جستجو در تالارهای گفتگو

محك زني فرآيند اندازه گيري محصولات، خدمات و فرآيندها در مقايسه با قوي ترين رقبا يا آنهايي است كه به عنوان رهبران جهاني در زمينه كاري خود شهرت يافته اند. تعريف عملياتي محك زني جستجو براي بهترين تجارب به منظور رهنمون شدن به بهترين عملكرد است. محك زني در سطح استراتژيك براي تعيين استانداردهاي عملكرد براساس چهار اولويت شركت مورد استفاده قرار گرفته است. اين چهار اولويت عبارتند از: · ارضاي مشتري · ارضاء و انگيزش كاركنان · سهم بازار · بازگشت دارايي ها محك زني در سطح عملياتي نيز براي شناخت بهترين تجارب يا فرايندها به منظور كمك به ديگران در دستيابي به عملكرد در سطح جهاني مورد استفاده قرار گرفته است. اطلاعات حاصله به تنظيم برنامه هاي كسب و كار (به دليل آنكه قابليت دستيابي به استانداردها محرز گرديده)، و تعيين فعاليتهاي مشخص و منابع مورد نياز بهبود عملكرد كمك خواهد كرد. هدف نه تنها منطبق شدن با سطوح عملكرد موجود، بلكه گذشتن از آنها و تبديل شدن به شركتي در سطح جهاني، در زمينه هايي كه از مزيت رقابتي برخوردار باشد، مي باشد. اين فرآيند به دليل نرخ بالاي تغييرات در محيط كسب و كار دائمي است و در نتيجه محك ها بطور مداوم تعريف مجدد مي شوند. در مجموع، محك زني فرصتي است بسيار عالي براي يك سازمان تا از تجارب ديگران چيز بياموزد. مانند تمام تجارب يادگيري، عواملي وجود دارند كه موجب موفقيت يا خطا خواهند شد. به عنوان مثال، رضايت خاطر يا اطمينان بسيار بالا در مورد بخشي از يك سازمان به انجام موفقيت آميز محك زني آن بخشها كمك نخواهد كرد. به عبارت ديگر، روي دادن يك شوك مي تواند سؤال از خود و شك در مورد خود را كه اغلب براي شروع رشد مورد نياز است، برانگيزد. بحران ساخته شده و چالش نظرات تجربه اي سودمند است. به هر حال براي ترجمه يك تجربة آموزشي سودمند به فعاليتهاي واقعي بايد ساختار و فرايندي در محل وجود داشته باشد. به غير از درك چشمه هاي مقاومت در مقابل تغيير در يك سازمان و درگير ساختن بازيگران كليدي در تجربة محك زني، راهي براي سودمند و مؤثر كردن تلاش هاي محك زني وجود ندارد. مثالهاي زيادي از تجارب محك زني نا موفق، كه در درك اين پيش شرط اساسي دچار خطا شده اند، وجود دارد. نمونه هايي از سطحي ترين شكل محك زني، هنگام بازديد از ساير سازمانها توسط مديران ارشد روي خواهد داد، چراكه آنها مشاهده اي مستقيم و مثالهايي ملموس از آنچه قابل دستيابي است خواهند داشت. علي رغم اينكه شرح و ابراز احساسات بازديدهاي محك زني مي توانند به اندازة ماجراهاي تعطيلات براي ديگران جالب باشد و چنين بازديدهايي مي توانند منبعي محرك از انرژي را مهيا سازند، در صورت عدم وجود ساز و كاري مناسب براي پيگيري و تقويت آن از طريق فرآيندهايي سيستماتيك، يادگيري از چنين بازديدهايي مي تواند بسيار كم رنگ باشد در اينجا ذكر اين نكته شايسته به نظر مي رسد كه محك زني تحليلي يكباره نيست. محك زني آگاهي نسبت به يك كسب و كار و چالش با روش شناسي هاي متداول آن را مهيا مي سازد. استقرار نتايج محك زني و دستاوردهاي آن وابسته به تمايل به تغيير و منطبق شدن با راههاي جديد انجام دادن امور است.