جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'چیتوزان'.
2 نتیجه پیدا شد
-
ساخت پلاستیک زیست تخریب پذیر با استفاده از سوسک
unstoppable پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار و نوآوری
محققان هلندی با استفاده از پوسته بدن سوسک های مرده، پلاستیک زیست تخریب پذیری توسعه داده اند که می تواند به کاهش حجم زباله های پلاستیکی در مراکز دفن زباله کمک کند. «پلاستیک حشرهیی» زیست تخریب پذیر با استفاده از ذوب پوسته «سوسک سیاه» (darkling beetle) تهیه می شود. سوسک ها سه تا چهار ماه پس از تخم گذاری می میرند و می توان از پوسته این سوسک های مرده حاوی پلیمر کیتین – نوعی پلاستیک طبیعی – برای ساخت ماده زیست تخریب پذیر موسوم به «کلئوپاترا» (coleopatra) استفاده کرد. برای تهیه یک ورق نازک از پلاستیک کلئوپاترا – در زبان یونانی به معنای سوسک – پوسته دو هزار و 500 سوسک مرده مورد استفاده قرار می گیرد. با ذوب و فشردن پوسته ها به یکدیگر به وسیله حرارت طی شش ماه می توان یک قطعه 10 سانتیمتر مربعی از پلاستیک کلئوپاترا حاوی پلاستیک طبیعی کیتین (chitin) تولید کرد. طی یک فرآیند شیمیایی، کیتین به کیتوزان (chitosan) تبدیل می شود که با توجه به تغییر در ترکیب مولکولی، از پیوستگی بهتری برخوردار است. با وجود روند پر زحمت تولید پلاستیک حشرهیی زیست تخریب پذیر می توان با توسعه این روش، اقدام موثری برای جایگزین کردن پلاستیک های معمولی غیر قابل تجدید پذیر انجام داد. در حال حاضر از این پلاستیک زیستی برای ساخت جواهرات و چراغ های زینتی استفاده می شود و محققان قصد دارند در ادامه تحقیقات، ویژگی های این ماده ساخته شده از مواد زائد و زیست تخریب پذیر برای استفاده در کاربردهای دیگر را مورد بررسی قرار دهند. ساخت ورق نازک از پلاستیک کلئوپاترا با پوسته دو هزار و 500 سوسک مرده ساخت چراغ تزئینی با پلاستیک زیستی کلئوپاترا منبع: مجله بسپار -
استفاده از نانوکامپوزیتها در اندازهگیری آنتیبادیهای بدن
unstoppable پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در اخبار و نوآوری
پژوهشگران دانشگاه کردستان موفق به معرفی یک روش جدید بر پایه نانوکامپوزیت تهیه شده از نانولولههای کربنی برای اندازهگیری مقایر ناچیز یک نوع آنتی بادی در سیستم ایمنی بدن انسان شدند. نانوکامپوزیت حاصله که به عنوان نانوآپتاحسگر است میتواند به عنوان بستر مناسبی برای استقرار و تثبیت آنزیمها و پروتئینها بهکار رود. ایمونوگلبولین E یکی از انواع آنتیبادیهای سیستم ایمنی بدن انسان است که غلظت آن در خون بسیار پایین است و اساسا در پاسخ به واکنشهای حساسیت زای شدید ایجاد شده و منجر به بیماریهای گروه آلرژی مثل آسم و تب یونچه میشود. از این رو، وجود روشی با حساسیت و قابلیت اطمینان بالا در اندازهگیری این آنتیبادی جهت کاربردهای تشخیص کلینیکی و برآورد میزان بهبودی بیماران مبتلا به نوع مشخصی از آلرژی بسیار حائز اهمیت است. امروزه طراحی تستهای تشخیصی قابل اعتماد جهت تشخیص سریع آنتی بادی ایمونوگلوبولین E در سرم انسانی، تلاشها و تحقیقات بسیاری در جوامع علمی