lcd چیست؟ پرسش*های زیر ممکن است در خریدن تلویزیون برای شما هم مطرح شود: ▪ تفاوت تلویزیون پلاسمایی و lcd چیست؟ هنگامی که می*خواهید بین خریدن تلویزیون پلاسمایی و lcd(صفحه کریستال مایع) انتخاب کنید، در واقع دارید میان دو تکنولوژی در حال رقابت مقایسه انجام می*دهید. هر دوی این تکنولوژی*ها دو روی یک سکه دیجیتال هستند و در تلاش برای رسیدن به نتایج مشابهی هستند: تصاویر شفاف و با رنگ طبیعی. در تلویزیون*های پلاسمایی نور از سلول*هایی منفرد ساطع می*شود و می*تواند با ظرافت سایه*های رنگ*ها را با جزئیات بیشتری نشان دهد، در حالیکه صفحه*های lcd از نور پشتی لوله*های فلورسانس استفاده می*کنند که از میان یک شاتر کرکره*مانند عبور می*کنند. این سیستم*های رقیب در سال***های اخیر بازار را به دست گرفته*اند و اگر شما بخواهید یک تلویزیون جدید بخرید احتمال از یکی از این دو تکنولوژی در آن استفاده شده است. ▪ کدامیک از این دو بهترند؟ به زبان ساده به علت آنکه طریقه ساطع*شدن نور از صفحه*هایی پلاسمایی، کیفیت و وضوح رنگ از این صفحه*ها تاثیر بسیار بیشتری در بینندگان در اتاقی ایجاد می*کند که نور محیطی آن کمتر است مثلا در اتاق نشیمن. اما برعکس اگر می*خواهید تلویزیونی را برای یک محل پرنورتر مثلا آشپزخانه*تان بخرید، کارآیی lcd بسیار بیشتر است. گرجه سازندگان این مسئله را که تلویزیون*های پلاسمایی برق بیستر مصرف می*کنند، کارشناسان مستقل مدعی*اند که برق مصرفی این نوع تلویزیون*ها تقریبا دو برابر بیشتر است. ▪ آیا بزرگتر زیباتر است؟ شکی نیست که صفحه تلویزیون*ها دارد بزرگ و بزرگتر می*شود، اما گروه*های مصرف*کنندگان می*گویند شاهدی وجود ندارد که هرچه صفحه نمایش تلویزیون بزرگتر شود، تصویر ان هم بهتر شود. البته اگر درخشندگی بالا مد نظر باشد، مطمئنا صفحه بزرگتر تاثیرگذارتر است. در هرحال تردیدی وجود ندارد که یک خانواده متوسط که برای خریدن تلویزیون به فروشگاه می*رود به اندازه و رنگ تلویزیون و حتی نوع طراحی دستگاه کنترل راه* اهمیت بیشتری می*دهد تا ظرافت*های چگونگی انتقال تصاویر بر روی صفحه نمایش. ▪ آیا باید تلویزیون را به دیوار آویزان کرد؟ امروزه با دسترس قرار گرفتن صفحه**های نمایش مسطح می*توانیم آنها را روی دیوار نصب کرد. البته توجه داشته باشید که گیره**ها و وسائل ثابت*کننده روی دیوار را باید جدا بخرید و معمولا باید از کمک یک کارشناس برای نصب آنها استفاده کنید که مستلزم هزینه اضافی است و نیز بروشورهای بیشتری باید بخوانید.نهایتا باید مطمئن شوید که دیوار قدرت تحمل وزن این صفحه نمایش سنگین را داشته باشد. ▪ تلویزیون وضوح بالا چیست؟ وضوح بالا یا hd به معنای سیگنال*های تلویزیونی است که که با وضوح بیشتری نسبت به قالب*های سنتی پخش می*شوند و در نتیجه تصاویر واضح*تر و زنده*تری را بوجود می*آورند.برای مثال در آمریکا که این سیستم برای اولین بار در میانه دهه ۱۹۹۰ ارائه شد و اکنون نیز رواج بیشتری دارد – تلویزیون*های hd پنج برابر بیشتر نسبت به تلویزیون*های معمولی اطلاعات ویدئویی بیشتری را به نمایش می*گذارند. در انگلیس در بسیاری از دستگاه*های تلویزیون چه پلاسمایی و چه lcd قابلیت hd تلقیق شده است. اما بسیاری از افراد نمی*دانند که خریدن یکی از این سیستم*ها ضرورتا به معنای نشان*دادن خودکار تصاویر با وضوح بالا نیست. چرا که در حال حاضر تنها مشترکان تلویزیون*های کابلی و ماهواره*ای کانال*های با کیفیت hd را در اختیار دارند ( و برای آن هزینه اضافی می*پردازند). به عقیده کارشناسان تا زمانی که پخش تلویزیونی زمینی به شکل hd درآید زمان زیادی باقی است. ▪ تلویزیون*های قدیمی تا کی همچنان کار خواهند کرد؟ سیگنال*های تلویزیونی آنالوگ قدیمی در انگلیس از سال ۲۰۱۲ به بعد متوقف خواهند شد، به این ترتیب اگر شما تلویزیون غیردیجینال داشته باشید و مشترک تلویزیون کابلی، ماهواره*ای یا فرمت*های گوناگون آنها نباشید، تلویزیونتان در این زمان کاملا بی*مصرف می*شود. علت آن است که همه سرویس*های تلویزیونی کابلی/ماهواره*ای/رایگان در این زمان با شکل دیچیتال پخش خواهند شد و این فرمت نهایتا به هنجار معمول پخش تلویزیونی بدل خواهد شد. البته مادامی که مشترک یکی از این فرمت ها باشید، تلویزیون قدیمی*تان مشکلی ایجاد نخواهد کرد. و لازم نیست نگران hd، lcd و پلاسما و غیره باشید. حتی هنوز می*توانید تلویزیونهای آنالوگ غیردیجیتال را به خصوص به شکل پرتابل برای اتاق خواب و ... بخرید، اما هنگام خرید این تلویزیون*ها در نظر داشته باشید که انها هنگامی که انقلاب دیجیتال در سال ۲۰۱۲ کاملا تحققیابد، دیگر کار نخواهند کرد.
  3. FrnzT

    كاليبراسيون مانيتور

    كاليبراسيون مانيتور شما يك كاربر معمولي هستيد كه فقط روزي چند دقيقه از كامپيوتر براي گشت و گذار در اينترنت، بازي كردن و يا ارسال و دريافت ايميل استفاده مي كنيد. شايد يك كارمند كه هر روز چندين ساعت پشت سيستم خود مي نشينيد و مثلا به حساب هاي مالي شركت رسيدگي مي كنيد. يا يك نويسنده هستيد كه از كامپيوتر به عنوان يك ماشين تايپ استفاده مي كند و بدش هم نمي آيد گه گاهي تكه هايي از نوشته هايش را در وبلاگش منتشر كند. يك نوجوان پانزده شانزده ساله چطور؟ آدمي كه معمولا يا در حال بازي كردن است يا در حال چت كردن و يا گوش كردن به موسيقي. در نهايت ممكن است شما يك گرافيست حرفه اي باشيد كه مانند تمامي گرافيست هاي تحصيل كرده و حرفه اي اين روزها از كامپيوتر به عنوان ابزار گرافيك استفاده مي كند. به هر عنواني كه از كامپيوتر استفاده مي كنيد، اولين و مهمترين چيزي كه براي رابطه برقرار كردن با آن مورد استفاده قرار مي دهيد مونيتور يا نمايشگر آن است. خيلي از مردم بيشتر از اينكه به صورت زن يا بچه خود نگاه كنند به صفحه مانيتور نگاه مي كنند. نمونه ای از كاليبراتورهای سخت افزاری كاليبراسيون چرا؟ از آنجايي كه كاركرد صحيح مانيتور بر سلامت چشمان كاربر تاثير مستقيمي دارد، تمامي افرادي كه از كامپيوتر استفاده مي كنند بايد به تنظيمات آن دقت كافي داشته باشند. تنظيماتي مانند، ميزان نور، رنگ، درخشندگي و مواردي از اين دست مشخصه هايي هستند كه بايد با توجه به محيط و كاري كه مي خواهيد با كامپيوتر انجام دهيد به بهترين نحو انجام شوند. در بسياري از موارد احتياجي به تنظم بسيار دقيق نيست. زماني كه مانيتور شما تصويري شبيه به تصوير واقعي را به نمايش بگذارد، ديگر به تنظيمات بيشتري نياز نخواهيد داشت. اما فرض كنيد شما يك گرافيست حرفه اي هستيد و تا به حال چندين بار تصاوير چاپ شده اي از كارهاي خود را ديده ايد. معمولا رنگ هايي كه بر روي مانتيور ديده مي شوند با رنگ هايي كه در حين چاپ به وجود مي آيند تفاوت هايي دارند. اما اگر مانيتور شما تنظيم، يا به اصطلاح كاليبره نباشد اين تفاوت ها مي تواند آنچنان فاحش و چشم گير باشد كه نتيجه كار را به فاجعه شبيه كند! از آنجايي كه در بيشتر موارد نيز تنظيم هاي صورت گرفته بر روي مانيتور براي استفاده هاي عمومي در نظر گرفته شده اند، نمي توانيد بر روي رنگ هايي كه در مانيتور به نمايش در مي آيند حساب زيادي باز كنيد. گرافيست هاي حرفه اي مي گويند رنگ ها بر روي مانيتور بسيار درخشان تر از نمونه هاي چاپي به نظر مي رسند و به همين دليل بايد حتما قبل از چاپ نوع رنگ را بررسي كنيد. اما مي توان تفاوت موجود بين رنگ هاي به نمايش درآمده بر روي مانيتور و نسخه چاپي را كاهش داد. البته اين تفاوت هرگز از بين نمي رود اما در بسياري از موارد تا حدي كم مي شود كه مي توانيد به تصوير نمايش داده شده بر روي مانيتور كاملا اعتماد كنيد. جالب است بدانيد اين كار بر خلاف آنچه به نظر مي رسد بسيار ساده بوده و هر كاربر عادي هم مي تواند آن را به سادگي انجام دهد. قدرت مانيتور شما براي نمايش رنگ ها به اندازه، وضوح و با حتي مدل آن بستگي دارد، در ابتداي عرضه مانيتور هاي LCD و آن زماني كه اين تكنولوژي روزهاي اوليه ظهور خود را مي گذراند، تصوير توليد شده توسط مانيتورهاي CRT نسبت به تصوير توليد شده توسط مانيتورهاي LCD برتري هاي غير قابل انكاري داشت. رنگ ها زنده تر بودند، تصاوير واضح تر و شفاف تر به نظر مي رسيدند و وضوح به مراتب بالاتر بود و علاوه بر اين مانيتورهاي CRT قادر به توليد رنگ هاي بسيار بيشتري بودند. همين مساله باعث شد باوري در ذهن حرفه اي هايي كه وضوح و رنگ برايشان مهم بود (مثل گرافيست‌ها) به وجود بيايد مبني بر اينكه تنها مانيتورهاي CRT براي انجام كارهايي چون گرافيك مناسب هستند. اما امروزه تكنولوژي LCD كاملا به بلوغ رسيده اند و تصاوير توليدي توسط مانيتورهاي LCD در بسياري از موارد از همتايان CRT شان بيشتر است. اما از آنجايي كه باورهاي ما معمولا به سختي تغيير مي كنند هنوز هم تعداد زيادي از كاربران هستند كه عقيده دارند مانيتورهاي LCD توانايي نمايش رنگ ها را به خوبي نمايشگرهاي CRT ندارند. البته همانطور كه گفتيم اين تفكر ديگر امروزه كاملا اشتباه است. به همين خاطر توصيه مي كنيم اگر قصد خريد مانيتور مخصوصا براي انجام كارهاي گرافيكي را داريد، مانيتورهاي LCD را به عنوان اولين گزينه در نظر بگيريد. كاليبراسيون چگونه؟ اما چگونه مي توانيم مانيتور خودمان را كاليبره كنيم؟ چه راه هايي براي انجام اين كار وجود دارد و سازندگان مانيتورها يا ديگر شركت هاي مرتبط چگونه مي توانند براي انجام اين كار به ما كمك كنند؟ قبل از هر چيز بايد ببينيد كه آيا اصلا نياز داريد مانيتور خود را كاليبره كنيد يا نه. براي فهميدن اين موضوع مي توانيد از الگوهايي كه براي اين كار موجود است استفاده كنيد. معمولا مي توانيد الگوهاي متعددي را بر روي اينترنت و يا وب سايت سازنگان مانيتور بيابيد. هر يك از اين الگوها مي توانند به شما كمك كنند تا بخشي از عمل كاليبراسون را با دقت انجام دهيد. همانطور كه مي دانيد در رنگ هاي ۳۲ بيتي كه معمول ترين ميزان رنگ به نمايش در آمده بر روي مانيتورها و نمايشگرها است، هر رنگ داراي يك مقدار ۸ بيتي است. اين يعني هر رنگ مي تواند بين ۰ تا ۲۵۵ سطح يا مقدار مختلف از كمرنگ ترين حالت تا پر رنگ ترين حالت را داشته باشد. سه رنگ قرمز، آبي و سبز هر يك داراي ۸ بيت فضا هستند كه مجموعا ۲۴ بيت فضا براي ذخيره رنگ در نظر گرفته مي شود، ۸ بيت نيز براي اطلاعات مربوط به روشنايي يا گاما در نظر گرفته شده است كه مجموع فضاي مورد نياز را به ۳۲ بيت افزايش مي دهد. البته در برخي از نرم افزارها شاهد هستيم كه رنگ ها مي توانند مقاديري برابر ۴۰ تا ۴۸ بيت را نيز داشته باشند. اين مساله به اين معني اس كه براي نمايش هر رنگ و يا روشنايي ۱۰ يا ۱۲ بيت را در اختيار داريم . پس هر رنگ مي تواند داراي ۱۰۲۴ سطح در حالت ۱۰ بيتي و يا ۴۰۹۶ سطح در حالت ۱۲ بيتي باشد. بسياري از مانيتورها قادر به نمايش دادن اين تعداد سطح رنگي ( توناليته يا وارياسيون) نيستند. اما در هنگام چاپ وضع كاملا فرق مي كند و در چاپ هاي با كيفيت و وضوح بالا مي توان متوجه سطوح رنگي بيشتر هم شد. تصویر شماره ۱ تصویر شماره ۲ توانايي ديدن سايه هاي روشن به تصوير بالا نگاه كنيد (تصویر شماره ۱)، ۸ بلوك خاكستري را به نمايش درآمده است كه يك نوار كاملا سفيد نيز درست از وسط آن ها گذشته است. اعداد موجود در هر بلوك نشان دهنده سطح رنگي خواص آن بلوك است. شماره گذاري سطوح مختلف رنگي با اختصاص عدد صفر به تيره ترين سطح آغاز شده و تا عدد ۲۵۵ براي روشن ترين سطح ادامه ميابد. براي مثال بلوكي كه داراي عدد ۲۵۰ است، داراي سطح دويست و پنجاهم از هر يك از رنگ هاي قرمز، سبز و آبي است كه سطح خاكستري ۲۵۰ ام را ايجاد مي كند. در مانيتوري كه به شكل كامل كالايبره باشد شما قادر خواهيد بود تا تفاوت رنگي موجود بين بلوك ۲۵۴ و نوار سفيد وسط را ببينيد. در مانيتورهايي كه به خوبي كاليبره شده اند شما بايد حداقل قادر باشيد تفاوت رنگي بين بلوك هاي ۲۵۰ يا ۲۵۱ را با نوار سفيد وسط تشخيص دهيد. البته اين مساله مي تواند كاملا نسبي باشد، حتي زماني كه شما تنها قادر به تشخيص تفاوت بلوك ۲۴۵ نوار سفيد هم هستسد، باز هم كاليبراسون مانيتور در سطح خوبي قرار دارد. البته ممكن است اين سطح براي طراحان گرافيك حرفه اي مناسب به نظر نيايد اما براي بسياري از كاربران عادي كافي است. توانايي ديدن سايه هاي تيره تصوير بالا (تصویر شماره ۲) از جهاتي شبيه به تصوير مورد استفاده در قسمت قبل است. از اين الگو براي بررسي توانايي هاي مانيتور براي نمايش سايه هاي تيره استفاده مي شود. مانند الگوي بالا ۸ بلوك خاكستري به نمايش گذاشته است كه يك نوار كاملا سياه در ميان آن ها قرار دارد. اعداد نيز مقادير رنگي را براي هر بلوك به نمايش مي گذارند. در صورتي كه محيط كاري شما بيش از حد روشن باشد قادر به ديدن سايه هاي تيره به صورت صحيح نخواهيد بود. براي آزمايش مانيتور خود با اين الگو نور اتاق را كم كنيد. در يك اتاق تقريبا كم نور، و در صورتي كه از يك مانيتور با كاليبراسيون كامل استفاده مي كنيد بايد قادر به تشخيص تفاوت بلوك ۵ با نوار سياه وسط باشيد. يك مانيتور معمولي با كاليبراسيون خوب توانايي نمايش چنين تفاوتي را ندارد اما باز هم به شما اجازه خواهد داد تا تفاوت هاي موجود بين بلوك ۱۵ و نوار سياه وسط را تشخيص دهيد. اگر قادر نيستيد