رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'طرح تجاری و کارافرینی'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. spow

    طرح تجاری و کارافرینی

    شروع هر کسب و کاری نیازمند یک برنامه ریزی است، حتی اگر بخواهید یک کسب و کار بسیار کوچک داشته باشید، که خودتان آن را اداره خواهید کرد، باز هم وجود یک برنامه ی از پیش تعیین شده لازم است. برنامه ی کسب و کار شما همان طرح تجاری است. اهمیت یک طرح تجاری خوب زمانی که بخواهید سرمایه گذار برای پروژه تان جذب کنید، اهمیتش از حالت قبل هم بیشتر می شود. این بار شما باید بتوانید با طرح تجاری خود دیگران از جوانب مختلف کسب و کارتان آگاه کنید و آنها را متقاعد کنید که سرمایه گذاری در پروژه ی شما سود آور خواهد بود. بنابراین یک طرح تجاری دو نتیجه ی مهم برای شما خواهد داشت؛ اول آن که مثل یک نفشه ی راه، شما در اجرای پروژه تان هدایت خواهد کرد و دوم آن که شما در جذب سرمایه کمک خواهد کرد و مهمترین ابزار شما برای یافتن سرمایه گذار است. در ادامه 10 عنصر اصلی از یک طرح تجاری خوب را مشاهده می فرمایید. 1-تعریف دقیق مساله هر طرح تجاری با یک مقدمه ای از مشکلی که کسب و کار شما آن را حل خواهد کرد شروع می شود. دقت کنید، این شرح مساله، توصیف محصول و سازمان نیست، بلکه موضوعی است که سازمان با محصول یا خدمتش آن را حل خواهد کرد. بهتر است که مشکل را عددی مطرح کنید، مثلاً در قالب زمان یا هزینه ی ریالی . به کاربردن اصطلاحاتی مثل « هر مشتری به آن نیاز دارد » یا « مشکل هر مشتری را حل می کند » فاقد ارزش است، و باید به صورت شفاف و روشن آن را طرح کرد. مثلاً : در حال حاضر مشتریان برای آگاهی از محصولات موجود در بازار بایستی با صرف هزینه ی رفت و آمد و زمان قابل توجهی به خیابانهای شهر بروند تا از محصولات جدید موجود در بازار آگاه شوند. در اینجا صرف زمان و هزینه برای آگاهی از محصولات موجود در بازار، مشکلی است که کسب و کار شما آن را هدف قرار داده و می خواهد با سرویسی که هنوز آن را تعریف نکرده است، حل کند. 2-راه حل و مزیت ها باز هم در اینجا محصول یا خدمت شما با جزییات دقیق معرفی نمی شود، بلکه مشخص می سازد که محصول یا خدمت شما چگونه، می تواند مشکل مطرح شده را حل کند و چگونه نیاز مشتری را برطرف می سازد. 3-صنعت و اندازه ی بازار در اینجا باید بدون بزرگنمایی وضعیت صنعت را شرح داد، و در صورت وجود روند تکامل یا رشد صنعت به آن اشاره کرد. اینجا منظور از صنعت، حوزه ای از صنعت است که محصول شما به آن مربوط می شود مثلاً « فناوری اطلاعات » می تواند صنعتی باشد که شما باید آن را مورد بررسی قرار دهید. همچنین بایستی تلاش کرد تا اندازه ی بازار محصول یا خدمت مورد نظر را با استفاده از نمودارهای جمعیت شناختی، نمودارهای اقتصادی و ... تشریح نمود. 4-مدل کسب و کار (Business Model) شک ندارم، که همه اهمیت این بخش را می دانند. کسب و کار شما چگونه کسب درآمد خواهد کرد؟ پاسخ شفاف و روشن به این سوال با توجه به جزییات مربوطه business model شما را مشخص خواهد کرد. در این مدل باید مشخص شود که چه کسانی به شما پول پرداخت خواهند کرد؟ آنها بابت چه محصول یا خدمتی مبلغ را پرداخت خواهند کرد؟ مبلغ پرداختی آنها چه میزان خواهد بود؟ هزینه های شما برای تولید محصول یا خدمت مورد نظر چیست ؟ باید به گونه ای این مدل را تشریح کرد، که بتوان با همان نگاه اول، چارچوب اصلی کسب و کار شما برای خواننده مشخص شود.
×
×
  • اضافه کردن...