جهان را به خود جلب نموده است. بنابراین این آپتاحسگرمیتواند کاربردهای بسیار زیادی در تشخیصهای پزشکی داشته باشد. سمیه خضریان در مورد این تحقیقات گفت: «در این کار ابتدا با استفاده از روشی ساده نانوکامپوزیتی شامل نانولولههای کربن چنددیواره، مایعات یونی و چیتوسان تهیه شد. سپس از این نانوکامپوزیت در اصلاح سطح الکترود استفاده گردید. آپتامر ویژه ایمونوگلوبولین E با استفاده از گلوترآلدهید در نقش عامل اتصال دهنده، بهصورت کووالانسی در سطح نانوکامپوزیت حاصله تثبیت شد. از متیلن بلو به عنوان حدواسط انتقال الکترون استفاده گردید و در نهایت از تغییرات جریان الکتروشیمیایی حاصل از برهمکنش الکترود کربن شیشهای اصلاح شده بهوسیلهی نانوکامپوزیت و آپتامر با آنتی بادی ایمونوگلوبولین E به عنوان سیگنال تجزیهای در اندازهگیری IgE استفاده گردید.»در این کار تحقیقاتی از مخلوط شدن مقادیر mg 25/0 از چیتوسان، mg 3 نانولولههای کربنی، Lµ 10 مایع یونی (1-بوتیل-متیل پیریلیدیوم بیس (تری فلورو-متیل-سولفونیل) ایمید) این نانوکامپوزیت تهیه گردید و در اصلاح سطح الکترود کربن شیشهای استفاده شده است. خضریان در تکمیل این موضوع افزود: « در مراحل بعدی این تحقیقات آپتامر ویژه آنتی بادی ایمونوگلوبولین E به روش کوالانسی و بهوسیلهی ترکیب گلوتارآلدهید بر روی الکترود کربن شیشهای اصلاح شده با نانوکامپوزیت تثبیت گردیده و متیلن بلو به عنوان عامل ایجادکننده سیگنال تجزیهای برای اندازهگیری ترکیب آنتی بادی ایمونوگلوبولین E بهوسیلهی برهمکنش با بازهای گوانین در توالی 45 بازی آپتامر مورد استفاده به سطح الکترود اضافه گردید. سپس ایمونوگلوبولین E طی مدت زمان انکوباسیون 40 دقیقه بر روی الکترود اصلاح شده قبلی قرار گرفت. پس از بهینه نمودن پارامترهای مؤثر در عملکرد آپتاحسگر تهیه شده از قبیل زمان انکوباسیون IgE و نیز غلظت سطحی توالی آپتامر، آپتاحسگر طراحی شده جهت اندازهگیری ایمونوگلوبولین E در نمونههای آزمایشگاهی و حقیقی سرم خون بهکار گرفته شد.» نتایج حاکی از آن است که نانوکامپوزیت حاصله بستر مناسبی برای استقرار و تثبیت آنزیمها و پروتئینها است. همچنین همخوانی نتایج حاصله با نتایج بهدست آمده از روش استاندارد ELISA حاکی از کارایی بالای آپتاحسگر طراحی شده داشت. از ویژگیهای این نانوکامپوزیت میتوان به سادگی تهیه این نانوکامپوزیت و اصلاح سطح الکترود، قیمت پایین تهیه این نوع الکترودهای اصلاح شده، کاربرد موفقیت آمیز این نانوزیست حسگر در آنالیز نمونههای حقیقی، پایداری و تکرارپذیری بسیار بالای این الکترودها و حدتشخیص پایین و محدوده خطی وسیع آن اشاره کرد. نتایج این کار تحقیقاتی که بهوسیلهی سمیه خضریان، دکتر عبدالله سلیمی، هژیرتیموریان و دکتر رحمان حلاج از دانشگاه کردستان انجام شده است، در مجله Biosensors and Bioelectronics (جلد 43، 15 ماه میسال 2013) منتشر شده است. علاقمندان میتوانند متن کامل مقاله را در صفحات 218 الی 225 همین شماره مشاهده نمایند. منبع : مجله بسپار-
- 1
-
- چیتوزان
- نانو کامپوزیت
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :