رفتن به مطلب

جستجو در تالارهای گفتگو

در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'روال شکل گیری'.

  • جستجو بر اساس برچسب

    برچسب ها را با , از یکدیگر جدا نمایید.
  • جستجو بر اساس نویسنده

نوع محتوا


تالارهای گفتگو

  • انجمن نواندیشان
    • دفتر مدیریت انجمن نواندیشان
    • کارگروه های تخصصی نواندیشان
    • فروشگاه نواندیشان
  • فنی و مهندسی
    • مهندسی برق
    • مهندسی مکانیک
    • مهندسی کامپیوتر
    • مهندسی معماری
    • مهندسی شهرسازی
    • مهندسی کشاورزی
    • مهندسی محیط زیست
    • مهندسی صنایع
    • مهندسی عمران
    • مهندسی شیمی
    • مهندسی فناوری اطلاعات و IT
    • مهندسی منابع طبيعي
    • سایر رشته های فنی و مهندسی
  • علوم پزشکی
  • علوم پایه
  • ادبیات و علوم انسانی
  • فرهنگ و هنر
  • مراکز علمی
  • مطالب عمومی

جستجو در ...

نمایش نتایجی که شامل ...


تاریخ ایجاد

  • شروع

    پایان


آخرین بروزرسانی

  • شروع

    پایان


فیلتر بر اساس تعداد ...

