اين پروژه در زميني در شمال كليساي سن پاول لندن بنا شده است كه در آن مخروبههاي حاصل از بمباران زمان جنگ، نياز به يك پروژه نوسازي شهري را طلب مي كرد. هولفورد طرحي مدرنيستي براي بازسازي آن پيشنهاد كرد كه بين سال هاي 1961و1967 ساخته شد. اما حاصل كار، بيروح و خسته كننده بود. ساختمان ها در فعاليت روزانه عملكرد مطلوبي نداشتند و خيلي زود طي دهه 1980 به صورت متروكه در آمدند و زمين آماده بازسازي مجدد شد.
طرح بعدي در 1996 به تصويب رسيد. پروژه هولفورد تخريب شد و طرح بعدي تا سال 2003 به اتمام رسيد. طرح ، طرحي نوسنتي است كه در آن سعي شده با به كار بردن مصالح سنگ و آجر هماهنگي و انسجام بصري با كليساي سن پاول برقرار شود.
طرح شامل ساختمان هاي اداري و فروشگاه ( و نه مسكن) مي شود كه در آن بورس سهام لندن و چند شركت معروف تجاري مستقر هستند. فضاي باز طرح از يك ميدان بزرگ تجاري و چند پياده راه تشكيل مي شود. در مركز ميدان ستوني 22متري قرار دارد كه يك تاج مسي با برگ هاي طلايي روي آن قرار داده شده و شب ها نورافشاني مي شود. چون اين مكان در گذشته بازار احشام بوده ، در ورودي آن مجسمه مردي در حال راندن گوسفند نصب شده است.
هدف از دستورالعمل هاي طراحي ايجاد يك طرح هماهنگ و در عين حال متنوع بود. از طراحي مجموعه به دليل ارتباط آن با محيط اطراف استقبال شده است. اما منتقدان كار معماران را به دليل معمولي بودن قابل انتقاد مي دانند. بحث اصلي اين است كه آيا يك مجموعه جديد بهتر است منعكس كننده محيط اطراف باشد ، يا هنگامي كه در نزديكي يك بناي بزرگ و مهم (مثل سن پاول) قرار مي گيرد، مي تواند در تضاد با آن قرار گيرد؟ طرح هولفورد همانند هرم شيشه اي موزه لوور در تضاد با كليساي سن پاول بود و امروزه بسياري از صاحب نظران معتقدند ايجاد تضاد و كنتراست، موضع درستي بوده است. اين گروه بر اين باورند كه عدم موفقيت طرح هولفورد نه به دليل موضع تضاد، بلكه به دليل بي روحي و ناخوشايندي طرح آن بوده است.