شهر دزفول در اثر تحول تاريخي، دچار دگرگوني شده و شکل جديد آن كه در روندي منطقي مي بايد از درون سازمان قديم رشد يابد، براي رسيدن به طرحي نو، انسجام و پيوند با ساختار قديم را برهم زده است.
از اين رو تقابل و تعارضي آشکار ميان شکل جديد و سيماي كهن كه نتيجه قطع رشد درون زاي شهر است، صورت گرفته است. شهر قديم كه روزگاری با پويش و پويايی، باعث زايش مفاهيم شهروندي بود در محل خود ساكن شده و اين سکون طولاني، آن را به سوي فرسودگي هدايت مي كند.
بي توجهي مسئولان و بي تفاوتي ساكنان كه به تبع مهاجر بودنشان نه دلبستگي مکاني دارند و نه خاطره فضايي، ديوار از پس ديوار را فرو مي نشاند و با هر فرو ريختني بخشي از فرهنگ شهري فرو مي ريزد.
هدف اين مقاله بازشناسي هويت تاريخي بافت قديم دزفول با استفاده از منابع، اسناد و مدارك مرتبط و مطالعات ميداني است تا پيوستگي، تداوم و ارتباط شهر كهن با شهر جديد را در رويکردي تاريخي به شهرسازي احيا كرد. اين ارتباط به صورت متعادل و پايدار زماني رخ مي دهد كه موجوديت ساختار شهر قديم شناخته شود و ريشه هاي تداوم آن نيز بررسي و تقويت گردد.
کلمات کلیدی: دزفول، استخوان بندی شهر، شهر ارگانيك، سلسله مراتب كالبدی- فضايی
نویسندگان: محسن تابان، محمدرضا پورجعفر
دانلود مقاله