جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مجتمع'.
2 نتیجه پیدا شد
-
شبیه سازی با تاکید بر مدارات مجتمع
Mehdi.Aref پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مدارات دیجیتال و آنالوگ
سرنام simulation program for integrated circuits emphasis به معنای شبیه سازی با تاکید بر مدارات مجتمع می باشد. این برنامه جهت شبیه سازی مدار به منظور تست کوچکی از آن قبل از ساخت به حساب می رود پایه های اصلی spice در سال 1971در دانشگاه برکلی ریخته شد و نسخه های 1و2 ان به زبان fortran نوشته شد و نسخه 3 در سال 1983 به زبان c بازنویسی شد. به همین دلیل spice شباهت زیادی به گرامر زبان fortran دارند. نسخه های اولیه spice تنها بر روی کامپیوترهای main fraim قابل اجرا بودند اما در دهه 80 نسخه هایی از ان تولید شد که بر روی کامپیوترهای رومیزی قابل اجرا بودند nanosim,ultrasim,smartspice,pspice,hspice,ultisim و بیش از 20 عنوان دیگر از این جمله اند. همچنین نسخه هایی از spice با نام های macspice,ltspice برای اجرا در محیطهای ینوکس و مکینتاش وجود دارند.در این میان pspice نسخه ای بهینه شده برای استفاده در pc می باشد که توسط شرکت microsim توسعه داده شده و بعدا امتیاز آن به شرکت orcad واگذار شد و در حال حاضر متعلق به cadence می باشد. بسته نرم افزاری orcad شامل اجزایی برای طراحی فیبرهای مدار چاپی نیز می باشد که برای شبیه سازی تنها بخش pspice,capture مورد نیاز می باشد.بدین ترتیب که ابتدا باید مدار مورد نظر بصورت گرافیکی در cis capture ترسیم شود و سپس pspice فراخوانی و اجرا شود تا مدار در این محیط شبیه سازی شود.capture بک محیط کاملا گرافیکی می باشد و برخلاف نسخه های قدیمی برا ی شبیه سازی مدار نیازی به نوشتن netlist یا لیست گره های مدار نیست و با استفاده از واسط کاربری گرافیکی (gui) می توان مدار را به سادگی ترسیم کرد. برای شروع به اشنایی با محیط capture می پردازیم پس از نصب orcad 9.2 ، ایکون نرم افزارهای نصب شده در منوی start و زیر منوی orcad موجود می باشد.که همواره برای شروع ترسیم شماتیک مدارcapture cis را اجرا می کنیم . پس از capture cis با یک صفحه خالی روبرو می شویم که برای ایجاد یک پروژه جدید مسیر زیر را دنبال می کنیم : File\new project در کادر باز شده در فیلد name یک اسم برای پروژه انتخاب کرده و از دکمه های رادیویی زیرین ( a/d(analog or mixed را بر می گزینیم و در کادر location مکان ذخیره فایل ها را معین کنیم. پس از تایید، در کادر ظاهر شده گزینه creat a blank project را انتخاب می کنیم و دکمه ok را کلیک می کنیم .اکنون در صفحه خالی capture هستیم و می توانیم با استفاده از منوی place و گزینه part عناصر مداری را به صفحه اضافه می کنیم. -
ا تمام اين مزايا ISCS در آمريكاي شمالي پيشرفت چشمگيري نداشته و يكي از دلايل عمده آن اين است كه رابطهاي سختافزاري و پروتكلها براي IED ها استاندارد نشدهاند. البته زمان زيادي براي وضع استانداردها براي IEDها صرف شده است اما عليرغم فوري بودن اين مساله هنوز توسط صنايع، استاندارد مشخصي پذيرفته نشده است. برخي استانداردها در اين زمينه عبارتند از (UCA2.0)، Profibus (از IEC) و (DNP 3.0). به جاي استفاده از يك سختافزار جانبي و يك پروتكل براي هر IED، ميتوان از gateway استفاده كرد. gateway به عنوان يك مبدل پروتكل عمل ميكند. با استفاده از gateway ميتوان IEDهاي شركتهاي مختلف را به هم مربوط كرد. مثلاً رلههاي حفاظتي از يك شركت، سيستم مونيتورينگ از شركت ديگري و سيستمهاي PLC از شركت ديگري باشد. موضوع مهمي كه در مجتمع كردن IED در يك سيستم كنترل دستگاهي بايد مورد توجه قرار گيرد اين است كه بسياري از IEDها تنها داراي يك پورت ارتباطي هستند و موقع ارسال فرمان توسط كاربر يا عامل به IED، دادههاي ديگر براي IED قابل دسترس نيستند. اين وضعيت براي حالتي كه اين دادهها براي عمليات زمان حاضر لازم باشند، يك وضعيت بحراني است. سيستم بايد بتواند اين شرايط را تشخيص داده و به ديگر عاملان سيستم اعلام كند. درحال حاضر بسياري از سازندگان IED محصولات خود را با دو پورت (ورودي – خروجي) توليد ميكنند تا ازاين مشكل جلوگيري شود. در ISCS نياز به يك شبكه ارتباطي داريم و شبكه محلي (LAN) توپولوژي مناسبي است. در يك شبكه محلي سرعت مسير ارتباطي بايد بالا باشد. براي حفاظت ايستگاه، زمان انتقال بايد 2تا 4 ميليثانيه باشد و بايد زمان انتقال بدترين حالت، محدود و قابل پيشبيني باشد. (دقت در حد ميلي ثانيه بندرت در پروتكلهاي LAN سطح بالا رعايت ميشود). LAN بايد قابليت سنكرون كردن را داشته باشد. اين يك قابليت حياتي براي سيستمهاي امروزي است تا بتوانند حوادث گذشته را تحليل كنند و ترتيب اتفاقات (متوالي) در يك سيستم را مشخص كنند. رابطه انسان و ماشين شايد مهمترين قسمت در كل ISCS باشد. اطلاعات بايد به صورت واضح و با يك روش مناسب، بدون هيچ خطا و ابهامي براي كاربر بيان شود. در حال حاضر PC براي اين كار انتخاب شده است. آنچه سرمايهگذاري براي ISCS را توجيه ميكند اين است كه بتواند از نرمافزارهاي نگهداري و بهرهبرداري به خوبي استفاده كند. نرمافزارهاي در دسترس يا در حال توسعه تحت اين عناوين طبقهبندي ميشوند: براي افزايش بازدهي نظير كاهش VAR متعادل كردن بار فيدر و بار انتقالي براي قابليت اطمينان نظير تشخيص خطا، مديريت بار و كليدزني خازنها و بار انتقالي براي كاهش نگهداري سيستم نظير ثبت ديجيتالي خطاها و ضبط ترتيب حوادث و وقايع پيشبيني قانونمند نگهداري سيستم كه اين مورد هنوز يك فنآوري نوظهور است. در ISCS به دليل قابليت اطمينان بايد سيستم تغذيه مجهز به UPS باشد و وسايل و تجهيزات حياتي از پشتيبان همزمان و موازي برخوردار باشند. (Redundancy) سيستمهاي كامپيوتري اتوماسيون پستها حداقل ازپنج سال پيش، نصب شدهاند. براي پاسخگويي به برخي مسائل نظير ايمني كاركنان كه باطيف وسيعي از تجهيزات برقي سروكار دارند. افزايش بازده كاري و صرفهجويي در سرمايه باعث شده تا بسياري از شركتها به سيستمهايي با رابط تصويري (CRT) براي كاربران رو بياورند. (Person Machine Interface) PMI براي كاربران به عنوان يك جايگاه عملياتي است تا هم شرايط پستها را نظارت كنند و هم از طريق آن عمليات معمول يا اضطراري مربوط به كليدها را انجام دهند. در حقيقت PMI تنها قسمتي از يك سيستم كنترل مجتمع اتوماسيون يك پست برق است و ساير قسمتها عبارتند از: وسايل الكترونيكي هوشمند IED، شبكههاي ارتباطي، سايتهاي كامپيوتر و سيستمهاي عامل. در اين مقاله مزايا و معايب واقعي و پيشنهادي PMI بررسي و چگونگي به كارگيري ومجتمع كردن تكنولوژيهاي قسمتهاي مختلف و روش رفع موانع آن در يك سيستم كنترل پست برق تحليل ميشود. حركت به سمت استفاده بدون خطر از تجهيزات به خاطر اينكه هر وسيله، مشخصات فني خاص خود را دراد و صنعتبرق در بسياري از جاها با طيف وسيعي از تجهيزات برقي مربوط به سالهاي مختلف روبروست و به لحاظ ايمني كاركنان عملياتي سيستم، به خصوص در محدوده پستها، اين كاركنان تنها روي چند وسيله محدود كار ميكنند (تا خوب به آن مسلط باشند). اين مساله باعث ميشود كه قابليت انعطاف سيستم اداري كاركنان كم شود، يعني شرايط استخدام مشكلو هزينه آموزش و تربيت نيروي ماهر زياد ميشود. پيشبيني ميشودكه پيشرفت شغلي آن دسته از كاركناني كه آموزشهاي اضافي (و به روز) ميبينند، محدود شده و اين باعث افزايش خطرپذيري آنها در كارهاي عملياتي شود. برخي شركتهاي برق براي انجام عمليات در محوطه پست ها، يك PMI در اختيار كاركنان قرار مي دهند تا كاركنان بتوانند از طريق آن به قطعكنندهها، ترانسفورماتورها و ساير تجهيزات فرمان قطع و وصل بدند. PMI اپراتور را از حركت در اطراف پست بينياز ميكند و در نتيجه خطراتي كه متوجه افراد است ر ا كاهش ميدهد. مزاياي واقعي به خاطر هزينه زياد تجهيزات و (معمولاً) رشد كم تقاضاي (مصرف) سيستم، كمتر اتفاق ميافتد كه تجهيزات دو پست كاملاً يكسان باشد. بنابراين اگرتجهزات از سازندگان مختلفي تهيه شوند كه تكنولوژي، رابطها و پيكربندي وسايل آنها با يكديگر اختلاف داشته باشد، امري عادي است. حتي براي تجهيزات يكسان، تنظيمهاي عملياتي (مانند محدودكنندههاي بار و تنظيمهاي حفاظت) براي هر وسيله به صورت اختصاصي تنظيم مي شود. در نتيجه به خاطر ايمني كاركنان عملياتي سيستم، به خصوص در محدوده پستها، آنها تنها روي جند وسيله محدود كار ميكنند (تا خوب به آن مسلط باشند). PMI اپراتور را از حركت در اطراف تجهيزات بينياز ميكند و در نتيجه خطرات را كاهش ميدهد اين بحث در سالهاي آينده يكي از مباحث مهم ايمني و سلامت شغلي است. به خصوص در پستهاي قديمي كه قطعكنندههاي مدار براي فرونشاندن قوس ناشي از قطعكنندهها، امكانات كافي ندارند. با بالا رفتن سرعت و صحت عمل كاركنان، شركتها ميتوانند از كاركنان خبره در قسمتهاي ديگر سيستم نيز استفاده كنند و بازده كاري افراد بالا ميرود. تابلوهاي mimic كه فنآوري قبلي مورد استفاده در پستها بود، دو اشكال اساسي دارند. يكي اينكه آنها از تعداد زيادي اجزاي جداگانه تشكيل شده است كه نياز به نگهداري زيادي دارد. ديگر اينكه اضافه كردن يك نمايشگر يا كنترلكننده به سيستم خيلي پرهزينه است. PMI اين معايب را ندارد، ميزان خرابي نرمافزار و سختافزار مربوط به آن (پس از نصب و آزمايش) خيلي كم است. تنها قسمتي كه احتمال بيشترين خرابي را دارد صفحه نمايش است. اما چون در مواقعي كه استفاده نميشود معمولاً خاموش است. در مقايسه با صفحات نمايش با كاربردهاي معمول، عمر بيشتري دارد. همچنين در مقايسه با روش تابلو mimic از نظر فضا صرفهجويي زيادي دارد و اگر براي اتوماسيون يك پست جديد از اين روش استفاده كنيم. از نظر كار ساختماني نيز صرفهجويي اساسي ميشود. با واگذاري عملياتهايي نظير تنظيم ولتاژ ترانسفورماتور و مديريت بار به نرمافزار، كاهش بيشتري در تعداد تجهيزات امكانپذير ميشود. كمتر شدن تجهيزات نظارت و كنترل به معني كاهش هزينههاي نگهداري است. اتوماسيون پستهاي مبتني بر نرمافزار، ميتواند فرصت خود چك كردن و تشخيص خطاي قابل ملاحظهاي را فراهم كند. مثلاً اشكالات ولتاژ را تشخيص دهد و به ساير اپراتورهاي محلي يا دورتر اعلام كند. از ديگر امكانات PMI بيان راحت و ساده امكانات تصويري مانند طرح و صفحه تصوير رنگها، قلمها، نشانههاي تجهيزات و متحركسازي (برخي فرايندهاي سيستم) است. اپراتورهاي پستهاي امروزي، ممكن است فردا اپراتورهاي مركز كنترل باشند، لذا كار روزمره با PMI حداقل فايدهاي كه براي شركت و خود او دارد، آمادگي بيشتر براي آموزشهاي آينده است. اپراتورهاي پستهاي امروزي، ممكن است فردا اپراتورهاي مركز كنترل باشند. لذا كار روزمره با PMI حداقل فايده اي كه براي شركت و خود او دارد. آمادگي بيشتر براي آموزشهاي آينده است. اپراتورهاي پست هاي امروزي، ممكن است فردا اپراتورهاي مركز كنترل باشند. لذا كار روزمره با PMI حداقل فايده اي كه براي شركت و خود او دارد آمادگي بيشتر براي آموزشهاي آينده است. در بعضي از سيستمها، ميتوان در يك زمان اطلاعات سيستم را هم به سيستم محلي و هم به ايستگاه مركزي ارسال كرد. در اين حالت ايمني ذاتي سيستم به خاطر اينكه دو اپراتور به اطلاعات يكساني از سيستم دسترسي دارند بيشتر ميشود. البته دو اپراتوري بودن سيستم همهجا مناسب نيست. پارامترهايي مانند مباحث كاري، ظرفيت و انعطافپذيري ايستگاه اصلي و نرمافزار ايستگاه فرعي، پروتكل ارتباط و محدوديتهاي باند فركانسي مهمترين مباحثي هستند كه در هر وضعيت و حالتي بايد موردتوجه قرار گيرد. معايب با گسترش ايستگاههاي كامپيوتري، شركتها مجبورند افرادي را كه توانايي نگهداري و ايجاد سيستم (يا حداقل توانايي تغيير پيكربندي سيستم) PMI را دارند به كار گيرند. افرادي با اين مهارتها طبيعتاً خيلي ماندگار نيستند و اين در درازمدت ممكن است به يك مشكل تبديل شود و شركتها مجبور شوند از افراد يكديگر به صورت نوبت كار استفاده كنند. PMI برخي هزينههاي كوچك به سيستم تحميل ميكند نظير هزينههاي سختافزار PC، هزينه طراحي اوليه و هزينه نگهداري بعدي از سيستم PMI، اما اين هزينهها با مزاياي آن جبران ميشود. ضمن اينكه افزايش سرعت عملياتي، ايمني و قابليت اطمينان كه به خاطر استفاده از PMI حاصل ميشود، ممكن است فوايد پنهان ديگري نيز در برداشته باشد، مانند: كاهش اضطراب كاركنان عملياتي و افزايش رضايت مشتري. كنترل از راه دور ايستگاهها و تجهيزات آن كنترل از راه دور ايستگاهها از دهه 1960 شروع شد و در حدود دهه 70، جايگزيني وسايل الكترومكانيكي با ابزارهاي نيمههادي در مرحله ابتدايي و مقدماتي بود. يك طرح اتوماسيون پست، قبل از دهه 90 به طور معمول شامل سه ناحيه عملياتي اصلي بود: كنترل نظارتي و جمعآوري دادهها (Scada) كنترل پست شامل اندازهگيري و نمايش، حفاظت، نمايي از اين سيستم در جدول 1 ديده ميشود. تجهيزات اتوماسيون مورد استفاده در هر يك از نواحي به طور عمده شامل وسايل الكترومكانيكي نظير وسايل اندازهگيري، رلهها و وسايل حفاظت، زمانسنجها، شمارندهها و وسايل نمايش آنالوگ و ديجيتال بود. سيستمهاي آنالوگ و ديجيتال اطلاعات دراين سيستمها را در محل وسايل و يا روي پانلهاي مدل سيستم نمايش ميدهند. همچنين دراين پانلها سوئيچهاي الكترومكانيكي قرار داشت كه اپراتورهاي پست براي كنترل وسايل اوليه داخلي پست استفاده ميكردند. معمولاً براي نمايش تجهيزات مربوط به هر يك از سه ناحيه عمليات اصلي قسمتي از پانل كنترل اختصاص داده شده بود. با ظهور ريزپردازندهها دردهه 70، شرايط عوض شد. سازندگان تجهيزات پستها جايگزيني وسايل الكترومكانيكي ساخت خود را با وسايل نيمههادي شروع كردند. اين وسايل مبتني بر ريزپردازنده كه بعداً در صنعت به وسايل الكترونيكي هوشمند (IED) معروف شدند، مزاياي چندي نسبت به وسايل قديمي داشتند. آنها قابليتهاي اضافي نظير تشخيص خطا،خود چك كردن توانايي ذخيره داده ها و ثبت وقايع، رابطهاي مخابراتي و واحد ورودي خروجي مجتمع با قابليت كنترل از راه دور داشتند. همچنين به خاطر اينكه چندين قابليت را ميتوان در يك IED فشرده ساخت،ميتوان وسايل جانبي را حذف كرد. براي مثال، وقتي IED به يك ترانسفورماتور ولتاژ و جريان در مدار وصل است. اين وسيله ميتواند همزمان وظيفه حفاظت، اندازهگيري و كنترل از راه دور را به عهده بگيرد. از امتيازات جالب توجه IED قابليت اطمينان، راحتي نگهداري و سرعت مشكلدهي و پيكربندي سيستم است. دهه 70 و اوايل دهه 80 كه اين وسايل عرضه شدند به خاطر شك و ترديد در موردقابليت اطمينان آنها و همچنين هزينه زياد، از آنها استقبال نشد. اما با كمتر شدن قيمت و پيشرفت در قابليت اطمينان و اضافه شدن قابليتها، آنها پذيرش بيشتري پيدا كردند. در همين حال، شركتهاي برق جايگزين كردن PLC را به جاي رلههاي الكترومكانيكي (كه درمنطقه رلهاي و منطق كنترل حفاظت در تابلوهاي تجاري و معمول كنترل پستها به كار ميرفتند) شروع كردند. البته فروشندگان تجهيزات هنوز اين روند را متوقف نكردهاند.آنها همچنين زير سيستم رابط گرافيكي كاربر را گسترش دادند. به طوري كه اكنون روي يك سكوي كامپيوتري ارزان قيمت متكي به PC قابل اجراست. اين سكوهاي گرافيكي براي برقراري يك رابط انسان ماشيني (PMI) پيشرفتهتر (نسبت به اندازهگيريهاي قديمي آنالوگ و صفحات نمايش ديجيتال) از واحدهاي كنترل از راه دور و PLC استفاده كردند. هر چه توابع و فعاليتهاي اتوماسيون پستها در يك دستگاه تنها فشردهتر مي شد، مفهوم يك IED گسترش مييافت. اين كلمه هماكنون در مورد يك وسيله مبتني بر ريزپردازنده با يك درگاه ارتباطي (مخابراتي). كه همچنين شامل رلههاي حفاظت، اندازهگيريها، واحدهاي خروجي، PLCها، ثبتكننده ها ديجيتالي خطا و ثبتكننده ترتيب وقايع نيز ميشود، به كار ميرود. گفتههاي گروهكاري IED اولين سطح فشردهسازي اتوماسيون است. اما حتي با استفاده گسترده از آن نيز تنها جزيرههايي از اتوماسيون در بين پستهاي مختلف پراكنده ميشوند. صرفهجويي بيشتر موقعي حاصل مي شود كه تمام IEDها در يك سيستم كنترل ايستگاههاي متمركز (ISCS) قرار گيرند. تحقق سيستمهاي كنترل كاملاً مجتمع، هزينههاي سيمكشي، تعمير و نگهداري، مخابراتي و عملياتي را كاهش و كيفيت برق و قابليت اطمينان سيستم را افزايش ميدهد. اگر چه اين مزايا ارزشمند است اما مجتمع كردن سيستم اتوماسيون ايستگاهها (مثلاً در آمريكاي شمالي) پيشرفت كمي داشته است و دليل عمده آن اين است رابطهاي سختافزاري و پروتكلها براي IED استاندارد نيستند. تعداد پروتكلها برابر تعداد سازندگان وسايل و يا بلكه بيشتر، به خاطر اينكه توليدات يك كارخانه نيز اغلب پروتكلهاي مختلفي دارند. يك راهحل براي اين مشكل نصب و برقراري يك gateway است كه به عنوان يك سختافزار ورابط پروتكل بين IED و يك شبكه عمل ميكند. gateway به شركت برق اجازه ميدهد تا با اجزاي يك شبكه و پروتكل ارتباطي مشترك، وسايل مختلف را با هم روي يك ايستگاه مجتمع كند. gateway به يك رابط فيزيكي بين IED و استانداردهاي الكتريكي شبكه و همچنين به يك مبدل پروتكل بين آنها است. Gateway باعث ميشود تمام IEDها ازديدگاه شبكه مورد استفاده در پست، از نظر ارتباطي يكسان به نظر برسند. از آنجا كه براي هر IED يك نرمافزار نوشته شده اين وضعيت نرمافزار نيز كار را پيچيدهتر و مشكلتر كرده است. براي مثال ممكن است يك شركت بخواهد تعدادي رله حفاظت از نوع DEL، رلههاي حفاظت فيدر از نوع ABB، مونيتورهاي با كيفيت بالاي GE Multilim اندازهگيريهاي PML و يك PLC نوع Modicon را در سيستم كنترلي ايستگاهي خود مجتمع كند. رلههاي SEL براي ارتباط از يك فرمت ASCLL كه توسط SEL پشتيباني ميشود استفاده ميكند. رلههاي ABB و GE پروتكل ENP3.00 را مورد استفاده قرار ميدهند و اندازه گيري هاي PML نيز از همين پروتكل استفاده مي كنند. در حالي كه PLC براي ارتباط از پروكتل Modbus كه Modicon تهيه كرده است،استفاده مي كند. براي داشتن تمام اين IED ها و پروتكلهاي نامتجانس آنها روي يك سكوي كامپيوتري،استفاده از درگاه بهترين راه حل است. درگاه نه تنها به عنوان يك رابطه بين لايه فيزيكي شبكه محلي و درگاههاي RS232/RS485 كه روي IED ها هستند عمل مي كند بلكه به عنوان يك مبدل پروكتل،پروكتلهاي خاص هر IED را (مانند SEL DNP3.0 يا Modbus) به پروكتل استاندارد مورد استفاده شبكه محلي نصب شده ترجمه مي كنند. درگاهها دو روش در استفاده از درگاه براي ارتباط دادن وسايل با شبكه ايستگاهي مورد توجه است. در يك روش براي وسيله هوشمند يك درگاه ارزان قيمت تك ارتباطي استفاده مي شود و در روش دوم از يك درگاه كه داراي چندين گذرگاه است براي ارتباط با چندين IED استفاده مي شود. اينكه كدام روش اقتصادي تر است به محل استقرار IED ها بستگي دارد. اگر آنها در يك محل مركزي جمع شده باشند روش استفاده از چند درگاه مطمئناً مناسبتر است. يك مشكل ديگر كه هنگام مجتمع كردن IEDها بايد مورد توجه قرار گيرد پيكربندي تجهيزات است. تعداد زيادي از IEDها تنها يك درگاه ارتباطي دارند كه دو منظور را پشتيباني ميكند. يكي دريافت دادههاي گذشته و دادههاي زمان حاضر سيستم و ديگري خواندن و چندين كانال به صورت ترتيبي كار كند. اگر IDEها در تمام ايستگاه پخش شده باشند، هزينه كابلكشي ممكن است خيلي سنگين شود. همبند شدن قسمتهاي منطقي و هماهنگ عمل كردن، به يك كابلكشي مخرب نياز دارد. چرا كه معمولاً وروديها به صورت سختافزاري به محلهاي مناسب وسيله متصل ميشوند. اين ارتباط ميتواند به صورت يك شبكه محلي (LAN) به عنوان يك نوع مسير ارتباطي خوب برقرار شود. سرعت مسير ارتباطي براي انتقال اطلاعات حفاظت پست بايد بالا باشد (با زمان انتقال 2-4 ميليثانيه و اين مقدار اجباري است) يعني بدترين محدوديت قابل پيشبيني زمان انتقال منظور شود براي جايگزيني و تعويض كابلكشي شبكه بايد قابليتهاي اضافهتري در مواجهه با تغييرات محيطي (فيزيكي و الكتريكي) و تاخير در پردازش و فراخواني داده و قابليت سنكرون شدن داشته باشد. سنكرون شدن در شبكههاي كنترل ايستگاهي، براي تحليل وقايع گذشته و تعيين ترتيب وقايع در يك سيستم حادثه ديده حياتي است. اما دقت در حد ميليثانيه كه مناسب اين نوع كارها باشد، به ندرت در پروتكلهاي شبكههاي سطح بالا پيشبيني شده است. اگر چه به نظر مي رسد به خاطر اين مشكلات استفاده از LAN روش خوبي نيست، اما به كمك ماهواره ميتوان به وسايل مورد نياز، سيگنال سنكرون كننده (زمان يكسان) ارسال كرد و مشكل سنكرون نبودن سيستم را برطرف كرد. در سيستمهاي آينده مبتني بر استانداردهاي باز LAN دسترسي به قسمت سوم تجهيزات و مجموعههاي مهارتي آسانتر است. استفاده گستردهتر و معمولتر از استاندارد باعث مي شود تا قسمت سوم تجهيزات به سازگار بودن محصولاتشان با محصولات يكديگر مطمئن شوند و به عنوان آخرين مزيت، اين براي سرمايهگذاران اشتغال خوبي است كه به سادگي تجهيزات خود را با يكي از تجهيزات بزرگ موجود و پايهسازگار كنند. جدا از بحث مربوط به نيازهاي يك شبكه، در حال حاضر دو شبكه استاندارد وجود دارد. حداقل آنها در بين شركتها و سازندگان آمريكا و اروپا بيشتر از همه مورد توجه هستند. اين دو عبارتاند از: اترنت و پروفيبوس. هيچكدام از آنها تمام نيازهاي پيشگفته را برآورده نميكنند، اما هر دو راهحلهاي تجاري خوبي هستند. مزيت بزرگ، اترنت اين است كه سختافزار و امكانات آن را سازندگان زيادي عرضه ميكنند، از كاربردهاي چند لايه پشتيباني ميكند،كيفيت مناسب دارد پشتيباني پروتكل شبكه مطابق با استانداردهاي صنعتي و كميت ناچيز وسايل آزمايش است. اما مهمترين نقص آن براي استفاده در پست، طبيعت احتمالي و غيرقطعي است كه در نسخه استاندارد استفاده شده است (البته روشهايي براي رفع اين مشكل ابداع شده است) از شبكه پروفيبوس براي فرآيندهاي صنعتي در اروپا خيلي وسيع استفاده ميشود و قطعي و غير احتمالي گزارش شده است. اما پروتكلهاي شبكه و لايههاي كاربردي تنها به استانداردهاي تعريف شده پروفيبوس محدود ميشود و تجهيزات و سختافزار اضافي آزمايش خيلي بيشتر از آنهايي است كه براي اترنت در دسترس است. به فرض اينكه تمام مشكلات و مباحث مربوط به سختافزار IED، تكنولوژيهاي LAN و پروتكل IED و LAN حل شده باشد، سوال بعدي اين است كه تمام اين اطلاعات مجتمع را به چه روش اقتصادي و مناسبي براي اپراتور پست نمايش دهيم. رابطهاي غيرمبهم مناسب كاربر رابطه انسان – ماشين (PMI) شايد مهمترين قسمت در كل ISCS باشد. از طريق اين رابط است كه اپراتور پست بايد كل پست را نظارت و كنترل كند. دادهها بايد براي اپراتور با دقت و آشكار بيان شود. امكان خطا و يا ابهام نبايد وجود داشته باشد. چرا كه عمليات اپراتور روي تجهيزات سيستم مهم و حساس است، همان طور كه ايمني افراد اهميت دارد. تكنولوژي انتخاب شده دراينجا PC است. PC يك مركز كامپيوتري قوي براي كاربردها فراهم ميكند. نرمافزارهاي گرافيكي براي ارتباط با كاربر PC را قادر ميكند كه به صورت يك وسيله پيشرفته نظارت و كنترل براي اپراتورهاي پست باقي بماند. كارتهاي شبكه زيادي براي ارتباط PC با شبكه LAN در دسترس است. همچنين محدوده انتخاب كامپيوترهاي قوي گسترده است. Pentium Pro, Pentium) و ...) در يك دستگاه كامپيوتري، نرمافزارهاي كنترل نظارتي و ثبت اطلاعات،داده هاي سيستم را از طريق اطلاعات،دادههاي سيستم را از طريق IEDهاي واصل به شبكه جمعآوري و در يك پايگاه داده مركزي ذخيره ميكند. سپس دادهها به راحتي توسط نرمافزارهاي كاربردي و رابطهاي گرافيكي در دسترس كاربر هستند. عمليات SCADA ميتواند هر دستور كنترلي اجرا شده به وسيله اپراتور را به IED مورد نظر بفرستد. در حال حاضر بسياري از نرمافزارهاي گرافيكي به اپراتورها كمك ميكنند تا كار نظارت و كنترل پستها را با راندمان بالايي انجام دهند. وضوح تصوير خوب و قابليت كامل گرافيكي بسياري از نرمافزارها به اپراتورها امكان ميدهد تا اطلاعات را به صورتهاي مختلف ببيند (به صورت جدولي، شماتيكي و يا هر نوع روش مناسب ديگر). حتي برخي بستههاي نرمافزاري قوي توانايي اين را دارند كه بسياري از فرآيندهاي داخل يك پست را با متحركسازي نمايش دهند. پيشرفت در اقتصادي شدن طرح طرح iscs كه از IEDها، LANها، پروتكلها، رابطهاي گرافيكي كاربران (PMI) و كامپيوترهاي ايستگاهي تشكيل شده، پايه و اساس پستها و ايستگاهها خودكار است.اما بلوكهاي ساختماني كاربردي (كه متشكل از نرمافزارهاي عملياتي و نگهداري است). باعث سوددهي و توليد نتايج مطلوب شده و سرمايهگذاري در يك iscs را توجيه ميكند. كاربردهاي در دسترس يا در حال توليد امروزي كه باعث افزايش ظرفيت و سود سيستم ميشوند تحت عناوين زيرند: براي بازده عمليات: كاهش ولتاژ، كاهش VAR، متعادل كردن بار ترانسفورمرها و متعادل كردن بار فيدرها براي قابليت اطمينان عملياتي: تشخيص خطا، مجزا كردن خطا و اصلاح سيستم، مديريت بار، بارزدايي، كليدزني راكتور و خازن و انتقال بار. براي كاهش نگهداري: نظارت مدار شكنها، نظارت ترانسفورمرها، ضبط ديجيتالي خطاها و ضبط ترتيب وقايع نگهداري بر اساس پيشبيني به كمك قوانين اين موارد آخري اگر چه هنوز يك تكنولوژي نوظهور است، اما قادر است آنقدر قابليت اطمينان سيستم را بالا ببرد كه به تنهايي سرمايهگذاري در يك iscs را از نظر اقتصادي توجيه كند. لزوم وجود پشتيبان براي سيستم هر چه تعداد عمليات بيشتري بر روي يك سيستم تنها متمركز شود، اهميت قابليت اطمينان سيستم افزايش پيدا ميكند. براي مثال مشكلات كامپيوتر با قطع برق، ممكن است اجزايي از سيستم را به طور موقت از كار خارج كند. در يك طراحي خوب براي سيستمهاي كنترل مجتمع ايستگاهي بايد امكان خرابي تجهيزات سيستم را در نظر داشت و سيستمهاي كنترلي و نظارتي پشتيبان كافي قرار داد. بنابراين بايد همه تجهيزات و عملياتهاي مهم از پشتيبان برخوردار باشند. يك سيستم كنترل و حفاظت پشتيبان كه به عمليات سيستم كامپيوتري وابسته نباشد، بايد براي انجام عمليات مناسب وجود و سيستم براي قطع ناگهاني برق آمادگي داشته باشد. بررسي ساير موانع در مجموع يك iscs از يك سكوي كامپيوتري پشتيباني ميكند تا تمام فعاليتهاي يك پست برق در يك سيستم منفرد هوشمند و خودكار مجتمع شود. شركتهاي هماهنگ با اين محيط رقابتي به چند فايده دست پيدا ميكنند. صرفهجويي در هزينههاي عمليات و نگهداري افزايش قابليت اطمنيان و معماري مدولار و قابل انعطاف كه در نتيجه به نيازهاي مشتري سريعتر پاسخ ميدهد و سرويسهاي مشتري بهتري فراهم ميكند. با وجود اين قبل از پياده سازي اتوماسيون كامل پستها، مهندسان شركت با مشكلات چندي روبرو هستند. يك بررسي كه اخيراً شركت تحقيقي نيوتن – ايوان انجام داده است اين موارد را به ترتيب اهميت و اندازه به صورت زير فهرست ميكند. توجيهي نبودن كامل درستي پروژه، كمبود نقدينگي، عدم اعتقاد مديريت به فلسفه كار، كمبود مهارت مورد نياز در شركت، نبود تكنولوژي مناسب و اهميت هزينههاي تغييرات مورد نياز سيستم براي بعضي از مديران. معمولاً دو مانع اول وابسته هستند،به اين معني كه سرمايهگذاري موقعي انجام ميشود كه بتوان ثابت كرد نسبت سود به هزينه مثبت است. اما در شركتهاي كوچك شده امروزي پيدا كردن وقت و منابع مالي كافي براي توجيه اين كار بسيار سخت است. به خصوص اگر دانش داخلي مجموعه ناكافي باشد. دراين حالت تعدادي از مشاوران فني كار آزموده ميتوانند درطرح و توسعه يك پروژه معقول و گويا كمك كنند. همچنين برخي از سازندگان رده اول تجهيزات اتوماسيون پستها ميتوانند از نظر دانش فني نيز به خريداران براي توجيه و نصب سيستم كمك كنند. مطالعه وضعيت اتوماسيون پستها در چند شركت برق الف) شركت «انرژي استراليا» اين شركتها بزرگترين شركت خدمات انرژي در استراليا است و يك پنجم نياز انرژي برق استراليا راتامين ميكند. در حال حاضر اين شركت، شش سيستم اتوماسيون پست مبتني بر صفحه نمايش دارد و سه پست ديگر از اين نوع در دست اقدام دارد. سه شركت سازنده اين سيستمها را پشتيباني ميكنند و اولين نمونه در سال 1993 فروخته شده است. قبل از كامپيوتري كردن سيستم از يك تابلوي كنترل تركيبي (CCB) استفاده ميشد كه تمام قسمتهاي نمايش و كنترل بر روي آن سوار ميشد. بعضي از اين تابلوها از قسمتهاي كنترلي كوچكتر تشكيل ميشد كه براي تعمير قابل جابهجايي بود و برخي از آنها از تابلوهاي ثابت تشكيل ميشد. در هر دو صورت هزينه طراحي، ساخت وتعمير و نگهداري آنها بالا بود. درانرژي استراليا از چهار نمونه CCB استفاده شده بود. در طرحي كه از RTUهاي پراكنده در سيستم استفاده مي شود، اگر چه RTUهاي اضافي و شبكه ارتباط به همراه آن يك هزينه اضافي است، اما اطلاعات اضافي كه از سيستم به دست ميآيد نظير عملكرد رلهها، خود نظارتي و ثبت خطاها جبران اين هزينه اضافي را ميكند. در طراحي اتوماسيون پستها قوانين زير توسط «انرژي استراليا» به كار گرفته شده است. سيمكشي براي سيستم اتوماسيون بايدحداقل ممكن باشد. يعني به طور معمول يك RTU ساده و ارزان قيمت درداخل تابلو قرار ميگيرد و به يك يا دو وسيله يا تابلوي ديگر وصل مي شود، يا حداكثر به پنج رله هوشمند محلي متصل به bus وصل مي شود. تعداد صفحه رابط با كاربرد معمولاً دو تا نيست، اما طرح به گونهاي است كه صفحه نمايش ميتواند توسط هر يك از SMUها استفاده شود. عمليات اتوماسيون براي هر كار عملياتي مناسب با سطح همان كار انجام ميشود. اين قوانين ثابت نيستند، اما بر اساس پارامترهاي زير به صورت قابل انعطاف اعمال مي شوند: اهميت ايستگاه تجهيزات و امكانات فيزيكي موجود تكنولوژي قابل دسترسي يكي از فوايد سيستم PMI نسبت به سيستم CCB براي شركت انرژي استراليا اين بود كه هزينه آن كمتر از نصف هزينه يك سيستم مشابه CCB بود. با تركيب برخي وسايل براي PMI يك پشتيبان قرار ميدهند (چرا كه در صورت خرابي PMI كار عملياتي براي اپراتور روي تجهيزات كليدزني خطرناك خواهد بود). مثلاً از تابلوي mimic به عنوان پشتيبان استفاده مي شود. سيستمهاي نمايش PMI معمولاً دوگانه نبوده بلكه منفرد است، چون قابليت اطمينان آنها بالا است و در ضمن به طور دايم استفاده نميشود و در ساعات غيرضروري خاموش هستند. ب) شركت «قدرت الكتريكي آمريكا» قدرت الكتريكي آمريكا (AEP) در كلمبوواهايو تشكيل شده ودر هفت ايالت، با جمعيت حدود هفت ميليون نفر، فعاليت دارد. AEP تا سال 1997 ده سيستم اتوماسيون ايستگاهي نصب شده است. فوايد مشاهده شده در اتوماسيون پستها كه شامل PMI هستند عبارتند از: كاهش هزينه به خاطر كاهش تجهيزات و فضاي ساختماني كمتر شدن هزينه طراحي و نگهداري بيشتر شدن انعطاف و توان عمليات سيستم: آرايش PMI به راحتي ميتواند به گونهاي انتخاب شود كه دادههاي عملياتي را در فرمتهاي مختلف بيان كند يا با ديگر دادهها تركيب كند. تمركز اطلاعات: دادههاي سيستم در يك محل قرار ميگيرد و استفاده از آنها را براي عمليات ساده ميكند. در AEP ميتوان حدود 20% كاهش هزينه در سيستم كنترل و حفاظت يك پست توزيع را نشان داد. بيشترين صرفهجويي از حذف تابلوهاي كنترل ناشي شده است. از روش مجتمع كردن اتوماسيون سيستم به طور وسيع استفاده شده است تا بسياري از فاكتورهاي هزينهاي مانند ساخت و نصب و نگهداري درازمدت سيستم كنترل ايستگاه كاهش داده شود. تقريباً پنج رله هوشمند (بسته به اندازه ايستگاه) نيازهاي عملياتي در يك ايستگاه توزيع را انجام ميدهند (اندازهگيري، اخطارها، حفاظت، كنترل و SCADA). اين رلهها به وسيله يك شبكه محلي و از طيق Modbus بر پايه پروتكل ارتباطي به يكديگر وصل هستند. ايستگاههاي كامپيوتري رابطهاي اوليه اي تهيه ديدهاند تا اطلاعات در يك روش معمول وسازماندهي شده بيان شوند. نمايشگرهاي رلهاي پشتيباني براي سيستم كنترل و نمايش ايستگاه كامپيوتري است. هر قسمت از اطلاعات در دسترس روي ايستگاه PMI در قسمت جلوي يك IED نيز دردسترس است. اين روش براي پيدا كردن اطلاعات كمي سختتر است و به اندازه سيستم گرافيكي مورد استقبال نيست. IED هاي مورد استفاده قابل برنامهريزي هستند. IED رابط كاربر AEP را به گونهاي طراحي كرده است كه اجازه تغيير موقعيت سوئيچهاي كنترل را ميدهد. رابط كنترلي IED به سادگي استفاده از ايستگاه فرعي PMI نيست، اما AEP اعتقاد دارد كه اين روش ميتواند به عنوان يك كنترل پشتيبان در صورت از دست رفتن ايستگاه فرعي PMI عمل كند. پ) شركت ComEd آمريكا اين شركت چهارمين شركت بزرگ برق در آمريكا است. طرح اتوماسيون پستها تنها روي دو پست جديد اجرا شده و براي بعضي پستها در دست انجام است. در اين شركت يك پروژه جديد به منظور جمعآوري دادههاي بادقت بالا (جهت حفاظت و تحليل جريان خطا) تعريف شده است. اگرچه (به عنوان قسمتي از شبكه WAN) كارهاي نظارت و كنترل از طريق مركز كنترل انجام ميشود اما حفاظت سيستم به پروژه اتوماسيون واگذار نشده است. ComEd كنترلهاي محلي تجهيزات را برنداشته و آنها در زمان خرابي سيستم اتوماسيون پست به عنوان پشتيبان عمل ميكنند. رابط WAN براي ComEd كاربرد اصلي را دارد. اين شبكه اجازه ميدهد تا هر يك از محلهاي كامپيوتري بتواند اطلاعات خود را بامحل ديگر مبادله كند و در نتيجه امكان كاربرد اتوماسيون توزيع را فراهم كند. همچنين اين مساله در سطوح بالاتر باعث مجتمعتر شدن بين اپراتور محلي و مركزي ميشود