جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'فرآيندهاي فتوگرامتري'.
1 نتیجه پیدا شد
-
عکسبرداري هوايي(Aerial Photography)
Amir R. Haddadi پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مهندسی نقشه برداری
عکسبرداري هوايي(Aerial Photography) عکسبرداري هوايي داراي دو کاربرد است: کارتوگرافها و نقشه کشها، اندازه گيريهاي جزئيات را براي تهيه نقشه روي عکس هوايي انجام ميدهند. مفسرين عکسهاي هوايي از آنها براي تعيين شرايط محيطي و کاربري زمين استفاده ميکنند. اگر چه هم نقشه و هم عکسهاي هوايي ديدي مثل چشم پرنده، از زمين را نمايش ميدهند ولي با اين وجود عکسهاي هوايي نقشه نيستند. نقشهها نمايش افقي سطح زمين بوده و از نظر جهات و هندسه(حداقل در محدودههايي که يک جسم سه بعدي بصورت دوبعدي ديده ميشود) دقيق ميباشند. به عبارت ديگر عکسهاي هوايي نشانگر ميزان بالايي از انحراف شعاعي ميباشند. اين انحراف، انحراف توپوگرافي بوده و تا زماني که تصحيحات انجام نگيرد، اندازهگيري با عکسها دقيق نخواهد بود. با اين وجود عکسها ابزاري قوي براي مطالعه پيرامون زمين هستند. چون بيشتر سيستمهاي اطلاعات جغرافيايي ميتوانند اين انحراف شعاعي را تصحيح کنند، عکسهاي هوايي عاليترين منبع اطلاعاتي براي بيشتر پروژهها ميباشند، خصوصا آنهايي که به دادههاي مکاني از يک منطقه در فواصل متناوب، در يک دوره طولاني نياز دارند. همچنين کاربردهاي خاص آنها شامل بررسيهاي کاربري زمين و تحليلهاي بومي است. تهيه نقشه از يک عکس هوايي: عناصر اصلي در تفسير عکسهاي هوايي: مفسران تازه کار اغلب در مواجه با اولين عکس هوايي با اشکال مواجه ميشوند. بطور كلي عکسهاي هوايي داراي سه تفاوت عمده با ديگر عکسها ميباشند: 1 ) عکسها از يک موقعيت هوايي (و ناآشنا) به تصوير کشيده شدهاند. 2 ) بيشتر مواقع، طول موجهاي مادون قرمز ثبت ميشوند. 3 ) عکسها با مقياسي گرفته ميشوند که براي بيشتر مردم غير عادي است. عناصر پايهاي که به تشخيص اشياء روي عکسهاي هوايي ميتوانند کمک نمايند، عبارتند از: 1) تن(Tone) : تن عکس که ظاهر يا رنگ نيز ناميده ميشود، اشاره به درخشندگي نسبي يا رنگ عناصر روي عکس دارد. شايد اين مهمترين قسمت تفسير عناصر موجود روي يک عکس باشد زيرا بدون تفاوت در تن ها هيچ عنصري قابل تشخيص نيست. اندازه(Size): 2) اندازه اشياء بايد در مقياس عکس در نظر گرفته شود. به عنوان مثال، مقياس به ما کمک مي کند تا يک تالاب ذخيره آب با يک درياچه روي عکس متمايز شود. شکل(Shape): 3) اشاره به نماي ظاهري و عمومياشياء دارد. اشکال با شکل هندسي منظم معمولا نشانگر حضور و استفاده انسان ميباشند. بعضي از اشياء تقريبا فقط بر اساس شکل آنها قابل شناسايي هستند. مثل ساختمان پنتاگون، ميدانهاي فوتبال. 2 ) بافت(Texture) : درک همواري يا ناهمواري سيماي تصاوير بعلت فراواني تغيير در تن عکسها است که بوسيله يکسري اشکال ريز که قابل تفکيک نيستند، ايجاد ميشوند. علفها، سيمانها و آب معمولا بصورت هموار، در حالي که پوشش جنگلي بصورت ناهموار ظاهر ميشوند. الگو(Pattern) : الگو يا آرايش مکاني بوسيله اشياء در عکسها قابل تشخيص هستند. مثلا: الگوي تصادفي که توسط قرار گرفتن نامنظم درختان در يک ناحيه بوجود آمده يا باغي که در آن درختان در فواصل منظم در رديفهاي مختلف قرار گرفتهاند 3 ) سايه(Shadow) : سايهها در زمينه تعيين ارتفاع اشياء در عکسهاي هوايي به مفسران کمک مي کنند، هر چند که اشياء تيره در تصاوير فريبدهنده هستند. جايگاه(Site) : اشاره به موقعيت توپوگرافي و جغرافيايي دارد. اين خصوصيت در عکسها اهميت ويژهاي در تشخيص انواع پوشش گياهي و ريخت زمين دارد. به عنوان مثال، فرورفتگيهاي بزرگ دايرهاي در زمين به آساني بصورت يک گودال مثلا در مرکز فلوريدا، جاييکه سنگ بستر آن ماسه سنگي است در نظر گرفته ميشود. هرچند در جاهاييکه پوشش زمين گرانيتي است تشخيص مشکل ميشود. 4) تجمع (Association) بعضي از اشياء در اجتماع با ديگر اشياء يافت ميشوند. زمينه يک شيء بيانگر آن است که آن شيء چيست. مثلا معمولا تاسيسات انرژي هستهاي در کنار يا در ميان محوطههاي مسکوني قرار ندارد مزاياي عکسهاي هوايي در مشاهدات زميني: عکسهاي هوايي نکات اصلاح شده بهتري را پيشنهاد مي کند. عکسهاي هوايي داراي توانايي توقف فعاليتها ميباشند (در بررسي پروژههاي بزرگ اعم از اکتشافي، ساختماني ) آنها يک سند پايدار را ثبت ميکنند(عکس به عنوان سندي است وضعيت محل عکسبرداري را در زمان عکسبرداري نشان ميدهد) آنها داراي حساسيت طيفي وسيعتري نسبت به چشم انسان هستند. آنها داراي قدرت تفکيک مکاني و صحت هندسي بهتري نسبت به روشهاي سنجش زميني هستند انواع عکسهاي هوايي: 1) سياه و سفيد 2)رنگي 3) مادون قرمز رنگي در سال 1903 يا 1904 اولين فيلم مادون قرمز سياه و سفيد و قابل اطمينان در آلمان ساخته شد. اين فيلم معمولي حساس به طول موجهايي از انرژي بود که کمي بلندتر از طول موج نور قرمز و فقط ماوراي محدوده رنگي چشم انسان بودند. در دهه 1930، فيلمهاي مادون قرمز سياه و سفيد براي مطالعات ريخت زمين بکار گرفته شد و از سال 1930 تا 1932 انجمن ملي جغرافيا، مسئول دريافت عکسهاي برداشت شده توسط بالونهاي هوايي شده است. در سراسر دهه 1930 و 1940، ارتش در زمينه توسعه فيلمهاي مادون قرمز رنگي بسختي کار کرد و اشتياق به استفاده از آنها براي مقاصد تجسسي بيشتر شد. در اوايل دهه 1940 ارتش موفق شد فيلمهايي را تهيه کند که قابليت تشخيص ابزارهاي استتار شده با پوشش گياهي اطراف خود را داشتند. فيلمهاي مادون قرمز رنگي اغلب فيلمهاي False-color ناميده ميشوند. اشيايي که معمولا قرمز هستند به رنگ سبز، اشياء سبز (بجز براي پوشش گياهي) به رنگ آبي و اشياء مادون قرمز که بطور طبيعي به هيچ وجه قابل رويت نيستند به رنگ قرمز بنظر ميآيند. استفاده اوليه عکسهاي مادون قرمز رنگي در مطالعه پوشش گياهي بوده است. به اين دليل که پوشش گياهي سالم سبز رنگ، بازتاب دهندهاي بسيار قوي براي تابش مادون قرمز بوده و در عکسهاي مادون قرمز رنگي، بصورت قرمز روشن ديده ميشود- 3 پاسخ
-
- 1
-
- فتوگرامتري
- فتوگرامتري چيست
- (و 11 مورد دیگر)