جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'زن و مرد'.
4 نتیجه پیدا شد
-
چرا زنان بیش از مردان عذرخواهی میکنند؟
Dreamy Girl پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در مقالات و دانستنی های روانشناسی
چرا زنان بیش از مردان عذرخواهی میکنند؟ نتایج یک مطالعه نشان میدهد که زنان در مقایسه با مردان بیشتر عذرخواهی میکنند. در این بررسی که اواخر ماه گذشته انجام شد 1600 مرد و زن به عنوان داوطلب انتخاب شدند. نتایج بررسیها نشان داد که تقریبا نیمی از زنان معتقدند که به طور کلی زنها خیلی زیاد عذرخواهی میکنند و فقط 11 درصد آنان، عکس این نظر را دارند. همچنین حدود 37 درصد زنان بر این باورند که در مقایسه با مردان بیشتر عذرخواهی میکنند. از سوی دیگر 57 درصد مردان معتقدند که تقریبا در تمام موارد به موقع عذرخواهی کردهاند در حالی که 47 درصد زنان چنین قضاوتی نسبت به خود دارند. این یافته تاییدی بر نتایج بررسی سال 2010 در مجله آمریکایی علم روانشناسی است که اثبات کرد زنان در مواجهه با برخوردهای توهینآمیز، آستانه تحمل پایینتری دارند و به همین دلیل مجبور میشوند بیشتر عذرخواهی کنند. به گزارش روزنامه ایندیپندنت، از سوی دیگر «دبورا تانن»، زبانشناس جنسیت دراینباره معتقد است که مردان کمتر تمایل به چنین کاری دارند زیرا اغلب حس میکنند فردی که عذرخواهی میکند در موضع پایینتری قرار میگیرد. مردان ممکن است به دلیل ترس از اعتراف به اشتباه خود، کمتر رغبتی به عذرخواهی کردن داشته باشند. -
این متن رو از وبلاگ قطره کش رفته ام. نوشته ایست در خور تامل. از دوستان عزیز تقاضا دارم (بخصوص خانم های ارجمند) پس از خوانش این جستار، نظر خود را بیان نمایند. باتشکر - جیمی **** ما به مردها گفتيم: مي خواهيم مثل شما باشيم. مردها گفتند: حالا كه اين قدر اصرار مي كنيد، قبول ! و ما نفهميديم چه شد كه مردها ناگهان اين قدر مهربان شدند. وقتي به خود آمديم، عين آن ها شده بوديم. كيف چرمي يا سامسونت داشتيم و اوراقي كه بايد به اش رسيدگي مي كرديم و دسته چك و حساب كتاب هايي كه مهم بودند.. با رئيس دعوايمان مي شد و اخم و تَخم اش را مي آورديم خانه سر بچه ها خالي مي كرديم. ماشين ما هم خراب مي شد، قسط وام هاي ما هم دير مي شد.. ديگر با هم مو نمي زديم. آن ها به وعده شان عمل كرده بودند و به ما خوشبختي هاي بي پايان يك مرد را بخشيده بودند. همة كارهايمان مثل آن ها شده بود فقط، نه! خداي من! سلاح نفيس اجدادي كه نسل به نسل به ما رسيده بود، در جيب هايمان نبود. شمشير دسته طلا؟ تپانچة ماشه نقره اي؟ چاقوي غلاف فلزي؟ نه! ما پنبه اي كه با آن سر مردها را مي بريديم، گم كرده بوديم.. همان ارثيه اي كه هر مادري به دخترش مي داد و خيالش جمع بود تا اين هست، سر مردش سوار است. آن گلولة اليافي لطيفي كه قديمي ها به اش مي گفتند عشق، يك جايي توي راه از دستمان افتاده بود. يا اگر به تئوري توطئه معتقد باشيم، مردها با سياست درهاي باز نابودش كرده بودند. حالا ما و مردها روبه روي هم بوديم. در دوئلي ناجوانمردانه. و مهارتي كه با آن مردهاي تنومند را به زانو درمي آورديم، در عضله هاي روحمان جاري نبود. سال ها بود حسودي شان مي شد. چشم نداشتند ببينند فقط ما مي توانيم با ذوقي كودكانه به چيزهاي كوچك عشق بورزيم. فقط و فقط ما بوديم كه بلد بوديم در معامله اي كه پاياپاي نبود، شركت كنيم. مي توانستيم بدهيم و نگيريم. ببخشيم و از خودِ بخشيدن كيف كنيم. بي حساب و كتاب دوست بداريم. در هستي، عناصر ريزي بودند كه مردها با چشم مسلح هم نمي ديدند و ما مي ديديم. زنانگي فقط مهارت آراستن و فريفتن نبود و آن قديم ها بعضي از ما اين را مي دانستيم. مادربزرگ من زيبايي زن بودن را مي دانست. وقتي زني از شوهرش از بي ملاحظگي ها و درشتي هاي شوهرش شكايت داشت و هق هق گريه مي كرد، مادر بزرگ خيلي آرام مي گفت: مرد است ديگر، از مرد بودن مثل عيبي حرف مي زد كه قابل برطرف شدن نيست. مادربزرگ مي دانست مردها از بخشي از حقايق هستي محروم اند. لمس لطافت در جهان، در انحصار جنس دوم است و ذات جهان لطيف است. مادربزرگ مي گفت كار زن ها با خدا آسونه. مردها از راه سخت بايد بروند. راه ميان بري بود كه زن ها آدرسش را داشتند و يك راست مي رفت نزديك خدا. شايد اين آدرس را هم همراه سلاح قديمي مان گم كرديم. به هر حال، ما الان اينجاييم و داريم از خوشبختي خفه مي شويم. رئيس شركت به مان بن فروشگاه سپه داده و ما خيلي احساس شخصيت مي كنيم. ده تا نايلون پر از روغن و شامپو و وايتكس و شيشه شور و كنسرو و رب و ماكاروني خريده ايم و داريم به زحمت نايلون ها را مي بريم و با بقية همكارهاي شركت كه آن ها هم بن داشته اند و خوشبختي، داريم غيبت رئيس كارگزيني را مي كنيم و اداي منشي قسمت بايگاني را درمي آوريم و بلندبلند مي خنديم و بارهايمان را مي كشيم سمت خانه. چقدر مادربزرگ بدبخت بود كه در آن خانه مي شست و مي پخت. حيف كه زنده نماند ببيند ما به چه آزادي شيريني دست يافتيم. ما چقدر رشد كرديم. افتخارآميز است كه ما الان، هم راننده اتوبوس هستيم هم ترشي مي اندازيم. مهندس معدن هستيم و مرباي انجيرمان هم حرف ندارد. هورا ما هر روز تواناتر مي شويم. مردها مهارت جمع بستن ما را خيلي تجليل مي كنند. ما مي توانيم همه كار را با همه كار انجام دهيم. وقتي مردها به زحمت بلدند تعادل خودشان را ايستاده توي اتوبوس حفظ كنند، ما با يك دست دست بچه را مي گيريم با دست ديگر خريدها را، گوشي موبايل بين گردن و شانه، كارهاي اداره را راست و ريس مي كنيم. افتخارآميز است. دستاورد بزرگي است اين كه مثل هم شده ايم. فقط معلوم نيست به چه دليل گنگي، يكي مان شب توي رختخواب مثل كنده اي چوب راحت مي خوابد و آن يكي مدام غلت مي زند، چون دست و پاهايش درد مي كنند. چون صورت اشك آلود بچه اي مي آيد پيش چشمش. بچه تا ساعت پنج مانده توي مهد كودك... همه رفته اند، سرايدار مجبور شده بعد از رفتن مربي ها او را ببرد پيش بچه هاي خودش. نيمة گمشده شب ها خواب ندارد. مي افتد به جان زن. مرد اما راحت است، خودش است. نيمة ديگري ندارد. زن گيج و خسته تا صبح بين كسي كه شده و كسي كه بود، دست و پا مي زند. مادربزرگ سنت زده و عقب افتادة من كجا مي توانست شكوه اين پيروزي مدرن را درك كند؟ ..!!! ما به همة حق و حقوقمان رسيده ايم. زنده باد تساوي
- 90 پاسخ
-
- 32
-
- فمنیسم،مرد از زن برتر است؟
- قطره
-
(و 3 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
ویژگی طبیعی و فطری زن بر «ناز» است و مرد بر «نیاز» و ترکیب این دو چه زیبا و مستحکم میباشد. شهید مطهری به بهترین وجه این روانشناسی دقیق زن و مرد را شایسته توجه معرفی کرده و اذهان را بدان معطوف ساخته است. توجه شایسته به این روحیه ذاتی زن و مرد و رعایت پیامدهای آن، در استواری بنیان ازدواج کمال تأثیر را دارد. استاد در بیان این ویژگی روحی و روانی زن و مرد میگوید: « طبیعت، مرد را مظهر طلب، عشق و تقاضا آفریده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن. این یکی از تدابیر حکیمانه و شاهکارهای خلقت است که در غریزه مرد « نیاز و طلب» و در غریزه زن « ناز و جلوه » قرار داده است ... مرد خریدار وصال زن است، نه خریدار رتبه او [نمیخواهد بنده بخرد]. منتهای هنر زن این بوده که توانسته مرد را در هر مقامی و هر وضعی بوده است، به آستان خود بکشاند.» آنگاه که حیا و عفاف و خویشتنداری زن از میان برود و بخواهد در نقش مرد ظاهر شود، اوّل به زن مُهر باطله میخورد ، بعد مرد مردانگی خود را فراموش میکند، سپس اجتماع فرو میپاشد. زن توانسته مرد را به عنوان خواستگار به آستانه خود بکشاند و مردها را به رقابت با یکدیگر وا دارد و با خارج کردن خود از دسترس مرد ، وضعی رمانتیک به وجود آورد. مجنونها را به دنبال لیلیها بدواند و آنگاه که تن به ازدواج با مرد میدهد، هدیه و پیشکشی از او به عنوان نشانه صداقت دریافت دارد. زن همیشه مرد را میساخته و مرد اجتماع را. آنگاه که حیا و عفاف و خویشتنداری زن از میان برود و بخواهد در نقش مرد ظاهر شود، اوّل به زن مُهر باطله میخورد ، بعد مرد مردانگی خود را فراموش میکند، سپس اجتماع فرو میپاشد. نقش هر یک از زن و مرد در مسئله عشق ناهمگون نقش دیگری است. عارفان این قانون را به سراسر هستی سرایت میدهند. میگویند قانون عشق و جذب بر سراسر موجودات و آفریدهها حکومت میکند ، با این تفاوت که موجودات و مخلوقات از لحاظ اینکه هر آفریدهای وظیفه خاصی را باید ایفا کند ، متفاوتند. سوز در یک جا و ساز در جای دیگر قرار داده شده است. به قول فخرالدین عراقی: عشق است که هر دم به دگر رنگ در آید ناز است به جایی و به یک جای نیاز است در صورت عاشق چه در آید همه سوز است در کسوت معشوق چه آید همه ساز است قانون خلقت، جمال و غرور و بینیازی را در زن و نیازمندی، طلب، عشق و تغزل را در مرد قرار داده است. ضعف زن در مقابل نیرومندی مرد به این وسیله تعدیل شده است. به حفظ و بالنده ساختن این ویژگی فطری و طبیعی باید توجه شود. اینکه اولیای دین به زنان دستور پوشش و حفظ حریم و دوری از آمیختگی و همنشینیهای دوستانه بین زن و مرد دادهاند ، نیز حفظ حریم در رفتار و گفتار را لازم شمردهاند، برای این است که عرضه زن و زیباییهایش در جامعه، بیضابطه، ارزان و به وفور نباشد و مردها جز با پرداخت ارزش و بهای مناسب و در چارچوبهای مشروع نتوانند از زیباییهای زن بهره گیرند تا هر گاه با زنی ازدواج کردند ، قدر او را بدانند و در استواری ازدواج بکوشند. حتی در دستورهای تربیتیِ دینی، به حفظ ناز در زن و پروردن نیاز در مرد توجه شده است. ویلیام جیمز فیلسوف معروف آمریکایی میگوید: حیا و خودداری ظریفانه زن غریزه نیست بلکه دختران حوّا در طول تاریخ دریافتند که عزت و احترامشان به این است که به دنبال مردان نروند [و ندوند] ، خود را مبتذل نکنند و از دسترس مرد خود را دور نگه دارند. زنان این درسها را در طول تاریخ دریافتند و به دختران خود یاد دادند شهید مطهری این حالت را هماهنگ با طبیعت زن در جهت حرمت او ارزیابی کرده و میگوید: در روایات اسلامی وارد شده که مرد از زن پر تمایل تر نیست، بلکه بر عکس است لکن زن از مرد در مقابل تمایل خود، تواناتر و خوددارتر آفریده شده است. این خصوصیت همواره به زن فرصت داده است که دنبال مرد نرود و زود تسلیم او نشود و بر عکس مرد را وادار کرده است که به زن اظهار نیاز کند و برای جلب رضای او اقدام نماید ... جنس نر همواره حالت و نقش متقاضی را داشته، نه جنس ماده و جنس ماده همواره از خود نوعی بینیازی و استغنا نشان میداده است ... آری، طبیعت زن را به عنوان مظهر « ناز» و مرد را به عنوان مصداق « نیاز » آفریده ، در رفتار زناشویی حفظ این روحیه، سبب شیرینی و لذت زندگی است، نیز به عنوان یک نکته مهم باید همیشه مورد توجه باشد. charismaco.com گردآوری : گروه اینترنتی نیک صالحی
-
.:@:. بعد از انتخاب ، عاشقانه باش! .:@:.
mamooshak پاسخی ارسال کرد برای یک موضوع در ازدواج و مسائل زناشویی
در انتخاب همسر دقت كنيد! دقت در انتخاب همسر ، يك ضرورت است و مسامحه و بيتوجهي ، پشيماني را در پي خواهد داشت. معيارها و خصوصيات زير ، در گزينش همسر لازم است در نظر گرفته شوند: الف) همسر ديندار انتخاب كنيد ، زيرا دينداري دخــتر و پسر جوان، حفظ حريم عفت، حيا، نجابت و غيرت را در پي خواهد داشت. جواني نزد پيامبر صلي الله عليه و آله آمد و از وي درباره ي ازدواج رهنمود خواست. رسول خدا صلي الله عليهوآله فرمود: « آري، ازدواج كن و بر تو باد كه همسري ديندار انتخاب نمايي» پيامبر درباره گونههاي انتخاب همسر توسط برخي از مردم، چنين بيان داشت: «برخي براي انتخاب همسر، به مال يا دين يا زيبايي يا به نسب او توجه دارند ، امّا بر شما باد كه با دينداران ازدواج کنيد.» ب) به اخلاق توجه كنيد ، چون اخلاق، اساس و شيرازه ي پايداري و استحكام زندگي زناشويي است و بيشك، سوء اخلاق، بياحترامي و نامهربانيهايي را در پي داشته و فروغ محبت را خاموش خواهد ساخت. پيامبر ميفرمايد: «هرگاه براي دخــتر شما خواستگاري آمد كه دين و اخلاقش را ميپسنديد ، قبول كنيد و گرنه در سطح جامعه، فتنه و فساد بسيار ميگردد».6 ج) به اصالت خانوادگي توجه كنيد. به دليل تأثيرپذيري دخــتر و پسر از خانواده و محيط رشد ، اصالت خانوادگي تعيينكننده است. از اين رو، در كلام پيامبر صلي الله عليه و آله چنين آمده است: « با فلان گروه ازدواج كنيد كه مردانشان عفت دارند ، پس زنانشان هم عفيف هستند ، و با آن گروه ازدواج نكنيد كه مردانشان بيعفتي نمودهاند ، زيرا زنانشان هم بيعفت شدهاند». د) به همتايي (كُفْوِ همديگر بودن) ، توجه كنيد. اين ويژگي، به نوعي لزوم هماهنگي، همگرايي، تناسب و سنخيت روحي، اخلاقي و جسمي ميان دخــتر و پسر را توصيه ميكند ، تا زندگي مشترك، استوارتر، پرثمرتر و لذّتبخشتر گردد. رسول خداصلي الله عليه و آله ميفرمايد: « به همتايان خود ، زن بدهيد و از همتايان همسر بگيريد». همتايي، گونههاي مختلفي دارد ، مانند همتايي ديني، فرهنگي ، اخلاقي ، علمي، جسمي، زيبايي، سني، مالي، خانوادگي ، اجتماعي ، روحي و رواني. رسول خدا صلي الله عليه و آله مؤمنان را همشأن و همتاي هم ميدانست و خودش زيد بن حارثه را با زينب دخــتر جحش و مقداد بن اسود را با ضباعه، دخــتر زبير بن عبدالمطلب، تزويج کرد ، زيرا در نگاه او ، بهترين شرافت، ايمان بود و تناسب در آن، در نظر آن حضرت، جايگاه خاص خود را داشت10 و بر گونههاي ديگر مقدم بود. ه) معيار زيبايي ، به عنوان يك امتياز در شيريني و صفاي زندگي مؤثر است ؛ اما در اولويتبندي معيارها، در رتبه اول قرار ندارد ، زيرا رسول خدا صلي الله عليهوآله فرمود: « نبايد حسن چهره زن را بر حسن دينداري او برتري داد». معيارهايي چون فاسق بودن، بيعفتي، بداخلاقي و حماقت، به عنوان گزينههاي ممنوع عنوان شدهاند. به زندگي، گرما ببخشيد همسر خود را بزرگ بشماريد. او به منزله ي بال شماست كه با آن ميتوانيد پرواز كنيد. با بزرگداشت او، بر گرما و محبت زندگي خود بيفزاييد. به اين آيه ، توجه كنيد: « يكي از آيات الهي اين است كه براي شما از جنس خودتان، جفتي بيافريد، تا با او انس بگيريد و آرامش بيابيد و در ميان شما، دوستي و مهرباني قرار داد و در اين امر، براي افرادي كه اهل انديشه و تفكر باشند ، آيات و نشانههايي وجود دارد». پيامد انس، الفت، همدلي و همزباني، آرامش است و دوستي و مهرباني، نتيجه آن است كه بايد از آن پاسداري كنيد. پيامبر صلي الله عليه و آله در خانواده ، مهربان بود و نسبت به همسران خود ، هيچ گونه خشونتي نميكرد و اين، بر خلاف خلق و خوي مكيان بود. وي به حسن معاشرت با زنان، توصيه ميكرد و ميگفت: همه مردم، داراي خصلتهاي نيك و بد هستند ، مرد نبايد تنها جنبههاي ناپسند همسر خويش را در نظر بگيرد و او را ترك كند ، زيرا هر گاه از يك خصلت او ناراحت شود ، خصلت ديگرش، مايه خشنودي اوست و اين دو را بايد با هم به حساب آورد. پيامبرصلي الله عليه و آله با فرزندان و فرزندزادگان خود، مهربان بود و به آنها محبت ميكرد: آنها را روي دامن خويش مينشاند ، بر دوش خويش سوار ميكرد ،آنها را ميبوسيد و اينها همه برخلاف خلق و خوي رايج آن زمان بود.15 دوستي همسر، از اخلاق انبياست و اين دوستي را بايد به همسر اعلان كرد . پيامبر ميفرمود: اين سخن مرد به زن خود كه دوستت دارم، هرگز از دل زن بيرون نميرود. با نيكي كردن دلها تصرف ميشود ، پس به همسر خود مهر بورزيد و به او وفادار باشيد و گرههاي كوچك و بياهميت زندگي را ناديده بگيريد.-
- 13
-
- معيار انتخاب همسر
- انتخاب همسر
-
(و 4 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :