جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'روم باستان'.
2 نتیجه پیدا شد
-
امپراتوری با پوتینهای کوچک کالیگولا یکی از بدنام ترین مردان تاریخ، فقط چهار سال فرمانروای روم بود. اما در همین زمان کوتاه سلطنتش، آن قدر ظلم و حماقت به خرج داد که رسوای همه تاریخ شد. بیشتر چیزی که ما از زندگی این امپراتور بدنام میدانیم از منابع مشکوک به دست آمده. چون سیوتاتیوس(Suetonius) و دیوو(Dio) که اغراق آمیزترین مطالب را درباره دیوانگی کالیگولا نوشتند، سالها بعد از زمان زندگی او زندگی کردند و کارشان را بر اساس افسانهها و روایات شفاهی انجام داده بودند. این متن شش واقعیت از زندگی کالیگولا را که (احتمالا، شاید، یا حداقل) درست است مطرح میکند. کالیگولا اسم واقعی او نبود نمونه کوچک کفشهای اسپورت یا کت و شلوارهای توی ویترینها را تصور کنید؛ حتی در زمان امپراتوری روم، پدر مادرها دوست داشتند سایز کوچک لباس بزرگترها را به بچههایشان بپوشانند. به همین خاطر، وقتی ژنرال ژرمانیکوس پسرش گایوس را به اردوگاه جنگ برد، آن بچه تخس پوتینهای سربازی (کالیگ که به زبان رومی یعنی چکمه) بسیار کوچکی را که برای او ساخته شده بود پوشید. (بعضی از محققان فکر میکنند که مادر کالیگولا، آگریپینا، نوه دختری امپراتور آگوستوس، این مدل پوشش را انتخاب کرد تا بر شجرهنامه امپراتوری خانوادهاش تاکید کند.) وقتی پسر کوچک با پوتینهایش نزد سربازان ژرمانیکوس رفت، آنها شروع کردند به سر به سر گذاشتن او و با بامزه بازی، اسم کالیگولا (به معنای پوتین کوچولو) را روی گایوس گذاشتند و این لقب روی او ماند؛ هر چند گایوس از آن متنفر بود. مادر او زن سرسختی بود آگریپینا از کودکی با پدربزرگش، امپراتور آگوستوس که تعلیم و آموزش او را شخصا به عهده گرفته بود، رابطه خیلی نزدیکی داشت. اما بعد از ازدواج باژرمانیکوس، آگریپینا با همراهی کردن همسرش در اردوگاه ارتشیاش و فعالیت بهعنوان مشاور و سیاستمدار، سنت و آیین خود را به مبارزه طلبید. وقتی ژرمانیکوس بهطرز مشکوکی مرد، آگریپینا جسورانه یکی از رقیبانش را به مسموم کردن او متهم کرد. آگریپینا همچنین به عنوان یکی ازچهرههای برجسته در محافل سیاسی، علیه تیبریوس (امپراتور وقت روم که آگوستوس جانشین او بود و گمان میشد او آگوستوس را کشته باشد) سخنرانی میکرد. رفتارهای تحریککننده و آشوبگر آگریپینا خیلی به مذاق امپراتور که با تازیانه به جان او میافتاد، خوش نمیآمد و او درنهایت یک چشمش را از دست داد. بعد هم وقتی در زندان بود اعتصاب غذا کرد و از گرسنگی مرد. درست چهار سال قبل از زمانی که پسرش کالیگولا به قدرت برسد. در گزارشات موارد غیراخلاقی کالیگولا اغراق شده است اولین بار سیوتاتیوس بود که ادعای روابط نامتعارف غیراخلاقی کالیگولا را مطرح کرد. (مورخان رومی اضافه کردند که این روابط مخفیانه در طول مهمانیها اتفاق میافتاده، یعنی وقتی که مهمانان و همسر کالیگولا در اطراف جمع شده بودند). اما سیوتاتیوس کتاب «زندگی سزار» را در ۱۲۱ بعد از میلاد نوشته است، یعنی ۸۰ سال بعد از اینکه کالیگولا در ۲۸ سالگی توسط تعدادی از اعضای گارد ویژه به قتل رسید. تاریخ نگاران قبلی که در زمان کالیگولا زندگی کردند، کسانی مثل سنکا و فیلو، با وجود انتقادات شدیدشان از امپراتوری هیچ اشارهای به این رفتار او نداشتند. او ممکن است پل معلق معروفش را نساخته باشد، اما چند کشتی تفریحی در دریاچه «نمی» به آب انداخت طبق گفتههای سیوتاتیوس،کالیگولا در ولخرجیهای بیحد و حسابش یک بار یک پل معلق موقت در سراسر خلیج baiaeساخت. فقط برای اینکه بتواند فاتحانه از این طرف تا آن طرف خلیج سواری کند. تاکنون هیچ اثری از آن شیرین کاری پیدا نشده و به همین خاطر بسیاری از مورخان آن را یک افسانه تلقی میکنند. با این حال، شواهدی ازشیوه زندگی عجیب امپراتور در دریاچه «نمی» دیده