تاریخ عضویت

  • شروع

    پایان


گروه


نام واقعی


جنسیت


محل سکونت


تخصص ها


علاقه مندی ها


عنوان توضیحات پروفایل


توضیحات داخل پروفایل


رشته تحصیلی


گرایش


مقطع تحصیلی


دانشگاه محل تحصیل


شغل

  1. چکیده تمامی پدیده ها و روال شکل گیری آنها جهت دستیابی به هدفی مشخص منوط به طی یک مسیر معین است. البته باید توجه داشت که هر روشی مسایل و ویژگیهای خود را دارا می باشد، که اینها ذاتاً در یک جنبه با هم مشترک هستند و آن طرز برخورد با مسأله است. معماری نیز دارای یک شیوه و روال طراحی است. معماری یک همبستگی در اجزاء به وجود می آورد، این اجزاء و عناصر به روال خاصی با هم ترکیب شده ، به وحدت می رسند که در نهایت به یک پدیده قابل استفاده تبدیل می شوند. به عبارت دیگر اجزاء بوجود آورنده کل هستند در حالیکه خود کل نیز باعث شکل گیری اجزاء می شود. هر کلیتی که در نتیجه این روند حاصل می شود، باید دارای ویژگیهای معقول و منطقی عملکردی، ساختاری و فضایی باشد که این سه با هم در ارتباط بوده ، وابسته به هم هستند. کلید واژه: خالص عملکردی، روال شکل گیری، قابليت استفادگی سطوح، عناصر کالبدی، خطوط ساختاری. مقدمه ابداع وخلق شی ای، منوط به شناخت جامعی است که با تکيه برکارآيی مطلوب آن، برفرايندی از قابليت های عملکردی و ساختاری توجه می کنيم، سپس به خصوصيات اجزاء و عناصر متشکله اش تا حد ابعاد واندازه ها، به فرم و شکل آن می پردازيم. بدین ترتیب ما با شکل دهی های مکرر به خصوصیات بهترین گونه ها از انواع زمینه های عملکردی و کاربردی خاص پی می بریم و همچنین به طرق مختلف استفاده از روش های ساختن، به خصوص اینکه هر یک از آن گونه ها چه مصالحی را برای ساختار مناسب خود نیاز دارند و با تکیه بر شناخت کاملی از طبیعت این اجسام به تنها شکل غایی و ارزنده آنها نیز دست می یابیم. این طرز رویکرد به نوعی بر معماری هم حاکم است ، به خصوص اگر یک نوع شکل گیری تجریدی در آن مطرح باشد. مسلماً این منظور با انباشته شدن سطوح و فضاها در احجام گوناگون یک بنا و از طریق ساختاری سردرگم و پوشیده از مصالح با رنگ های مختلف حاصل نمی گردد. پویایی در کار به ما این فرصت را خواهد داد که فراتر از کار طراحی و نقشه کشی به این نکات توجه داشته باشیم که مثلاً بنای ما متأثر از چه نوع داده های زیربنایی، در چه محیطی واقع شده و در مجاورت آن چه می گذرد ضمن آنکه خود چه کاربردی خواهد داشت؛ تا با سعی در موزون نمودن ترکیبات فضایی آن با همجواری و بکار گیری یک نوع روش ساختمانی متناسب ، شکل گیری نهایی را بتوان در آن به روال خاصی انجام داد و یا بدان هویت خاصی بخشید. شاخص های طراحی معماری از این دیدگاه معماری به عنوان پدیده ای که برای شکل دادن مصنوع به محیط زندگی ما مطرح است، از ساده ترین تا پیچیده ترین شکل خود از قوانین و الگوهای جامع تأثیر می پذیرد . در این جا الگوی اصلی معماری در قالب سه جنبه حاکم بر آن ، یعنی جنبه عملکردی، جنبه ساختاری و جنبه فضایی مطرح است. این شاخص ها در کنار یکدیگر معماری را پدید می آورند و غفلت از هر یک به معنای نقص در مجموعه آن یعنی پدیده ای به نام معماری است. عملکرد در ساده ترین شکل خود به سه بخش : 1- خالص عملکردی 2- خدماتی و 3- ارتباطی تجزیه می شود. امروزه به دليل تنوع عملكردهاي شهري (تجاري، اداري، آموزشي، فرهنگي، مذهبي، مسكوني، درماني و...)، تركيب مطالعات تيپولوژيك مقاطع شهري جهت استقرار عملكردي سطوح حائز اهميت است و اين نوع شكل گيري و نحوه ي خاصي از استقرار عملكردي و سازمان دادن كالبدي به اين فضاها با القاء يك نوع روال شكل گيري خاص يك پرداخت علمي است كه معيارهايي از زيبايي شناختي را ارائه مي كند. ترکيب مطالعات تيپولوژيکی مقاطع شهری با وضع موجود و شکل گيری متناسب با آن در بخش ها ومحله های شهر و يا تصحيح و ترميم بافت مسکونی که با ارتقاء قابليت استفادگی مسکونی با تراکم معقول انسانی از طريق انطباق با تيپ های متناسب عملکردی که بافت کالبدی موجود آنها را پذيرا باشد، متوجه می شويم که نيازها واحتياجات بيشماری در حوزه (مورد مطالعه) وجود دارند که بر پايه واصول علمی گسترده تری ،مطالعه وطرح ريزی گرديده و نتيجتاً بايد کاملاً ابداعی و خلاقانه پاسخگويی شوند. توجه دقيق به خواست ها ونيازها که نتيجه ي آن می تواند پايه ي يک فضای کالبدی باشد قدم اول ايجاد يک فضای معماری است. شرايط موجود حاکم پيرامون موضوع از جمله شرايط فيزيکی و بصری ونيز شرايط غير فيزيکی از قبيل مسايل اجتماعی، تاريخی و فرهنگی ادامه ي شروع اين حرکت است. نتیجه حرکت در این مرحله دستیابی به یک گونه خاص از موضوع می باشد که می تواند به سبکی خاص در آن موقعیت مطرح شود. شناسایی این مرحله بسیار مهم است و باعث همگنی و هماهنگی از جزء تا کل موجودیت معماری موضوع و پیرامونش می شود. هر موضوع قابل دستیابی دارای کاربری مشخص است. دستیابی به آن با روش ساختاری معین و از طریق مصالحی معین امکان پذیر است. لذا انتخاب روش ساختی منطقی برای رسیدن به فضای خاص معماری است. پس انتخاب روش ساختاریِ مشخص است که می تواند فضای نقش پذیری را قبول کند که تابع ذات شکل پذیری مصالح انتخابی است و می تواند از طریق فرم و شکل عرضه شود. با مطالعه ي اجزا و عناصر متشكله ي بافت فضايي و كالبدي و شناخت خصوصيات عملكردي و فضايي آنها و قابليت استفادگي سطوح شهري در استقرار عملكردي و نيز توجه به نياز محورهاي ارتباطي، عملكردها متناسب با مختصات محيط همجوار شكل مي گيرند و نحوه ي برخورد عملكردي سطح خالص، خدماتي و ارتباطي، قابليت استفادگي آن عملكرد را تبيين مي كند. جهت روشن شدن بیشتر بحث، فرم مربع را که یکی از ساده ترین نقوش هندسی است در نظر می گیریم؛ با تجزیه مربع به کمک خطوط و محورها به سطوحی دست می یابیم که می توان صفات و مفاهیمی را بر آنها القا نمود و همچنین به اینکه این محورهای خطی چگونه با پذیرفتن بعد و اندازه به مسیرهایی تبدیل شده و از این طریق ، تفکیک نقوش باز از بسته جستجوی ما را در شناخت عناصر سنگین از سبک به حضور خاص عناصر عملکری و پیدایش نقاطی از سطح برای شکل گیری عناصر کالبدی و ساختاری و همچنین مناسب برای استقرار تجهیزات و خدمات سوق می دهد. براساس خصوصیات هندسی مربع و در نتیجه نقوش ترسیم شده، سطوحی خرد و کلان بوجود آمده که فضاهای خالص عملکردی ، خدماتی و ارتباطی بر مبنای یک نظام مشخص مستقر می شوند. این سه در ارتباط با هم می باشند، ولی هیچ دخل و تصرفی در سطوح یکدیگر ایجاد نمی کنند. سپس مسیرها و محورهای ساختاری مشخص شده ، خطوط مورد نیاز عمق پیدا کرده امتدادهایی که مورد نیاز نمی باشند حذف می گردند. [TABLE=align: center] [TR] [TD=align: center][/TD] [TD=align: center][/TD] [/TR] [TR] [TD]شکل گیری فضایی مربع پایه [/TD] [TD]نظام هندسی پلان و مقطع مربع پایه [/TD] [/TR] [/TABLE] در ساده ترین حالت امتدادهای مهم مربع ارتفاع می گیرند و پوششی مناسب با این امتدادها بر روی آن ها قرار می گیرد. ضخامت این امتدادهای ارتفاع یافته بر مبنای تقسیمات ریزتر مربع تعیین می شود. همانگونه که عملکردها در مربع جای خود را پیدا می کنند، ساختار نیز در ساده ترین شکل خود، به عنوان استخوانبندی اصلی بنا، جداکننده و پوشاننده ها (در قالب های کلی «سخت و نرم») مطرح می گردد. این مکان ها با اندازه و تناسبات سازنده فضای مربع شکل ما در ارتباط هستند. به گونه ای که بتوانند در قالب روابط ریاضی و هندسی حاکم بر مربع ، عناصر حاضر در ساخت این فضای سه بعدی را به هم مربوط سازند. توضیح اینکه شکل گیری موضوعات تنها در اثر نیروهای داخلی بوده ، زمان و مکان در آنها تأثیر نمی گذارند. بدین معنی که ویژگی های ذاتی مربع و خصوصیات هندسی آن و نیز نحوه استقرار اعمال و عملکردهای سه گانه (خالص عملکردی – خالص خدماتی و خالص ارتباطی) و ساختار انتخابی از عوامل شکل دهنده اصلی به شمار می روند. [TABLE=align: right] [TR] [TD=align: center][/TD] [TD=align: center][/TD] [/TR] [TR] [TD]نظام تکاملی پلان تجمعی [/TD] [TD]شکل گیری فضایی پلان تجمعی [/TD] [/TR] [/TABLE] باید توجه داشت که در تمام مراحل، هر جزء در مسیر خود و بدون تداخل با مسیرهای دیگر واقع گردد به طوریکه