تفاوت رنگي بين اين بلوك و نوار سياره وسط را ببينيد مانيتور شما نياز به كاليبره شدن دارد. اما به خاطر داشتيه باشيد قبل از دستكاري تنظيمات مانيتور حتما نور اتاق را تنظيم كنيد. زيرا نور اتاق مي تواند بر روي سطح ديد شما تاثير بگذارد. تصویر شماره ۳ سايه هاي رنگي ممكن است با خود فكر كنيد: خوب من خيلي نگران سطوح بالا و پايين سايه ها نيستم، تنها چيزي كه مرا نگران مي كند رنگ هاي مياني موجود در عكس هستند. اين رنگ ها در تمامي نقاط و جزييات عكس قابل مشاهده هستند. اين به اين معني است كه محدوده سطوح رنگي هنگام رندر كردن رنگ ها بسيار مهم است. به دو رنگ کنار (تصویر شماره ۳) توجه كنيد: اين طور فرض مي كنيم رنگ سمت چپ رنگي است كه در مانيتور شما به نمايش در مي آيد. اين رنگ به تر تيب داراي مقادير ۸۰/۳۰/۲۰۰ براي رنگ هاي قرمز، سبز و آبي است. فوتوشاپ مقدار كلي روشنايي را براي اين رنگ ۸۷ درصد در نظر مي گيرد. اين رنگ به شكلي واضح به سطوح رنگي بالا تعلق دارد. اما اگر منحصرا به مشخصات تركيبي RGB اين رنگ نگاه كنيم، مي توانيم متوجه شويم كه ميزان رنگ قرمز آن ۸۰ واحد و رنگ سبز تنها ۳۰ واحد است. اين مقادير به شكلي واضح مربوط به سايه ها هستند. در اين ميان رنگ سبز حتي با شدت بيشتري به يك سايه شباهت دارد. خوب در يك مانيتور كاليبره نشده چه اتفاقي براي اين رنگ با سايه هاي عميق خواهد افتاد؟ ۸۰ واحد رنگ قرمز در يك مانيتور كاليبره شده تنها به اندازه ۶۰ واحد به نمايش در خواهد آمد و ۳۰ واحد رنگ سبز اصلا نمايش داده نخواهد شد. نتيجه چيزي شبيه رنگ سمت راست است كه نسبت به رنگ اصلي خيلي تيره تر است. ( ميزان روشنايي آن در فوتوشاپ ۸۶ درصد است) اما رنگ داراي تفاوت هاي عمده اي نسبت به آنچه واقعا هست خواهد بود. به طور واضح يك مانيتور با مشكلاتي در نمايش سطوح سايه ها مي تواند سبب اسجاد تفاوت هاي چشم گير در زمان نمايش رنگ هاي مياني شود. اگر مانيتور شما تفاوت آشكاري را بين دو رنگ بالا نشان نمي دهد، اين مساله نشانه ديگري است از اين كه مانيتور شما نياز به كاليبراسيون دارد. در مانيتورهايي كه به خوبي كاليبره شده اند اين دو رنگ داراي تفاوت هاي آشكاري هستند. تصحيح كنتراست به غير از توانايي مانيتور براي نمايش سايه هاي روشن و سايه هاي تيره، توانايي نمايش كنتراست نيز يكي از گزينه هاي بسيار مهمي است كه مي تواند تاثيرات مهمي را بر سطح و كيفيت تصاوير به نمايش داده شده بگذارد. نمايشگرهاي كامپيوتر داراي رفتاري متفاوت از آن چيزي هستند كه ممكن است شما تصور كنيد. مانيتورها ديجيتال هستند. اين به اين معني است كه با تغيير مقادير هر پيكسل به صورت خطي مي توان تاريكي يا روشنايي آن را تغيير داد. ساختن چنين نمايشگرهايي بسيار ساده است. به همين دليل است كه تمامي مانيتورها امروزه با مقادير ديجيتال كار مي كنند. اما همين طراحي، توانايي آن ها را براي ويرايش عكس ها محدود مي كند. مشكل اينجاست كه چشم انسان خيلي خطي نيست. چشمان ما داراي واكنش بسيار بيشتري نسبت به تغييرات روشنايي هستند تا سطوح روشنايي. اگر ما بخواهيم با افزايش مقادير هر پيكسل روشنايي را نيز به همان مقدار افزايش دهيم بايد راهي را پيدا كنيم تا مقادير پيكسل ها را به مقادير روشنايي بر روي صفحه ترجمه كند. مهندسان از منحني هاي ورودي خروجي كه در نهايت منحني هاي گاما را مي سازد استفاده مي كنند. اما يك كاربر تاثير اين گزينه ها را به عنوان كنتراست مي شناسد! كنتراست مقادير گاما را به گونه اي افزايش مي دهد تا سطح روشنايي هر پيكسل شبيه به نحوي كه توسط چشم انسان قابل درك باشد تغيير كند. مقادير بالاتر گاما به معني كنتراست بيشتر هستند و استفاده از مقادير كمتر نيز سطح كنتراست را كاهش خواهد داد. استاندارد sRGB كه كه در بيشتر نمايشگرهاي كامپيوتر مورد استفاده قرار مي گيرد از نسخه ۲.۲ تنظيمات گاما استفاده مي كند. تصویر شماره ۴ اما چطور مي توانيد بفهميد كه آيا مقادير گاما بر روي مانيتور شما به درستي تنظيم شده است؟ اين كار به هيچ وجه سخت نيست. اگر مانيتور شما به درستي تنظيم شده باشد الگوی زير (تصویر شماره ۴) در فاصله معيني از مانيتور به رنگ خاكستري در خواهد آمد. و حتي زماني كه شما چشمان خود را در فاصله نزديك تري تار نماييد. طرح مركزي اين الگو از خطوط سياه و سفيدي كه يكي درميان قرار گرفته اند تشكيل شده. به دليل اينكه نيمي از خطوط سياه و نيمي ديگر سفيد هستند، تصوير نهايي سايه خاكستري اي خواهد بود كه داراي روشنايي برابر با ۵۰ درصد ميزان روشنايي قابل نمايش توسط كامپيوتر شماست. ناحيه خاكستري كه طرح وسط را در بر گرفته است داراي ميزان روشنايي برابر با ۱۸۶ است كه ۵۰ درصد گاما در استاندارد ۲.۲ است. اگر هنگامي كه از فاصه دوري به اين طرح نگاه كرديد، رنگ خاكستري يك دستي را مشاهده نكرديد، اين به اين مفهوم است كه تنظيمات گاما در مانيتور شما غير فعال است. به دليل اينكه تنظيم كنتراست در مانيتور دقيقا گاما را كنترل نمي كند، تنظيم گاما در مانيتور نياز به يك كاليبراتور دارد. اگر مانيتور كاليبره نبود چه بايد كرد؟ اگر مانيتور شما يك يا چند عدد از تست هاي بالا را با موفقيت پشت سر نگذاشت احساس ناراحتي نكنيد. ۹۹.۹ درصد از مانيتور ها نمي توانند يكي از تست هاي بالا را با موفقيت پشت سر بگذارند. اين موضوع به هيچ وجه نشان دهنده وجود مشكل در آن ها نيست. تنظيم بيشتر مانيتور بستگي به اين دارد كه ديدن دقيق تصاوير براي شما تا چه حد مهم باشد. اگر اين موضوع براي شما اهميت زيادي ندارد و قصد نداريد پول زيادي براي اين كار خرج كنيد، مي توانيد با استفاده از تنظيمات مانيتور اين كار را انجام دهيد. حتي مي توان براي اين كار از نرم افزارهاي عمدتا مجاني كه در سراسر وب موجود هستند نيز استفاده كرد. البته شايد اين سطح كاليبراسون براي انجام كارهاي تخصصي تر كافي نباشد اما در نهايت بهتر ازهيچ است. ولي اگر واقعا به كيفيت عكس هاي خود اهميت مي دهيد و مي خواهيد تصاويري كه در مانيتور به نمايش در مي آيند دقيقا مانند نمونه هاي چاپي باشند، مي توانيد از كاليبراتورهاي سخت افزاري براي اين كار استفاده كنيد. قيمت اين ابزارها از ۷۰ دلار براي انواع معمولي تا چندين هزار دلار براي انواع حرفه اي تر متغيير است. در نهايت انتخاب با شماست! منبع:مجله رنگ
  4. احتمالا هر روزه از اقلام متفاوتي استفاده مي‌کنيد که شامل‌ LCD مي‌باشند(1). LCDها در اطراف ما يافت مي‌شوند؛ در کامپيوترهاي لپ‌تاپ، ساعت‌هاي ديجيتالي، اجاقهاي مايکروويو، دستگاههاي پخش CD و دستگاههاي الکترونيکي فراوان ديگر، امروزه LCDها متداول شده‌اند به خاطر اينکه اينها نسبت به ديگر تکنولوژي‌هاي نمايشگرها، برتري و مزيت اساسي دارند؛ براي مثال آنها نازک‌تر، با وضوح بهتر و مصرف برق پايين‌تر نسبت به CTRها (2) ظاهرشده‌اند. چرا LCDهاکريستالهاي مايع( liquid crystal) ناميده مي‌شوند؟ به نظر مي‌رسد عنوان کريستال مايع تضادي به همراه داشته باشد؛ عبارت کريستال (crystal) تداعي کننده يک ماده جامد نظير کوارتز (معمولا به سختي يک سنگ) است، در حالي که مايع متفاوت از کريستال است. در اين مطلب خواهيد فهميد که چگونه کريستال مايع ترفندهاي جالبي مي‌زند و پي به تکنولوژي اساسي که باعث مي‌شود LCDها کار کنند، خواهيم برد. همچنين خواهيد آموخت که چگونه ويژگي‌هاي عجيب کريستال‌هاي مايع مورد استفاده واقع مي‌شوند تا نوع جديدي از شاتر(shutter) ايجاد شده و چگونه شبکه‌هاي اين شاترهاي ريز، باز و بسته مي‌شوند(تا مدلهايي ايجاد نمايد که اعداد، کلمات و تصاوير را به نمايش دهند.) تاريخچه LCDها امروزه به هر کجا که بنگريم LCDها را مي‌بينيم، رشد اين تکنولوژي مدت زماني را سپري نمود. زمان طولاني از زمان کشف کريستالهاي مايع به کثرت کاربردهاي اين وسيله طي شد تا اينکه ما از استفاده اين وسيله لذت ببريم. کريستالهاي مايع اولين بار در سال 1888 توسط يک گياه‌شناس اطريشي به نام فردريک رينيتزر(Friedrinch Rreinitzer) کشف شد. او مشاهده کرد زماني که يک ماده شبيه کلستريل را ذوب مي‌کند (اسيد بنزوئيک کلستريل)، در ابتدا يک مايع تيره بوده و سپس در صورتي که درجه حرارت بالا رود، روشن مي‌شود. پس از خنک کردن، مايع قبل از تبلور نهايي به رنگ آبي تبديل مي‌شود. از ساخت آزمايشي اولين LCD در سال 1968، مدت 80 سال مي‌گذرد. از آن هنگام سازندگان LCD گونه‌هاي ماهرانه و جالبي از اين وسيله را به لحاظ تکنولوژيکي توسعه دادند و LCDها را از لحاظ تکنيکي به سطح بالايي رساندند و روند رو به رشد تکنولوژي ساخت اين وسيله همچنان رو به فزوني است. کريستالهاي مايع( liquid crystals) همه ما مي‌دانيم که ماده داراي سه حالت عمومي است؛ جامد، مايع و گاز. مولکولهاي جامدات هميشه و در همان محلي که قرار دارند موقعيت خودشان را نسبت به بقيه حفظ مي‌کنند. مولکولهاي موجود در مايعات برعکس جامدات هستند و قادرند وضعيت خودشان را تغيير دهند و در يک حالت غير عادي وجود دارند؛ در صورتي که مواد فراواني هستند که در يک حالت غير عادي وجود دارند؛ يعني به نوعي شبيه به يک مايع و نيز شبيه يک جامد! هستند. زماني که مواد در اين حالت قرار مي گيرند، مولکولهايشان گرايش دارند که وضعيت خودشان را حفظ نمايند. شبيه مولکولهاي موجود در يک جامد. اما به طرف موقعيت‌هاي متفاوت نيز در حرکت خواهند بود. شبيه مولکولهاي موجود در مايع. اين توضيحات بدين خاطر ذکر شد که به اين نکته اشاره شود که کريستالها هم مايع، جامد و يا مايع هستند. بنابراين آيا کريستالهاي مايع شبيه جامدات عمل مي‌کنند يا مايعات و يا شبيه چيز ديگري؟ از شواهد بر مي‌آيد که کريستالهاي مايع به حالت مايع نزديک‌تر هستند تا جامد. آنها مقادي متوسطي از گرما را دريافت کرده تا يک ماده مناسب را از يک حالت جامد به کريستال مايع تبديل کنند و فقط مقدار بيشتري گرما را جهت تبديل همان کريستال مايع به حالت مايع واقعي دريافت مي‌کنند. به خاطر اين که کريستالهاي مايع به درجه حرارت بسيار حساس هستند، آنها براي ساختن دماسنجها و ... کاربرد دارند. دليل اينکه چرا صفحه نمايش يک کامپيوتر لپ‌تاپ در يک هواي سرد يا در خلال يک روز داغ در کنار ساحل به خوبي نمايش مي‌دهد، به خاطر همين کريستالها مي‌باشد!. همانگونه که انواع زيادي از جامدات و مايعات وجود دارد، انواع زيادي از مواد داراي خاصيت کريستال مايع نيز موجود است. بدليل حرارت و طبيعت مواد، کريستالهاي مايع در چندين حالات متفاوت مي‌توانند باشند. در اين مطلب درباره حالت نماتيک(nematic) از کريستالهاي مايع صحبت خواهيم کرد. يک مشخصه از کريستالهاي مايع اين است که تحت تاثير جريان الکتريکي قرار مي‌گيرند. يک نوع ويژه از کريستال مايع نماتيک، نماتيکهاي بهم تابيده (TN)ناميده مي‌شود. پراکندن يک جريان الکتريکي به اين کريستالهاي مايع، آنها را به درجات متنوعي بسته به مقدار ولتاژ جريان، از بهم تابيدگي خارج مي‌سازد. LCDها از اين کريستالهاي مايع استفاده مي‌کنند، به خاطر اينکه به جريان الکتريکي به عنوان کنترل گذر نور واکنش نشان مي‌دهند. انواع کريستالهاي مايع بيشتر مولکولهاي کريستال مايع به شکل ترکه هستند(شکل 1) و در گروه‌هاي ترموتروپيک(thermotropic) و ليتروپيک(lytrotropic) هستند. کريستالهاي مايع ترموتروپيک براي تغييرات در درجه حرارت يا در بعضي حالات، در فشار واکنش نشان مي‌دهند. واکنش کريستال مايع ليتروپيک که در ساخت صابون و مواد پاک کننده استفاده مي‌شود، بستگي به نوع حلالي دارد که مخلوط مي‌شوند. کريستالهاي مايع ترموتروپيک يا از نوع ايزوتراپيک(isotropic) و يا نماتيک(nematic) هستند. تفاوتهاي کليدي اين دو در اين است که مولکولها در مواد کريستالهاي مايع از نوع ايزوتراپيک در آرايش، بدون ترتيب هستند، در حالي که نماتيک‌ها داراي نظم تعريف شده‌اي بوده وداراي مدل هستند. در حال نماتيک، کريستالهاي مايع مي‌توانند بيشتر در راهي که مولکولها خودشان جهت‌گيري مي‌کنند طبقه بندي شوند. سماتيک، لايه‌هايي از مولکولها را ايجاد مي‌کند. تعداد فراواني از حالات سماتيک موجود است، نظير سماتيک نوع c که مولکولها در يک لايه به يک زاويه‌اي از لايه قبلي زاويه‌دار مي‌شوند. حالت متداول ديگر حالت کلستريک (cholestric) مي‌باشد که به نماتيک کايرال (chiral nematic) نيز شهرت دارد؛ در اين حالت مولکولها تا اندازه‌اي از يک لايه به لايه ديگر منحرف مي‌شوند و در يک ساختار مارپيچي شکل مي‌گيرند. کريستالهاي مايع فروالکترونيک (FLC) (4) از مواد کريستال مايع استفاده مي‌کنند که داراي مولکولهاي کايرال هستند و در يک نظم سماتيک نوع C هستند. به خاطر اينکه طبيعت مارپيچي از اين مولکولها اجازه زمان پاسخ سوييچ ميکروثانيه‌اي را مي‌دهد، به طور اخص FLCها را براي نمايشگرهاي پيشرفته، مناسب مي‌سازد. کريستالهاي مايع فروالکترونيک با سطح مقاوم(SSFLC) (5) فشار کنترل شده را از طريق استفاده از سطح شفاف بکار مي‌گيرد؛ از حالت مارپيچي مولکولها، براي ايجاد سوييچ سريعتر جلوگيري مي‌کند. ايجاد يک LCD ساده ترکيب 4 نکته زير امکان LCDها را فراهم مي‌سازد: * نور مي‌تواند پلاريزه شود. * کريستالهاي مايع مي‌توانند منتقل شوند و نور پلاريزه شده را تغيير دهند. * ساختار کريستالهاي مايع مي‌توانند توسط جريان الکتريکي تغيير يابند. * مواد شفافي موجودند که قادرند جريان الکتريسيته را هدايت کنند. يک LCD وسيله‌اي است که اين 4 الگو را بکار مي‌گيرد. براي ايجاد يک LCD دو بخش شفاف پلاريزه شده بايد در اختيار باشد. يک پليمر خاصي که شيارهاي ميکروسکوپي در سطح ايجاد مي‌کند و در کنار بخش شفافي که فيلم پلاريزه شده بر روي آن نيست، کشيده مي‌شود. شيارها بايستي در همان جهتي که فيلم پلاريزه مي‌شود، باشند. سپس نوبت افزودن روکشي از کريستالهاي مايع نماتيک به يکي از فيلترها مي‌باشد. شيارها اولين لايه از مولکولها براي تنظيم کردن (با جهت فيلتر) را سبب مي‌شود. سپس دومين قطعه از بخش شفاف با فيلم پلاريزه شده در جهت زاويه راست به اولين قطعه اضافه مي‌شود. هر لايه متوالي از مولکولهاي TN، بتدريج منحرف مي‌شوند تا اينکه فوقاني‌ترين لايه در يک زاويه 90 درجه تا انتها باشد و فيلترهاي بخش شفاف پلاريزه شده را به هم جفت مي‌کند. چنانچه نور به اولين فيلتر برخورد کند آن پلاريزه مي‌شود و چنانچه نور از ميان لايه‌هاي کريستالهاي مايع بگذرد مولکولهاي سطح نور ارتعاش پيدا مي‌کند و براي جور شدن زاويه‌شان تغيير مي‌يابد. در صورتي که نور به دورترين جهت از مواد کريستال مايع برسد آن در همان زاويه (در لايه پاياني مولکولها) مرتعش مي‌شوند. اگر آخرين لايه با دومين فيلتر شفاف پلاريزه شده همخواني داشته باشد نور گذر خواهد کرد. اگر ما يک شارژ الکتريکي را براي مولکولهاي کريستال مايع به کار گيريم آنها از هم باز خواهند شد. زماني که آنها مرتب شدند زاويه نوري که از ميان آنها مي‌گذرد تغيير مي‌يابد و بنابراين زماني نمي‌گذرد که با زاويه فيلتر پلاريزه شده فوقاني يک جور در خواهد آمد در نتيجه هيچ نوري از ميان ناحيه‌اي ازLCD که آن ناحيه را تيره‌تر از نواحي اطراف مي‌کند، عبور نمي‌کند. ساخت يک LCD ساده، آسان است. اين کار مي‌تواند با قرارگيري سطح شفاف(شيشه‌اي) و کريستالهاي مايع که قبلا به آنها اشاره شده است و با افزودن دو الکترود شفاف به آن آغاز شود. به عنوان مثال تصور کنيد که شما مي‌خواهيد که ساده‌ترين LCD ممکن را فقط با يک الکترود بر روي آن ايجاد کنيد. لايه‌ها شبيه شکل 2 خواهند بود. اين LCD که به آن پرداخته مي‌شود ساده و مقدماتي است. در قسمت پشت، يک آينه است(A)، اين آينه کار انعکاس نور LCD را بر عهده دارد. بعد از اين يک بخش شفاف (B) با فيلم پلاريزه شده بر روي بخش انتهايي و يک سطح الکترود © که از اکسيداينديم ساخته مي‌شود، اضافه مي‌شود. يک سطح تمام فضاي LCDرا مي‌پوشاند. بالاي آن لايه‌اي از ماده کريستال مايع است(D)، بعد از اين لايه بخش ديگري از سطح شفاف وجود دارد(E)؛ با الکترودي به شکل مستطيلي در بخش انتهايي و در قسمت فوقانيLCD، فيلم پلاريزه شده و ديگري(F) هست که نسبت به اولي در زاويه راست وجود دارد. الکترود به يک منبع تغذيه وصل مي‌شود(شبيه يک باتري)، زماني که جرياني نباشد، نور از رو به روي LCD وارد مي‌شود و به سادگي به آينه برخورد کرده و به حالت اول خويش برمي‌گردد. زماني که باتري جريان لازم را براي الکترودها فراهم مي‌سازد، کريستالهاي مايع مابين الکترود سطح مشترک و الکترود مستطيلي شکل، نور را در آن ناحيه، از عبور کردن متوقف مي‌کنند. اين عمل باعث مي‌شود که LCD مستطيل را به صورت يک ناحيه تيره نشان دهد. توجه داشته باشيد که LCD ساده مورد نظر شما به يک منبع نور خارجي نياز دارد. مواد کريستال مايع هيچ نوري از خودشان ساطع نمي‌کنند. LCDهاي کوچک و ارزان غالبا منعکس کننده هستند؛ يعني چيزي را که نمايش مي‌دهند، بايستي نور را از منابع نور خارجي انعکاس دهند. به عنوان نمونه در مورد LCD يک ساعت، اعداد بر روي صفحه نمايش داده مي‌شود؛ جايي که الکترودهاي کوچک، کريستالهاي مايع را شارژ مي‌کنند، بنابراين نور از ميان فيلم پلاريزه منتقل نمي‌شود. بيشتر نمايشگرهاي کامپيوتر توسط لامپ‌هاي فلورسنت داخلي، روشنايي توليد مي‌کنند؛ کنار، بالا و يا پشت LCD يک سطح انتشار سفيد در پشت LCD نور را هدايت کرده و آن را پخش مي‌نمايد. در اين مسير از ميان فيلترها، لايه‌هاي کريستال مايع و لايه‌هاي الکترود، مقادير زيادي از اين نور از دست مي‌رود (گاهي اوقات بيش از نيمي از آن.) در اين مثال، شما يک سطح الکترود مشترک و يک الکترود داريد که کنترل مي‌کند کريستالهاي مايع به يک شارژ الکتريکي پاسخ دهد. اگر لايه طوري در اختيار گرفته شود که شامل تعداد بيشتري الکترودهاي منفرد باشد مي‌توان نمايشگرهاي پيشرفته‌تري ساخت. سيستم LCD LCDهاي از نوع سطح مشترک يا (common-plane-Based) براي نمايشگرهاي معمولي مناسب است؛ نياز دارد همان اطلاعات را از نو به کرات نمايش دهد. ساعت و تايمرهاي مايکروويو در اين مجموعه جاي دارند. هر چند نمايشگر با نوع الکترود و با فرمت شش ضلعي از قبل براي اين نمايشگرها معمول بود و لي تقريبا امکان شناخت با هر شکل ديگري وجود دارد. براي رويت شکلهاي الکترودها مي‌توانيد به کارتهاي بازي، ماشينهاي مراسلات و… مراجعه کنيد. دو نوع اصلي از LCD در کامپيوترها وجود دارد؛ ماتريس غير فعال( passiv matrix) و ماتريس فعال (active matrix) LCD هاي ماتريس غير فعال از يک شبکه ساده، براي تامين شارژ پيکسلهاي موجود بر روي نمايشگر استفاده مي‌کنند. ايجاد شبکه در واقع يک مرحله پردازشي است. آن با دو لايه شفاف آغاز مي‌شود. به يکي از اين لايه‌ها ستونها و به ديگري رديف‌هايي واگذار مي‌شود که از مواد هادي و شفاف ساخته مي‌شود؛ اينها معمولا اکسيداينديم قلع هستند. ستونها و رديفها به مدارات مجتمع(ICها) مرتبط مي‌شوند و زماني که شارژ از ستون يا سطر خارج شود با اين مدارات، کنترل خواهد شد. مواد کريستال مايع مابين دو لايه شفاف ذکر شده قرار خواهد گرفت؛ يک فيلم پلاريزه به بخش خارجي از هر يک از اين لايه اضافه مي‌شود. سادگي سيستم ماتريس غيرفعال جالب است اما نواقصي نيز به همراه دارد؛ از جمله زمان پاسخ کوتاه و کنترل ولتاژ بدون دقت. زمان پاسخ به توانايي LCD براي تازه‌سازي(refresh) نمايش تصوير بر مي‌گردد. راحت‌ترين راه براي مشاهده زمان پاسخ کوتاه در يک LCD ماتريس غير فعال اين است که نشانگر ماوس را به سرعت از سمت صفحه نمايش به سمت ديگر حرکت دهبد؛ در حالتي که اين حرکت انجام مي‌شود به "سايه"هايي که در پي نشانگر ظاهر مي‌شود توجه کنيد. کنترل ولتاژ با عدم دقت از توانايي ماتريس غير فعال جلوگيري مي‌کند و در يک زمان تنها بر يک پيکسل تاثير مي‌گذارد. زماني که ولتاژ براي از هم باز کردن يک پيکسل بکار گرفته مي‌شود، تصاوير پيکسلهاي اطراف نيز تا حدي از هم باز مي‌شود که باعث مي‌شود تصاوير تار به نظر آمده و کنتراست خود را از دست بدهد. LCDهاي ماتريس فعال به TFTها وابسته هستند. اساسا TFTها ترانزيستورها و خازنهاي کوچک سوييچ شونده هستند. آنها در يک ماتريس و بر روي يک لايه شفاف مرتب مي‌شوند. براي آدرس‌دهي يک پيکسل، رديف مناسب سوييچ شده و سپس شارژ به ستون اصلي ارسال مي‌شود. خازن قادر به نگهداري شارژ تازه به دوره تازه‌سازي بعدي مي‌باشد. اگر دقيقا مقدار ولتاژي که براي يک کريستال تامين مي‌شود کنترل گردد، خواهيد توانست آن را از هم باز کنيد(فقط براي گذر مقداري از نور)، بيشتر نمايشگرهاي امروزي در هر پيکسل 256 سطح روشنايي پيشنهاد مي‌کنند. پيشرفت‌هاي LCD تکنولوژي LCD مدام در حال رشد است. LCDهاي امروزي چندين گونه از تکنولوژي کريستال مايع را بکار مي‌گيرند که شامل اين موارد هستند: (7)STN، (8)DSTN، (10)FLCو (10)SFLC. اندازه نمايشگر محدود به مشکلات کنترل کيفيت(QC) مي‌شود که به سازنده‌هاي آنها برمي‌گردد. جهت افزايش اندازه نمايشگر سازنده‌ها بايستي پيکسلها و ترانزيستورهاي بيشتري به محصول اضافه کنند. چنانچه آنها تعداد پيکسلها و ترانزيستورها را اضافه کنند شانس وجود ترانزيستورهاي با کيفيت پايين را افزايش مي‌دهند. سازندگان بزرگ LCD غالبا در حدود 40 درصد از آنها در خط توليد خود رد مي‌کنند. سطح برگشتي‌ها مستقيما بر روي قيمت LCD اثر گذار خواهد بود؛ چون فروش LCDهاي خوب قيمت ساخت (چه جنس خوب و چه بد آن ) را پوشش مي‌دهد. تنها، پيشرفت در ساخت، به خريد نمايشگر‌هايي که قدرت خريدش براي مشتريان امکان پذير است. در تعداد بسيار زياد منجر مي‌شود. علي ساساني
×
×
  • اضافه کردن...