شده. اواخر دهه ۱۹۲۰ و اوایل ۱۹۳۰ عدهای کارگر، دو کشتی مسافرتی عظیم را – که دکور سنگ مرمر داشتند، کفشان موزاییک بود و مجسمههایی در آنها دیده میشد – از نابودی نجات دادند. در لاشه یکی از کشتیها لولهای سربی وجود داشت که کتیبهای را با این مضمون نگه داشته بود: «از املاک گایوس سزار اگوستوس ژرمانیکوس». اما در سال ۱۹۴۴ آتش سوزی ناشی از انفجار توپهای متفقین کشتی را تا حد زیادی از بین برد. او فتح جزیره بریتانیا را به راه انداخت از کالیگولا اغلب با عنوان فرمانروای خودخواه و هوس باز یاد میشود که بیعرضگی و نادانیاش امپراتوری روم را در طول چهار سال حکومتش تضعیف کرد. اما بعضی از تاریخ نگاران بر سر این قضیه بحث دارند که اگر مهارت رهبری او خیلی وحشتناک بوده، پس چطور به نتایجی مثل پیوستن ایالتهای جدید، گسترش غرب و تنظیم نقشهای عملی برای گرفتن جزیره بریتانیا را به دست آورده؟ اگرچه کالیگولا نتوانست بیشتر از کانال انگلیس پیش برود و خیلی زود پس از آن به قتل رسید، تدارکات و مقدمات او برای تهاجم به کلادیوس این اجازه را داد که موفقیت روم در فتح جزیره بریتانیا را در ۴۳ بعد از میلاد آغاز کند. اگر هم کالیگولا واقعا دیوانه بود، پای یک بیماری جسمی در میان بود امروزه بسیاری از تاریخ دانان این تصور را رد میکنند که کالیگولا با دیوانگی لجامگسیختهاش، صحبت کردن با ماه، دستور اعدامهای خودسرانه و سعی در تبدیل اسبش به یک کنسول (عنوان مسؤولان رده بالای روم)، روم را به نابودی کشید. ولی مردان او احتمالا او را به خاطر چنین رفتارهایی از قدرت کنار گذاشتند. امروزه میگویند اگر او واقعا هم چنین کارهایی میکرده احتمالا به خاطر بیماریهایی بوده که داشته. تاریخنگاران معتقدند که یک بیماری مشاعر او را مختل کرده بوده. احتمالا بیماری صرع، پرکاری تیروئید یا بیماری ویلسون که یک بیماری ارثی است و میتواند فرد را دچار عدم تعادل روانی کند.
-
- 3
-
- کالیگولا
- امپراتوري روم
-
(و 4 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
باگواس . نام خواجه ٔ محبوب اسکندر که از مخالفین والی پارس بود. او در جریان دزدیده شدن اشیاء قیمتی قبر کوروش ، والی پارس را که بیگناه بود به این کار متهم ساخت . ( ایران باستان ص ۱۵۶۵). کنت کورث گوید: نبرزن با هدایائی نزد اسکندر آمد و جزء همراهانش خواجه ای بود باگواس نام . این جوان از حیث صباحت منظر مثل و مانند نداشت . او محبوب اسکندر گشت چنانکه سابقاً محبوب داریوش بود و به اصرار او اسکندر نبرزن را عفو کرد. اسکندر جشنی برای باکوس در کرمان تشکیل دادو روزی مست و لایعقل در مجلس رقصی که محبوب او باگواس خرج آنرا داده بود، حضور یافت . این خواجه تاج گلی را جایزه برد و در حال تاج را برسرگذارده از نمایشگاه گذشت پهلوی اسکندر نشست ، در این وقت مقدونیها دست زدند و فریادکنان از اسکندر خواستند که بوسی به او بدهد و اسکندر او را به آغوش کشید و بوسید. درباب اختلاف والی پارس با باگواس ، کنت کورث گوید: وقتی والی هدایائی برای اسکندر آورد، ولی به باگواس چیزی نداد. به والی گفتند که این خواجه نزد اسکندر بسیار عزیز وگرامی است . او درجواب گفت من میخواهم نزد دوستان اسکندر مقرب شوم نه پیش زنان غیر عقدی او، و عادت پارسیها بر این نبود که مردانی را که باعمل شنیع خود را در ردیف زنان درمی آورند مرد بدانند. چون باگواس ، این بشنید قدرت خود را برضد اورسی نس والی بکار برد تا اسکندر در قضیه ٔ سرقت اشیاء قبر کورش ، اتهام او را پذیرفت و او را کشت . از ایران باستان ج ۲ ص ۱۸۷۵ پیرنیا، حسن ( مشیرالدوله). تاریخ باستانی ایران. تهران: انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۶۲ اسکندر مقدونی [Hidden Content]
-
- اسکندر مقدونی
- باگواس خواجه اسکندر
-
(و 1 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :