جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'موضوع و مضمون آثار رمانتيك'.
1 نتیجه پیدا شد
-
رمانتيسم آثار ادبي و هنري نيمه اول قرن نوزدهم فرانسه، جريان فرهنگي را نشان مي دهد كه مكتب «رمانتيسم» ناميده مي شود . «شاتوبريان» و «مادام دواتسال» با ترجمه آثار نويسندگان و شعراي انگليسي و آلماني، مكتب رمانتيسم را به فرانسه وارد و معرفي كردند. در واقع رمانتيسم فرانسه تحت تأثير رمانتيسم انگلستان و آلمان به وجود آمد، ولي با وجود اين، در فرانسه به صورت مكتبي وسيع و منسجم درآمد، چنانكه به تدريج ادبيات اروپا تحت تأثير ادبيات رمانتيك فرانسه قرار گرفت. در فرانسه، اين مكتب بين سالهاي ۱۸۰۰ تا ۱۸۵۰ جريان داشت. حدود سال ،۱۸۲۴ نوديه (Nodieh) نويسندگان جوان رمانتيك را در گروهي به نام سناكل (Cnacle) به دورهم جمع كرد. از سال ،۱۸۲۷ هوگو سرپرستي اين گروه را به عهده گرفت و به اين ترتيب به عنوان سردسته و رهبر رمانتيكها برگزيده شد. او با انتشار درام معروف خود به نام «نبرد ارناني» (Hernani) در سال ،۱۸۳۰ اين مكتب را به اوج خود رساند كه در اين نمايشنامه، هوگو عليه عقايد كلاسيكها برخاسته است. بعد از سال ۱۸۳۰، رمانتيكها به دو دسته محافظه كار و آزاديخواه تقسيم شدند كه هوگو و وينيي در گروه محافظه كار و استاندال در دسته آزاديخواه جاي گرفتند. به تدريج اختلاف و غرض ورزيهاي نويسندگان با يكديگر و روي آوردن آنان به سياست و عقايد سوسياليستي باعث شد كه در نيمه دوم قرن نوزده، كم كم چراغ اين مكتب بي فروغ شود. • رمانتيك و رمانتيسم چيست؟ صنعت «رمانتيك» در ابتدا در معناهاي خيالي، افسانه اي، شاعرانه، قهرمان وار و جالب توجه به كار مي رفت. اما در آغاز قرن نوزدهم، اين كلمه معناي مدرن و امروزي خود را به دست آورد و براي توصيف مناظر زيبا و دلرباي طبيعت به كار برده شد كه تأمل و تخيل بيننده را بر مي انگيخت. كلمه «رمانتيسم» طي نيمه اول قرن نوزدهم به عنوان برچسبي بر جريان ادبي به كار مي رفت كه سعي داشت ادبيات جديدي را احيا كند كه مغاير با قوانين كلاسيك بود. قوانيني كه به تقليد و پيروي از قدما هنوز هم در آن زمان لازم الاجرا و متداول بودند. به همين دليل به اين مكتب «مكتب ضد كلاسيك» نيز گفته مي شود. از جمله تضادهاي بين كلاسيسم و رمانتيسم اين است كه كلاسيكها ايده آليست (آرمانگرا) بودند، يعني تنها جنبه هاي زيبا را در هنر بيان مي كردند، ولي رمانتيكها، رئاليستها (واقعگرا) هستند، يعني به عقيده آنان، حقايق چه خوب و چه بد، بايد بيان شوند. ديگر اينكه كلاسيكها عقل گرا ولي رمانتيكها احساسي و خيال پرداز هستند. رمانتيسم يك مبارزه است. اين مبارزه به تضاد بين نسلها مربوط مي شود. رمانتيكها جوان و جسور هستند كه با افراط گري و نوآوري در طرز لباس پوشيدن و رفتار خود باعث تعجب نسل پيش از خود يعني محافظه كاراني مي شوند كه مي خواهند هنر و ادبيات محافظه كارانه كلاسيكها را حفظ كنند. رمانتيسم «درد قرن» است. اين عبارت، حالت شك و ترديد و نارضايتي دو نسل اول قرن نوزدهم را نشان مي دهد كه به دليل شور و هيجان رسيدن به عشق، در كنار شكست و ناكامي در راه رسيدن به هدف به وجود مي آيد كه در نهايت غم و اندوه و احساس دلتنگي و اضطراب را در رمانتيكها به وجود مي آورد. به همين دليل به اين مكتب «مكتب سرخوردگي ها» نيز گفته مي شود. رمانتيكها تصوير قهرمان آثار خود را بسيار خوب، زيبا، جذاب، معتقد و عاشق نشان مي دهند. قهرمان رمانتيك، عاشقي آزاد است كه احساس مي كند مالك سرنوشت خود نيست و اين دنياي فاني مكان مناسبي براي بيان احساسات و تحقق رؤياهاي او نيست، به همين دليل معتقد به دنياي لايتناهي است و در آرزوي رسيدن به اين دنياي برتر انتظار مي كشد. • بيانيه هاي اين مكتب: يكي از بيانيه هاي اين مكتب، كتاب «راسين و شكسپير» (Racine et Shakespear) اثر استاندال است. در اين كتاب، استاندال تئاتر خشك و مقيد كلاسيك راسين را با تئاتر آزاد، احساسي و رمانتيك شكسپير مقايسه مي كند و آنها را مورد نقد و بررسي قرار مي دهد. ويكتور هوگو در سال ۱۸۲۷ با مقدمه اي كه بر درام «كرامول» (Cromwell) خود نوشت، يكي ديگر از بيانيه هاي اين مكتب را ارايه داد و به اين ترتيب «درام» رمانتيك را آنطور كه بايد باشد، تعريف كرد. او در اين بيانيه تئاتر شكسپير را به عنوان تئاتري كاملاً رمانتيك تأييد و تصديق مي كند. • عقايد رمانتيكها: 1. آزادي: رمانتيسم «مكتب آزادي خواهي در هنر» است. از شعارهاي پيروان اين مكتب «آزادي انديشه» و «آزادي بيان» است. در قرن هجدهم، تئاتر و شعر تابع قوانين سختي بود كه از كلاسيكها به جا مانده بود، اما به عقيده رمانتيكها، بايد قوانين دست و پاگير و خشك كلاسيك را از بين برد. ادبيات نبايد براي بيان احساسات و عشق و علاقه نويسنده حد و مرزي قايل شود، تا اينكه او بتواند بي قيد و بند و با آزادي تمام سخن بگويد. 