رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'واحه ای درلحظه'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. spow

    کاغذ بی خط

    زنی قدم به عرصه وجود گذاشت خنده ای زاده شد مردی به وجود امد لبی متبسم شد زندگی زاده شد اشکی چکید دلی شکست تحیرفریادزد ,واقعیت عریان ولخت وبی صاحب بود چرا بی خط؟ عادت به تکرار عادت به دیدن روزمرگی عادت به بی هویتی...اصلی که درتاروپود نقش وجودمان تنیده شده عادی بودن روال همیشگی"همینی که هست!" خب چرانباید بی خط؟شاید متفاوت بودن یا احساس تفاوت دردنیایی از ادمهای خوب وزندگی های رنگارنگ به تاسی از سبک وبلاگ نویسی بی خط وبی نقش ونگار مینویسم حریمی برای شکستن وجود نداردقیدی برای اسارت! هرچه هست خوب وبدش ناله هایی ازیک فکر اسیر درکالبد تن ویک روح مجبور به بودن شاید نوشتن برایش خوب باشد... اصلا این روزها هیچ چیز خوب نیست نه وبلاگ نویسی نه فکر کردن نه احساس کردن نه با معنی بودن به قول قیصر این روزها که میگذرد احساس میکنم نامم کمی کج است ونام خانوادگیم نیز این روزها که قلم های هرجایی ارباب افکارند این روزها که قلم ها دیگر مقدس نیستند نوشتن هم خوب نیست اما برای تو مینویسم برای تو! نامه ای برای تو روی کاغذ بی خط ومیسپارمش به باد شاید زمان ابستن شود از دلتنگی های من وتو شاید واقعیت برمزار حقیقت لبخندهایش را مویه کند! اما توای دوست اینجا هدفم از نوشتن گفتن حرفهایی است از خیلی دورخیلی نزدیک,اگر خوشت امد دوباره دری از نور به تاریکخانه اشباحم باز کن وگرنه این لغزش لغات برروی کاغذ بی خط را به بزرگیت ببخشای! امروز نوشتن خوب نیست ولی حرفها گاهی چون خونابه ای میچکد وجوهر قلمی میشود که روی کاغذ بی خط میرقصد امروز هیچ چیز خوب نیست اما تو خوب باش کاغذت خوش خط باشد
×
×
  • اضافه کردن...