رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'زندگي'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. afa

    پس از طلاق راحت زندگي كنيد

    شايد نتوان در دنيا كسي را پيدا كرد كه بعد از طلاق و شكست در زندگي مشترك دچار مشكلات عاطفي نشده باشد. دوران بعد از طلاق اصلا راحت نيست. اما چاره‌اي جز زندگي كردن نيست و تنها اقدام موثر اين است كه تمام تلاش خود را به‌كار بگيريم تا هويت‌مان را دوباره بازسازي كنيم. مشكل اين‌جاست كه سال‌ها با هم بودن را تجربه كرده و تمام اهداف و شخصيت‌مان به‌صورت دوتايي شكل گرفته اما بعد از طلاق انگار نيمي از هويت‌مان پاره پاره شده و بايد خودمان را از نو بسازيم. بخشي از بازسازي وجود خودتان در اين است كه ياد بگيريد چگونه با بازسازي همسر سابق‌تان كنار بياييد. شايد تعجب كنيد كه چرا بايد درگير مسائل همسر سابق‌تان شويد كه هيچ دل خوشي هم از او نداريد اما اگر به هردليلي ناچار شويد همچنان دورادور هم كه شده با او ارتباط داشته باشيد؛ آن‌وقت مي‌بينيد كه مجبور هستيد درگير مسائل او هم باشيد! در اين بين هيچ‌چيز تنش‌زاتر از اين نيست كه مجبور شويد با شريك جديد زندگي همسر سابق‌تان هم روبه‌رو شويد! واقعا چگونه با اين مسئله كنار مي‌آييد؟ احساسات را پنهان نكنيد مي‌دانيد بدترين سناريو چيست؟ خودتان را با همسر جديد شريك زندگي سابق‌تان مقايسه كنيد! اما توجه كنيد كه او انسان ديگري است كاملا متفاوت از شما و ساير انسان‌ها، پس به هيچ‌وجه خودتان را با او مقايسه نكنيد و اين حس را كلا از خود دور كنيد. اگر نسبت به همسر تازه او واكنش منفي نشان داده يا بخواهيد او را بي‌ارزش جلوه دهيد فقط به ضرر خودتان تمام مي‌شود چون خودتان را سطحي و آسيب‌پذير نشان مي‌دهيد و واقعيت وجودتان مخدوش جلوه مي‌كند. مجبور نيستيد وانمود كنيد كه ناراحت نيستيد بلكه بايد قبول كنيد كه ناراحتيد و اين حس كاملا طبيعي است. در اين صورت شما مثل بقيه انسان‌ها خواهيد بود يعني يك انسان طبيعي با عواطف و احساسات طبيعي. چگونه با همسر جديدش رفتار كنيد؟ اصلا لزومي ندارد كه با همسر جديد شريك سابق زندگي‌تان دوست يا صميمي شويد بلكه رفتاري مدني و معقول داشته باشيد و همين كافي است. درگير شدن به ضررتان خواهد بود به‌خصوص اگر فرزندتان نزد او مي‌ماند اصلا سعي نكنيد از فرزندتان به‌عنوان رابط اطلاعاتي استفاده كنيد يا پشت سر او با فرزندتان صحبت كنيد چون ايجاد تنش در نهايت شما را از فرزندتان دورتر مي‌كند و به ضررتان تمام مي‌شود. ضمنا اين نكته را هم فراموش نكنيد كه همسر سابق‌تان و شريك جديد زندگي او هم نسبت به شما احساس خوبي ندارند! هرچقدر حس شما به اين جريان ناخوشايند باشد براي فرزندتان 01 برابر سخت‌تر و ناخوشايندتر است و تنها به همين دليل نبايد بگذاريد او درگير اين موضوعات شود. تنها موضوع مهم براي شما اين است كه شأن و مقام خود را حفظ و هويت و قابليت‌هاي خود را پيدا كنيد و بدانيد كه قطعا براي شما هم شريك جديدي در اين دنياي بزرگ وجود دارد. چگونه شرايط را عادي كنيد؟ با امضاي برگه طلاق شايد همه احساسات منفي به نوعي تمام شود و طرفين حس كنند به نوعي از تمام غم‌ها فارغ شده‌اند اما حتي اگر واقعا چنين باشد يك حس همچنان فعال و پويا باقي مي‌ماند و آن هم حسادت است! اتفاقا فقط همين حس است كه جلوي تفكر سالم و رفتاري طبيعي را مي‌گيرد. به همين دليل اگر از حس حسادت خلاص شويد بسياري از مشكلات‌تان در اين زمينه حل مي‌شود. راهكارهايي براي اين موضوع وجود دارد. ممكن است هنوز كمي به همسر سابق‌تان دلبستگي داشته باشيد و اين حس كاملا طبيعي است چون در طول مدت زندگي مشترك آنقدر افكارتان به هم گره خورده كه حس مي‌كنيد همسرتان جزوي از مايملك شما محسوب مي‌شود. افكار و عقايد او شما را تحت‌تاثير قرار داده است و شما هم براي او تاثيرگذار بوده‌ايد پس ترك اين شرايط راحت نيست. بعد از طلاق مدت زماني طول مي‌كشد تا قبول كنيد همسر سابق‌تان ديگر به شما تعلق ندارد. اگر اين را قبول كنيد كه ديگر تاثيرگذاري شما در بسياري از مسائل مرتبط با او وجود ندارد سردرگم نمي‌شويد. روشي براي پذيرفتن حقيقت در نخستين قدم يادتان باشد شما 2نفر از هم جدا شده‌ايد. سريع‌ترين راه براي اين‌كه از شر حس حسادت راحت شويد اين است كه دلايل جدايي را به ياد بياوريد. سعي نكنيد در مورد همسر جديد شريك سابق زندگي‌تان و روابط رمانتيك او و همسر سابق‌تان فكر كرده، آن‌ها را تجسم كرده يا با دوران خوش سابق‌تان مقايسه كنيد چون باعث مي‌شود حس فقدان بيشتري داشته باشيد. تمام جروبحث‌ها، اختلاف نظرها و رفتارهايي كه در همسرسابق‌تان بوده و شما را ناراحت مي‌كرده يا غيرقابل تحمل بوده را به ياد آورده يا حتي آن‌ها را يادداشت كنيد. حالا مي‌توانيد خوب فكر كنيد كه چرا جدا شده‌ايد و ديگر دليلي ندارد به او فكر كنيد. حالا حس بد را در مورد آن‌ها كنار بگذاريد چون شما طبق تصميم خودتان از شرايطي ناخوشايند راحت شده‌ايد و فكر كردن مجدد در مورد آن جز تاثير منفي فايده‌اي ندارد.
  2. آيا زنان مطلقه حق زندگي دارند؟ آنچه طلاق را به معضلی اجتماعی برای زنان بدل کرده، وجود پدیده تجرد ناخواسته دختران است که ناخودآگاه شانس ازدواج مجدد برای زنان مطلقه را کم می کند. مشكلات عمده زنان مطلقه : 1- نگاه هاي شيطاني مردان هوسران 2- نداشتن امنيت و سرپناه 3- در صورت ازدواج مجدد از سوي همسر قبلي تهديد به منع ملاقات با فرزندشان خواهد شد. 4- عدم اعتماد اطرافيان و.... علاوه بر تمام مشکلات ذکر شده، از دست دادن همسر به خصوص در دوران جوانی و پیامدهای ناگوار طلاق منجر به بروز مشکلات روحی متعدد ار جمله افسردگی و بد بینی برای اینگونه زنان می گردد و این موضوعی ست که به آسانی نمی توان از کنار آن گذشت.
  3. afa

    زندگي شما هم سرد شده است؟

    به هيچ وجه زن و مرد از روابط زناشويي آگاهي ندارند؛ يعني يك مرد نمي‌داند نيازهاي او چيست و بايد با او چگونه رفتار كند. نمي‌داند چطور رفتار كند تا همسرش به لذت برسد. براي زندگي خوب و صميمي بايد به زن و شوهر آگاهي داد. والدين بايد به دختر يا پسرشان آموزش‌هاي لازم را بدهند تا براي همسر آينده‌شان، همراه و همسر خوبي باشند. به اين ترتيب، فرزندمان را واكسينه كرده‌ايم. فراموش نكنيم كه حتي بعضي از واكسن‌ها هم بايد چند سال يك بار تكرار شوند. بنابراين علاوه ‌بر آموزش‌هاي اوليه بايد اين آموزش‌ها تكرار شوند. حالا كدام از اين‌ها را انجام مي‌دهيم؟ چرا زندگي سرد مي‌شود؟ مرد و زن تفاوت‌‌هاي‌شان را نمي‌دانند. مرد براي همسرش گل نمي‌خرد؛ آن طرف هم به صحبت‌هاي همسرش گوش نمي‌كند؛ پس رابطه رو به تيرگي مي‌رود. وقتي زن و شوهر با زبان هم آشنا نيستند، به احساساتشان توجه نمي‌كنند، سردي ايجاد مي‌شود. گاهي وقتي علت يك ازدواج را بررسي مي‌كنيم، مي‌بينيم علت اين ازدواج علاقه طرفين به يكديگر نبوده؛ طرف با يك نقاش مشهور، با يك دكتر، يك فوتباليست و با يك فردي كه ويژگي خاصي از يك نظر داشته و... ازدواج كرده است در نتيجه رابطه رو به سردي مي‌رود. نياز را نمي‌شود ناديده گرفت مردي كه وارد اداره مي‌شود و با كمي لبخند و بگو و بخند با منشي‌اش صحبت مي‌كند، به همان مقدار براي از همسرش كم گذاشته است. مرد به‌خودش اجازه داده است تا با زن ديگري وارد گفت‌وگو شود. حالا با اين رفتار به مرور نسبت به همسرش سرد مي‌شود چون نيازش را هر چند اندك در جاي ديگري پاسخ گرفته است در نتيجه زن سرد مي‌شود. وقتي حس كرد همسرش از او فاصله گرفته است، رابطه‌ها كمرنگ مي‌شوند و رابطه آن‌ها در سيكل معيوب وارد مي‌شود. اگر مردي با وجود آنكه تمام نيازهايش توسط همسرش برآورده مي‌شود، سراغ زن ديگري مي‌رود، مشكلي دارد كه بايد به‌صورت موردي بررسي شود. رفتار او ديگر عرف نيست. همين طور اگر زن نيازهاي جنسي‌اش ارضا نشود، مثلا بحث زودانزالي يكي از مشكلاتي است كه باعث مي‌شود زن از رابطه جنسي با همسرش لذت نبرد اما مرد از اين قضيه آگاهي ندارد و تصور مي‌كند سير جنسي زن هم مانند خود اوست. به همين دليل وقتي نتواند معاشقه را در مسير درست آن جلو ببرد، زن از اين رابطه جنسي متنفر مي‌شود و ديگر ميل ندارد سمت همسرش برود چون اين رابطه او را آزار مي‌دهد. در نتيجه به نيازهاي جنسي مرد هم پاسخ داده نخواهد شد چون زن به‌دليل آزاري كه مي‌بيند رابطه جنسي مناسبي با او ندارد و به‌تدريج مرد از زن فاصله مي‌گيرد. اين فاصله نياز را از بين نمي‌برد، نياز سرجايش است و در فضاي بيرون از منزل هم كه شرايط مهياست. بنابراين يا بايد براي رفع نياز به سمت بيرون گرايش يابد يا افسرده شود. وظايف اصلي را فراموش كرده‌ايم در حال حاضر در جامعه ما شرح وظايف زن‌ها نسبت به زمان گذشته تفاوت كرده است. در جامعه كنوني ما اولويت نخست زن رسيدگي به نيازهاي همسر نيست. كار، حضور در اجتماع همپاي همسر و... اولويت‌هاي زن هستند، بنابراين زن با جسم خسته مثل همسرش به خانه مي‌آيد. علت بروز برخي مشكلات مردان در جامعه ما هم همين است كه غرايز يك مرد در كنار همسرش به‌طور كامل ارضا نمي‌شود و اين باعث مي‌شود مرد به‌دنبال ارضاكننده دومي براي غرايزش بگردد. عقل حكم مي‌كند اگر زن و شوهر در يك زندگي زناشويي به ارضاي نيازهاي جنسي به يك آرامش برسند، ديگر نيازي نيست براي ارضاي اين نيازها به سراغ ديگري بروند و بحث نيازهاي مادي يك طرف است و مسئله آسايش يك مسئله ديگر. مي‌شود در منزل نان خشك خورد اما آسايش داشت. برعكس گاهي از هر نظر تامين هستيد اما فكرتان متلاطم است. مردهايي هم كه بي‌وقفه كار مي‌كنند دچار مشكل مي‌شوند. بنابراين مي‌توان برنامه‌ريزي بهتري در زندگي داشت، كمتر كار كرد و شادتر بود. بحث اين نيست كه زن بيرون از منزل كار نكند؛ اما وظيفه زن شوهرداري است. كار در درجه دوم است. آموزش، حلقه مفقوده روابط خانوادگي آنچه من مي‌بينم اين است كه به هيچ وجه زن و مرد از روابط زناشويي آگاهي ندارند؛ يعني يك مرد نمي‌داند نيازهاي همسرش چيست و بايد با او چگونه رفتار كند. نمي‌داند چطور رفتار كند تا همسرش به لذت برسد. ممكن است يك زن از ظرف شستن همسرش به همان لذت‌ جنسي برسد؛ درست مثل زماني كه يك مرد با ارتباط زناشويي با همسرش به لذت جنسي مي‌رسد. ولي وقتي زن و مرد اين مسائل را نمي‌دانند به‌تدريج از هم جدا مي‌شوند؛ اين جدايي بيشتر و بيشتر مي‌شود تا اينكه از هم جدا مي‌خوابند و زندگي و ارتباط زناشويي آنها در يك سيكل معيوب قرار مي‌گيرد. انگار دخترانمان را مي‌فروشيم! گاهي در زمان ازدواج، ما دختران‌مان را با مهريه مي‌فروشيم. متأسفانه صداوسيما هم يك مقدار به اين قضيه دامن مي‌زند. اگر فضاي غلطي در جامعه وجود دارد، نبايد به آن دامن زد. اگر دختر شما دنيا مهريه داشته باشد اما چند روز بعد از ازدواج افسرده به خانه برگردد، مهريه بالا چه اثري دارد؟ قيمت ناراحتي و قهر دختر ما با دنيا پول قابل مقايسه نيست. در مقابل اين مسئله را بررسي نكرده‌ايم كه فردي كه قرار است داماد ما شود، چقدر درباره نيازهاي زن مي‌داند يا متقابلا ما چقدر به دخترمان آموخته‌ايم. وقتي ازدواج را از حالت صميمي خارج كرديم و براي انتخاب همسر ملاك‌هايي مثل مدرك، ماشين، مهريه، منزل و... را اصل قرار داديم ولي درك متقابل و آموزش مسائل همسرداري را به او ياد نداديم- نكاتي كه بايد والدين به فرزندشان ياد بدهند- چه اتفاقي مي‌افتد؟ يك مرد يك ظرفيت صددرصدي عشق در وجودش دارد. اگر يك زن توانست اين ظرفيت صددرصدي را جذب كند، ديگر جايي براي جذب شدن مرد به سمت ديگران نمي‌ماند شباهت و تفاوت ازدواج و چلومرغ وقتي شما از غذايي لذت مي‌بريد و خوردن آن شما را كاملا سير مي‌كند، نيازي به خوردن غذاي دوم هست؟ مسلما نه. گاهي شما به غذا به‌عنوان يك غذاي صرف نگاه مي‌كنيد اما گاهي به احساسات نهفته پشت اين غذا توجه داريد. شما مگر هر روز پلو و مرغ نمي‌خوريد؟ اگر اين طور باشد بعد از مدتي نبايد لب به پلو و مرغ بزنيد يا در مجلس عروسي هميشه پلو و مرغ هست و همه هم از آن مي‌خورند. بنابراين حس پشت اين غذا مهم است، يعني در مثال ما شادي موجود در آن مجلس عروسي، ما را به خوردن آن تشويق مي كند وگرنه غذا كه تكراري است. يك مثال ديگر. قبل از خوردن همان پلو و مرغ عروسي به شما خبر بدهند ماشين‌تان را دزد برده است. ديگر ميلي به خوردن غذا داريد؟ غذا براي شما ديگر طعم و مزه قبل را ندارد. پس رابطه جنسي فقط غريزه نيست. مردها چطور به زن‌ها نگاه مي‌كنند غريزه زن و مرد متفاوت است و هر دو فقط در انسان بودن مشترك هستند و نحوه ارضاي غرايزشان با هم فرق دارد. مرد زن را بيشتر براي رفع نيازهاي جنسي‌اش مي‌خواهد. اين يك واقعيت است. چند درصد از زن‌ها به اين مسئله توجه دارند؟ زني كه عطر مي‌زند و همراه شوهرش بيرون مي‌رود، مرد ديگري كه شوهر زن ديگري است هم به اين زن نگاه مي‌كند و به عكس. چه اتفاقي مي‌افتد؟ ما خودمان سيكلي را فراهم كرده‌ايم كه مرد به‌دنبال فرد ديگر برود. فضاي آراسته‌اي در بيرون از منزل فراهم كرده‌ايم و به عكس فضاي منزل آشفته است. چندتا از اتاق خواب‌هاي خانه‌هاي ما به انباري بيشتر شبيه است تا به اتاق خواب؟ چقدر زن‌ها به فضاي اتاق خواب اهميت مي‌دهند و آن را آراسته مي‌كنند؟ شرايط اين فضا در ارضاي نيازها تاثير دارد. يك مرد يك ظرفيت صددرصدي عشق در وجودش دارد. اگر يك زن توانست اين ظرفيت صددرصدي را جذب كند، ديگر جايي براي جذب شدن مرد به سمت ديگران نمي‌ماند؛ وگرنه مرد به سمت جاذبه‌هاي بيروني مي‌رود. يك ليوان آب به اندازه صد سال عبادت است وظيفه زن همسرداري است چون وظيفه مرد هم كار كردن است. اگر اين وظايف جابه‌جا شد؛ زن بيرون از منزل شروع به كار كرد و همسرداري به اولويت دوم او تبديل شد، نتيجه آن اين مي‌شود كه وقتي مرد محبت لازم را در منزل از همسرش نديد، به‌دنبال جايگزين مي‌گردد. چه كسي در اين بين ضرر مي‌كند؟ مسلما اول همسر چون شوهرش را براي خودش نگه نداشته و به او محبت نكرده، آرامش را براي او فراهم نكرده، دل او را به دست نياورده و خودش را هم‌طراز مردش قرار داده، يعني در مقابل خشكي همسر به او گفته من هم خسته هستم! اسلام مي‌گويد، اگر يك زن در بدو ورود همسرش به منزل يك ليوان آب دست او بدهد، ثوابش به اندازه 100سال نماز و عبادت است. اما در زندگي امروز مرد خسته از راه مي‌رسد و زن به جاي اينكه يك ليوان آب دست او بدهد يا كيسه‌هاي خريد را از دست او بگيرد، به كار خودش ادامه مي‌دهد و اصلا انگار كسي وارد خانه نشده است. چند درصد از زن‌هاي ما به استقبال همسرشان مي‌آيند؟ انگار اين فرهنگ در بين زوج‌هاي ما وجود ندارد. آن طرف قضيه، زن‌هاي ما وقتي مي‌خواهند به مهماني بروند لباس‌هايشان شيك‌تر و زيباتر است يا در منزل؟ درحالي‌كه زيبايي بايد در درجه نخست براي همسر باشد. در حال حاضر زن‌هاي ما در خيابان زيباتر هستند تا در منزل؛ به عبارتي مردهاي ديگر از زيبايي زن‌ها لذت مي‌برند، نه همسر آنان. مردها به اين ترتيب جذب كدام زن‌ مي‌شوند؟ به نقل از : دكتر سيدكاظم فروتن
×
×
  • اضافه کردن...