اجزاء سنگین ، نیمه سنگین و سبک در حوزه های خود قرار گیرند. در ادامه بر اساس مدولاسیون و نظام موجود در این مربع ها ، اجزاء و عناصر پلان که از تناسبات هندسی مربع حاصل شده ، سامان می یابند. پس از برنامه ریزی در سطح ، طراحی پلان و مقطع همزمان پیش می رود و اجزاء و عناصر مقطع نیز مانند پلان، بر مبنای مدولاسیون و روابط خاص هندسی نظم می یابند. بدیهی است که وزن حضور هر فضا در ارتباط با عملکرد وابسته به آن ، حجم آن فضا را تعریف می کند که در شکل گیری مقطع حائز اهمیت است. در ادامه فرم ها، مصالح و روش های ساختمانی را همگن می کنیم تا معماری بدست آمده در عین جوابگویی کاملاً ساده گردد. در نهایت جهت شخصیت دادن به فضاهای ایجاد شده ، فرش کف (کفسازی) طراحی می گردد که ابعاد و اندازه های اجزاء متشکله کف ، از یک سو به همان شبکه نظم دهنده و از سوی دیگر به عملکرد فضا (خالص عملکری – خالص خدماتی – خالص ارتباطی) وابسته است و در ضمن در طراحی فرش کف، نوع فضا (فضای مکث – سکون- حرکت) نیز باید مدنظر قرار گیرد. به هرحال در رابطه ي با ذهنيات شكل گرفته در اين متن، محتواي آن را بررسي گونه هاي مختلف عملكردي تشكيل مي دهد كه در رابطه ي با هرگونه ي خاص ، روش هاي ساختماني مناسب بررسي مي شوند و از اينجاست كه به دليل تنوع و كثرت زمينه هاي عملكردي، روش هاي مختلف ساختماني نيز با مصالح خود بررسي مي گردند. از تطابق اين دو بخش از زمينه هاي مكمل، پرداختن به فرم و فضا امكان پذير مي شود و براي متناسب تر شدن نتايج تركيب در شكل گيري ها، پرداختن به روش هاي طراحي كه خود بر پايه ي ابعاد و اندازه به كمك سيستم هاي مدولار (پيمانه دار) استوارند، از خصوصيات تنظيم كننده ي استقراري برخوردار است و تركيبات موزون و خاصي را در فضاهاي مثبت و منفي، يا بسته و باز در معماري و فضاي شهري ايجاد مي كند. نتیجه گیری روال شكل گيري سطوح و فضاهاي عملكردي در يك كليت، با استفاده از روش طراحي صورت گرفته و نيز خطوط و محورهاي شكل دهنده، جهت استقرار جداكننده ها (عناصر جداكننده) و نقاط خاص تكيه گاهي، ضمن تفكيك سطوح و فضاها بصورت منضبط، محل عملكردهاي خالص، خدماتي و ارتباطي مكان يابي منطقي و نه اتفاقي مي شوند. پلان معماري در سطح، شكل گيري فضايي را عهده دار است كه از طريق امكانات برخاسته از آن پلان به وجودآمده باشد و مسلماً مقطعي از آن فضا نيز گوياي روال شكل گيري مورد نظر و فعل و انفعالات هماهنگ شده خواهد بود. نماي چنين مجموعه اي از اتفاقات، هرچند كه مباني ساختاري خود را در ارتباط با فضاي بيروني و دروني دارد، لازم است تصوير كننده ي اين كليت يعني شكل گيري تار و پود آن در تمام زمينه هاي ذكر شده با پي گيري نوع و سبك مورد نظر باشد. فهرست منابع و مآخذ 1- حاتمی، دیپلم مهندس جواد؛ 1376، عملکرد ساخت فضا، دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا. 2- حاتمی، دیپلم مهندس جواد؛ 1361، طرح تئوری معماری، دانشگاه تهران، دانشکده هنرهای زیبا. Abstract : All phenomena and the procedure of their formation in order to reach a specified objective depends on traversing a determined path. Of course, it must be noticed that each way has it’s own problems and features which these are, in essence, common together in one aspect and it is how to encounter with the problem. Architecture also has a method. And procedure of designation. Architecture creates a correlation in the components, these components and elements combine to each other in a special procedure and reach the unity which , finally, turn into a usable phenomenon. In other words, the components create the whole, while the whole, by itself, leads to formation of components. Each generalization which is to be obtained as a result of this process must have the logical functional, structural and spatial features which these three attributes relate together and are dependent on each other.
×
×
  • اضافه کردن...