از زمان شروع برنامه ریزی شهری به سبک جدید در میانه قرن نوزدهم میلادی، طرح نیز موضوع مورد توجه آن بوده است. بعد از جنگ جهانی دوم بخت و اقبال طرح نیز فروکش کرد و طرح ها و برنامه ریزی جامع مورد انتقاد شدید قرار گرفتند. به رغم دفاع های فصیح و مناسبی که از طرح می شد، عمل و نظریه به سمت فرآیند رفتند.
به برنامه ریزان شهری توصیه شد که به جای نگرش جامع، نگاهی معتدل تر به مسائل داشته باشند. نظریه پردازان در ابتدا بر تصمیمات و سپس بر گفتگو و اقدام ارتباطی تأکید کردند. این وضعیت به طور تناقض آمیزی در کنار این واقعیت قرار گرفت که بسیاری از پیشرفت ها در سال های اخیر نتیجه طرح ها بوده است.
چرا تاکنون بر روی این گرایش تحقیق نشده است؟ چرا نظریه برنامه ریزی معاصر معمولاً درباره طرح ساکت مانده است؟ چرا خود برنامه ریزان به نفع تصمیم گیری های سریع تر، برخورد محافظه کارانه ای با طرح های عمومی دارند و از آن فرار می کنند؟ این مقاله، برنامه ریزی طرح محور و بدون محوریت طرح را با نگاه به ابعاد نظری و عملی و چشم انداز تاریخی آنها با یکدیگر مقایسه می کند.
کلمات کلیدی: طرح، برنامه، نقشه، برنامه ریزی طرح محور، طرح سیاستی
نویسنده: مایکل نیومن
ترجمه: شهرزاد فرزین پاک، آرش سرابی
دانلود مقاله