2. هيجان و احساسات: در اين مكتب ابراز احساسات و هيجان يك اصل است. به عقيده آنان، عقل و منطق در هنر جايي ندارد و اين احساس است كه بر روح بشر تسلط دارد. بنابراين، بايد احساسات و هوسهاي روح را در محدوده رعايت مسائل اخلاقي بيان كرد. رمانتيكها مي گويند: «بايد هيجانهاي شاعر يا نويسنده بيان شود تا بتواند هيجان خواننده را برانگيزد.» 3. گفتن از «خود»: يكي از مشخصات بارز آثار ادبي رمانتيكها، در قالب شعر يا رمان، استفاده مكرر از كلمات «من» و «خود» است كه به اين وسيله رمانتيكها مي خواهند خواننده را با عشق و علاقه، درد و دلتنگي، اضطراب و بطور كلي احساسات دروني خود آشنا كنند. آنان اوضاع و احوال و حالتهاي روحي خود را مانند درد دلي براي خواننده خود بيان مي كنند و باعث برانگيختن احساسات او مي شوند. قهرمان آثار رمانتيكها «خود» اوست. به اين ترتيب آثار اين مكتب را تقريباً مي توان سرگذشت نويسندگان آن به حساب آورد. 4. گريز و سفر: سفر واقعي يا خيالي، سفر تاريخي يا جغرافيايي، از نظر رمانتيكها به هرحال بايد از زمان «حال» گريخت. بايد از ناكامي، دلتنگي، اندوه و سرخوردگي ها فرار كرد. فرار به رؤيا، فرار به گذشته، فرار به سرزمينهاي ديگر، فرار به تخيلات. 5. احياي زبان: رمانتيكها با استفاده از كلمات بديع و جالب، استعاره و تشبيه و ديگر صنايع ادبي به دنبال نوع آوري و رسيدن به زباني جديد براي بيان افكار خود هستند. 6. كشف ناشناخته ها: رمانتيكها به دنبال چيزهاي ناشناخته و موضوعات جديد هستند. آنان با تصويرسازي در ذهن، كاوش در جهان رؤيا و كشف عصر فراموش شده، هنر خود را خلق مي كنند. 7. مذهب: دوران كلاسيسيم و قرن ،۱۸ قرون عقل و منطق بود، ولي در قرن ۱۹ رمانتيكها به دين و مذهب روي مي آورند. رمانتيكها براي جنبه هاي معنوي و روح انسان اهميت زيادي قايل هستند. • قالبهاي رمانتيسم 1. شعر غنايي: شعر قالبي مناسب براي بيان احساسات و ابراز هيجان و همچنين بيان اندوه و دلتنگي شاعر رمانتيك است. او با ملايم كردن قواعد فن شعر، ارجحيت دادن به موزيك و آهنگ دروني و به كار بردن عبارات تعجبي و دعايي، شعر غنايي رمانتيك را خلق مي كند. «تفكرات شاعرانه» اثر لامارتين، كتابي براي نسلهايي بود كه منتظر نو و احيا شدن شعر بودند. 2. تئاتر: رمانتيكها تقسيم بندي كلاسيك درام را به دو دسته كمدي و تراژدي قبول نداشتند. به عقيده آنان، تمام جنبه هاي زندگي بشر، خوب يا بد، زيبا يا زشت، مسخره يا جدي و هر آنچه كه در زندگي انسان وجود دارد، بدون سانسور بايد آن را بر صحنه تئاتر آورد. برخلاف كلاسيكها كه تنها جنبه هاي زيباي زندگي را در هنر نمايش مي دادند. 3. رمان: رمان در اين مكتب، انعكاس روح نويسنده رمانتيك در قالب داستان است. رمان رمانتيك مقدمه اي بر رمان رئاليستها است. • موضوع و مضمون آثار رمانتيك رمانتيسم بيشتر به موضوع (Sujet) مي پردازد تا به مضمون (thme). يكي از موضوعهاي اصلي آثار رمانتيك طبيعت است. رمانتيكها براي تسلي اضطراب دروني خود به طبيعت پناه مي برند. آنان ساحل دريا، توفان، آبشار، بيشه، اعماق دريا و جنگلها را محرم راز دل خود مي دانند. آنان در دنياي رؤيا و تخيل به دنبال موضوعهاي بكر و تازه مي گردند. از ديگر موضوعات رمانتيسم مي توان زوال، اندوه و هيجان را نام برد. «پاييز» با رنگهاي متنوع واندوه برگهاي مرده خود، دلتنگي «غروب» و غم انگيزي آن، تاريكي «شب» و سكوتش، از نمادهاي بيان كننده حالات روحي رمانتيكها هستند. اينها دردهاي پنهاني است كه در متنهاي رمانتيك نفوذ كرده اند.
-
- 2
-
- موضوع و مضمون آثار رمانتيك
- رمانتيسم
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :