رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'گويش'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. sam arch

    توصیف واژگان

    پيرنگ، طرح (Plot) عرب‌علي رضايي پيرنگ از دو واژة پي (پايه، بنياد) و رنگ (طرح، نقش) ترکيب شده که بنياد طرح معني مي‌شود. پيرنگ اصولاً از نقاشي وارد ادبيات شده و طرحي است که نقاش برکاغذ مي‌کشد و سپس آن را تکميل مي‌کند. در ادبيات، پيرنگ نقد رويدادها در داستان يا درام، با تأکيد بر رابطة عليت است. در واقع پيرنگ سازمان‌مندي حوادث يا چارچوب اوليه اثر است. پيرنگ مانند استخوان‌بندي بدن و تکيه گاه داستان و نمايش‌نامه است. اي.ام.فورستر در کتاب جنبه‌هاي رمان (1927) داستان را «نقل رشته‌از حوادث بر حسب توالي زمان» تعريف مي‌کند و طرح را «نقل حوادث با تکيه بر موجبيت و روابط علت و معلول.» چنان‌که «سلطان مرد و سپس ملکه مرد» داستان است اما «سلطان مرد و پس از چندي ملکه از فرط اندوه درگذشت»(1) طرح و پيرنگ است. در اين‌جا نيز توالي زمان حفظ شده، ولي حس سببيت برآن سايه افکنده است. نخستين بار ارسطو در کتاب فن شعر به پيرنگ اشاره کرد. به اعتقاد او يک پيرنگ آغاز، ميانه و پاياني دارد و بايد چنان ساخته و پرداخته شود که نتوان هيچ رويدادي را بدون لطمه زدن به وحدت کلي اثر جابه‌جا يا حذف کرد. حضور تنها يک شخصيت نيز براي ايجاد وحدت در اثر کافي نيست. چه، پيرنگي که رويدادهايش گسسته باشد، ولو برمحور يک شخصيت شکل بگيرد، باز پيرنگي نامنسجم و ناقص است. از اين رو، رشتة رويدادهاي پيرنگ بايد منظم و منسجم باشد. در عين حال، پيرنگ بايد ساده و روشن و همراه با پيچ يا پيچ‌هايي باشد که مسائل اساسي را مطرح سازد. افزون براين، پيرنگ بايد متضمن راز يا رازهايي باشد که بعدها آشکارشوند و اين امر ايجاب مي‌کند که پيرنگ به اوجي منطقي برسد. درضمن پيرنگ نبايد از پرداخت در عواطف انساني غافل بماند. امساک در مکان و اجتناب از زوايد نيز لازمة پيرنگ است. پيرنگ با هر نوع آرايش ساختاري معمولاً متضمن جدالي است که مبناي رويدادها قرار مي‌گيرد. اين جدال خواننده را تا حل مشکلات در هول و ولا نگه مي‌دارد اما اگر طرح گسسته و جزءجزء باشد سير رويدادها دچار وقفه مي‌شود. -------------------------------------- پانويس: 1. ادوارد مورگان فورستر. ص 112ـ113
×
×
  • اضافه کردن...