جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مشورت در ازدواج'.
1 نتیجه پیدا شد
-
در مقاله ي قبلي در مورد روياهاي بي پايه و اساسي كه دختر و پسرهاي جوان، با توجه به آن رؤياها مي خواهند ازدواج كنند، پرداختيم. در اين مقاله در مورد مشورت و اهميت آن در امر ازدواج مي پردازيم. ميان بيشتر جوانان و والدين آنها اختلافهای فكري – سليقهاي زيادي وجود دارد كه ناشي از تعلق به دو نسل متفاوت است. افكار بعضي از والدين كه درگذشته فرصت تحصيل نداشتهاند، موردقبول جوانان تحصیلکرده خودشان واقع نميشود. تفاوتهای فكري ميان آنها كه از گذشتههاي دور وجود داشته است اكنون خود را بيشتر نشان داده بهطوری که در هيچ زمينهاي تجربههاي والدين خويش را نميپسندند و يك نوع فاصلهاي بين خود و والدين خود احساس ميكنند. جوان ميل دارد حالا كه تحصيلاتي پیداکرده با خانوادههاي بافرهنگ و تحصیلکرده ازدواج كند تازندگانیاش از هر نظر كامل شود؛ بنابراين بهطرف خانوادههايي كشيده ميشود كه ازاینگونه نارساييهاي فرهنگي در زندگیشان وجود نداشته باشد.همين اختلافسلیقه و عقيده موجب ميشود كه جوان شخصاً براي ازدواجش تصميم بگيرد. مثلاً دختري را در محل كار يا در محيط دانشگاه ميبيند، ميپسندد، با او قول و قرار ميگذارد، بدون اینکه فكر كند ممكن است آن دختر در همۀ موارد با او هماهنگ نباشد؛ بنابراين بدون مشورت با والدين خويش، خودش ميبرد، خودش ميدوزد و خودش هم كارها را سروسامان ميدهد. او همهچيز را آسان ميگيرد و فقط دل در گروي حرفهای عاشقانهاي بسته است كه با دخترخانم بر زبان آورده و او هم ساكت و متبسم فقط به او نگاه كرده و بدون هيچ اظهارنظري سكوت كرده است! وقتي از نقشههايش به معشوق ميگفت در فكر اين نبود كه چگونه و از چه راهي بايد به اين هدفها و آرزوها برسد. او سرمست از بادۀ جواني، همهچيز را سهل و آسان و شدني ميپنداشت و همسر آيندهاش هم كه اتفاقاً چند سالي از او کوچکتر بود، با اطمينان خوش باورانه به حرفهایش گوش ميداد و آرزو ميكرد كه همهچيز روبهراه شود! دختر جوان نيز در اين لحظه قادر نيست تا ساير تضادهايي را كه ممكن است با جوان محبوب اما بيتجربهاش داشته باشد ببيند؛ او تجربهاي در اين راه ندارد؛ او خوشبینانه فكر ميكند كه همهچيز شدني است. از طرفي آقاپسر كه خود را قادر ميبيند همۀ مشكلات را از پيش پا بردارد، حاضر نيست تجربههاي گرانبهای والدينش كه به قيمت سپيدي موي آنها بهدستآمده است سود جويد. كسي كه بيشتر مشورت میکند، كمتر اشتباه ميكند. او تفاوت درجۀ تحصيلي خود و خانوادهاش را ملاك عمدۀ انتخاب اين راه نميداند بنابراين حاضر نيست هيچ واقعيتي را در قالب نصيحت بپذيرد. او از پدر و مادر تحصیلکردۀ همسر آينده و جوانش خوشش آمده بنابراين از والدين خودش كه کمسوادند گريزان است. او قادر نيست به اين حقيقت فكر كند كه گرچه پدر و مادرش امروزي نيستند، ولي آدمهای زحمتكشي هستند كه باپوست و استخوان خود، او را بزرگ كرده و به دانشگاه فرستادهاند و اتفاقاً بيشتر از هركسي در اين دنيا طالب خوشبختي و كاميابي فرزندشان ميباشند؛ و شايد انتظار دارند كه در روزگار پيري عصاي دست آنان باشد، يا آنها را به طبيبي رسانيده و دوادرمانشان كند و کمکحال آنها گرديده و همدم ايام پيري و تنهاییشان باشد. جوان ميل دارد فرار كند بدون اینکه بداند اين فرار، دواي درد او نيست. او قادر نيست درك كند كه پدر و مادرش را نميتواند براي هميشه فراموش كند. او هنوز حتي قادر نيست كه بفهمد، پدر و مادر و خانواده، ريشۀ زندگاني او هستند؛ و ادامۀ حيات و زندگاني بدون ريشه اگر غيرممكن يا دشوار نباشد، خيلي هم آسان نيست!
- 1 پاسخ
-
- 1
-
- مشورت با والدين در ازدواج
- مشورت در ازدواج
- (و 7 مورد دیگر)